(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/11/26 ـ شماره 4550 ـ صفحه 1)
صرفا به دلیل حماقت آنی و بدتر از آن توجیه حماقت از سوی دیگران.چمبرلن در بریتانیا از منافع و نگرانی های هیتلر و اینکه مسائل داخلی آلمان به ما ربطی ندارد سخن می گفت و پرزیدنت روزولت با بیان اینکه اروپا خود باید مسائلش را حل کند در قبال آنچه اندکی بعد اروپا و جهان را به خاک و خون کشید بی تفاوت ماند.لازم نیست خیلی به عقب برویم.در ابتدای دهه 80 دیکتاتوری روانی در خاورمیانه جنگی خونین، ویرانگر و طولانی تر از جنگ دوم جهانی، علیه ایران با تصوری احمقانه به راه انداخت که هنوز عواقب آن دامنگیر منطقه است.باز هم تاکید می کنم "همه چیز می تواند از یک حماقت و بی تفاوتی در قبال آن آغاز شود".
اکنون جامعه بین المللی در پی تحولات سوریه و حماقت های سیاستمداران و آنارشیست های حرفهای همدست آنها، دل نگران شب را به صبح می رساند و سوال می کند" چه خواهد شد؟جنگ جهانی سوم؟آنطور که روسها هشدار داده اند!؟".متاسفانه خاورمیانه با محوریت سوریه بالقوه و به آرامی طرف های درگیردر منطقه را به یک راه بی بازگشت و مخاطره آمیز می کشاند. در حالی که اندک روزنه یی برای حداقل امیدواری در کنفرانس مونیخ ایجاد شده بود، سیاستمدارانی ماجراجو وجوان در عربستان و قطر همچون آن آنارشیست صرب، صلح را با تهدید روبرو و جهان را به سوی جنگ می کشانند. سیاستمداران ترک هم عملا مشغول تمیز کردن لوله توپخانه های خود برای جنگ هستند و شلیک را در شمال سوریه آغاز کرده اند. مخاطره آمیز این 3 متحد تهدید به آغاز جنگ در سوریه کرده اند. حق داریم نگران باشیم؛ چون انبار باروت خیس خاورمیانه خشک و آماده انفجارشده است.هیچکس مدافع و خواهان چنین وضعیتی در منطقه و مشخصا سوریه نیست. اما مشکل این است که تصور می شود با تهدید آوردن بشکه بنزین کنار بشکه های باروت در حال انفجار، می توان آتش سوریه را خاموش کرد.
عربستان و قطر بر مدار رهبران جوان خود در کنار انتظارات خارج از عرف رهبران ترکیه از آینده منطقه خاورمیانه عربی و خلیج فارس ،تهدید به لشکر کشی به سوریه کرده و آشکارا عزم خود را برای فرو بردن چاقو تا انتها در قالب پنیر اعلام کرده اند. از آن سو روسیه از زبان نخست وزیرش مدودف اعلام کرده چنین اقدامی به مثابه کلید زدن جنگ سوم جهانی است.اما عادل جبیر که هنوز حاضر به پذیرش واقعیت نیست گفته" مسکو موضوع را زیادی بزرگ کرده است!".بنگاه خبری روسیاسگودنیا به نقل از مدودف درمورد تهاجم زمینی به سوریه گفته" نباید طرف های بحران سوریه یکدیگر را با این گونه اظهارات بترسانند. این زمینه بروز جنگ جهانی سوم است. ".
او همچنین طی گفتگویی با روزنامه آلمانی «هندلزبلات» تاکید کرده"عملیات زمینی نیروهای خارجی درسوریه منجر به پایان مناقشه دراین کشور نمی شود بلکه آن را طولانی می کند. عملیات زمینی به معنی ورود تمام کشورهای شرکت کننده در آن در یک جنگ دائمی است. این کشورها آیا فکر می کنند می توانند با سرعت این عملیات را به پایان برسانند؟".
از سوی دیگر صلاح الدین دمیرتاش رئیس حزب دموکراتیک خلق ترکیه اظهار داشت "هدف ائتلاف ترکیه- عربستان و قطر نجات شبکه های تروریستی داعش و جبهه النصره از سرنوشت محتوم خود در سوریه و عراق است ". خب؛نه موضوع آنچنان غامض است و نه تبعات ابعاد چنین اظهارات و اقداماتی در هر دو سو را می توان پنهان نگه داشت. ایالات متحده ومتحدان اروپایی با این تصور که اولا بی تفاوتی به صحنه جنگ ،ثانیا کشاندن موضوع به کریدور های مذاکراتی مانند مونیخ و ثالثا واگذاری حل سخت موضوع به کشور های منطقه آنهم با لشکر کشی، می توانند بحران سوریه را حل و مسئولیت آن را هم به گردن کشورهای منطقه بیندازند سخت در حال ارتکاب بزرگترین اشتباه محاسباتی خود پس از جنگ جهانی دوم هستند. جان کری از بروز بدترین فاجعه بشری در جهان پس از جنگ جهانی سخن می گوید،بسیار خب؛ اما آیا این برای پایان دادن به تراژدی خونین سوریه کافی است؟ سوالی که اکنون ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی و امنیتی در منطقه را به خود مشغول کرده آن است که "ائتلاف ضد پرزیدنت اسد با کدام ارزیابی نظامی - اطلاعاتی به این جمع بندی رسیده که دخالت مستقیم در جنگ و جهت دادن نبردهای فعلی که جنگ نیابتی توصیف می شود به سمت رویارویی بی پرده؛ اولا می تواند جنگ را کنترل و ثانیا و از همه مهمتر طرف های مقابل و مشخصا روسیه را در برابر کار انجام شده قرار دهند!؟" حضور نظامی ماه نوامبر سال گذشته ارتش روسیه در سوریه، تنها حاوی پیامی نظامی نبود. بلکه در خود حاوی پررنگ ترین پیام سیاسی به طرف های مقابل بود که برای مسکو حداقل پس از لیبی، دیگر جایی برای عقب نشینی و چشم پوشی از منافع خود در منطقه خاورمیانه باقی نمی بیند. این استراتژی راهبردی امنیتی – سیاسی و نظامی الزاما هم ربط مستقیمی به سرنوشت پرزیدنت اسد ندارد. فرصت زیادی در برابر خود نداریم.اکنون ایالات متحده و اروپا خصوصا بریتانیا و فرانسه باید و هر چه زودتر براین تناقض کشنده و ویرانگر خود فائق آیند که چگونه از یک سو پروسه مذاکرات در ژنو – وین یا مونیخ را دنبال می کنند و از سوی دیگر چشم خود را بر اقدامات به غایت احمقانه و بی محاسبه متحدان منطقهای در خاورمیانه وجنوب شرق ناتو بسته اند!؟ آنها در آینده چگونه می خواهند پای متحدان خود را از باتلاق سوریه بیرون بکشند؟با جنگ و لشکرکشی؟! حل مشکل توسط کشور های منطقه می تواند سخن درستی باشد ؛اما توسط چه کسانی و به چه بهایی؟ توسط توزیع کنندگان دینامیت و چاشنی انفجاری آن!!؟. فراموش نکنیم فاصله میان حماقت در سیاست و جنگ با آینده نگری و صلح، تنها به اندازه قطر یک گلوله 9 میلیمتری است.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=27328
ش.د9406074