(ويژه نامه جام سياست روزنامه جامجم – 1396/07/25 – شماره 56 – صفحه 3)
با نزدیک شدن به موعد تائید مجدد پایبندی ایران به برجام از سوی دولت آمریکا، سه سناریو شامل ادامه پایبندی همه طرفها به توافق هستهای، لغو کامل برجام و همچنین توافق منهای آمریکا مطرح است.
اعلام پایبندی یا عدم پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ در 23 مهرماه که روز جمعه قبل شاهد آن بودیم، مربوط به قانون داخلی آمریکاست. در سال 2015 پس از برجام کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که صرفا به این کشور اختصاص دارد و براساس آن قانون هر 90 روز یک بار رئیسجمهور آمریکا باید پایبندی ایران به برجام و اینکه آیا ادامه برجام در جهت منافع ملی آمریکاست یا خیر را تائید کند. ترامپ در حدود 9 ماه ریاستجمهوری خود تاکنون دو بار این کار را انجام داده، اما در مورد اعلام دوباره پایبندی ایران به برجام تردید وجود دارد.
البته به نظر میرسد خروج کامل از برجام انتخاب اصلی ترامپ نباشد، چراکه درحال حاضر خروج از برجام به معنای این است که نمیتواند از ظرفیتهای برجام برای فشار به ایران استفاده کند. البته در صورتی که آمریکا از برجام خارج میشد بهتر بود، اما با توجه به شواهد به نظر میرسد که توصیههایی مبنی بر عدم خروج از برجام به ترامپ وجود دارد.
یکی از انتخابهای ترامپ، عدم تائید پایبندی ایران به برجام و درعین حال عدم خروجش از برجام است، در این صورت در حوزههای مختلف تحریمهایی را علیه کشورمان اعمال خواهد کرد. یکی از این ظرفیتها نظارت بر تأسیسات نظامی ایران است که اگر آمریکا از برجام خارج شود، از این ظرفیت نمیتواند استفاده کند. به عبارتی کاری که میخواهند بکنند این است که همین برجام را برای ایران تبدیل به مشکل کند.
به نظر میرسد سیاست آمریکا این باشد که هم محدودیتهای موجود در برجام در مورد جمهوری اسلامی ایران باقی بماند و هم از برجام برای فشار بر ایران استفاده شود، درحالی که بنا بود به واسطه برجام شاهد از بین رفتن تحریمها باشیم. اطرافیان ترامپ معتقدند که برجام توافق خوبی برای آمریکاست و میتوانند از برجام برای دو منظور استفاده کنند، هم برنامه هسته ایران را کم و بیش متوقف نگه دارند و هم اینکه از ظرفیت برجام برای فشار بر ایران استفاده کنند. اطرافیان ترامپ میگویند در صورت خروج از برجام نمیتوان از مزایای آن استفاده کرد. در عین حال باید بگویم مشکل ترامپ این است که به دنبال تخریب و از بین بردن دستاوردهای اقدامات اوباما در حوزههای مختلف اعم از برجام یا موضوعات داخلی است.
در این میان اروپاییها در ظاهر و باطن موضعگیری متفاوتی دارند، از یک سو سخن از پابرجا ماندن برجام و همراهی با ایران مطرح میکنند، اما در عمل چیزی نمیبینیم. در حالی که صرفا حرف کافی نیست و باید اروپاییان در عمل همراهی با ایران را نشان دهند.
نمونه انتقاد به عملکرد اروپا را میتوان در این مورد مطرح کرد که شرکتهای اروپایی نباید از قانون داخلی آمریکا در جهت فشار بر ایران تمکین میکردند. اتحادیه اروپا میبایست در مقابل فشار آمریکا بر کمپانی های خود ایستادگی میکرد و از شرکتهایی که با ایران همکاری میکردند، دفاع میکرد. عملکرد گذشته اروپا نشاندهنده ایستادگی در مقابل آمریکا و به نفع ایران نیست. همچنان که شاهدیم طی سالهای گذشته شرکتهای اروپایی به دلیل همکاری با ایران جریمه شدند و اروپاییان حمایت چندانی از آنها نکردند.
همچنین چین و روسیه باید به صورت فعال با آمریکا مقابله کنند، صرف اینکه در زبان سخن از خوب بودن برجام مطرح کنند، اما در عمل اقدام قابل توجهی از سوی آنها شاهد نباشیم کارآیی ندارد.
از طرف دیگر نباید این موضوع را نیز از نظر دور داشت که طرف مقابل یعنی آمریکا در حال سنجش واکنش و آستانه تحمل جمهوری اسلامی ایران نسبت به اقداماتش است، جواب باید این باشد که ایران آستانه تحمل بالایی ندارد و نسبت به فشارهای بیشتر از سوی آمریکا براحتی تمکین نمیکند.
این درحالی است که متاسفانه برخی موضعگیریها در کشورمان از سوی برخی مسئولان به این معنی است که باوجود بیشتر شدن فشارها مشکلی برای ما ایجاد نمیشود. در حالی که باید در نظر داشته باشیم انتخابات تمام شده و تحریمهای آمریکا علیه کشورمان قطعا به کشور ضربه زده و بیشتر هم ضربه میزند، بنابراین باید ادبیات خودمان را اصلاح کنیم و اعلام کنیم ورود و خروج به برجام صرفا در اختیار آمریکا نیست. اگر آمریکا خارج شود، ما هم نهتنها حق خروج از برجام بلکه خروج از «انپیتی» را نیز داریم.
نباید گزینه برجام بدون آمریکا در داخل کشورمان مطرح شود، چراکه برجام بدون آمریکا به این معنی است که هم محدودیت هستهای را پذیرفتهایم و هم تحریم آمریکا را. بنابراین سیاست اعلامی ما نباید برجام بدون آمریکا باشد.
درعین حال نباید صرفا منتظر رفتار و واکنش آمریکا در قبال برجام باشیم. برجام که برای ما سود جدی نداشته است. هدف ما از برجام حذف و لغو تحریمها بود که اتفاق نیفتاد، بنابراین ترامپ در برجام باشد یا نه، برجام چندان خاصیتی برای ما نداشته است؛ چراکه بسیاری از تحریمها همچنان باقی مانده است.
بنابراین نباید به گونهای صحبت کنیم که از برجام راضی هستیم. باید خودمان به سمت فعالیتهایی که برای طرف مقابل هزینهزا باشد برویم. باید به اقداماتی بیندیشیم که برای آمریکا هزینهزا باشد، اما متاسفانه این کار را انجام ندادهایم. در این ارتباط میتوان اقداماتی انجام داد که نقض برجام نیز محسوب نمیشود. میتوان به برخی اقدامات از جمله تقویت مهندسی هستهای کشور پرداخت و دولت هزینه و بودجهای را برای آن پرداخت کند که درعین حال اینگونه اقدامات نقض برجام نیز محسوب نمیشود، اما پیامی برای طرف مقابل دارد.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/3032103561213137909
ش.د9602862