تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۰۶۱۷۶
حامد كرزاي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

آمريكا خيرخواه ما نيست

مقدمه: آرام و قرار از افغانستان رخت بربسته است. ناامني‌اي كه در چندسال اخير شايد در شهرستان‌ها يا استان‌هاي دورافتاده‌تر به چشم مي‌خورد راه خود را به پايتخت باز كرده است. كابل هر چند روز يك بار هدف يك حمله تروريستي قرار مي‌گيرد كه يك روز مسووليت آن را طالبان عهده‌دار مي‌شود و روز ديگر داعش صدور دستور براي انجام آن را تاييد مي‌كند. قريب به سه سال از عمر دولت وحدت ملي در افغانستان مي‌گذرد اما بازگشت ناامني‌ها و بي‌ثباتي موجي از انتقادهاي داخلي را عليه دولت به راه انداخته است. تشديد حملات طالبان با ظهور پررنگ تروريست‌هاي داعش در سرتاسر افغانستان همراه شده است. همزمان آمريكاي تحت رياست‌جمهوري دونالد ترامپ نيز استراتژي گنگ و نامعلومي را در قبال افغانستان اتخاذ كرده است. حامد كرزاي، دوازدهمين رييس‌جمهور افغانستان كه چندماه پس از حمله ايالات متحده و همراهانش به اين كشور در سال ٢٠٠١ عنوان رياست‌جمهوري را به خود اختصاص داد اعتقاد دارد كه آمريكا در افغانستان در حال تكرار اشتباهات گذشته است. كرزاي كه از دسامبر ٢٠٠١ تا سپتامبر ٢٠١٤ قدرت را در ارك رياست‌جمهوري برعهده داشت در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد تاكيد مي‌كند كه سياست‌هاي آمريكا در افغانستان نه تامين‌كننده امنيت و آرامش در اين كشور است و نه پايه‌گذار صلح در منطقه. وي در اين گفت‌وگوي تفصيلي كه در جريان سفر وي به تهران انجام شد بر لزوم توجه دولت وحدت ملي به حاكميت ملي در افغانستان تاكيد دارد و مي‌گويد: مردم افغانستان صاحب كشور خود هستند و مي‌توانند تامين امنيت آن را برعهده بگيرند. وي هموطنانش را غريب‌هايي غيور مي‌داند كه اعتماد خود به آمريكا براي برقراري آرامش در وطن را از دست داده‌اند. مشروح اين گفت‌وگو به شرح زير است:
پایگاه بصیرت / سارا معصومي
(روزنامه اعتماد - 1396/08/03 - شماره 3938 - صفحه 10)

* شاهد وضعيت امنيتي بسيار نابسامان در افغانستان هستيم. اين روزها حتي پايتخت افغانستان نيز چندبار در هفته هدف حملات تروريستي قرار مي‌گيرد. دلايل شكل‌گيري اين ناامني و ناآرامي در افغانستان چيست؟

** بسيار واضح است كه دلايل ناامني بيشتر و تقريبا روزمره در سرتاسر افغانستان به ويژه كابل سياست نادرست آمريكا است. سياست نادرست امروز بر اشتباهاتي اضافه شده است كه آمريكايي‌ها از گذشته تا به امروز در افغانستان مرتكب شده‌اند. آنها درسال‌هاي گذشته به جاي آنكه به محل پرورش و تربيت تروريست‌ها رجوع كنند افغانستان را هدف بمباران‌هاي خود قرار دادند، مردم بي‌گناه را به زندان انداختند و بسياري از غيرنظاميان را قرباني كردند. امروز وضعيت در افغانستان از قبل بدتر و وخيم‌تر شده و دليل آن هم اين است كه سياست‌هاي آمريكا در حال گرفتار كردن منطقه به تنش بيشتر است. آمريكايي‌ها از ابتدا با پيام تامين امنيت آمريكا و مبارزه با جريان‌هاي افراط‌گرا و تروريست به افغانستان آمدند اما دليل واقعي حضور آنها در افغانستان در تضاد كامل با اين پيام اوليه است.

حضور آمريكا در افغانستان به دلايل سياست و استراتژي نادرست و اهداف اشتباهي كه اين كشور دنبال مي‌كند هم منجر به افزايش جريان افراطي در منطقه شده است و هم برتشنج در منطقه افزوده است. نه تنها افغانستان بلكه كل منطقه ما در نتيجه سياست‌هاي نادرست آمريكا اطمينان خود به اين كشور را از دست داده‌اند. به زبان خلاصه مي‌توان گفت كه اطمينان منطقه‌اي به آمريكا از بين رفته است. از سوي ديگر سياست‌هاي آمريكا در افغانستان نيز به ناكامي و شكست منتهي شده است.

* شما خواهان خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان و واگذار كردن امور سياسي و امنيتي به افغان‌ها هستيد. اما با توجه به وضعيت نابسامان امنيتي كه در اين كشور در جريان است كه حتي پايتخت نيز در امان نيست آيا تامين امنيت كشور در توان نيروهاي امنيتي و پليس افغانستان است؟

** افغانستان خانه و كشور ما است. هر شهروند افغانستان هم فرزند و هم صاحب اين كشور است. صاحب، خانه خود را نگاه مي‌دارد و از آن محافظت مي‌كند و اين وظيفه مردم افغانستان است كه از وطن و خانه خود دفاع كنند. در چند دهه اخير پس از آمدن نيروهاي اتحاد جماهير شوروي سابق به افغانستان و پس از آن هم ترك افغانستان توسط اين نيروها شرايطي به وجود آمد كه كشور دچار مشكلاتي شد. پس از آن نيز نيروهاي آمريكايي به افغانستان آمدند و مردم حضور اين كشور در خاك خود را پذيرفتند چرا كه اميد داشتند حضور آمريكايي‌ها در افغانستان به بازگشت امنيت به كشور كمك كند. پس از حضور آمريكا در افغانستان تمام بازيگران منطقه‌اي با آمريكا همراه شدند.

ايران و آمريكا با هم در بسياري از پرونده‌هاي بين‌المللي اختلاف دارند اما در مورد پرونده افغانستان دو كشور اختلاف‌هاي خود را كنار گذاشتند و با هم تفاهم داشتند. ايران حضور آمريكا را در افغانستان پذيرفت و صدها ميليارد دلار كمك به افغانستان كرد تا شايد امنيت و آرامش به اين كشور بازگردد. پس زمينه براي آمريكا به خوبي مهيا بود تا از حضور خود در افغانستان براي تامين امنيت خود و منطقه استفاده كند. متاسفانه آمريكايي‌ها نتوانستند از اين فرصت استفاده كنند و جريان افراطي بيشتر شد و منطقه نيز در سال‌هاي اخير اطمينان خود را به اهداف آمريكا از دست داده و به آمريكا شك كرد.

در اين شرايط افغانستان بايد چند كار انجام دهد. نخست آنكه امكانات داخلي افغانستان، براي تامين امنيت و بازگشت آرامش به اين كشور به كار گرفته شود. اراده و حاكميت ملي افغانستان دو نمونه از اين ابزار هستند. ممكن است در اين مسير مردم افغانستان قرباني شوند اما ما در حال حاضر هم هر روز در حال دادن قربانيان بسياري هستيم و بايد اين قرباني را به شكلي بدهيم كه حافظ امنيت ملي ما باشد. امروز قرباني مي‌دهيم اما وضعيت امنيتي كشور نيز روز به روز وخيم‌تر مي‌شود.

مساله دوم اين است كه آمريكا بايد روش خود را در افغانستان مشخص كند. ما مردم افغانستان با آمريكا هيچ اختلافي نداريم اما حضور آمريكا در افغانستان نه‌تنها نبايد باعث افزايش ناامني و تقويت جريان افراط شود بلكه حضور آمريكا و اعمال اين كشور در افغانستان و منطقه بزرگ‌تر ما نبايد باعث ايحاد رقابت در خاك افغانستان شود. ما به دنبال اين هستيم كه حضور آمريكا در افغانستان باعث تفاهم و دوستي كشورهاي همسايه ما با كابل و همچنين با يكديگر شود.

مساله ديگر اين است كه ما از كشورهاي منطقه و همسايگان خود مانند ايران، چين، پاكستان، هندوستان و تركيه انتظار داريم كه با افغانستان در مسير تحكيم حاكميت ملي و در رساندن ما به نقطه‌اي كه بتوانيم از خاك خود با دست خود دفاع كنيم و آرامش را به آن بازگردانيم، همكاري كنند. همكاري كشورهاي منطقه با ما و بالعكس بايد به گونه‌اي باشد كه به آمريكا فهمانده شود كه اگر نقشه‌اي براي منطقه درنظر دارد نمي‌تواند از طريق ايجاد ناامني و بي‌ثباتي در كشور ما اين نقشه را محقق كند. آمريكا بايد به اين نتيجه برسد كه بهتر است روش دوستي و تفاهم با منطقه و افغانستان را انتخاب كند. تامين امنيت افغانستان وظيفه مردم افغانستان است و اين امر در مذاكره با آمريكا براي احياي دوباره حاكميت ملي كشور از طريق توسل به اراده ملت افغانستان و جلب همكاري كشورهاي همسايه و كشورهاي بزرگ منطقه قابل دسترسي است.

* دلايل ضعف نيروهاي امنيتي افغانستان را در چه مي‌دانيد؟ گفته مي‌شود كه سال‌هاست اين نيروها تحت آموزش نيروهاي خارجي هستند.

** ناامني در افغانستان به دليل ضعف نيروهاي دولتي نيست بلكه دليل اصلي آن از بين رفتن اعتماد موجود به آمريكا در داخل كشور است. اعمال و روش آمريكا در افغانستان به حاكميت ملي ما صدمه زده است. در نتيجه اين سياست، ناامني در افغانستان افزايش پيدا كرده و دست درازي به امنيت و آرامش افغانستان هم آسان شده است. ديوارها و سدهايي كه مانع از ترويج ناامني در افغانستان مي‌شدند اكنون ضعيف شده‌اند. اين ضعف نيز تنها از راه تحكيم حاكميت ملي و احياي اعتماد ملي به اقتدار دولت و همكاري با كشورهاي منطقه قابل جبران است.

* چندسال از عمر دولت وحدت ملي در افغانستان مي‌گذرد و به نظر مي‌رسد كه انتقادهاي داخلي به اين دولت افزايش پيدا كرده است. شما به عنوان فردي كه سال‌ها در راس قدرت در افغانستان حاضر بوديد چه توصيه‌اي به دولت وحدت ملي براي بهبود وضعيت سياسي و امنيتي كشور داريد؟

** مي توانم توصيه بكنم و اين هم وظيفه ملي من و هر افغان است كه اين كار را بكنيم. توصيه من اين است كه دولت وحدت ملي افغانستان به دنبال احياي حاكميت ملي ما باشد تا مردم افغانستان ببينند كه صاحب دولتي هستند كه نماينده حاكميت و اقتدار ملي ما است و به دنبال احياي آرزوهاي ملت افغانستان است. ما ملتي غريب اما غيور و با همت هستيم. دولت در افغانستان بايد نماينده همت ملي مردم افغانستان باشد.

دومين مساله اين است كه دولت بايد از راه‌ها و با استفاده از ابزار مناسب به همسايگان و كشورهاي منطقه اطمينان دهد كه افغانستان و دولت اين كشور مورد استفاده نادرست از سوي برخي بازيگران عليه همسايگان خود قرار نمي‌گيرند. اين كار را من در زمان حكومت خود انجام دادم. در حالي كه نيروهاي آمريكايي در كشور ما بودند اما افغانستان بهترين رابطه را با ايران، روسيه، چين، عربستان سعودي و تركيه داشت و شايد بتوان گفت كه تنها مشكل ما با پاكستان بود كه آن هم كمتر از حد مشكلاتي بود كه امروز دو كشور با آن روبه رو هستند.

دولت امروز افغانستان در داخل به تحكيم پايه‌هاي حاكميت ملي بپردازد و در بيرون از مرزها نيز با ساير كشورهاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي بهترين رابطه حسنه را داشته باشد. ما بايد اطمينان كشورهاي منطقه را به دست آوريم كه آمريكا از افغانستان براي برداشتن گام‌هايي عليه برخي كشورهاي منطقه استفاده نمي‌كند. ما بايد كاري كنيم كه افغانستان به محلي براي همكاري و تفاهم آمريكا و دولت‌هاي همسايه ما بدل شود نه اينكه همسايگان ما از جانب افغانستان احساس تهديد كنند.

* وضعيت رشد و نفوذ داعش در افغانستان چگونه است؟ در يك سال اخير شاهد افزايش فعاليت‌هاي اين گروه تروريستي در داخل افغانستان بوديم.

** نفوذ داعش در افغانستان بسيار زياد شده است. اين گروه با فعاليت‌هاي خود باعث رنج و آزار و كشتارهاي بسيار زياد در ميان مردم افغانستان شده است. داعش مردم را مجبور به فرار از از خانه و كاشانه خود كرده است. داعش به هركجا كه وارد شده است مردم آن منطقه دچار بي‌سرنوشتي شده‌اند. داعش به عنوان نيرويي كاملا بيگانه با رسم و سنت مردم افغانستان به شهرها و روستاها هجوم آورد و قصد آنها نيز كشتار مردم افغانستان است. سوال اينجاست كه اين نيروهاي را چه كساني تقويت مي‌كنند و اين نيروها از كجا تغديه مي‌شوند؟ اين گروه به پيشرفته‌ترين سلاح‌ها مجهز است اما اين سلاح‌ها از كجا تامين مي‌شوند ؟ مردم از نقاط مختلف افغانستان به خصوص از منطقه شرق و استان ننگرهار شكايت‌هاي بسياري در مورد رفتار داعش با خود داشتند و حتي برخي از بزرگان قوم اين استان نيز مجبور به سكني گزيدن در جلال آباد شده بودند.

تقريبا يك سال است كه اخبار بسيار موثقي توسط مردم، مراجع، مطبوعات و حتي برخي نيروهاي امنيتي از شرق، شمال شرق، جنوب و جنوب غرب افغانستان به گوش مي‌رسد مبني بر اينكه هليكوپترهاي ناشناخته سفيد رنگ به پايگاه‌هاي داعش مي‌روند و به آنها سلاح مي‌رسانند و آنها را تجهيز مي‌كنند. اين اخبار در سرتاسر افغانستان و سطح بين‌المللي پخش شده است و اين اتفاق در حالي رخ داده كه فضا و حريم هوايي افغانستان كاملا تحت كنترل آمريكا و نيروهاي ناتو است.

سيستم رادار و كشف هوايي افغانستان كاملا در اختيار آمريكا است پس آنها بايد پاسخگو باشند كه در حالي كه تسلط كامل بر فضاي هوايي كشور دارند و پشه‌اي نمي‌تواند در خارج از ديد رادار آنها در هواي افغانستان پرواز كند، اين هليكوپترها از كجا مي‌آيند و چگونه به اين راحتي براي داعش سلاح مي‌برند؟ تنها كساني كه مي‌توانند داعش را تجهيز كنند نيروهاي خارجي در افغانستان هستند و اگر اين تجهيز كار نيروهاي خارجي نيست باز هم همين نيروها بايد جوابگو باشند كه چه كساني در افغانستان به داعش سلاح مي‌رسانند و از آنها حمايت مي‌كنند.

* آيا يارگيري‌هاي داعش از مردم محلي و بومي است يا اعضاي اين گروه تروريستي در داخل افغانستان غيرافغان هستند؟

** اصلا اين يارگيري‌ها از داخل مردم افغانستان نيستند و از آغاز حضور داعش در افغانستان تا به امروز هم اين يارگيري‌ها از نيروهاي خارجي بوده است. شايد در يك سال اخير كه فعاليت‌هاي داعش در افغانستان بيشتر و پررنگ‌تر شده است استخدام‌هايي از مردم عادي در افغانستان صورت گرفته باشد كه اين مساله هم با فريب دادن جوانان با پول صورت گرفته است. گزارش‌هايي به من در اين يك سال رسيده مبني بر اينكه نيروهاي داعش در روستاها براي استخدام جوانان و جذب نيرو نسبت به طالبان و ارتش افغانستان پول بسيار بيشتري را پيشنهاد مي‌كنند.

مثلا داعشي‌ها حاضر هستند به هر فرد ٥٠٠ تا ١٠٠٠ دلار بدهند. اين رقم براي يك جوان روستايي در افغانستان كه محروم است رقم بسيار بالايي است. باز هم در اينجا اين سوال مطرح مي‌شود كه داعش اين ثروت را از كجا آورده است ؟ منبع تامين‌كننده مالي داعش كجاست؟ مردم افغانستان چنين پولي در اختيار ندارند ؟ كشورهاي منطقه چنين پولي در اختيار ندارند. مشخص است كه دستي از خارج تامين‌كننده مالي اين گروه در داخل افغانستان است.

* آيا رصدي در مورد محل ورود نيروهاي داعش به افغانستان انجام گرفته است؟

** در آغاز داعشي‌ها از مرز پاكستان وارد افغانستان شدند و مشخص بود كه نيروهاي خارجي تربيت شده هستند.

* ما در عراق شهري مانند موصل و در سوريه شهر رقه را داشتيم كه به نوعي به مقر اصلي و پايتخت داعش در اين كشورها بدل شدند. آيا در افغانستان هم‌چنين وضعيتي وجود دارد كه شهري با مساحت زياد در اختيار داعش قرار گرفته باشد؟

** بله، منطقه شينواري در افغانستان دچار چنين وضعيتي شده است. شهرستان شينواري كه منطقه بسيار بزرگ و كوهستاني است در اختيار داعش قرار دارد و اكثريت ساكنان اين منطقه آواره شده‌اند و خانه‌هاي‌شان در اختيار داعش قرار گرفته است. منطقه ديگري در ننگرهار نيز به دست داعش افتاده است پس داعش در شرق، جنوب غرب و شمال غرب افغاستان مناطق وسيعي را در اختيار دارد.

* آيا تاكنون اقدام نظامي براي ساقط كردن داعش از سوي دولت انجام گرفته است؟

** اقدام موثري كه باعث دور شدن داعش از شهرها و روستاهاي افغانستان يا از بين بردن پايگاه‌هاي اين گروه در افغانستان شود، رخ نداده است.

* آمريكا در افغانستان نيرو دارد و رهبري ائتلاف بين‌المللي مبارزه با داعش را هم برعهده دارد. آيا اين كشور اقدام جدي براي نابودي داعش در افغانستان انجام داده است؟

** (با خنده) ما برعكس اين موضوع را در مورد آمريكا و نگاهش به داعش شنيده‌ايم.

* آيا در افغانستان اتحادي ميان طالبان و داعش صورت گرفته است ؟ در برخي گزارش‌ها گفته مي‌شود كه نيروهاي طالبان با داعش همكاري مي‌كنند.

** اصلا. طالبان به مقابله عليه داعش و در استان‌هاي ننگرهار و فارياب به مقابله با داعش برخاستند.

* آيا همكاري‌هاي موردي و مقطعي هم ميان اين دو گروه ايجاد نشده است؟

** شايد افرادي در داخل طالبان باشند كه همكاري‌هايي با داعش كرده باشند اما براساس مشاهدات دو سال گذشته‌ام مي‌توانم بگويم كه حركت طالبان در مقابل داعش قرار دارد.

* گفته مي‌شود برخي چهره‌هاي تندروتر طالبان كه اعتقادي به مذاكره با دولت ندارند پيوستن به داعش را ايده بهتري براي رسيدن به اهداف خود در افغانستان مي‌دانند.

** اين مساله ممكن است ولي بدنه طالبان با داعش هيچ پيوندي ندارد.

* در عراق ما شاهد همكاري تنگاتنگ ايران با دولت مركزي براي مبارزه با داعش بوديم كه تجربه موفقي هم بود آيا در مسير مبارزه با داعش در افغانستان نيز امكان همكاري ميان تهران و كابل وجود دارد؟

** اين همكاري مشترك براي مبارزه با جريان داعش بايد به وجود بيايد و شكل بگيرد. هر دو كشور از جريان افراط و داعش متضرر شده‌اند. داعش امروز در افغانستان مردم را از خانه‌هاي‌شان بيرون مي‌راند، آنها را آواره مي‌سازد و قتل‌عام به راه مي‌اندازد. داعش بدون شك اگر براي افغانستان يك خطر جدي به حساب مي‌آيد براي ايران هم خطرناك است. داعش به مساجد شيعيان حمله مي‌كند و نمازگزاران را شهيد مي‌كند. پس بايد ايران و افغانستان به عنوان دو كشوري كه داعش براي آنها يك تهديد مشترك است دست به دست هم داده و هر ابتكار عملي كه مي‌توانند به خرج بدهند و با توسل به آن با داعش مبارزه كنند.

* آمريكا از منتقدان حضور ايران در عراق است كه البته در اين كشور مخالفت‌هايش ره به جايي نبرد. آيا در افغانستان، آمريكا مجال همكاري تهران و كابل براي مبارزه با داعش را مي‌دهد؟

** آمريكا اگر مانع هم باشد تصميم ملي دو كشور مهم است ما نبايد به آمريكا اجازه بدهيم كه مانع همكاري افغانستان با همسايگانش شود. ما نبايد به آمريكا اجازه بدهيم كه به مانعي در مسير برقراري امنيت در كشور بدل شود. ما بايد هر اقدامي كه تامين‌كننده امنيت ما است را انجام دهيم.

* قريب به ١٠ ماه از حضور ترامپ در كاخ سفيد مي‌گذرد. مردي كه در جريان كمپين انتخاباتي‌اش نيز كمترين سخنان را در مورد افغانستان بر زبان راند و پس از آن هم استراتژي كاملا گنگ در قبال افغانستان اتخاذ كرد. نگاه شما به رويكرد دولت ترامپ نسبت به افغانستان چيست و آيا تفاوتي ميان رويكرد وي و باراك اوباما قائل هستيد؟

** نگاه و استراتژي دولت جديد آمريكا در قبال افغانستان را بسيار نادرست مي‌دانم و البته من به نگاه دولت‌هاي قبل آمريكا نسبت به افغانستان هم انتقاد داشتم و موافق آن نبودم چرا كه باعث تشديد جنگ و ناامني در افغانستان شد. امروز نيز با نگاه رييس‌جمهور ترامپ كاملا مخالف هستم و اعتقاد دارم كه ديدگاه، استراتژي و راهبرد جديد آنها در مورد افغانستان جز پيام جنگ براي مردم چيز ديگري ندارد. پيام آنها به معناي افزايش كشتار مردم در افغانستان است. ما در افغانستان به صلح، امنيت و رابطه نيك با همسايگان نياز داريم و نمي‌خواهيم كه كشور ما به ميدان جنگ بدل شود بلكه به دنبال اين هستيم كه به ميدان همكاري و تفاهم تبديل شويم. من استراتژي جديد آمريكا را درراستاي منافع افغانستان و منطقه نمي‌دانم.

* استراتژي ايجاد رقابت ميان هند و پاكستان در افغانستان سياستي است كه آمريكا دنبال مي‌كند. براساس اين استراتژي هرچه هند كمك اقتصادي و سرمايه‌گذاري خود در افغانستان را افزايش دهد پاكستان رغبت بيشتري از خود براي همكاري در افغانستان نشان مي‌دهد. آيا درصد موفقيتي براي اين استراتژي وجود دارد؟

** ضرر اين استراتژي براي افغانستان كاملا مشخص و واضح است، بر ميزان حملات تروريستي و بمبگذاري‌ها در افغانستان افزوده شده است. حملات انتحاري در افغانستان رشد صعودي داشته و افغانستان مورد حمله شديد قرار دارد. نتيجه رقابت‌ها و استراتژي‌هاي نادرست ساير كشورها در افغانستان قرباني شدن مردم افغانستان است. چه آمريكايي‌ها با نام كمك به امنيت و صلح در افغانستان دست به بمباران بزنند و چه در حملات گروه‌هاي تروريستي داعش يا طالبان، اين مردم عادي هستند كه كشته مي‌شوند. هزينه اين استراتژي‌ها را مردم افغانستان پرداخت مي‌كنند. همكاري بين هند و آمريكا و اعلام ترامپ مبني بر اينكه هند بايد در افغانستان حضور بيشتري داشته باشد از ديد ملي مورد تاييد ما نيست. ما فكر مي‌كنيم كه آمريكا هر هدفي كه در سر دارد به خير براي منطقه منتهي نخواهد شد.

از ديد ما هند بايد همكار كشورهاي منطقه باشد نه‌اينكه در پيمان و اتحاد با آمريكا باشد. هند از دوستان قديمي افغانستان است و ما به اين دوستي احترام مي‌گذاريم و مشتاق دوستي با هند هستيم اما نه با هندي كه در تباني با آمريكا باشد. تبعات اين مساله براي افغانستان ناامني بيشتر خواهد بود. ما به هيچ عنوان به دنبال ايجاد رقابت ميان هند و پاكستان در افغانستان نيستيم. نه هند بايد در اين مسير گام بردارد و نه پاكستان در وضعيت رقابت با هند در افغانستان قرار بگيرد. ما پاكستان را كشور دوست و برادر و همسايه خود مي‌دانيم و همواره خطاب به اين كشور گفته‌ايم كه با افغانستان از راه رابطه متمدن پيش بيا و نه با استفاده از ابزار تروريست و افراط‌گرايي. اگر پاكستان اين ابزار را كنار بگذارد و با افغانستان از راه مدني و روشن و دوستي پيش بيايد ما بهترين دوست و برادر پاكستان خواهيم بود.

* اشرف غني، رييس‌جمهور افغانستان روز گذشته ادعا كرده كه روسيه و پاكستان از طالبان حمايت مي‌كنند و اين ادعاي حمايت روس‌ها از طالبان پيش از اين نيز بارها مطرح شده بود. دلايل اين اتهام‌زني به روس‌ها چيست؟

** من شاهد ١٤ سال رابطه افغانستان با روسيه و همكاري روسيه با آمريكا بوده‌ام. در سال ٢٠٠٨ در جريان كنفرانس شانگهاي، من و ولاديمير پوتين ديدار كرديم. در آن ملاقات من به رييس‌جمهور پوتين گفتم كه ما در افغانستان از عملكرد آمريكا راضي نيستيم و روش آمريكا را باعث تقويت جريان افراط مي‌دانيم. از وي خواستم كه روسيه به عنوان همكار آمريكا در مسير مبارزه با تروريسم كه حتي به كاروان‌هاي ناتو اجازه عبور از خاك خود براي رسيدن به افغانستان را داده با آمريكا صحبت و آمريكا را متوجه نادرستي سياست خود در افغانستان كند. در آن زمان رييس‌جمهور پوتين در پاسخ به من گفت: آقاي كرزاي ما با آمريكا شايد در بسياري از نقاط جهان اختلاف‌نظر داشته باشيم اما در مورد افغانستان با هم ديده به ديده هستيم و توافق نظر داريم. وي با اين سخن تاكيد كرد كه روسيه و آمريكا در افغانستان همكار هم هستند و حرف من را رد كرد.

اين سخنان در سال‌هاي ٢٠٠٩ تا ٢٠١٢ هم تكرار مي‌شد اما از سال ٢٠١٢ به بعد بود كه ديد روسيه اندك اندك نسبت به عملكرد آمريكا در افغانستان تغيير كرد. بايد سوال كنيم كه حتي اگر خبر همكاري روس‌ها با طالبان درست باشد چه چيزي منجر به اين شد كه روسيه كه همكار آمريكا بود و مخالف طالبان، امروز با طالبان همكاري مي‌كند؟ گناه اين سياست برعهده كيست؟ برعهده روس‌ها يا آمريكايي‌ها؟ آمريكا بايد به اين سوال پاسخ دهد كه چرا همسايگان ما مجبور به همكاري با طالبان شدند و البته از ديد من چنين همكاري‌اي ميان روس‌ها و طالبان وجود ندارد. حكومت ما و دولتمردان ما نبايد افغانستان را به تشنج بيشتر بكشانند بلكه بايد باعث جلب‌توجه روسيه براي كمك به اوضاع در افغانستان شوند و در مسير تقابل با روسيه قرار نگيرند.

* قريب به دو سال پيش در كابل از شما سوال كردم كه آيا مايل به بازگشت به ارگ رياست‌جمهوري هستيد و شما در پاسخ تاكيد داشتيد كه نوبت جوانان است و ترجيح مي‌دهيد فاصله خود را با سياست حفظ كنيد. آيا امروز همچنان برهمين عقيده هستيد و تمايلي به بازگشت به عرصه قدرت نداريد؟

** من شخصا علاقه‌اي به بازگشت به عالم سياست به آن شكل ندارم اما افغانستان كشور من است و من آرزوي امن شدن افغانستان و رابطه نيك كشور با همسايگان را دارم و در اين مسير هر خدمتي كه از من برآيد را انجام مي‌دهم. اين وظيفه ملي من و هر فرد افغان است.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=89903

ش.د9603027

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات