مگر بنا نبود حسن روحانی پلی باشد برای رسیدن به آرمانهای اصلاحطلبی؟مگر غیراز این بود که سال 92 براساس جبر زمانه از حسن روحانی دفاع نمودیم تا بتوانیم شرایط را اصلاح کنیم؟مگر بارها گفته نشد حسن روحانی اصلاحطلب نیست بلکه منشی مصلحانه دارد و تا زمانیکه چنین منشی دارد از او دفاع مینماییم؟ مگر در آستانه انتخابات 96 نوشته نشد حمایت از حسن روحانی به معنی فراموشی نقایص نیست و بایستی پس از پایان این موسم، بیدرنگ به دنبال مطالبات رفت؟خب! محمدرضا عارف مگر غیر از این گفته و یا خواسته که این چنین به او میتازند؟آیا درخواست همکاری و هماهنگی با موثرترین و اصلاحطلب ترین فراکسیون مجلس سخن گزاف و بیهودهای است؟آیا اینکه به رئیس جمهور یادآور شده به واسطه مجاهدت اصلاحطلبان به پیروزی رسیده سخن بیراهی است؟آیا غیراز این است که برخی از اطرافیان «آشنا»ی روحانی وقتی فاتح انتخابات شدند رویکردشان نسبت به اصلاحطلبان تغییر کرد؟ به راستی برخی را چه شده است؟
سخنان محمد رضا عارف که روز پنجشنبه ایراد شد روشن است؛ اول اینکه رئیس جمهور محترم مراقب اطرافیانش باشد تا اصلاحطلبان حامی وی دچار تردید نشوند. دوم؛شخص حسن روحانی بداند این اصولگرایان و محافظه کاران نبودند که موجب شدند وی رای لازم را کسب کند. سوم هم اینکه در بزنگاههای حساس در مجلس فعلی این فراکسیون امید بود که تا پایان در حمایت از دولت و کابینه باقی ماند.این حمایت در صورتی تداوم خواهد داشت که دولت این فراکسیون را ببیند و با هماهنگی به پیش بروند.وقتی فراکسیون فوق «هیچ» انگاشته شود نباید انتظار حمایت از آن داشت.کما اینکه در طول دو سال گذشته برخی دولتیها آنچنان که باید و شاید با فراکسیون امید همکاری نداشتند و حتی برخی پاستور نشینان در جهت خلاف فراکسیون نیز عمل کرده اند!
حال مشخص نیست چگونه برخی از افرادی که از قرار نگرفتن در لیست پایانی اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر بغض دارند این چنین از مطالبات عارف، سهمخواهی برداشت کرده اند؟
بنده نیز بسان برخی، نقدهایی را به عملکرد عارف وارد و بجا میدانم اما این موضوعی تثبیت شده است که وی اهل سهم خواهی و سیاسی بازی نیست.کسانی که با وی کار کرده اند و از نزدیک رویکرد او را دنبال نموده اند به نیکی گواه میدهند که سیاستمداری اخلاق مدار است. ضمن آنکه تجربه نیز این مهم را تایید مینماید.انتخابات سال 92 که به پایان رسید بسیاری منتظر بودند به واسطه گذشت دکترعارف از سوی حسن روحانی پست معاون اولی به وی پیشنهاد شود. حتی این موضوع به عنوان یک مطالبه در جشن پیروزی از سوی مردم مطرح شد.
اما این دولت که اکنون در روزهای پایانی عمر خود است همچنان چنین پیشنهادی و حتی کمتر از آن به دکترمحمد رضا عارف نشده است! آیا رئیس فراکسیون امید در طول این 4سال گلایهای و یا رفتار نامتعارفی داشت؟ او در عین حال در این سالها از یکسو با تدبیر و تلاش توانست مجلس را تحت لوای بزرگان اصلاحات و مشارکت مردم از آن شکل یکدست اصولگرا خارج کند و از سوی دیگر با عملکرد نسبتا قابل قبولی که در بهارستان داشت انتخابات شورای شهر را در مسیری قرار داد که اصلاحطلبان مدنظرشان بود.
لذا به نظر میرسد هجمههای برخی خودیها به عارف جز سرمایه سوزی و پشت کردن به داشتهها عایدی دیگری نداشته باشد.این قلم خواستار سکوت منتقدان نیست بلکه معتقد است اگر هم نقدی وجود دارد میتوان در چارچوب اصول مشخص عرضه داشت و به آن پرداخت.در چنین شکلی طرف مقابل نیز موظف است نقدها را بررسی و پاسخ مناسب بدهد.این یعنی همان نقد درونگفتمانی. لیکن در حال حاضر برخی فضایی ایجاد کرده اند که هیچ شباهتی به نقد «درون گفتمانی» ندارد و بیشتر «تخریب درونی» است.امیدوارم سالهای 1398و 1400 افسوس این روزها و تکرار اشتباهات سال 84 را نخوریم.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=78052
ش.د9602775