لابي به معناي عام يعني درخواست از كسي يا تحت فشار گذاشتن او براي انجام كاري و در معناي خاص و سياسي يعني تلاش براي تأثيرگذاري بر تصميمگيريهاي حكومت و تأمين منافع گروههاي ذينفوذ.
در عالم سياست، شايد نتوان بدون درك ارزش و جايگاه لابي به جايي رسيد و فرايند لابي و نحوه فعاليت لابيگران را به خوبي شناخت. اصولاً «لابي» و لابيگري در طول حيات سياسي يك سياستمدار يا يك نهاد سياسي بخشي لاينفك و غيرقابل چشمپوشي است.
شايد اگر بتوان مثال واضحي در اين باره زد بايد به ايالات متحده امريكا اشاره كرد كه لابيگري جزو اصليترين اصول سياست داخلي و سياست خارجي آن است. همچنین ميتوان از لابي رژيمصهيونيستي در ايالات متحده امريكا نام برد كه هدايت بخش مهمي از سياستهاي ضدايراني امريكا به خصوص در كنگره را بر عهده دارد. به رغم اهميت لابي در نظام سياسي دنيا هنوز بحث لابي و لابيگري در ايران به عنوان بخش ناپيداي سياست شناخته ميشود و به نظر ميرسد همين مسئله ديدگاهی بسيار منفي را نسبت به آن به وجود آورده است.
از راهروهاي مجلس تا جلسه ميدان آرژانتين
در جريان رأي اعتماد نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به وزراي كابينه دوازدهم و همچنين بررسي برنامههاي نامزدهاي معرفي شده براي تصدي نامزدي وزارتخانه يكي از مباحثي كه عيان و پنهان در اين باره به گوش همگان ميرسيد، رايزنيهاي پنهان براي كسب رأي اعتماد بود.
اين مسئله ابتدا به عنوان جزئي طبيعي از روند كسب نظر نمايندگان مجلس به خصوص در شهرستانها براي دريافت امكانات بيشتر به نظر ميرسيد، اما در ادامه مشخص شد بحث منافع شخصي برخي از نمايندگان نيز به ميان آمده است. افشاگري يكي از سايتهاي خبري درباره حضور پسران يكي از نمايندگان تهران در هيئت مديره شركت شستا سبب شد، اين سؤال در ذهن برخی به وجود بيايد كه آيا دامنه رايزني احياناً به تبادل برخي امتيازات خاص اقتصادي نيز رسيده است يا نه؟
در اين ميان عدمرأي اعتماد مجلس به حبيبالله بيطرف از وزراي شاخص اصلاحطلب دولت اصلاحات و اعتراض برخي ديگر از نمايندگان به رأي شخصي برخي از نمايندگان فراكسيون اميد نيز سبب شد ابعاد تازهاي از رايزنيهاي پشت پرده افشا شود.
جواد امام يكي از فعالان اصلاحطلب در يادداشتي در يكي از روزنامههاي اصلاحطلب به جلسه برخي از نمايندگان با حبيبالله بيطرف در ميدان آرژانتين اشاره كرد كه عدماجابت برخي از درخواستهاي مطرح شده در اين جلسه از سوي بيطرف سبب رأي عدماعتماد به وي شده است. جواد امام در اين يادداشت به صورت اختصار به اسامي برخي از اين نمايندگان نيز اشاره كرد كه البته براي اهالي سياست و رسانه نيز كاملاً آشنا بود. اين يادداشت سبب برائت برخي از حضور در اين جلسه شد و يكي ديگر از حاضران نيز خواستار منتشر شدن متن كامل گفتوگوهاي اين جلسه گردید.
لابيگري چه رسواييهايي به بار آورد
نكته جالب اينجاست كه جلسه فوق تنها يكي از دهها جلسه احتمالي است كه در مجلس براي كسب آراي نمايندگان صورت گرفته و كسي از فرايند جذب رأي اعتماد برخي از نمايندگان به خصوص در لابيهاي داخل فراكسيوني خبر چنداني ندارد. عملاً تمام اين فرآيندها به صورت كاملاً مخفيانه صورت ميگيرد و هيچ شفافسازياي نيز در اين باره صورت نميگيرد، البته در دورههاي گذشته نيز اتفاقاتي منجر به افشا شدن برخي روندهاي ناسالم براي لابي كردن در داخل مجلس شده بود، به عنوان مثال در جريان بررسي رأي عدماعتماد به علي كردان وزير كشور دولت نهم جمعآوري امضا توسط يكي از معاونان پارلماني سبب شد يكي از نمايندگان سيلي به صورت وي بزند و درگيري در صحن علني مجلس به وجود آيد.
گويا آن معاون پارلماني در حال جمعآوري امضا براي بازپسگيري طرح استيضاح كردان به بهانه كمك به مساجد بود. همچنين بحث تحقيق و تفحص از سازمان تأمين اجتماعي منجر به افشای اين مسئله شد كه برخي از نمايندگان براي برخي مصارف خود از تأمين اجتماعي كارتهاي هديه دريافت كردهاند، البته اينها بخشي از اتفاقات افشاشده در سالهاي قبل است.
ساير كشورها چه ميكنند
واقعيت ماجرا اين است كه لابي به نفس خود هيچ مشكلي ندارد و همان طور كه در اول متن درباره آن توضيح داده شد، لابي كردن بخشي غيرقابل حذف از سياست است، حتي ممكن است اين لابي تنها منحصر به دولت و مجموعههاي دولتي نباشد. علاوه بر دولت بسياري از گروههاي اجتماعي يا مردم عادي نيز ممكن است براي رسيدن به اهداف خود در چارچوب قانون نياز به لابي داشته باشند اما مشكل زماني رخ ميدهد كه اين پديده بدون هيچ نظارتي و در سطح عمومي در حال رخ دادن باشد.
در برخي كشورها دفترهاي ويژهاي به نام «دفاتر لابيگري» وجود دارد كه در ازاي دريافت پول به تلاش براي پيشبرد حمايت از يك ديدگاه خاص بهوسيله نفوذ در دولت يا افكار عمومي ميپردازند. اين لابيها حضور كاملاً علني دارند و فعاليت آنها كاملاً زير نظر رسانهها قرار دارد.
همانطور كه گفته شد در برخي كشورها از جمله ايالات متحده امريكا دامنه اين لابيها حتي از داخل كشور نيز فراتر ميرود و به خارج از كشور ميرسد.
عملكرد لابيهاي فوق به شدت تحت نظر قانون قرار دارد. لابيگرها از هر نهاد و مجموعهاي كه باشند بايد منابع درآمدي خود را به طور كامل آشكار كنند و هر گونه پردهپوشي منجر به مجازاتهاي سنگين ميشود. هر سياستمدار نيز موظف است تماسهاي خود با لابيگرها را به طور كامل و دقيق ثبت كرده و به مراجع نظارتي ارائه كند.
همين مسئله سبب ميشود از ورود لابيگريهاي ناسالم تا حد امكان جلوگيري شود و محيط به صورت سالم به كار خود ادامه دهد.
لابيگري بايد شفاف شود
با اين حال آنچه در مورد اخير در خصوص رأي اعتماد به وزراي دولت دوازدهم به خوبي آن را نشان داد، وجود لابيگريهاي سايه است كه متأسفانه هيچ نظارتي بر آن وجود ندارد. در سيستم فعلي عملاً تمام لابيگريها در داخل يك سيستم بسته و بدون نظارت صورت ميگيرد و مشخص نيست در جريان اين لابيگريها چه امتيازاتي رد و بدل ميشود.
شايد دور از ذهن هم نباشد كه بحث ورود پول كثيف به مجموعههاي تصميمگير و سياستگذار از همين لابيهاي پشت پرده كليد بخورد. شايد تنها دعواهاي سياسي همانند جلسه بين برخي نمايندگان و وزير پيشنهادي نيرو سبب آشكار شدن آن شود و شايد زمان آن باشد كه بحث لابيگري از حالت سايه در آيد و مردم به خوبي كانون تأثيرگذار بر نمايندگان ملت را بشناسند.
همچنين بايد مبالغ دريافت شده توسط اين لابيها چه در بخش دولتي و چه در بخش خصوصي به صورت كامل افشا شده و در اختيار نهادهاي نظارتي قرار بگيرد. ميتوان از تجربيات سایر كشورها در اين زمينه نيز استفاده كرد. اين قانونگذاري بايد توسط خانه ملت و نمايندگان مردم صورت بگيرد.
متأسفانه ارادهاي در اين باره ديده نميشود و تنها حرفهاي غيرمستند است كه در شبكههاي اجتماعي به گوش ميرسد.
ادامه دادن چنين روندي تنها سبب بياعتمادي مردم به نهادهاي سياسي شده و زمينه را براي بياعتمادي به نظام حاكميتي دامن خواهد زد. بحث رأي اعتماد در مجلس به خوبي نشان ميدهد شايد براي اين كار دير شده باشد.
ش.د9602591