(روزنامه جوان ـ 1395/06/09 ـ شماره 4898 ـ صفحه 5)
سيدمحمود علوي وزير اطلاعات چندي پيش در جمع اعضاي شوراي اداري شهر قم به اين نكته اشاره كرد كه تيمهاي تروريستي در مناطق مرزي براي هر عمليات خرابكاري نزديك به 500 هزار دلار دريافت ميكنند. چنين مبالغ كلاني ميتواند زمينهساز سؤالات فراواني براي هر ناظر آگاهي باشد كه این مبالغ با چه اهدافي در نزديكي ايران هزينه ميشود و هدف غرب از تزريق اين مبالغ هنگفت در ساختار تروريستي منطقه چه ميتواند باشد.جنگ نيابتي گسترده در منطقه نشاندهنده بخشي از اهداف كلان براي گسترش تخريبها در ساختار قدرت ايران است اما سؤال اصلي اينجاست كه آيا موج تروريسم در غرب نشاندهنده اين نيست كه غرب نيز در حال روبهرو شدن با مشكل تروريسم است. پس چرا غرب همچنان به دنبال حمايت از گروههاي تروريستي با هدف مقابله با ايران است.
ويران كردن غرب آسیا با هدف مقابله با ايران
منطقه خاورميانه ديگر آن چيزي نيست كه ما ميشناختيم. اين سخنان را رئيس سازمان اطلاعات خارجي فرانسه در نشست مشترك بررسي اوضاع و تحولات خاورميانه در دانشگاه «جرج تاون» به همراه ساير رؤساي دستگاههاي اطلاعاتي كشورهاي غربي مطرح ميكند تا مشخص شود، آنچه در افق ديد كشورهاي بزرگ دنيا براي كشورهاي منطقه غرب آسيا وجود دارد، چيزي به جز انجام و مقوله كشورهايي همچون عراق و سوريه است.
اين فرآيند چيزي به جز درد و رنج و آوارگي براي مردم كشورهاي منطقه به همراه نياورده است، اما در عمل منافع فراواني براي كشورهاي غربي به همراه داشته است؛ منافعي كه از تازش گروههايي تروريستي همچون داعش و جبهه النصره سربرميآورد و در نهايت به نابودي منطقه و فضاي زيستي مسلمانان منجر ميشود. اما به واقع اين كشتار وحشتناك چه منافعي را براي غرب و امريكا به ارمغان آورده است كه دست به حمايتي اينگونه آشكار از گروههاي تروريستي با وجود تمام ممنوعيتهاي بينالمللي ميزنند.
اسلام دشمن جديد ميشود
زماني كه ساموئل هانتينگتون انديشمند امريكايي در تئوري خود موسوم به جنگ تمدنها از مرزهاي خونين اسلام سخن گفت، بسياري از تحليلگران بر اين نكته صحه گذاشتند كه غرب پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي و فروپاشي ديوار برلين به دنبال دشمني تازه است كه اين بار قرعه به نام مسلمانان خورده كرده است. نكته جالب اينجاست كه بارها و بارها سياستمداران غربي پيش از آن در سخنان خود به اين نكته اشاره كردند كه قدرت اسلام نكتهاي چالشبرانگيز براي هژموني جهان مدرن است. كنت دمرانش رئيس اسبق سازمان اطلاعات فرانسه كه پيوندهاي عميقي با محافل امريكايي داشت، در پيشبينيهاي خود از اوضاع جهان به اين نكته اشاره كرد كه غرب بايد آماده يك جنگ جهاني سوم در كشورهاي اسلامي باشد.
در اين ميان اميد غرب همواره به دولتهاي وابسته كشورهاي مسلمان بوده كه سياستي همسو با غرب و امريكا در حوزههاي گوناگون داشتند. در طرف مقابل نيز بسياري از جنبشهاي حقطلبانه مسلمانان با انديشههاي چپگرايانه و سوسياليستي تغذيه ميشد. در اين ميان پيروزي انقلاب اسلامي واقعهاي غيرقابل پيشبيني بود كه تمام معادلات را بههم ريخت.
ديوار نفوذ غرب در جهان اسلام شكست و امريكا در اذهان مسلمانان تبديل به شيطان بزرگ شد. در اين ميان حمله شوروي به افغانستان سبب توفقي كوتاه در اين مسير شد. امريكا تلاش كرد ايران را با استفاده از توان نظامي عراق و حمايت نظامي و مالي از طريق همپيمانان منطقهاي خود مهار كند و از سوي ديگر عمليات اطلاعاتي بيسابقهاي به راه افتاد كه هدف از آن غرق كردن اتحاد جماهیر شوروي در يك ويتنام جديد بود. عربستان و كشورهاي عربي هم كه با خيزش جديدي از سوي جوانان روبهرو بودند و واقعه اشغال مسجدالحرام توسط گروه «جهيمي» تنها نشانهاي كوچك از آن بود، تمام تلاش خود را براي انحراف اين نيروي تازه به سمت مبارزه با شوروي كردند، از اين رو صدها نفر از جوانان كشورهاي عربي در قالب گروههاي گوناگون به پاكستان اعزام شدند تا با پشتيباني مالي عربستان سعودي و همچنين حمايت لجستيك و اطلاعاتي C. I. A به جنگ با ارتش سرخ بروند.
در اين ميان شاهزاده جواني به نام «اسامه بنلادن» نيز با ايجاد تشكيلات وسيعي به دنبال حمايت از مجاهدان افغان بود و بعد پايهگذار اصلي سازمان تروريستي القاعده شد. در نهايت جنگ سرد به اتمام رسيد و اتحاد جماهير شوروي از افغانستان عقبنشيني كرد، اما در اين ميان نيروي جديدي در مقابل غرب صفآرايي كرده بود كه با گذشت 30 سال قويتر از قبل به گسترش نفوذ خود در حلقه خاورميانه ميپرداخت.
هدف مقابله با اصليترين قدرت منطقه
شايد درستترين تعريف از موقعيت ايران در منطقه خاورميانه نقل قول هنري كيسينجر وزيرخارجه اسبق امريكا باشد كه ايران را داراي بالاترين امنيت اقتصادي و سياسي در منطقه عنوان كرده است. واقعيت آن است كه قدرت ايران پس از جنگ تحميلي هشت ساله همواره روبهرشد بوده است. بازسازي اقتصادي ايران و دستيابي به فناوريهاي نوين سبب شد تا شاخصهاي قدرت دفاعي و منطقهاي ايران به شدت رشد كند. از بعد مهمتر آنكه ايدئولوژي ضداستكباري ايران و شعار نابودسازي رژيمصهيونيستي به سرعت تمام منطقه خاورميانه را در هم نورديده و سبب رشد گروههايي چون حماس و حزبالله در عمق راهبردي منطقه شرق مديترانه شده است. تمام اقدامات امريكا براي مهار قدرت ايران به شكست انجاميده است. حمله به عراق و افغانستان نزديك به هزار ميليارد دلار براي امريكا خرج برداشته است و در طرف مقابل ملتها و دولتهاي اين دو كشور نيز حامي نظام جمهوري اسلامي ايران شدهاند.
حملات نظامي رژيمصهيونيستي در جنگهاي 33 روزه، 22 روزه، هشت روزه و پنج روزه با شكست روبهرو شد و تمام اين وقايع ثابت كرد انهدام قدرت ايران در منطقه از طريق نظامي ممكن نيست و بايد راهبرد جديدي را براي مقابله با افزايش قدرت ايران جستوجو كرد.
ضربهاي كه به سمت غرب بازگشت
از سال 2011 تاكنون منطقه خاورميانه شاهد آشكار شدن راهبرد جديد غرب براي مقابله با ايران بوده است. گروههاي تروريستي به سرعت در سوريه و عراق رشد كردند و به بهانه اعتراضات عمومي گستره وسيعي از عملياتهاي نظامي و جنگ داخلي در سوريه آغاز شد. گرچه به ظاهر اين اعتراضات در مقابل فضاي سركوب در سوريه صورت گرفت، اما دخالت سازمان اطلاعاتي غربي در اين موج تروريسم كاملاً روشن است. سازمان اطلاعات فرانسه نقش اصلي را در حمايت جبههالنصره و گروههاي تكفيري ايفا و موشكهاي ميلان فرانسوي بود كه محله بابا عمرو در حمص را به يك ويرانه تبديل كرد. دستگاههاي اطلاعاتي تركيه، عربستان و قطر نقش اصلي را براي تأمين مالي گروههاي تروريستي برعهده گرفتند و طبق خاطرات هيلاري كلينتون نزديك به 30ميليارد دلار را صرف اين مسئله كردند.
حالا و با ظهور اين گروهها شاهد هستيم اتهاماتي مضحک براي مقابله با ايران مرتب تكرار ميشود و از سوي ديگر هيچ حملهاي عليه رژيمصهيونيستي توسط اين گروهها صورت نميگيرد. به اين ترتيب روشن ميشود كه غرب براي مقابله با رشد فزاينده ايدئولوژي انقلاب اسلامي و گسترش آن در جهان اسلام به تقويت گروههاي تروريستي روي آورده است كه مهمترين علت آن مقابله با ايران است و در طرف مقابل ايران و همپيمانان آن تنها قدرتهاي داراي اراده جدي براي مقابله با تروريسم تكفيري هستند.
بادي كه كاشته ميشود و تندبادي كه درو ميشود
اين مطالب نمايانگر تمام منافع غرب از گسترده شدن گروههاي تروريستي در منطقه خاورميانه نيست. مواردي همچون محدود كردن نفوذ روسيه در خاورميانه از طريق سرنگون كردن متحد قديمي اين كشور در سوريه، تربيت تروريستهاي جديد براي ايجاد ناامني و گسترش عمليات تروريستي به روسيه بر ايران بخش ديگري از اهداف غرب جهت حمايت از داعش و جبهه النصره است.
با اين حال بعضي حوادث نشان داده است اوضاع به هيچ عنوان به نفع غرب در منطقه جلو نميرود. ايران و روسيه و قدرتهاي همپيمان آن همچون حزبالله لبنان و نيروهاي مردمي در عراق در حال پيشروي در منطقه هستند و تروريستها حوادثي همچون پاریس را پديد ميآورند.
حالا سؤال اينجاست چه زماني غرب متوجه ميشود اين منافع زودگذر تنها و تنها سبب به خطر افتادن امنيت خود آنان ميشود. مشكل اينجاست كه بسياري از كشورهاي عربي متوجه شدهاند براي برخي منافع زودگذر در حال كاشتن تندبادي هستند كه تنها و تنها پس از وزيدن آن از خواب خوش خود بلند خواهند شد. انفجارها در پاريس، بروكسل و ساير شهرهاي اروپا نشاندهنده اين است كه بايد به زودي غرب در انتظار اين باشد كه به جاي مقابله با ايران در شهرهاي خود با تروريستها بجنگد.
ش.د9504491