امروز بیشترین شاهنامه های عامیانه ای که داریم به زبان کُردی است، یا در بین اقوام ترک، بزرگ ترین ادبای ایرانی همیشه ظهور می کردند. این نشان می دهد که زبان فارسی زبان یک قوم و یک گروه خاص در ایران نیست. زبانی بوده که مردمان ایران از این زبان به عنوان یک وسیله ارتباطی و به عنوان یک درفش ملی استفاده می کردند. طبیعتاً اگر زبان فارسی نبود و از این پایگاه و هویت برخوردار نبود، هویت ایرانی مثل بسیاری دیگر از هویت های تمدنی بشر به مرور زمان از بین می رفت.امروز دشمنان ما هم متوجه اهمیت زبان فارسی هستند، از همین جهت است که ما می بینیم تلاش های بسیار مذبوحانه ای برای تضعیف جایگاه زبان فارسی انجام می شود.
زبان و ادبیات فارسی معرف چیستی و هویت ماست، که از دیرباز عرصه پهناوری را تحت سیطره و تأثیر خود داشته و به طور کلی تمامی شئون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما را در بر گرفته و می گیرد، اما این حقیقتی انکارناپذیر است که این میراث جاودان و گرانقدر، امروز در محاصره تهدیدات داخلی و خارجی است. بی شک تنها راه برای جلوگیری از تحلیل رفتن وضعیت زبان فارسی در جهان و گسترش آن، برنامه ریزی راهبردی و علمی است. اینکه فرصت ها، تهدیدها و نقاط قوت و ضعف زبان فارسی چیست؟ و به عنوان مثال طی 10 سال آینده چه باید بکنیم؟ و چه پیشرفتی خواهیم داشت؟ از اقداماتی که در همین راستا اخیراً صورت گرفته است، تدوین سند راهبردی آموزس زبان فارسی در جهان است که به همت بنیاد سعدی و با روش های علمی به شناسایی وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب پرداخته است. فرارسیدن روز شعر و ادب فارسی بهانه ای شده تا نگاهی به فرصت ها و تهدیدهای زبان فارسی و نقشی که سند راهبردی می تواند در جذب فرصت ها و دفع تهدیدها داشته باشم بپردازیم. به همین منظور گفتگویی با دکتر فرزاد قائمی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی، صورت گرفته است که در ادامه می آید:
بصیرت: درباره شرایط کنونی زبان فارسی در دیگر کشورها بگویید، اینکه وضعیت آموزش زبان فارسی چگونه است؟ چه فرصت هایی برای ارتقای آن وجود دارد؟ و البته چه تهدیداتی؟
درباره شرایط کنونی زبان فارسی در کشورهای دیگر و شرایط آموزش زبان فارسی در سایر کشورهای جهان، ما با دو مسئله مواجه هستیم، یکی مسئله جایگاه زبان فارسی و دیگری مسئله آموزش زبان فارسی در جهان است. درباره جایگاه زبان فارسی در جهان امروز، ابتدا باید به پیشینه و دلایل اهمیت این زبان در دنیا اشاره کرد. زبان فارسی در طول هزار سال گذشته به عنوان زبان دوم جهان اسلام بعد از زبان عربی، همیشه از اهمیت زیادی برخوردار بوده است، اما طبیعتاً این اهمیت در دوره های متفاوت با افت و خیزهایی رو به رو بوده است. دوران اوج گسترش و اهمیت زبان فارسی شاید چهار سده اخیر بوده، خصوصاً از سده دهم تا سده سیزدهم دورانی است که زبان فارسی به اهمیت و گسترش بیشتری دست پیدا می کند.
این دوران مواجه است با شکل گیری حکومت هایی که در آن هویت عربی نقش چندانی در آنها ایفا نمی کند. بعد از سده هشتم و فروپاشی دستگاه خلافت عباسی و از بین رفتن پایگاه سیاسی زبان عربی و روی کار آمدن امپراطوری های عظیمی که پادشاهان آن هویت ترکی مغولی داشتند، به تدریج زبان فارسی تبدیل به زبان رسمی و دیوانی این حکومت ها می شود. گورکانیان در هند، عثمانیان در آسیای صغیر و بخش های عظیمی از اروپا، آسیا و آفریقا، صفویه در ایران، و حکومت هایی که در آسیای میانه بودند، مثل ازبک ها و دیگران بخش عمده ای از فرهنگ، تمدن و هویت اسلامی را توسط زبان فارسی به ثبت و حمایت رساندند. در دربارهای اینها نویسندگان و دانشمندان در شاخه های مختلف علوم، کتاب هایی را تألیف می کردند که بخش عمده ای از این کتاب ها به زبان فارسی نوشته می شده است.
حتی در بخش عظیمی از این دوره مرکزیت زبان فارسی، شبه قاره هند است و بیشتر آثاری که در حوزه های مختلف علوم و فنون نوشته می شود، به زبان فارسی در هند تألیف شده است. از این جهت زبان فارسی نه صرفاً زبان کشور جمهوری اسلامی ایران، بلکه یکی از زبان های مهم تمدن بشری است. یعنی یکی از چند زبانی است که بشر تمدن و دانش خودش را با آن به عرصه ظهور رسانده است. و بخش عمده ای از تمدن انسانی در کتابخانه های مختلف جهان، در دل کتاب هایی ثبت شده که به زبان فارسی نوشته شده است.
شما اگر به موزه های بزرگ جهان، به کتابخانه های بزرگ جهان، به دانشگاه های بزرگ جهان رجوع کنید که بخش مهمی از کتب خطی را در خودشان حفظ کردند و این آثار را مورد جستجو و پژوهش قرار دهید، متوجه می شوید که بخش عمده از این آثار به زبان فارسی است و متأسفانه کمتر از ده درصد این آثار شناسایی و تصحیح و چاپ شده است. حتی آنهایی هم که تصحیح و چاپ شده است نیاز به تجدیدنظر دارد.
با توجه به رشد دانش امروز و دستیابی به نسخه های خطی قدیمی تر، در نتیجه زبان فارسی به عنوان یکی از چند زبان اصلی تمدن بشری و حاوی قسمت عظیمی از تمدن بشری اهمیت فراملی دارد و نه فقط برای ما، بلکه برای کل دنیا مورد توجه بوده است. در برخی از کشورها هم زبان فارسی بخشی از هویت بومی آن سرزمین ها را تشکیل می دهد. هندوستان و همچنین آسیای میانه و در بخش های دیگری از قلمرو جهان امروز، بخش زیادی از تاریخ خود را با زبان فارسی می شناسند. پس جایگاه زبان فارسی در جهان جایگاه بزرگ و خاصی است.
مسئله دوم، وضعیت آموزش زبان فارسی است که مسئله متفاوتی است. وضعیت آموزش زبان فارسی خوشبختانه یا متأسفانه با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تغییر پیدا می کند. در دهه 70 میلادی کرسی های ایران شناسی و زبان فارسی در دانشگاه های دنیا رشد عمده ای پیدا کرد. بخشی از این رشد محصول ارتباطات سیاسی بود. بعد از انقلاب اسلامی در اواخر دهه 70 میلادی، در یکی دو دهه اول به خاطر شرایط جنگ و تحریم و شرایط سیاسی سختی که به مردم کشورمان تحمیل شد، طبیعتاً این روابط کمتر شد و همین باعث شد که کرسی های ایران شناسی و زبان فارسی تضعیف شوند. اما در یکی دو دهه اخیر با توجهاتی که از طرف مسئولان به این مسئله مبذول شده است، کرسی های زبان فارسی و ایران شناسی رشد قابل توجهی پیدا کرده است. اگرچه این رشد نسبت مستقیمی با نیاز واقعی و اهمیت واقعی زبان فارسی ندارد. امروز حدود 200 دانشگاه جهان، کرسی زبان فارسی دارند، اما وزارت علوم حداکثر با حدود 50 مورد از آنها توانسته ارتباط برقرار کرند. خیلی از این کرسی ها بعد از بازنشستگی استادان خود تعطیل می شوند. بنابراین نیاز است برای حفظ جایگاه آموزش زبان فارسی در جهان و حفاظت از اعتبار این زبان در مجامع آکادمیک از طرف دولت اقدامات بهتری انجام بگیرد.
بصیرت: اخیرا از سند راهبردی آموزش زبان فارسی در جهان رونمایی شده است، به نظر شما این سند تا چه اندازه می تواند به گسترش زبان فارسی و خروج آن از انزوا کمک کند؟
در چند سال اخیر با شکل گیری بنیاد سعدی که رسالت اصلی آن حفاظت از آموزش زبان فارسی و سیاست گذاری در حوزه آموزش زبان فارسی و تجمیع فعالیت ها بود، شاهد تحولاتی در این حوزه بودیم. تا پیش از این دانشگاه های مختلف در این خصوص فعالیت های پراکنده ای می کردند. خود وزارت علوم بخش هایی داشت که به این قسمت می پرداخت، اما وقتی بنیاد سعدی در دل فرهنگستان زبان و ادب فارسی تشکیل شد و رسالت این بنیاد، مسئله مهم آموزش زبان فارسی در ایران و جهان برای غیرفارسی زبانان تعریف شد، این فعالیت ها همگرایی خاصی پیدا کرد.
رونمایی از سند راهبردی آموزش زبان فارسی در جهان هم در راستای همین فعالیت ها است. سند راهبردی زبان فارسی در جهان به شکل یک کتابی توسط معاونت امور بین الملل در بهار 1396 انجام شده و رونمایی شده است. در این سند مناطق جهان به ده بخش تقسیم بندی شده است و برای هر کدام از این مناطق ده گانه، مأموریتی برای گسترش زبان فارسی تعریف شده است. 140 عضو شورای راهبردی استادان و متخصصان این حوزه بودند. البته این سند فعلاً در حد نظری تعریف شده است و اجرا و تحقق آن نیازمند زمان و هزینه بسیار زیادی است. به نوعی می توان گفت سند راهبردی زبان فارسی یک نقشه راه برای ارتقا آموزش زبان فارسی در جهان و تثبیت جایگاه حقیقی این زبان است. که این نقشه راه تحقق آن نیازمند حمایت جدی از طرف مسئولان و قوای سه گانه، همکاری عمومی و ملی و آگاه سازی و تبیین بهتر ضرورت این مسئله در جامعه ایرانی و جامعه جهانی است. لذا باید شاهد انجام این اقدامات باشیم و اگرنه خود تدوین سند به تنهایی گرهی از مشکلات ما باز نخواهد کرد.
بصیرت: یکی از محدودیت های گسترش زبان فارسی نگرش سیاسی برخی کشورهای فارسی زبان چون افغانستان و ازبکستان به زبان فارسی است. آیا در این باره تدبیری اندیشیده شده است؟ مردم و سازمان های مردم نهاد جه نقشی می توانند داشته باشند؟
این سوال، سوال بسیار خوبی است، چرا؟ چون مسائل سیاسی خیلی وقت ها روی مسائل آموزشی و روابط آکادمیک دانشگاه ها و روی ارتباطات عمومی تأثیرات منفی می گذارند. برای مثال ما در روابط ایران و تاجیکستان شاهد این قضیه بودیم، که در چند سال اخیر با توجه به تنش هایی که به وجود آمده بود، روابط آکادمیکی که ما با دانشگاه های تاجیکستان داشتیم دستخوش موانع بسیار جدی شد و حتی خیلی از برنامه های علمی که قرار بود با مشارکت دانشگاه های ایران و تاجیکستان در سال های گذشته انجام شود، تا حد تعطیلی پیش رفت. متأسفانه سیاسی بودن ارگان های آموزشی و دولتی بودن آنها تأثیر مستقیمی روی این مسئله دارد و تا زمانیکه این نگرش شکل غیرسیاسی پیدا نکند، طبیعتاً مسائل سیاسی روی روابط آکادمیک و آموزشی تأثیرگذار خواهد بود. اما چه می شود کرد که این مشکل برطرف شود؟
یک بخش آن می تواند به کارگیری سازمان های مردم نهاد و غیرسیاسی کردن و غیردولتی کردن مسئله آموزش زبان و استفاده از متخصصان با تعریف نقشه غیردولتی است. بنابراین مردمی کردن و استفاده از سمن ها (سازمان های مردم نهاد)، استفاده از مراکز و بنیادهای پژوهشی و مردم نهاد و روابط مستقیم پژوهشگران، بین دانشگاه ها و مراکز آموزشی می تواند تأثیر مسائل سیاسی را کمرنگ کند. با این حال هر تلاشی هم که صورت بگیرد، مسائل سیاسی تأثیر خود را روی آموزش زبان فارسی خواهد گذاشت. به این معنی که امروزه تمام متخصصانی که اعزام می شوند برای آموزش زبان فارسی، از طرف دولت مأمور به این کار شدند. روابطی که بین کشورهای فارسی زبان یا کشورهای دارای مردم فارسی زبان و کشور ایران وجود دارد و اتفاقات آکادمیکی که می افتد، معمولاً از فیلتر نهادهای سیاسی اتفاق می افتد. طبیعتاً تا زمانیکه تعریف کننده این روابط نهادهای سیاسی باشند، مسائل سیاسی به شدت روی این روابط تأثیرگذار خواهند بود، و شاید یکی از آرزوهایی که می توانیم در این باره داشته باشیم این است که مسائل سیاسی کشورهای فارسی زبان به حداقل خود برسد و ما بتوانیم روابط صمیمانه تری با کشورهای هم زبان و هم فرهنگ خودمان داشته باشیم.
بصیرت: یکی از دغدغه ها در حوزه آموزش زبان فارسی ایجاد حسّ مسئولیت و خواست و اراده عمومی در سطح ملی و فراملی است، در این باره چه اقداماتی صورت گرفته و سند راهبردی چه تدبیری در نظر دارد؟
برای ایجاد حسّ مسئولیت و خواست و اراده عمومی در سطح ملی و فراملی بیش از کارهای آموزشی نیاز به کارهای فرهنگی است. سند راهبردی بیشتر یک سند آموزشی است، که تمرکز خود را روی مسئله آموزش زبان فارسی قرار داده است. در نتیجه توقّع ما در این بخش بیشتر از سند راهبردی، باید از رسانه ها و از پایگاه های اطلاعاتی و جاهایی باشد که تولید خوراک فرهنگی برای مردم می کند، اما در این حوزه با توجه به دولتی بودن اغلب رسانه ها و عدم ارتباط فعال بین رسانه های ایرانی و غیرایرانی و باز هم تأثیرگذاری منفی مسائل سیاسی، ما شاهد اتفاقات مثبت چندانی نبودیم. شاید فعال ترین حوزه در این خصوص فضای مجازی باشد. به این معنی که فضای مجازی امروز کارایی بیشتری در ایجاد ارتباط فرهنگی بین مردم ایران و دیگر کشورها و تبادل اطلاعات و علایق می کند، اما رسانه ها و دستگاه های فرهنگی و اجتماعی متأسفانه در این خصوص هنوز کار جدی انجام ندادند.
بصیرت: در پایان درباره نقش زبان فارشی در تقویت هویت ملی بگویید و اینکه آیا دشمن در صدد تضعیف قلمرو زبان فارسی و محدودسازی آن است؟
درباره نقش زبان فارسی در تقویت هویت ملی شاید همین اشاره کفایت کند که زبان فارسی در طول 1400 سال گذشته که در اغلب این ادوار یک حکومت مرکزی قوی و مستقل نداشتیم و اقوام متفاوت عرب، ترک و مغول حکومت های کوچک و بزرگی در گوشه و کنار این سرزمین ایجاد کرده بودند، می بینم تنها عاملی که اقوام متفاوت ایرانی را به هم متصل کرده است، زبان فارسی است. زبان فارسی در سده های سوم و چهارم هجری، ابتدا از زبان فارسی دَری به عنوان یک زبان ادبی از خراسان و سیستان کهن سربلند می کند، اما در سده های پسین در سده های پنجم، ششم و هفتم به تدریج تبدیل به یک زبان ملی بین ایرانیان می شود. پس از سده هشتم و برداشتن سایه سیاسی زبان عربی، زبان فارسی تبدیل به یک زبان جهانی می شود و می بینیم که اقوام متفاوت ایرانی، ترک ها، کردها، بلوچ ها و عرب های ایرانی تبار با این زبان ارتباط برقرار می کنند.
ما امروز بیشترین شاهنامه های عامیانه ای که داریم به زبان کردی است، یا در بین اقوام ترک، بزرگ ترین ادبای ایرانی همیشه ظهور می کردند. این نشان می دهد که زبان فارسی زبان یک قوم و یک گروه خاص در ایران نیست. زبانی بوده که مردمان ایران از این زبان به عنوان یک وسیله ارتباطی و به عنوان یک درفش ملی استفاده می کردند. طبیعتاً اگر زبان فارسی نبود و از این پایگاه و هویت برخوردار نبود، هویت ایرانی مثل بسیاری دیگر از هویت های تمدنی بشر به مرور زمان از بین می رفت.
امروز دشمنان ما هم متوجه اهمیت زبان فارسی هستند، از همین جهت است که ما می بینیم تلاش های بسیار مذبوحانه ای برای تضعیف جایگاه زبان فارسی انجام می شود. خصوصاً در بین کرد زبانان، ترک زبانان، بلوچ زبانان و عرب زبانان ایران، تلاش ها برای اینکه زبان فارسی را یک زبان تحمیلی نشان دهند و تلاش ها برای ملت سازی و ملیت سازی، در حالیکه همه ما یک ملیّت داریم و آن ملیت ایرانی است و از بین بردن مرزبندی های بین تعاریف مثل تعریف ملیت، قومیت، تعریف زبان ملی صورت می گیرد.
اینها مسائلی است که طبیعتاً اگر ما نسبت به آن کاری نکنیم و مسئولان در این باره تدبیری نیندیشند، ما را در طول سال های آینده با مشکلات بزرگ تری رو به رو خواهند کرد. طبیعتاً ما باید از جایگاه زبان فارسی به عنوان یک عامل هویت بخش حراست کنیم و در عین حال حقوق زبان های مختلف را به رسمیت بشناسیم، به طوری که هر کس در هر جای ایران با هر زبان و خرده فرهنگی زندگی می کند، تحصیل می کند و با آن خلق اثر می کند، در عین حال زبان فارسی را فرابگیرد و نقش مهم زبان فارسی، اول در ایران و بعد در جهان حفظ شود./
با تشکر از آقای دکتر قائمی که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.
مصاحبه از: فهیمه عشرتی خلیل آباد