(روزنامه جوان – 1395/01/31 – شماره 4792 – صفحه 2)
رياست مجلس ميتواند در حوزههاي گوناگون به لابي مطمئني براي گروههاي سياسي تبديل شود و در كنار اين لوايح و تصميمات مجلس را در مسير خاصي هدايت كند. كما اينكه در دوران تصويب برجام علي لاريجاني، رئيس مجلس نهم با تمام توان جلوي مطرح شدن انتقادات مخالفان را گرفت و طرح مرتبط با برجام در مدت زمان 15 دقيقه به تصويب رسيد.
اين مسئله بدون كمك لاريجاني امكانپذير نبود و از همينرو است كه رياست مجلس نه تنها گزينه مورد توجه گروههاي گوناگون بلكه به شدت بعضاً مورد توجه دولت است. حضور يك رئيس مجلس همسو با دولت ميتواند به دولت براي حركت در مسير دلخواه كمك شايان توجهي كند. با اين حال به نظر ميرسد كه بهرغم اينكه انتخاب رئيس مجلس كمي سهل و بدون هيچ مشكلي به نظر ميرسيد، اما حالا كمي معادلات پيچيدهتر به نظر ميرسد.
معادلاتي كه پيچيده شد
يكي از عواملي كه سبب شده است كمي معادلات مرتبط با انتخاب رئيس مجلس پيچيدهتر شود، سهمخواهي اصلاحطلبان در خصوص رياست مجلس شوراي اسلامي است. راهيابي فراتر از انتظار اصلاحطلبان به مجلس شوراي اسلامي در جريان انتخابات هفتم اسفندماه سبب شده است توان آنان براي رايزني در خصوص تأثيرگذاري بر انتخابات مجلس افزايش يابد.
اين بالا رفتن توان چانهزني منجر به افزايش مطالبات اصلاحطلبان از رياست مجلس به خصوص در موضوعاتي شده كه مورد توجه بدنه اجتماعي اصلاحطلبان است. كما اينكه سرمقالهنویس نشريه صدا به صراحت اين نكته را مدنظر قرار داد كه در صورتي از رياست لاريجاني بر مجلس شوراي اسلامي حمايت ميكند كه لاريجاني برخي از مطالبات اصلاحطلبان به خصوص در موضع حصر را مدنظر قرار دهد. اصلاحطلبان از توان لاريجاني براي مذاكره در سطوح بالاي نظام با خبرند، اما نكته اصلي اينجاست كه آيا لاريجاني حاضر است براي رياست مجلس خود را گرفتار تقاضاي غيرمعقول اصلاحطلبان كند. به نظر ميرسد كه فعلاً پاسخ لاريجاني به اين سؤال منفي است. نكته ديگر در اين رابطه وجود شخصيتي به نام عارف است كه در طول دو سال تاريخ پرفراز و نشيبي را در جريان اصلاحات پيشرو دارد و حالا هم سهم خود را از نقشآفرينيهاي خود طلب ميكند.
ما عارف را ميخواهيم
عارف را ميتوان همچون سرباز در صفحه شطرنج سياست ايران فرض کرد. سربازي که در بدترين شرايط ميشود مهرهاي باارزش و هر وقت به تهخط رسيد با يک مهره ديگر تعويض ميشود. در انتخابات 92 شاهد بوديم که عارف با يک تماس تلفني از صحنه حذف ميشود و در انتخابات 94 هم هنوز دو ماه مانده به شروع مجلس جديد روزنامههاي زنجيرهاي فضا را براي قرباني کردن وي آغاز کردند. شايد يكي از اصليترين دلايل چنين مسئلهاي اين نكته باشد كه اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري 1392 بهرغم همه شانتاژهاي خبري مبني بر تأثيرگذاري رئیس دولت اصلاحات بر عرصه انتخابات با واقعيتي به نام بدنه نحيف اجتماعي اصلاحات مواجه شدند. البته اين بدنه نحيف به معناي نابودي آن نيست بلکه منظور از آن، اين است که اصلاحات در پيوند با هاشمي و روحاني اعتبار خود را از دست داده و زير سايه آنها در حال زيست سياسي است.
گرايش به سمت مردي که روزگاري وي را عاليجناب سرخپوش ميناميدند و زير سايه تکنوکراتها قرار گرفتن خبر از وضعيت بغرنج رأي واقعي اصلاحطلبان ميداد. رأي ناپلئوني روحاني و چند دسته بودن آن هم نشان داد اتحاد تاکتيکي اعتدال و اصلاحات به تنهايي قدرت بسيج رأي ندارد. انتخابات مجلس و رأي به ليستي که سهميهاي بودن را در نگاه اول به بيننده ارسال ميکرد، نشان داد اصلاحات به تنهايي حرفي براي گفتن ندارد و براي حضور در ساخت قدرت مجبور به عبور از ارزشهاي خود است. از سوي ديگر دولت نيز چندان تمايلي به قدرت گرفتن اصلاحطلبان ندارد و سران اصلاحات نيز به خوبي اين را ميدانند، بنابراين سعي دارند با رفتار مطابق ميل دولت از افتادن فاصله بين اعتدال و اصلاحات جلوگيري کنند. بنابراين شاهد هستيم که براي رسيدن به اين هدف حتي از قرباني کردن عارف هم ابايي ندارند.
از اينرو است كه محمدرضا خاتمي در گفتوگو با روزنامه شرق به صراحت به اين نكته اشاره ميكند كه شايد بهتر باشد عارف به سود لاريجاني كنارهگيري كند، اما طي چند روز اخير برخي چهرههاي اصلاحطلب موجي را آغاز كردهاند كه جريان اعتدال و اصلاحات بر سر رياست عارف به توافق رسيدهاند.
علي صوفي، رئيس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران در گفتوگو با تسنيم، درباره مخالفت برخي از اصلاحطلبان، نظير اعضاي حزب کارگزاران با رياست عارف بر مجلس دهم شوراي اسلامي، گفت: صددرصد مخالف اين تفکر هستم و اين موضوع را تکذيب ميکنم، اصلاً موضوع به اين شکل نيست که گفته ميشود، چون اصلاحطلبان همچنان روي موضع خودشان براي رياست عارف هستند. توافق براي رياست مجلس دهم بين سران اصلاحات، آقايان هاشمي، روحاني و رئيس دولت اصلاحات صورت گرفته و توافق اين بوده و هست که کرسي رياست مجلس آينده از آن عارف باشد.
شايد يكي از دلايل انتشار چنين خبري اقناعسازي بدنه اجتماعي خود براي راضي شدن به کنارهگيري عارف است. تبليغات سنگين اصلاحطلبان بعد از انتخابات مجلس مبني بر اينکه ما پيروز مطلق انتخابات بوديم باعث رشد و تثبيت يک ديدگاه غلط احساسي همانند انتخابات سال 1388 در بين هواداران اصلاحات شده است. بنابراين اصلاحطلبان از سويي بايد با واقعيت عرصه سياسي و کنارهگيري عارف کنار بيايند و از سوي ديگر تلاش کنند به اين سؤال بدنه خود پاسخ دهند که اگر ما پيروز مطلق انتخابات بودهايم پس چرا بايد به اعتداليها و لاريجاني باج بدهيم و عارف را از صحنه حذف کنيم.
بزرگترين چرخش سياسي چند سال اخير
گرچه اين نكته هم بايد مورد توجه قرار بگيرد كه شايد انتشار چنين اخباري با اين هدف صورت بگيرد كه علي لاريجاني براي پذيرش درخواستهاي اصلاحطلبان تحت فشار قرار بگيرد. بالاخره نميتوان اين نكته را از ياد برد كه حفظ رياست مجلس براي لاريجاني حياتي است. با اين حال نقش دولت هم در انتخاب رئيس مجلس حياتي است.
واقعيت اين است كه به دليل عملكرد دولت در حوزه اقتصادي سازمان رأي روحاني به شدت در انتخابات پيشرو آسيبپذير شده است. به همين دليل عدم رياست عارف در مجلس و حضور وي در انتخابات آينده ميتواند به شدت بدنه اجتماعي روحاني را با خطر انشقاق روبهرو كند.
شايد دولت و شخص روحاني با تمام علاقهمندي خود به لاريجاني به اين گزاره هم بينديشند كه با حمايت از رياست عارف حمايت صددرصدي اصلاحطلبان از خود را براي انتخابات رياست جمهوري قطعي كند. اتفاقي كه اگر روي دهد ميتوان آن را از بزرگترين چرخشهاي سياسي در طول چند سال اخير نام برد. چرخشي كه احتمال آن چندان دور از ذهن نيست.
http://www.javanonline.ir/fa/news/779549
ش.د9505020