سيد عباس عراقچي، معاون امور حقوقي و بينالملل وزارت امور خارجه عصر روز گذشته مهمان مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري بود. سلسله نشستهاي گفتوگوهاي راهبردي اين مركز اينبار با موضوع بررسي چالشهاي هيدروپليتيك ايران و لزوم ديپلماسي آب در حل تنشهاي سياسي – آبي، برگزار شد. سوژهاي كه سيدعباس عراقچي ميگويد از ابتداي كار در وزارت امور خارجه به آن علاقهمند بوده است. عراقچي كه در سه سال اخير بيشتر با عنوان مذاكرهكننده ارشد ايران در پرونده هستهاي شناخته ميشود، اخيرا كتابي با عنوان «ديپلماسي آبهاي فرامرزي و نظام بينالملل» منتشر كرده است كه در آن به طرح مباحثي به عنوان درسهايي براي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران پرداخته است. معاون وزير امور خارجه كه سومين سخنران اين نشست بود با بيان اينكه از ١٠ سال پيش كه معاون بينالملل وزارت امور خارجه شدم به لحاظ كاري و علاقه شخصي درگير مساله آب شدهام، گفت: با اين حال هنوز در اين حوزه نسبت به ساير دوستان در مرحله يادگيري هستم و اميدوار هستم كه همه با هم بيشتر در اين خصوص ياد بگيريم.
مشروح سخنان سيد عباس عراقچي در اين نشست به شرح زير است: بحث ديپلماسي آب، يك بحث فرا مرزي است و البته ديپلماسي آب فراتر از ديپلماسي فرامرزي قابل بحث و بررسي است. در همين راستا لازم است كه نگاه جامعتري به ديپلماسي آب داشته باشيم. سوالهايي كه بايد به آن پاسخ دهيم اين است كه آيا در مباحث مربوط به ديپلماسي آبهاي مرزي، آدرس را درست ميرويم؟ بهترين راه براي حل مشكل بحران كمآبي در كشور چيست؟ ديپلماسي آب كشور بيشتر بايد بر روي چه حوزههايي متمركز باشد؟ فرض ما در اين بحث اين است كه در كشور در شرايط كمآبي و بحران آب هستيم و البته براي تاييد اين پيش فرض هم نيازي به بيان آمارها نيست چرا كه نمونههاي ملموس بسياري وجود دارد. هرازچندگاهي در خصوص اين مساله هشدارهايي داده ميشود و باز مانند قضيه ترس از زلزله و لزوم مهيا بودن براي مقابله با آن، به دست فراموشي سپرده ميشود.
ايران يكي از ٢٤ كشور روي خط خطر
كشورهاي حاضر در خاورميانه در حوزهاي خشك قرار دارند و در حال حاضر هم تمام برآوردها حاكي از اين است كه به سمت بيآبي و كم آبي در حال حركت هستيم. بر اساس اطلاعات داده شده تا سال ٢٠٢٥، ٤٨ كشور در دنيا به عنوان كشورهاي كمآب شناخته خواهند شد كه از اين مجموع ٤٨ كشور، ٢٤ مورد در خاورميانه هستند و يكي از اين ٢٤ مورد هم ايران است. بنابراين به زبان ساده بايد بگوييم كه ايران تا سال ٢٠٢٥ به عنوان كشوري كم آب شناخته خواهد شد. منازعاتي كه در حال حاضر بر سر آب در خاورميانه وجود دارد با پيشروي زماني جديتر خواهند شد و اين مساله در ايران بسيار جدي است. ميانگين بارش سالانه در ايران حدود ٢٢٠ ميليمتر است كه در طول ده سال گذشته بين ١٠ الي ١٥ درصد كاهش يافته است. در مقابل اين كاهش ميانگين بارش ما شاهد افزايش سريع جمعيت در كشور هستيم. توسعه مناطق شهري، نياز بيشتر در حوزه كشاورزي و صنعتي و غيره را به وجود آورده است كه توازن ميان آنها و دسترسي به نيازهاي كشور به صورت جدي مطرح است.
ايران يكي از پرمصرفترينها
ميانگين بارش در ايران، يك سوم ميانگين جهاني است و ايران از نظر مصرف آب در زمره كشورهاي پرمصرف آب قرار دارد. ما به ازاي هر يك كيلوگرم فرآورده كشاورزي، يك متر مكعب آب مصرف كردهايم و سرانه مصرف آب ٢٦٥ ميليمتر در شبانه روز است. با توجه به اينكه ميزان بارش در ايران يك سوم ميزان بارش جهاني است مصرف آب در ايران چند برابر ميزان مصرف جهاني است و لذا ما به سرعت وارد مرحله تنش گرمايي خواهيم شد. سرانه آب هر نفر در جمعيت هشتاد ميليوني كشور، زير ١٥٠٠ متر مكعب در ثانيه است و برآورد ميشود كه اين رقم در ٢٠٢٥ به ٨٠٠ متر مكعب برسد.
يك آمار جالب در اين خصوص وجود دارد: ميانگين بارش باران در كشور كه به صورت سالانه ٢٢٠ ميلي متر است، حدود ٣٥٠الي ٤٠٠ ميليارد متر مكعب آب ميگيرد و حدود ٢٨٠ ميليارد مكعب آن تبخير ميشود. ٨٣ ميليارد مكعب آن وارد بستر زمين و رودخانهها ميشود و مابقي آن وارد سفرههاي زيرزميني ميشود. موقعيت جغرافيايي ايران نيز مسالهاي است كه بايد به آن توجه داشت: ايران در مرزهاي شرقي خود در پايين دست قرار دارد كه در نتيجه آن آب به سمت ما جاري ميشود. در مرزهاي غربي موقعيت ايران در بالا دست است پس آب از كشور ما خارج ميشود و به سمت كشورهاي همجوار ميرود. ميزان خروجي ما در سال ٧ ميليارد مترمكعب و ميزان ورودي ٩ ميليارد مكعب در سال است.
لزوم به كارگيري تمام توان دستگاه ديپلماسي
بحث ديپلماسي فرامرزي در خصوص رودخانههاي مرزي ايران و دعواهايي كه با افغانستان، تركيه، عراق و ساير كشورها داريم بسيار هم مهم است و در اين راستا همه توان ديپلماسي كشور بايد به كار گرفته شود. دعوا بر سر اختلاف دو ميليارد متر مكعب است. يعني ٧ ميليارد متر مكعب ميرود و ٩ ميليارد متر مكعب ميآيد. بارش ما نزديك به ٤٠٠ ميليارد متر مكعب است كه ٢٨٠ ميليارد متر مكعب آن فقط تبخير ميشود. مصرف آب در حوزه كشاورزي ما، تقريبا بالاي ٨٠ درصد ميزان آبي است كه ما مصرف ميكنيم.
اين آمار به ما وضعيت گوياتري را ميدهد كه بخش كوچك آن به نظر من مربوط به ديپلماسي آبهاي فرامرزي و همچنين مديريت بر آبهايي كه وارد و خارج از كشور ميشوند، است. ما بايد تلاش كنيم هر چه بيشتر آب وارد كنيم و هر چه كمتر اجازه خروج آن را بدهيم. بايد از خروج آبهاي داخلي جلوگيري كنيم. وضعيت آبي ايران در سالهاي اخير به مراتب بدتر شده است و البته اين نه تنها شامل ايران نميشود بلكه شامل ساير نقاط دنيا نيز است. يكي از علتهاي آن ميتواند افزايش سريع جمعيت باشد و همچنين توسعه مناطق شهري، افزايش توليدات كشاورزي و روند رو به رشد صنعتي شدن كشورها كه يكي از حوزههاي مصارف آب در سطح كلان است.
خطر منازعه داخلي در سايه بحران آب
از سوي ديگر تغييرات اقليمي و گرمايش زمين موجب شده است كه منابع آبهاي سطحي و زير زميني به سرعت در حال كاهش باشند. اين مسائل عليالقاعده دو نتيجه در بر خواهد داشت: منازعات داخلي و منازعات خارجي. در خصوص منازعات داخلي نيازي نيست چندان وارد اخبار و آمار شد. همه شما شنيدهايد كه آرام آرام از گوشه و كنار كشور سر و صداهايي در اعتراض به وضعيت آب به گوش ميرسد و درگيريهاي پراكندهاي بر سر آب در حوزههاي مختلف صورت ميگيرد.
خاطره تلخ عراقچي از پست اينستاگرامي
يكي از مناطقي كه بحثها در خصوص كم آبي در آن اخيرا بالا گرفت، اصفهان است. در خصوص زايندهرود، دعوايي بين اصفهان و استانهاي پاييندستي مانند اهواز شكل گرفته و در جريان است. يك الي دو سال پيش كه آب را باز كردند و آب به زايندهرود آمد، من در اينستاگرام عكسي را از زايندهرود منتشر كردم و از اينكه رودخانه اين شهر مجددا آب را به خود ديده ابراز خوشحالي كردم. تعداد زيادي كامنت در اينستاگرام من منتشر شد كه از جانب مردم استان خوزستان بود. در اين كامنتها مردم گلايه كرده بودند كه شما آب را روي ما بستهايد و بعد افتخار هم ميكنيد. اين خاطره نشان ميدهد كه چقدر زمينه براي تنش اجتماعي در اين خصوص زياد است.
گلايه مردم كرج
مورد مشابهي نيز دو الي سه هفته پيش زماني كه براي شركت در برنامهاي به كرج رفته بودم، رخ داد. در يك سمينار مسوولان استان با اينكه موضوع بحث و نشست چيز ديگري بود، همه به بحث كمآبي اشاره كردند و هشدار دادند كه اين بحث در كرج تا چه حد جدي است. يكي از آقايان گفت كه ما در كرج مانند حضرت عباس سلاماللهعليه هستيم كه آب را دو دستي به برادر بزرگتر خود در تهران تقديم ميكنيم و اما خودمان محروم ماندهايم. ساكنان كرج بين دو سد كرج و طالقان نشستهاند اما آب را به تهران ميفرستند و خودمان در كمآبي به سر ميبريم. گلايه آنها اين بود كه تهران در مقام برادر بزرگتر هيچ توجهي به دغدغه و نگراني و مضيقههاي آبي ما ندارد. اين گلايهها نشانههاي خوبي نيست و گواه اين است كه منازعات داخلي ميتواند آهسته آهسته شكل جديتري به خود بگيرد.
جنگ آب يا همكاري با سوژه آب؟
منازعات خارجي هم طبيعي است و زمينههاي آن بهشدت وجود دارد. رودخانههاي فرامرزي كه در دنيا وجود دارند بيش از ٢٦٠ حوزه بين ١٤٨ كشور مشترك هستند و زمينههاي درگيري كه ميان آنها وجود دارد به تفكيك بيان شده است. اكنون سوال اين است كه زمينههاي درگيري و منازعات و جنگ بر سر آب تا چه حد جدي است؟ آيا آب به جاي جنگ ميتواند زمينه همكاري بشود يا خير؟ بسياري معتقدند با وجود اينكه تنش و درگيري بر سر آب زياد است، هنوز ميزان همكاري بر سر آب بسيار بيشتر از ميزان جنگهايي است كه بر سر آب رخ داده است. نهايتا ملتهايي كه درگير اين موضوع هستند مجبور ميشوند به راهحلي برسند كه اين منابع آبي را بين خودشان مديريت و تقسيم كنند. مثال درگيري و تنش در حوزههاي نيل، فرات و دجله وجود دارد.
بنابراين ميتوان گفت كه هم حوزه درگيري و هم حوزه همكاري وجود دارد. در اينجا هست كه در حوزه همكاري، ديپلماسي آبهاي فرامرزي معنا پيدا ميكند. ديپلماسي آبهاي فرامرزي به نوعي در قالب ديپلماسي كلاسيك تلاش ميكند در مسائل مربوط به آب مانع منازعه شود و دوم اينكه مديريت منابع را انجام دهد. سوم اينكه به سمت همكاريها در قالب مكانيزمهاي درازمدت و تشكيل نهادهاي بينالمللي ميرود. از سوي ديگر، در طول سالهاي گذشته پيمانهايي آبي بين دو يا چند كشور بسته شده است كه بعضي از اينها واقعا دوام داشتهاند. پيمان ١٩٦٠ كه حول رودخانه سند امضا شد، با وجود سه جنگي كه بين هند و پاكستان در گرفت، اما هنوز پيمان برقرار است. سابقه قرارداد آب هيرمند بين افغانستان و ايران به ١٠٠ سال پيش بازميگردد و هنوز مذاكره در خصوص آن ادامه دارد اما به هرحال يك توافق بوده كه شكل گرفته و جاري شده است.
در دو مورد هم ما به كنوانسيونهاي بينالمللي رسيدهايم: كنوانسيون ١٩٢١ بارسلون در خصوص تدوين حقوقي كشتيراني در رودخانههاي بينالمللي، و كنوانسيون ١٩٩٧ سازمان ملل در خصوص تدوين رژيم حقوقي استفادههاي غيركشتيراني در آبهاي بينالمللي. ديپلماسي آب يا ديپلماسي آبهاي فرامرزي كه به تعبير سنتي ديپلماسي آب شناخته ميشود، به مقوله مديريت كردن اين مسائل گفته ميشود. قراردادهاي حقوقي كه بين كشورها بسته ميشود، توافقاتي كه برسر رودخانهها صورت ميگيرد، حل و فصل منازعاتي كه بر سر آب رودخانههاي مرزي يا حوزههاي مشترك ممكن است صورت بگيرد، مديريت كردن اين منابع بين دو يا چند كشور ديگر، فراهم كردن مكانيزم همكاري در خصوص مهار آبهاي مشترك و ارتقاي همكاري منطقهاي در اين خصوص همه و همه زيرمجموعهاي از بحث ديپلماسي آبهاي فرا مرزي است.
موضوع آب، تهديدي براي صلح و امنيت
اما سوال اينجاست كه ديپلماسي آب فراتر از ديپلماسي آبهاي فرامرزي چيست و چه ابعادي را در برميگيرد؟ آنچه كه مسلم است موضوع آب به يك موضوع جهان شمول و يك موضوع بينالمللي تبديل شده است. موضوعي كه به عنوان تهديدي براي صلح و امنيت با آن برخورد و به آن نگاه ميشود. اگر آب در گذشته از يك موضوع منافع ملي تبديل به يك موضوع امنيتي شد الان به يك موضوع امنيت بينالمللي تبديل شده است. موضوعي كه عدم برخورد با آن ممكن است صلح و امنيت بينالمللي را مورد تهديد قرار بدهد. بحثهاي ديگري نظير بحث گرمايش زمين نيز شرايطي شبيه به همين مساله آب و حاشيههاي امنيتي پيرامون آن دارند. مهم اين نيست كه گازهاي گلخانهاي در كجا و كدام كشور توليد ميشود، مهم اين است كه كل بشريت صدمه ميخورد و ضربه ميبيند.
گازهاي گلخانهاي ممكن است در روسيه و هند توليد شوند ولي گرمايش زمين و بالا آمدن آب درياها ميتواند صدها ميليون نفر را در بنگلادش و ميانمار آواره و بيخانمان كند. و تبعات و نتايج آن براي كل كشورهاي منطقه و اطراف منطقه است. همانند مساله تروريسم كه به عنوان مسالهاي بينالمللي با آن برخورد ميشود و ميدانند اگر با داعش در عراق و سوريه نجنگند، مجبور هستند با آن در خيابانهاي اروپا بجنگند. اين مساله درخصوص موضوعات ديگر مانند لايه ازون و موضوعات بيماريها نيز صدق ميكند. اگر ابولا را در آفريقا مهار نكنيد، ممكن است كل دنيا را دربربگيرد.
تبعات كمآبي خاورميانه براي تمام دنيا خواهد بود
موضوع آب نيز به همين خاطر اهميت يافته و به عنوان موضوعي كه بايد فراتر از حاكميت كشورها با آن برخورد جامع جهاني كرد، مطرح است وگرنه تبعات ناشي از بحران آب و كمآبي همه دنيا را در برخواهد گرفت. مهم نيست كه اروپا آب دارد، مهم اين است كه اگر خاورميانه آب نداشته باشد، بحران مهاجرت از آن براي اروپاست؛ فقر، درگيري، تروريسم و مسائل ديگري كه به دنبال آن خواهد بود، نه فقط براي اروپا كه براي همه دنياست. بنابراين بايد با موضوع آب - كه تبعاتش ميتواند فقر، جنگ، مهاجرت و بيمارهاي مختلف باشد و اينگونه بهداشت جهاني را تحت تاثير قرار دهد - به عنوان يك مساله بينالمللي برخورد ميشود.
بحراني بيمرز
آبها و تالابها در عراق ممكن است خشك بشود ولي ريزگردهاي آن براي ايران و منطقه خواهد بود. به عبارت ديگر، تبعات كمآبي در يك كشور محدود به آن كشور نميشود و ابعاد منطقهاي و بينالمللي را دربرميگيرد و لذا موضوع آب، از موضوع آبهاي فرامرزي و دعواي ايران و افغانستان و مسائلي اين قبيل فراتر رفته و به عنوان موضوعي كه ميتواند نهايتا صلح و امنيت بينالمللي را تهديد كند، با آن برخورد ميشود.
تجارت آب مجازي، موضوع روز دنيا
ابعاد جديدي كه در مساله آب مطرح است، شامل تجارت آب هم ميشود و به تعبير ديگر، آبهاي مجازي. تعبيري كه براي نخستين بار در سال ١٩٩٣ ميلادي بهكار برده شد و در تعريف آن ميتوان گفت ميزان آبي است كه در مراحل گوناگون توليد يك كالا استفاده شده است. در اين تعريف، بخش كشاورزي پرمصرفترين بخش اقتصادي است كه حدود ٧٤ درصد منابع آب شيرين جهان را استفاده ميكند. گفته ميشود حدود يك پنجم مردم دنيا به آب شيرين دسترسي ندارند در حالي كه ٧٤ درصد منابع آب شيرين دنيا صرف توليدات كشاورزي ميشود. مثالها نيز در اين باره زياد است. مثلا براي توليد يك كيلوگرم غلات در وضعيت جوي مطلوب، حدود هزار تا دو هزار ليتر آب نياز است و در شرايط نامطلوب جوي حدود سه هزار تا پنج هزار ليتر آب مصرف ميشود. اين مساله يك مفهوم جديدي در دنيا به عنوان تجارت آب مجازي به وجود آورده است كه شما در يك كشور كمآب زندگي ميكني نبايد محصولات آببر يا محصولاتي كه به آب زياد نياز دارند، توليد كني.
لزوم صادرات و واردات هوشمند
در زندگي روزمره گفته ميشود چرا هندوانه كه نياز به آب زياد دارد، توليد ميشود در حالي كه برخلاف نظر عامه، هندوانه كمترين آب را نياز دارد و توليد گندم به ميزان آبي كه مصرف ميشود، بسيار بيشتر ميشود. ميگويند اين همه آب مصرف ميشود ولي در آخر به امارات صادر ميشود. البته شايد اين تحليل به نوبه خود درست باشد. بنابراين ديپلماسي كشورها بر اين مساله متمركز شده كه براي خود برنامهريزي كنند كه چه كالاهايي را از كجا وارد كنند و به عبارت ديگر، صادرات و واردات هوشمند مواد غذايي و كشاورزي. اين به آن معناست كه شما نبايد هر كالايي را صادر بكني يا هر كالايي را نبايد وارد بكني. شما بايد ببينيد نياز آبيتان چقدر است و كالايي را كه در آن مزيت داريد، صادر بكني و كالايي كه آببر است و نميخواهي منابع آبيات را كم بكني، آن را وارد كني.
در كشور ما هميشه اين ايدهآل وجود داشته است كه در توليد محصولات خودكفا بشويم. شايد خودكفايي از نظر سياسي بهتر باشد اما از نظر اقتصادي و به لحاظ آب، آيا بهتر نيست گندم در قزاقستان توليد شود و شما آن را وارد بكني و آبي كه صرف توليد گندم ميشود صرف مصارف نيازهاي جدي ديگر بشود. قزاقستان امروز مركز توليد گندم دنياست. با مسير راه آهني كه ميان ايران و قزاقستان كشيده خواهد شد و در حال تاسيس است، ميتوان با كمترين هزينه هر ميزان گندم وارد كرد. البته ممكن است بحثهاي استقلال كشور و مسائل سياسي نيز مطرح باشد زيرا گندم كالاي استراتژيك است. بايد اين مسائل را در نظر گرفت و سپس جمعبندي كرد گندم را توليد كنيم يا وارد كنيم؟ ساير غلات را توليد بكنيم يا وارد بكنيم؟
ماموريت جديد وزارت خارجه
واردات هوشمند كالاهاي غذايي و محصولات كشاورزي، يك بحث مهمي در ديپلماسي آب است. سياست خارجي كشور نيز بايد در اين مسير قرار بگيرد و بايد براي سفارتخانهها ماموريت جديدي در اين باره تعريف شود كه چه كالاهايي از كجا بازاريابي بكنند و ما وارد بكنيم. در اين خصوص، اين مساله مطرح است كه براي توليد كالاهاي آببر به كشورهايي كه دسترسي خوبي به آب دارند، برويم و آنها را در آنجا توليد كنيم. به عبارت ديگر، بسياري از كالاهاي آببر اينگونه توليد ميشوند. هماينك در ديپلماسي كشورها قراردادهايي بسته ميشود بر اين مبنا كه كالاها را به جاي آنكه خود توليد بكني در جاي ديگر توليد بشود.
حتي ممكن است اين صرفه وجود داشته باشد كه آن كالا در امريكاي لاتين توليد شود. به طور مثال، كشورهايي كه در مدار ١٠ درجه عرضهاي شمالي و جنوبي در آفريقا هستند، آنها به لحاظ دسترسي به آب، شرايط بسيار مناسبي دارند؛ كشورهايي مانند سيرالئون، ليبريا، توگو، گينه كوناكري و نيجريه و... اين كشورها، كشورهايي هستند كه اين امكان را به شما ميدهند و زمينهايي را به شما ميدهند تا محصولات آببر خود را در آنجا توليد بكني و بعد آن را وارد كني.
سيرالئون و اوگاندا مزيت نسبي در توليد برنج دارند و اينجاست كه ديپلماسي كشور و وزارت امور خارجه ميتواند نقش بسيار مهمي را ايفا كند و بايد در روابط دوجانبه با كشورها، اين مساله مدنظر قرار دهيم؛ هم در واردات كالاهاي هوشمند و هم در اختيار گرفتن زمينهاي كشاورزي براي توليد كالاهاي آببري كه مورد نياز شماست و از اينگونه، آب مورد مصرف را صرف مسائل مهمتر بكني. هماكنون منابع زيرسطحيمان ٢٠٠ يا ٣٠٠ متر پايينتر رفته است. اين نشان ميدهد در مديريت منافع آبيمان در كشور، نقطه ضعف داريم در حالي كه بالاي ٨٠ درصد از منافع آبيمان صرف توليد كالاهاي كشاورزي ميشود كه اگر اين توليد كالا را هوشمند بكني، چه بسا ميتواند ميزان بسيار زيادي از آب صرفهجويي بكنيم و اين در مقابل، دو ميليارد مترمكعب آبي كه مورد دعواي ايران و افغانستان قرار گرفته و ميخواهيم به هر قيمتي آن را به دست آوريم، است كه شايد اين دعوا ارزش نداشته باشد.
انتقال آب كار چندان آساني نيست
حوزه بعدي بسيار مهم در اين خصوص، حوزه انتقال آب است. اين مساله با وجود بحثهايي كه در اين خصوص ميشود، كار چندان آساني نيست. احتمالا ميدانيد كه در اين باره با ازبكستان و تاجيكستان مذاكراتي كردهايم تا آب از اين دو كشور كه از منابع آبي برخوردار هستند، وارد بكنيم ولي مشكلات اين كار كم نيست. افغانستان بر سر راه است. براي انتقال اين آب، بايد يك كانال طويلي ساخته شود و از اين كشور عبور كند. افغانستان سهم خود را ميخواهند و در مقابل توقع دارند گاز، نفت و برق صادر شود. در حد ايده، به ظاهر جذاب است.
تجربه ژاپنيها در مصرف بهينه انرژيها
بحث ديگر در ديپلماسي آب كه اهميت بسياري دارد، بحث مصرف بهينه آب است كه اين مساله خود به موضوع همكاري ميان كشورهايي كه در اين زمينه تخصص دارند، تبديل شده است. ژاپنيها بزرگترين تخصصشان بهينهسازي مصرف انرژي و مصرف آبي است. در صرفهجويي آب و انرژي، ايدهها و ابتكاراتي را نشان دادهاند كه غيرقابل باور است. هم تكنولوژي در اين باره وجود دارد و هم شيوههاي مديريتي. به طور مثال، در ايام تابستان، درجه سيستمهاي خنككننده تمامي ادارات دولتي ژاپن روي عدد ٢٨ است و در مقابل آن، كارمندان اجازه دارند كراوات نبندند، كت نپوشند و لباس آستين كوتاه بپوشند. حتي وزارت امور خارجه ژاپن به سفارتخانهها يادداشت ميدهد، ديپلماتهايي كه با شما مراوده ميكنند، اجازه دارند كت نپوشند و اين مساله به شما برنخورد.
از منابع مالي كشورها براي ديپلماسي آب استفاده كنيم
بحث ديگر، بحث محيط زيست و گرمايش زمين است. پروژههاي متعدد بينالمللي بسيار وجود دارد كه توليد كربن و گازهاي گلخانهاي را به حداقل برساند و با بحث گرمايش زمين مقابله بشود. بسياري از اين بحثها به منابع آبي هم مرتبط است. بسياري از كشورها آمادهاند تا به اين پروژه كمك كنند. توافق پاريس كه سال گذشته براي مقابله با گرم شدن زمين مورد امضا قرار گرفت، از چهار نوامبر اجرايي شد. از آن زمان، كشورهاي پيشرفته قبول كردند سالانه ١٠٠ ميليارد دلار به پروژههايي كه براي كنترل گرمايش زمين اختصاص دهند تا با اين كار، توليد گازهاي گلخانهاي و كربن كاهش يابد. ديپلماسي ما بايد در راستاي استفاده از اين منابع قرار بگيرد. ديپلماسي ما بايد اين منابع مالي كشورهاي پيشرفته براي مقابله با گرمايش زمين را جذب بكند و اتفاقا اين مساله در صرفهجويي در مصرف آب تاثير بسزايي دارد. تعريف پروژههايي كه به كاهش مصرف آب در كشور كمك كند كار ديپلماسي است و اين همان چيزي است كه ميتوان از آن با عنوان ديپلماسي آب ياد كرد.
لزوم تشكيل نهادهاي جديد براي مبارزه با بحران
بايد در خصوص بحث صرفهجويي در مصرف آب بسيار جدي كار كرد. اكنون در خصوص ارقام پايين صحبت نميكنيم بلكه ميتوان در ارقام بسيار بالا در مصرف آب صرفهجويي كرد. استفاده از منابع مالي بينالمللي، تجربه بينالمللي، كارشناسي بينالمللي و كشورهايي كه در اين حوزهها تجربه دارند و كار كردهاند، ميتواند بسيار كارآمد باشد. مفهوم ديپلماسي آب اكنون بسيار گسترده و فراگير شده است و موضوعات متنوعي را دربرميگيرد و همين مساله مسووليت ما در وزارت امور خارجه را سنگينتر ميكند و ما هم در وزارت امور خارجه بايد نگاه جديدتر و جديتري به موضوع آب داشته باشيم و چه بسا كه لازم باشد بخشهاي جديدي در وزارت امور خارجه و ساير نهادها براي بررسي جديتر مساله آب تشكيل شود. بحران آب مسالهاي چندوجهي است و نمايندگيهاي سياسي ما همه بايد درگير اين مساله شوند. شايد نياز باشد كه در وزارت امور خارجه هم تجديد ساختاري در خصوص مساله آب براي مديريت ديپلماسي آب در سطح كلان صورت بگيرد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=60196
ش.د9504738