(روزنامه مردمسالاري – 1394/11/10– شماره 3964– صفحه 1)
اين که دلخوري واعتراض رد صلاحيت شدگان که در ميان شان نامهاي بزرگي مثل علي مطهري نيز به چشم ميآيد، امر به جايي است، نکتهاي است که کمتر چون وچرا بر ميدارد. چراکه اين ميزان از سختگيري حتي از بدترين پيشبينيها و انتظارات نيز بيشتر است و رکورد تازهاي در ميدان سياست برجاي گذاشته است. از سوي ديگر اما، اين همه سبب نميشود که نقاط ضعف بعضي از اصلاحطلبان را ناديده انگاشت وتنها بر طبل مظلوميت آنها در ميدان سياست کوبيد! ايراد بزرگي که در کار طيفهايي از اصلاحطلبان به چشم ميآيد، شوق سوزاني است که براي ورود به ساختارهاي رسمي سياست دارند به شکلي که وجه ديگري از اصلاحطلبي که همانا تصحيح فرهنگ سياسي و ترميم مناسبات اجتماعي است، کاملا زير سايه ميلِ آنها براي به دست گرفتن مناصب رسميفرو رفته است.
اين که براي اصلاح جامعه، ورود به ساختارهاي رسمي و تغييير قوانين امري ضروري است، سخن نادرستي نيست اما نميبايد پا روي حق گذاشت که اصلاحطلبي تنها به مبارزههاي انتخاباتي و وکيل و وزير شدن خلاصه نميشود! از اينها گذشته، تجربه ساليان رفته به روشني نشان داده است که بعضي از اصلاحطلبان به محض راه يافتن به ساختارهاي رسمي، بدل به بوروکراتهاي کم خاصيت شدهاند وشوق اصلاحطلبي شان در هزارتوي کاغذ بازي و بوروکراسي گم شده است.
در طول همه اين سالها، اصلاحطلبان با همه اصرار وابراميکه به تقويت تشکلهاي مردميدر برابر ساختارهاي رسميسياست داشتهاند، اما کارنامه کاري بعضي از آنها در زمينه نيرومند ساختن تشکلهاي مردميوحضور فعال در همايشهاي مردميبه ويژه در چند سال اخير چندان درخشان نيست. ميشود ميزان تک وتاي بعضي اصلاحطلبان را در موسم انتخابات با ميزان واکنش آنها در بزنگاههاي اجتماعي در يک ترازو قرار داد و بيدرنگ اين نتيجه را گرفت که آنها تنها در حول و حوش انتخابات است که چهره نشان ميدهند و گويا فعاليتي جز فعاليت انتخاباتي نميشناسند! جد وجهد براي تصحيح فرهنگ سياسي و دور انداختن ايستارهاي ناسودمند و واکاوي عناصر نامطلوبش و کوشش براي پروراندن مناسبات انسانيتر و مهربانانهتر که سخت بدان محتاجيم نيز جزو برنامه کاري اصلاحطلبي است که در اين زمينهها فعاليت چنداني از بعضي از آنها به چشم نميخورد! شرکت در همايشهاي نيکوکاري (آزاد کردن بدهکاران زنداني از بند زندان، پول جمع کردن براي بيماران نيازمند و...)، موضعگيري شفاف در برابر مصائب هر روزه ما مثل: خشونت، طلاق، کودک آزاري، اعتياد و... از جمله وظايفي است که بر دوش همه آنهايي است که مدعاي اصلاحطلبي دارند و کباده «اصلاح» ميکشند.اصلاح جامعه وسياست تنها از راه کرسيهاي مجلس يا صندلي وزارت نميگذرد. ما در تمام ماجراهاي جمعي نيازمند ذهن درخشان اصلاحطلبان و «اصلاحات» هستيم!
http://archive.mardomsalari.net/Template1/News.aspx?NID=240596
ش.د9406083