(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/06/01– شماره 10952 – صفحه 1)
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا سرانجام سیاستهای جدید واشنگتن در قبال افغانستان را اعلام کرد و یکبار دیگر تعجب همگان را برانگیخت. وی گفت نیروهائی آمریکایی در افغانستان خواهد ماند و احتمالاً افزایش نیز خواهند یافت. ترامپ در توضیح سیاست جدیدش ادعا کرد که علت ظهور داعش در عراق، خروج نظامیان آمریکائی از این کشور بوده و آنها از خلاء قدرت ناشی از خروج آمریکا در عراق سوءاستفاده کرده و به قدرت نمائی پرداختهاند.
واقعیت، چیز دیگری است و آمریکا نه تنها عامل اصلی به وجود آمدن، تجهیز و تقویت داعش بوده، بلکه حتی حضور نظامی آمریکا در عراق هم کوچکترین کمک قابل ذکری به مبارزات ضد تروریستی ارتش و نیروهای مردمی عراق نمیکند. این جمله به یادماندنی و در عین حال تحقیرآمیز اشتون کارتر وزیر دفاع وقت آمریکا در دوره اوباما، به خوبی دیدگاه رسمی واشنگتن در قبال داعش را به تصویر میکشد که در پاسخ درخواست نوری المالکی نخستوزیر عراق صریحاً گفته بود: قرار نیست نظامیان آمریکائی به جای ارتش و نیروهای نظامی عراق با داعش بجنگند و به جای آنها کشته بدهند. اگر فقط همین جمله وزیر دفاع وقت آمریکا را ملاک قرار دهیم، بهتر به این جمع بندی آشکار میرسیم که اساساً حضور نظامی آمریکا در عراق، حتی در اوج روزهای اشغال نظامی عراق هم کمترین تاثیری در ایجاد ثبات و امنیت عراق را به همراه نداشته است.
با درک ابعاد، اهداف و ماموریتهای مرتبط با حضور نظامی آمریکا در عراق، این ادعای بیاساس ترامپ به کلی مردود به نظر میرسد که گویا داعش و سایر تروریستها از آمریکا میترسیدهاند و با خروج آنها از عراق، تروریستها هم دست به کار شدهاند. بعلاوه آمار و ارقام تلفات انسانی ناشی از عملیات وحشیانه تروریستی در عراق، در دوره اشغال نظامی این کشور توسط آمریکا، این شبهه نیز به کلی رفع میشود که اساساً شدت و دامنه اقدامات تروریستی در اوج دوره اشغال نظامی عراق بیشتر بوده و آمریکا از وجود تروریستها و جنایات آنها برای توجیه ضرورت ادامه حضور نظامی در عراق بیشترین بهرههای ممکن را برده است.
وضع در افغانستان، به مراتب وخیمتر است. مقامات رسمی آمریکا بارها اعتراف کردهاند که طالبان و القاعده را خودشان به وجود آورده و سازماندهی کردهاند. ولی برای توجیه وضعیت موجود ادعا میکنند که گویا کنترل اوضاع طالبان و القاعده از دست آنها خارج شده است. با این همه، شواهد و قرائنی وجود دارد که نشان میدهد حتی همین روزها هم طالبان و القاعده همچنان در اختیار واشنگتن قرار دارند و هر جا که لازم باشد، تروریستها برای توجیه ضرورت ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان، در صحنه حاضرند و با جنایات خود، به یاری آمریکا میشتابند. قاعدتاً مقامات و مردم افغانستان به خاطر دارند که در زمان ریاست جمهوری حامد کرزای، مراسمی برپا شد که ضمن اعلام اقتدار و توانمندی ارتش و پلیس افغانستان، رئیسجمهور اعلام کرد از این پس حتی به ادامه حضور نظامی آمریکا و متحدانش در افغانستان هم نیازی نیست.
لکن همین جمله از زبان حامد کرزای به طور کامل اعلام نشده بود که ناگهان انفجاری در زیر تریبون محل سخنرانی رئیسجمهور افغانستان صورت گرفت و جزئیات آن به صورت زنده از تلویزیون کابل و شبکههای جهانی پخش گردید. نه تنها در این مورد خاص، بلکه در هر زمینهای که واشنگتن به شرارتها و جنایات القاعده و طالبان احتیاج داشته باشد که ضرورت ادامه حضور نظامی خود را در افغانستان ثابت کند، تروریستها برای خدمتگزاری آمادهاند. استراتژی آمریکا از وجود تروریستها بیشترین سوءاستفادههای ممکن را به عمل آورده و در نتیجه هرگز خواستار نابودی آنها نیست. این بدان معنی است که آمریکا در بهترین حالت ممکن، به «مهار» و نه «نابودی» تروریستها میاندیشد و سعی دارد با نقش آفرینی تروریستها هم «فلسفه وجودی» نیروهای خود و ضرورت ادامه حضور نظامی خود را توجیه نماید. از این دیدگاه، تحرکات اخیر طالبان در تصرف ایالتها و کشتار مردم بیدفاع به ویژه میرزا اولنگ هم میتواند بخشی از ترفندهای شیطانی آمریکا برای زمینه سازی در جهت اثبات ضرورت ادامه حضور نظامی آمریکا و حتی تقویت آن محسوب شود.
تصادفی نیست که هر جا آمریکا به یک دلیل جدی و فوری برای اثبات تامین اهدافش نیاز دارد، بلافاصله طالبان با جنایتی هولناک از راه میرسد و خودنمائی میکند. از سوی دیگر مردم افغانستان فراموش نکردهاند که برخی جنایات آمریکا از طریق حملات هوائی به بیمارستانها و کشتار مردم بیدفاع و غیرنظامیان، کمتر از شرارتهای طالبان نیست. فجایع قندوز، قندهار و سایر شهرها که توسط بمباران هوائی آمریکا صورت گرفت، واقعاً چه توجیهی دارد؟ ترامپ برای مقابله با طالبان میخواهد 4 هزار نیروی تازه نفس به افغانستان اعزام کند. ولی باید پرسید آیا نظامیان حاضر در افغانستان در شرایط کنونی در برخورد نظامی با طالبان، آیا نقشی و تاثیری دارند؟ بعلاوه قرار است نیروهای بیشتری تحت عنوان شرکتهای پیمانکاری، به صورت غیررسمی به این جمع اضافه شوند که ممکن است حجم نیروهای جدید اعزامی به افغانستان را به چندین برابر افزایش دهد.
دقیقاً به همین دلیل است که مخالفین سیاستهای جدید ترامپ، وی را قویاً متهم کردهاند که سعی دارد آمریکا را وارد جنگ کند و از یکطرف به طبل جنگ علیه کره شمالی میکوبد و از سوی دیگر با سوءاستفاده تبلیغاتی از شرارتهای طالبان، میخواهد نیروهای بیشتری به افغانستان اعزام کند. معترضین و مخالفین سیاستهای ترامپ تصریح میکنند که این رفتار و سیاست معتدلی نیست و بوی جنگ افروزی از آن به مشام میرسد.
ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی، دیگران را متهم میکرد که بیهوده بر طبل جنگ در عراق کوبیدهاند درحالی که با آن هزینههای سرسام آور جنگی میشد آمریکا را 2 بار بازسازی کرد. اکنون همان شخص با حضور در کاخ سفید سعی دارد سیاستهائی به مراتب پرهزینهتر را به مالیات دهندگان آمریکائی تحمیل کند. البته با توجه به انزوای کنونی ترامپ، این سرمایهداران و صاحبان کارخانجات اسلحه سازی آمریکا هستند که جای خالی دیگران را در اطراف ترامپ اشغال کردهاند و برای کوبیدن بر طبل جنگ، وی را وسوسه میکنند. اظهارات و مواضع اخیر ترامپ نیز همین جمع بندی را تایید و اثبات میکند و نشان میدهد که جنگ افروزی ترامپ تصادفی نیست.
http://jomhourieslami.net/?newsid=145682
ش.د9602389