در این فضا و تحت تأثیر تألمات روحی ناشی از زلزله مراقب باشیم سایر اقدامات نظام را زیر سؤال نبریم، به عنوان نمونه در حال حاضر زمان بحث در مورد مسکن مهر نیست اگرچه باید برخی از کاستی های آن را پذیرفت ولی طرح چنین مباحثی در این موقعیت حرکت در پازل دشمن و افراد خود فروخته است نه دلسوزی برای هموطنان.
درک درست از منافع ملی ضرورتی است که نه تنها سیاسیون باید واجد آن باشند ،بلکه آحاد جامعه نیز باید از طرق مختلف نسبت بدان آشنایی داشته تا در تصمیمات جمعی و اظهار نظرها بتوانند به درستی ایفای نقش نمایند.
البته در این میان برخی که مغرضانه در کلام و در عمل برخلاف منافع ملی حرکت می کنند حساب جداگانه ای دارند و اساساً انتظار نمی رود که دشمنان و خود فروخته ها منافع ملت را مد نظر قرار دهند چرا که اینان حاضرند برای مطامع شخصی و یا حتی حزبی و گروهی خود منافع کوتاه مدت و یا بلند مدت کل ملت را نادیده بگیرند. حکایت اینان درست مانند آن کسی است که با انگیزه کثیف سود بیشتر چادر های ارسال شده برای زلزله زدگان کرمانشاه سر از منزلش در می آورند در صورتی که هزاران نفر نیازمند سرپناه هستند.
یکی از برهه هایی که باید این درک از منافع ملی نمود بیشتری داشته باشد در مواقع بحران ،مانند زلزله اخیر در کرمانشاه است که نشانه های زیادی از طرف برخی از افراد و گروهها در عدم درک منافع ملی و یا نادیده گرفتن آن وجود دارد. در واقع فضای بهت و ناراحتی و احساسی بعد از زلزله ظرفیت مناسبی را برای خود فروخته ها فراهم آورده تا با سو استفاده از این فرصت هم تسویه حساب سیاسی نموده و هم پروژه دشمن برای ایجاد دیوار بی اعتمادی مردم به نظام را پیگیری نمایند. هیچ انسان دل شکسته ای در چنین شرایطی حس خوبی از جدال های سیاسی برای تسویه حساب های قبلی را ندارد. زلزله از بلایای طبیعی و پر خسارت است و امروز نیاز اصلی زلزله زدگان حمایت و پشتیبانی ازآنهاست ولا غیر. طرح مباحث حاشیه ای از نظر منطقی نیز در این شرایط عاقلانه نیست و در سابق هم دیده ایم که برخی حرف ها در فضای احساسی چگونه به منافع ملی آسیب می زند. بعنوان مصداق و نمونه می توان به زیر سؤال بردن حضور منطقه ای ایران با تمسک به مثل چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است !.... اشاره کرد .
البته در اینگونه اظهار نظر ها باید همه کسانی که اینگونه اظهار نظر می کنند را در یک میدان به حساب نیاورد؛ چرا که برخی مغرض هستند و برخی ناآگاه؛ مغرضان آن کسانی هستند که در بوق رسانه فریاد دروغین سر می دهند و البته نا آگاهان نیز همان حرف دشمن را تکرار می کنند. گذر زمان بسیاری از ابهامات را از بین می برد اما این ما هستیم که باید از تاریخ عبرت بگیریم.امروز باید از افرادی که نبرد با داعش را زیر سؤال می بردند، پرسید که اگر رزمندگان ما در عراق حاضر نمی شدند و عراق امروز در سیطره داعش بود آیا اوضاع باز هم مانند امروز بود که ما فقط دغدغه کمک به زلزله زدگان را داشتیم یا اینکه باید بعد از زلزله شاهد حضور داعش در مرزهای کشور و ناامنی های دیگر می بودیم ؟!
زلزله کرمانشاه نه تنها دل هر ایرانی ،بلکه دل هر آزاده را در جهان به درد می آورد . اما آیا اگر نبود همت افرادی همچون قاسم سلیمانی و صد ها سلیمانی دیگر،امروز حوادث و انفجارات همینطور دل ایران را به درد نمی آورد ؟ کما اینکه داعش خطرناک ترین گروه تروریستی است که به راحتی با کامیون به مردم عادی حمله می کند و برای او فرقی بین شیعه و سنی و مسلمان و غیر مسلمان نیست .
اما امروز به برکت فداکاری ها و خون های پاکی که از مدافعان حرم و وطن بر زمین ریخته شد نه تنها داعش از مرزهای کشور دور شده است بلکه در فاصله بسیار دورتر از ایران در حال نابودی کامل است . فراموش نکنیم که داعش هدف نهایی خود را ایران اعلام کرده بود.
حال در این فضا و تحت تأثیر تألمات روحی ناشی از زلزله مراقب باشیم سایر اقدامات نظام را زیر سؤال نبریم، به عنوان نمونه در حال حاضر زمان بحث در مورد مسکن مهر نیست اگرچه باید برخی از کاستی های آن را پذیرفت ولی طرح چنین مباحثی در این موقعیت حرکت در پازل دشمن و افراد خود فروخته است نه دلسوزی برای هموطنان.
