27 مردادماه سالروز فرمان تاریخی امام خمینی برای شکست حصر پاوه است. پاوه و نیروها و مردم کرد چه ها کشیدند آن روزها؛ در سخت ترین شرایط بود که کردهای کشورمان در مقابل ضد انقلاب ایستاد و دفاع کرد. اصلا باید حساب کردهای غیور را که برای دفاع از کشور از جان و مال خودشان گذشتند و همه چیزشان را در این راه فدای اسلام و انقلاب اسلامی کردند، از ضد انقلاب جدا کرد. آن روزها که هنوز نهال انقلاب تنومند نشده بود، کسانی بودند که میخواستند آن را از ریشه بزنند. اما در روزهای اول تجاوز ضد انقلاب به حریم مرزی ایران این کردها بودند که در مقابلش مقاومت کردند و طبعا بسیاری هم شهید دادند. یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در دفاع مقدس و دفاع از کیان کشور در مرزهای غربی و شمال غرب افتاد تشکیل گروه پیشمرگان کرد مسلمان بود. پیشمرگان مسلمان گروهی از کردهای وفادار به اسلام و انقلاب بودند که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی کار دفاع را شروع کردند. هر چند شرایط پس از پیروزی انقلاب در کردستان با شهرهای دیگر یک تفاوت عمده داشت. آن هم این بود که گروه های مختلفی به سهم خواهی از انقلابِ امام خمینی قصد داشتند این مناطق کردنشین را که در طول تاریخ همواره جزیی از سرزمین پهناور ایران بوده را از آن جدا کنند. ایستادن در کنار رهبر کبیر انقلاب اسلامی آن چیزی بود که پیشمرگان کرد انجام دادند. آنها دِین خود را به کشور ادا کردند. کشتار بیش از 4 هزار نفر از اهالی پاوه توسط این گروهک باعث شد که پیشمرگان به فرماندهی شهید چمران اقدام به آزادسازی پاوه کنند. پاکسازی مناطق کرد نشین کشور از دست گروهک هایی که هر کدام در یک سو علم استقلال خواهی به دست گرفته بودند ادامه پیدا می کند. پس از آزادسازی پاوه نوبت به سنندج و سپس مریوان می رسد. در مسیر حرکت از مریوان به سقز شهید چمران و نیروهایش به دست یکی از این گروهک های ضد انقلاب به مدت 48 ساعت تحت محاصره قرار می گیرد که باز هم این پیشمرگان کرد مسلمان هستند که پس 12 ساعت درگیری محاصره را می شکنند و ایشان را از دست آنها نجات می دهند.
باید گفت دکتر مصطفی چمران که جنگ های نامنظم را به راه انداخته بود معجزه بلد نبود. در واقع همین نیروهای کرد بودند که به کمک آن فرمانده دلاور شتافتند و تحت فرماندهی آن شهید بزرگوار تمام شهرهای کرد نشین را از لوث وجود ضد انقلاب پاک کردند.
اما متاسفانه علی رغم این همه جانفشانی کردها و پاکسازی مناطق کرد نشین، دولت موقت تصمیم می گیرد با ضد انقلاب به مذاکره بپردازد. که این می شود راهی برای ورود دوباره ضد انقلاب به شهرها و ایجاد جنگ های خیابانی، 5 هزار نفر دموکرات و کومله،3 هزار نفر از گروهک رستگاري و 3 هزار نفر هم از گروه طوطياران وارد سنندج می شوند. حال بماند که سلطنت طلبان هم از فرصت استفاده کرده و پا به سنندج می گذارند. پس از 10 روز شهر کاملا به تصرف ضد انقلاب در می آید. در این میان نیروهای پیشمرگان باز هم با چنگ و دندان در حال دفاع هستند. اما عنان شهر در دست ضد انقلابیون است. و هر کسی را که فکر می کنند نسبتی با انقلاب یا جمهوری اسلامی دارد را اعدام می کنند. پیشمرگان کرد 7 ماه در سنندج مقاومت می کنند که امام خمینی بازهم دستور تاریخی صادر می کنند، اما یک شرط هم می گذارند آن هم این که به مردم عادی آسیبی نرسد. این شرط کار را برای نیروهای انقلاب و پیشمرگان مسلمان دشوار می کند. چرا که ضد انقلاب در خانه ها مستقر شده و تشخیص آنها از مردم عادی به سختی صورت می گرفت. گاهی برای پاکسازی یک کوچه ممکن بود 20 تا 30 نفر شهید داده شود تا ان کوچه یا محله از دست ضد انقلاب رهایی یابد. جنگ به سختی صورت می گرفت. حتی امکان استفاده از سلاح سنگین و هواپیما هم برای نیروهای پیشمرگه وجود ندارد.
این اتفاقات در حالتی رخ می دهد که مردم کرد هم دل خوشی از سپاه و نیروهای انقلابی ندارند چرا که در این مدت ضد انقلاب به تبلیغات سو می پرداخته است. چه بسیار برادران کرد که به خاطر همین جو بد توسط دوستان، همسایگان و همشهریان خود به شهادت رسیدند.
باید گفت جنگ کردستان با آنچه در جبهه هاي جنوب اتفاق مي افتاد خيلي متفاوت بود. در جبهه هاي جنوب دشمن رو در رو مي جنگيد و رزمندگان دشمن شان را مي شناختند. اما در کردستان ممکن بود کسي در شهر با شما سلام و احوال پرسي کند اما از پشت رگبار به رویتان ببندد. تا لحظه شهادت هم کسي نمي فهميد که آيا همسايه اش ضد انقلاب است يا انقلابي. این چیز کمی نبود که بتوان به راحتی با آن روبرو شد. در یک میدان گیر کرده باشی که نه شناختی از دوستانت داری و نه دشمنانت را درست میشناسی و این یعنی اینکه هر لحظه باید آمادگی روبرو شدن با مرگ را داشته باشی. اما با تلاش و توان نیروی پیشمرگان کرد مسلمان این قائله پایان می پذیرد و هنوز هم که هنوز است امنیت مرزهای غرب و شما غرب کشور را مدیون این نیروهای مخلص و انقلابی هستیم.