تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۹  ، 
کد خبر : ۳۰۵۵۶۲
مرتضي حاجي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

فروع اصلاحات را مي‌شود تغيير داد، اصول را نه

اشاره: «كنش سياسي اصلاح‌طلبان امروز چه تفاوت‌هايي با كنش اين جريان در ١٠ سال پيش دارد؟» پاسخ به اين پرسش مي‌تواند تصوير بهتري از عملكرد اصلاح‌طلبان در شرايط كنوني به دست دهد. اين جريان با ائتلاف با نيروهاي سياسي معتدل چه هدفي را براي خود تعريف كرده و ضمنا در كنار اين هدف چه دورنمايي از هويت و اصول خود به نمايش گذاشته است؟ مرتضي حاجي كه در سال ٧٦ رياست ستاد رييس دولت اصلاحات را به عهده داشت و در دولت اصلاحات سابقه وزارت تعاون و آموزش و پرورش را داشته است، معتقد است كه شرايط كنوني نسبت به سال ٧٦ تغيير كرده و تصميم اصلاح‌طلبان مبني بر ائتلاف با اصولگرايان معتدل هوشمندانه و متناسب با ظرف زمان بوده است.
پایگاه بصیرت / مريم وحيديان

(روزنامه اعتماد – 1395/01/30 – شماره 3506 – صفحه 11)

* از سال ٩٢ اصلاح‌طلبان با نيروهاي معتدل جريان اصولگرا و اعتدالگرايان ائتلاف كردند. تحليل شما از اين تصميم اصلاح‌طلبان در مقطع كنوني چيست؟ آيا اين تصميم به هويت اصلاح‌طلبانه آنان آسيبي نمي‌زند؟ مجموعا اين ائتلاف در آينده اصلاحات چه اثراتي دارد؟

** كشور ما به انسجام همه دلسوزان كشور نياز دارد. همه كساني كه قلب‌شان براي اسلام و ايران و انقلاب مي‌تپد، بايد همت كنند تا موانع و مشكلات سر راه كشور براي دستيابي به هدف‌هاي بلند رشد و توسعه از ميان برداشته و راه هموار شود. هر گونه نفي توانايي‌هاي مجموعه كشور و انحصارطلبي در تصدي امور بدون صلاحيت‌ها و توانايي‌هاي كافي به نفع كشور نخواهد بود. اگر جناحي به كلي از دور خارج شود، موانع و مشكلاتي ايجاد مي‌شود كه در نتيجه آن كشور متضرر خواهد شد. يكي از مهم‌ترين هدف‌هاي اصلاح‌طلبان اين است كه كشور در مسير رشد دايمي قرار گيرد. بنابراين در حوزه‌هاي اقتصاد، فرهنگ، اجتماعي و سياسي مي‌طلبد كه فضا را باز كرده؛ شرح صدر داشته باشند؛ با همه كساني كه براي همكاري امكان دارند و دست‌شان براي همكاري گشوده است در جهت هدف‌هاي مشترك همگام شوند. ائتلاف براي تحقق هدف‌هاي مشترك تاثير منفي در هويت هيچ‌يك از جريان‌هاي سياسي نمي‌گذارد چرا كه هر كدام با حفظ اصول اوليه، اساسي و علل موجده خودشان با ديگر جريان‌ها همكاري مي‌كنند.

بنده اين روش را درست مي‌دانم. هيچ‌كدام از كساني كه با هم ائتلاف مي‌كنند توقع ندارند كه صددرصد آنچه در برنامه‌هاي خودشان پيش‌بيني كرده‌اند تحقق يابد. طبيعتا درست اين است كه روي برآيند خواسته‌هاي طرفين حركت شود. اصلاح‌طلبان با ماهيت باورهاي خودشان مسيرهاي معتدلي را براي پيشرفت كشور در نظر مي‌گيرند. در اعتدال نيز هر دو گروه نقطه مشترك دارند. تقويت اين نقطه مشترك كاري مهم است كه مي‌تواند به هدف‌هاي بلند كشور جامه عمل بپوشاند. در برنامه‌هاي رسمي دو جناح و همچنين رهنمودهاي رهبري حركت در جهت توسعه اقتصادي و تبيين رفاه براي مردم و حركت مستمر به سمت جلو خواست مشتركي است كه هر دو جناح در كنار هم مي‌توانند در تحقق آن گامي بردارند. به عقيده من امروز هويت‌هاي هر يك از گروه‌هاي سياسي حفظ شده است. البته ممكن است در جريان اين همكاري‌ها بيشتر اتفاق‌نظر پيدا كنند. اگر چنين اتفاقي بيفتد مبارك است. اينكه اصلاح‌طلبان بتوانند از بين معتدلين اصولگرا يارگيري داشته باشند خوب است.

* چه نوع رفتارهايي هستند كه مي‌توانند اثرات منفي بر هويت جريان اصلاحات بگذارند؟ درمجموع نسبت هويت اصلاح‌طلبانه با اين ائتلاف‌ها چيست؟

** اگر بنا باشد رسيدن به قدرت را به هر قيمت مدنظر قرار دهيم، طبيعتا بايد هويت‌مان را در اين راه ناديده بگيريم. اين مساله عدول از هويت تعريف شده است. ما مي‌توانيم اصول و فروعمان را تعيين و براساس آن كنش خود را انتخاب كنيم. اصول ما تعريف شده است. ما جمهوري اسلامي را پذيرفته‌ايم؛ انقلاب را دوست داريم و به قانون اساسي وفادار هستيم. آنچه اصول تعريف شده جريان‌هاي فكري است پابرجا است. در كنار اين اصول، فروعي وجود دارد كه مي‌توان از آنها عدول كرد و آنها را متناسب با شرايط بازتعريف كرد. براي رسيدن به يك همكاري مشترك مي‌توان و بايد نسبت به فروع در مقاطع خاص زماني بازنگري كرد تا شرايط براي دست يكديگر را گرفتن و همكاري كردن مهيا شود. اصول اصلاح‌طلبي و اصولگرايي معتدل در بسياري موارد مشترك است.

باور به ديانت اسلام، قانون اساسي، جمهوريت نظام و آمادگي براي كار و تلاش و فداكاري براي تحقق هدف‌ها در دو طرف مشترك است. خط‌مشي اصلاح‌طلبان عموما همراه با اعتدال بوده است. اصولگرايان در حال حاضر دو دسته هستند كه يك دسته بسيار تندروي مي‌كنند كه خسارت‌هاي زيادي در گذشته متوجه كشور كرده‌اند. بخش ديگر به اين واقعيت پي برده‌اند كه تندروي براي كشور خسارت‌بار بوده است. اين افراد الان با عنوان اصولگرايان معتدل شناخته مي‌شوند. اين افراد لااقل در خط‌مشي در اين مقطع تاريخي به اصلاح‌طلبان نزديك هستند. وقتي نزديك هستند چرا بايد نه بياوريم و مدام دست رد به سينه هم بزنيم؟ دست همكاري به يكديگر دادن به تقويت اصول مشترك ما كمك مي‌كند؛ اصولي كه در مواردي با اصولگرايان معتدل كاملا مشترك است و در مواردي ممكن است كه متفاوت باشد.

* مردم، اصلاح‌طلبي را به كنش‌هاي سياسي و مطالبات‌شان در سال ٧٦ مي‌شناسند. آيا اصلاح‌طلبان در حال حاضر از سقف مطالبات خود پايين آمده‌اند يا راهبرد ائتلاف را در مقطع كنوني انتخاب كرده‌اند و اين راهبرد تنها براي اين زمان و شرايط انتخاب شده است؟ آيا اصلاح‌طلبان دوباره مي‌توانند با پرچم اختصاصي اصلاحات به صحنه بيايند؟

** هر دوره‌اي براي خود اقتضائاتي دارد. در دوره‌اي اصلاح‌طلبان هيچ زمينه همكاري با اصولگرايان معتدل نداشتند و در خانه نشستند و شرايط كشور را مطالعه كردند. البته گاهي مصاحبه يا اظهارنظري داشتند. بعد از انتخابات رياست‌جمهوري شرايط تغيير كرد و ما به شرايط جديد رسيده‌ايم. لازم و درست نيست كه خواسته‌هاي اصلاح‌طلبان در سال ٩٥ همان خواسته‌هاي سال ٧٦ باشد. سال ٧٦ شرايط خاص خود را داشت و امسال و سال آينده نيز شرايط مختص به خود را دارد. البته اين به معناي اين نيست كه هر روز رنگ عوض كنيم. اصول ما ثابت و پا برجا است. به اقتضاي زمان و موقعيت مي‌توان در خواسته‌ها تعديل ايجاد كرد. گاهي خواسته‌ها عميق‌تر و گسترده‌تر مي‌شود؛ گاهي نيز محدود‌تر و جمع و جور‌تر مي‌شود. لذا اينكه در اين مقطع به خواسته‌هاي جمع و جور‌تري اكتفا كنيم و براي تامين حداقل‌هاي ممكن تلاش كنيم، مي‌تواند مفيد و مبارك باشد. طبيعتا هريك از دستاوردهاي موفقيت‌آميز ما مي‌تواند به دستاوردهاي ديگري هم منتهي شود تا كم‌كم اين مسير هموار شود.

* رفتار كنوني اصلاح‌طلبان را مبني بر بلوغ سياسي و هوشمندي آنان مي‌دانيد يا خير؟

** ائتلاف سال ٩٢ و ٩٤ را براي هر دو جناح اقدامي هوشمندانه مي‌دانم. اصلاح‌طلبان كه با درك درست شرايط و واقعيت‌هاي روز آمادگي پيدا كردند كه با معتدلين همكاري داشته باشند و هم اصولگرايان معتدل با درك درست واقعيت‌ها براي سود كشور و منافع ملي اين تصميم را گرفتند و هر دوطرف يكديگر را به جاي دفع جذب كرديم.

* استراتژي ائتلاف با اصولگرايان مقطعي است يا فكر مي‌كنيد در آينده بايد اين ائتلاف‌ها را ادامه دهيم؟

** هر زماني كه ائتلاف لازم باشد بايد انجام شود. زماني ممكن است شرايطي به وجود آيد كه اصلاح‌طلبان براي تحقق هدف‌ها در مواقع تصميم‌گيري حضور بلامنازع داشته باشند و نيازي به اين قبيل ائتلاف‌ها نباشد. در مجموع در همه حالت‌ها فكر مي‌كنم بايد جاذبه ما حداكثر و دافعه در حد ضرورت داشته باشيم. قرآن هم مي‌فرمايد اگر كسي آمد و به شما دست دوستي داد، نگوييد كه شما مومن نيستيد. ايرادها مي‌تواند بجا باشد اما در صورتي كه بخواهد محمل سوءاستفاده قرار گيرد، بد است. در اين صورت بايد محكم دست رد به سينه آنها بزنيم اما اگر همكاري با صداقت باشد ولو قدرت غالب هم در مقاطعي به دست اصلاح‌طلبان نباشد ناديده گرفتن آن ناشكري از نعمت‌هاي خدا است. هريك از اين افراد توانايي‌هايي دارند كه نعمت الهي است. كفران نعمت نبايد كرد. جلب و جذب همكاري لازم و مفيد است. بايد اين رهنمود را هميشه مدنظر داشت كه جاذبه در حد اعلي و دافعه در حد ضرورت صورت گيرد.

* به نظر شما مردمي كه به اصلاح‌طلبان اعتماد كردند و به ليست كمتر شناخته‌شده آنها راي دادند آيا اين مطالبه را دارند كه اثر راي خود را در هيات رييسه مجلس دهم ببينند؟

** وقتي مبنا را اين بگيريم كه مردم به اصلاح‌طلبان اعتماد كردند و به ليست آنها راي دادند در ادامه مسير هم اين اعتماد پابرجا است. به نظرم به جاي اينكه توقع داشته باشند كه اثر راي خود را در هيات رييسه مجلس ببينند بايد انتظار داشته باشند تاثير راي خود را در مصوبات و عملكرد مجلس دهم ببينند. شايد بنا به شرايطي كه وجود دارد، تمركز كردن بر هيات رييسه و به طور مشخص رييس مجلس خيلي به صلاح نباشد. البته منطق راي‌دهندگان درست است. آنها مي‌گويند اكثريت مجلس اصلاح‌طلب است. بنابراين در هيات رييسه بايد نمود آن ديده شود اما منحصر بودن به اين مساله چندان مطلوب نيست. بايد انتظارات را در رفتار و مصوبات مجلس دهم متمركز كرد؛ نه مسووليت‌ها و مديريت‌هاي مجلس دهم.

* بهترين مكانيزم براي اينكه علي لاريجاني و محمدرضا عارف بر سر رياست مجلس با هم رقابت نكنند چيست؟

** در اين مورد اين دو فرد بايد با هم صحبت و تعامل كنند. بايد منتظر بود تا مرحله دوم انتخابات مجلس دهم انجام شود و تركيب قطعي و نهايي منتخبين به لحاظ تقسيم‌بندي‌هاي سياسي مشخص شود. بعدا بر آن اساس مي‌توان قضاوت كرد كه چه كسي از چه حدي از پشتيباني و آراي منتخبين برخوردار است. پيشنهاد من اين است كه آنقدر مساله رييس مجلس را بزرگ نكنيم و طوري تبليغ نكنيم كه اگر خلاف آن اتفاق بيفتد به معني عقب‌نشيني يا اختلافات تلقي شود. اگر ائتلافي صورت گرفته تا حصول نتيجه‌هاي مورد انتظار ادامه خواهد داشت و الان زود است. بايد صبر كنيم مرحله دوم انتخابات برگزار شود.

بعد اين آقايان و نمايندگان منتخبين مي‌توانند دور هم بنشينند و تصميم مناسب را در تعامل با يكديگر بگيرند. آنها آنچه را به صلاح امور است و در رسيدن به هدف‌ها بهتر است انتخاب خواهند كرد. تصميم ما آقاي عارف است كه كانديداي اصلي و ارشد اصلاح‌طلبان بوده و خوشبختانه مورد استقبال بسيار خوبي هم قرار گرفت اما اينكه آيا او در جمع‌بندي نهايي به همين نظر برسد به نظر من بايد اجازه دهيم كه ابتدا تكليف مرحله دوم انتخابات مشخص شود.

* راه‌اندازي فراكسيون اميد در مجلس چه تاثيري در تثبيت ائتلاف و اتحاد نيروهاي اصلاح‌طلب خواهد داشت؟

** فراكسيون اميد مجموعه‌اي از نمايندگاني است كه بنا دارند از برنامه‌هاي اعلام شده دولت و خصوصا خط و مشي اتخاذشده در سياست خارجي حمايت كنند. تنش‌زدايي در روابط خارجي از سياست‌هاي اصلاح‌طلبان است. اين اتفاق‌نظر مي‌تواند موجب هم‌افزايي نيروها شده و كمك مي‌كند با قدرت به خواسته‌هاي مردم جامه عمل بپوشانند.

* ورود اصلاح‌طلبان به مجلس تا چه ميزاني مي‌تواند بدبيني‌هاي بخش‌هايي از حاكميت نسبت به اصلاح‌طلبان را برطرف كند؟

** اين مساله را مطرح نكنيم بهتر است.

* با توجه به شكست جريان افراطي در انتخابات و تشكيل مجلسي تقريبا همسو با دولت، اتاق فكر ضددولت و ضداصلاحات چه اقدامات و روش‌هايي را در پيش خواهد گرفت؟

** به خودشان بستگي دارد. اگر اخلاق را زير پا بگذارند و به هر قيمتي و حتي به قيمت ناديده گرفتن مصلحت و منافع كشور و سرمايه‌هاي ملي بخواهند منتخبين مردم را زمينگير كنند و براي اينكه خودشان را ذي‌حق و تصميم مردم را غلط نشان دهند به هر اقدامي ممكن است دست بزنند. نمي‌توان پيش‌بيني كرد چه مي‌كنند. عقل، انصاف و توجه به منافع ملي حكم مي‌كند كه با خواسته عمومي ملت همراهي كنند؛ كمك كنند كه منتخبين بتوانند بهترين تصميمات را بگيرند؛ وظايف‌شان را به بهترين نحو انجام دهند و كارشكني نكنند.

بايد خواسته مردم در انتخابات تجلي پيدا مي‌كند. دم از اسلام، قرآن، اخلاق و خدا زدن اما برخلاف منافع مردم عمل كردن براي هيچ‌كس قابل تحمل نيست و مصداق بارز كفران نعمت است. گمان نمي‌كنم كساني كه ذره‌اي ايمان و اعتقاد دارند، بعد از اظهارنظر شفاف و عيان مردم اتاق فكري در جهت ناكارآمد نشان دادن و دولت و مجلس تشكيل دهند. انتظار ما اين است. همه بايد كمك كنند كه همدلي بيشتري اتفاق بيفتد. منتخبين مردم كه از همه طيف‌ها در مجلس هستند كمك كنند تا مجلسي كارآمد در رسيدگي به مطالبات مردم تشكيل شود.

* جدي‌ترين گزينه رقابت با روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم چه كساني هستند؟

** فعلا آقاي روحاني رقيبي ندارد.

* احمدي‌نژاد، جليلي و قاليباف مي‌توانند مايه دردسر براي روحاني شوند؟

** فكر نمي‌كنم. آقايان جليلي و قاليباف كه در سال ٩٢ با آقاي روحاني رقابت كرده‌اند و نتيجه آن را ديديم. احمدي‌نژاد هم سابقه روشني دارد و هشت سال سابقه رياست‌جمهوري داشته است؛ هر هنري داشته به كار برده و سرانجام آن چيزي است كه به دولت فعلي تحويل داده شده و اكنون همه داريم آثار آن را احساس مي‌كنيم. به نظر من اين سه فرد رقيب آقاي روحاني نيستند.

* جدي‌ترين برنامه روحاني در دولت، بازگرداندن شرايط مديريتي كشور به قبل از احمدي‌نژاد بود. او تا چه ميزان در تحقق اين هدف موفق بوده است؟

** به طور كامل خير. دولت در اين جهت حركت كرده اما بالاخره همكاري مجلس و بقيه دستگاه‌ها را تاكنون نداشته است. اميدواريم به كمك مجلس آينده بتواند بهتر از اين باشد.

* با توجه به اينكه تركيب مجلس دهم تغيير كرده است كابينه روحاني نياز به ترميم دارد؟

** ترميم كابينه نياز است. مجلس نهم به برخي وزرا راي نداد كه افراد بسيار شايسته‌اي بودند و مي‌توانستند با شتاب بيشتر به روند برنامه‌هاي رييس‌جمهور كمك كنند. در آينده طبعا انتظار مي‌رود برخي وزارتخانه‌ها كه نتوانستند شرايط مطلوب را فراهم كنند دوباره ارزيابي شوند.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=41376

ش.د9504916

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات