سیاسی >>  تاریخ معاصر >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۲  ، 
کد خبر : ۳۰۳۹۴۸

کودتای 28 مرداد؛ یادآور ماهیت غیر قابل اعتماد استعمارگران غربی

دکتر مصدق پس از کسب تجربه و شناخت نسبت به ماهیت واقعی آمریکایی‌ها که به قیمت از دست رفتن زمان و صرف شدن آن در مسیر مذاکره و حضور در آمریکا تمام شده بود، جمله معروفی از خود به یادگار گذاشت و آن عبارت است از: «باید بر سر درب وزارت خارجه آمریکا تابلوی کنسولگری انگلیس نصب شود.» این جمله به وضوح یکی بودن سیاست‌های استعماری انگلیس و آمریکا و پیروی دولتمردان آمریکایی از انگلیسی را می‌رساند.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ رسول سنایی راد
کودتای 28 مرداد؛ یادآور ماهیت غیر قابل اعتماد استعمارگران غربیدکتر مصدق پس از کسب تجربه و شناخت نسبت به ماهیت واقعی آمریکایی‌ها که به قیمت از دست رفتن زمان و صرف شدن آن در مسیر مذاکره و حضور در آمریکا تمام شده بود، جمله معروفی از خود به یادگار گذاشت و آن عبارت است از: «باید بر سر درب وزارت خارجه آمریکا تابلوی کنسولگری انگلیس نصب شود.»
این جمله به وضوح یکی بودن سیاست‌های استعماری انگلیس و آمریکا و پیروی دولتمردان آمریکایی از انگلیسی را می‌رساند. حال آنکه دکتر مصدق به قصد کمک گرفتن از آمریکایی‌ها برای مقابله با انگلیس و عبور از تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی که علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران اعمال شده بود، رنج سفر به آمریکا با هزینه شخصی و اقامت چندین هفتگی را برای مذاکره با آمریکایی‌ها به جان خریده بود، اما حاصل این صرف انرژی و وقت در شرایطی که لحظه به لحظه آن باید صرف تدبیر و گره‌گشایی از مشکلات مردم و نهضت می‌شد، تنها تجربه فوق بود که جناب مصدق‌السلطنه کسب کرده و این جریان استبداد بود که با استفاده از این زمان به سازمان‌دهی کودتا پرداخته و با حمایت آمریکا و انگلیس کودتای 28 مرداد را که رمز آن از رادیوی دولتی انگلیس، یعنی بی‌بی‌سی پخش شد، به اجرا گذاشتند.
البته در این میان دو اتفاق سیاسی ـ اجتماعی در داخل کشور نیز افتاده بود:
1ـ ایجاد اختلاف و شکاف بین آیت‌الله کاشانی و مصدق و در سطح کلی‌تر بین نیروهای مذهبی با نیروهای ملی‌گرا که حاصل تفاوت نگاه آیت‌الله کاشانی به استعمارگران با مصدق حقوق‌دان بود که یکی تجربه مبارزه با انگلیس را از قبل داشت و یکی با مذاکره با آمریکا بعداً به آن رسید؛ اما خوش‌بینی به مذاکره موجب غروری بی‌جا و جایگزین شدن اعتماد به دشمن به جای حفظ همراهی هموطنان مبارز و همراهان دیروز نهضت و رنجش خاطر آنان شده بود.
2ـ رها شدن مردم در مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم که موجب بی‌تفاوتی آنان و گاهی دلخوری آنان شده و برخی نیز با دیدن اختلاف در بین رهبران و حتی برخورد مصدق با بعضی مبارزان ادامه حمایت از نهضت را بی‌فایده و شاید خیانت به آرمان‌های اولیه نیز می‌دانستند؛ از این رو زمینه اجتماعی کودتا را همین از دست دادن زمان و صرف آن برای مذاکرات بی‌حاصل فراهم کرد. 
در چنین شرایطی آمریکا و انگلیس که در حفظ استعمار اشتراک منافع داشتند، طرحی مشترک برای کودتا دنبال کرده و با استفاده از جریانات و عوامل وابسته به سلطنت که در بین آنان از سیاستمداران ورشکسته تا اوباش وجود داشتند، یکی از زشت‌ترین کودتاها را علیه نهضت مردمی صنعت نفت به اجرا درآورده و محمدرضای پهلوی را به کشور بازگرداندند. محمدرضا نیز با احساس دین به آمریکا و انگلیس یک ربع قرن وابستگی را به کشور تحمیل و زمینه تاراج ثروت‌های ملی به دست استعمارگران غربی و یک نازی لیبرال ـ‌ سرمایه‌داری را در تمامی شئون مملکت فراهم کرد.
اما حال که حدود 40 سال از تجربه نورانی انقلاب اسلامی و بیش از 60 سال از آن کودتای سیاه می‌گذرد، نباید از آن تجارب‌ گران‌سنگ عبرت آموخت و ماهیت فریبکار و غیرقابل اعتماد بیگانه را برای نسل جدید یادآور بود.


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات