(روزنامه اعتماد ـ 1396/06/14 ـ شماره 3898 ـ صفحه 6)
** در ايام تبليغات انتخابات به طور طبيعي كانديداها شعارهاي تندي ميدهند و در برابر رقباي خود چه بسا حرفهاي تندي ميزنند. اين مساله طبيعي است. البته بستگي به ميزان تدين و تقواي كانديدا دارد. گاهي كانديدايي ممكن است دروغ بگويد يا تهمت بزند. افرادي كه حريم تقوا و اخلاق سياسي را رعايت ميكنند، سعي ميكنند نقد منصفانه كنند كه برخلاف تقواي سياسي نباشد. در پي اين برخوردها در ايام انتخابات تشنج فكري و رواني در جامعه به وجود ميآيد. يك جنگ تبليغاتي در جامعه بين ستادها، كانديداها و هوادارانشان پديد ميآيد. ليكن بعد از اعلام نتيجه انتخابات موضوع اين برخوردها از بين خواهد رفت و موضوع ديگري جايگزين ميشود. افرادي كه انتخاب شدهاند بايد كمر همت براي خدمت كردن ببندند و به همه هم خدمت كنند. هم به كساني كه به آنها راي دادهاند و چه راي ندادهاند و حتي رقبايشان بايد خدمت كنند. همه را به عنوان شهروند درجه يك در نظر بگيرند. علاوه بر اين شخص آقاي روحاني طبع و مزاج سياسياش اين است كه در يك جبهه و حزب نميگنجد و فراجناحي عمل ميكند. تقريبا شبيه به مرحوم آيتالله هاشمي است كه تا قبل از ماههاي آخر عمر و به خصوص قبل از سال ٨٨ فراجناحي عمل ميكرد. آقاي روحاني نيز تا حدي اين روش را انتخاب كرده است و ميخواهد از نيروهاي معتدل و لايق دو جناح بهره بگيرد. وقتي كه چنين مشياي وجود دارد، طبيعي است كه بايد در گفتمان و رفتارش متانت و آرامش بيشتر داشته باشد تا هيچ كدام از جناحها از او نرنجند. همه را بتوان دور خود جمع كرد و منسجم بود. چنين سياستي را آقاي روحاني دارد. لذا جمع زيادي از اين رويه خشنود هستند. آقاي روحاني رييسجمهور همه ملت است و از همه نيروهاي كارآمد استفاده ميكند. در عين حال درصدي از نيروهاي دو جناح ناراضي ميشوند چرا كه ميگويند از ما استفاده نشده و آنطور كه انتظار داريم با رقيب برخورد نميشود. رضايت و عدم رضايت نسبي به وجود ميآيد. اين سياست نه رضايت مطلق را تامين ميكند و نه عدم رضايت مطلق را. به طور نسبي هم جناح اصولگرا و هم جناح اصلاحطلب هم راضي و هم ناراضي هستند. آنچه مهم است اين كه مردمي كه به آقاي روحاني راي دادهاند فراتر از جناحبنديها به شعارها و وعدهها و مطالباتشان راي دادهاند. اينها بايد مورد توجه قرار بگيرد. آنچه اصلاحطلبان از آقاي روحاني توقع دارند همان انتظار مردم است. اينكه او ببيند كه مردم از او چه ميخواهند و چه وعدهاي در زمان انتخابات به مردم داده است. اگر آقاي روحاني بتواند رضايت مردم را تامين كند، من فكر ميكنم هر دو جناح و حتي آنها يي كه نارضايتي دارند، راضي ميشوند. اين اصل مورد اتفاق همه جناحها است كه مردم بايد از رييسجمهور راضي باشند. رضايتشان هم به اين است كه به مطالباتشان پاسخ مثبت بدهد. در اين صورت اصولگرايان نيز از آقاي روحاني راضي خواهند شد.
* در چنين بستري كه فضاي اختلافات بين مسوولان كمتر شده آيا ميتوان براي گفتوگوي ملي اقدام كرد؟
** هنوز زود است كه به اينجا برسيم. اين اقدام آقاي روحاني اقدامي فراجناحي و گامي به پيش است. خيلي وقت لازم است كه به جايي برسيم كه سياست ما معطوف به منافع ملي باشد. هر فرد و حزب و جناحي مصالح كشور و منافع ملي را بر شخص و جناح خود مقدم بداند. اين مساله پيشنيازها و مقدماتي دارد كه بايد فراهم شود. مساله اتفاق نظر بر سر منافع ملي خيلي مهم است. هنوز براي جناحها و فعالان سياسي روشن نشده كه منافع مشترك جناحهاي سياسي چه چيز است. درباره اين مساله بايد در قالب همايشها و جلسات و نشستها به اشتراك نظر رسيد و بعد اعلام كرد كه منافع ملي دقيقا چيست و هر جناح حزبي بايد از آن پشتيباني كند. اين كاري است كه شخص آقاي روحاني و افراد موثر دو جناح بايد انجام دهند. گام بعدي كه لازم است همه اثرگذاران جامعه بردارند اين است كه همه اخلاق سياسي را در جامعه بيشتر بسط دهند. خودشان مراقب باشند كه بد اخلاقي را در جامعه بسط ندهند و هم خودشان چنين رفتاري نداشته باشند. ميتوان بدون بداخلاقي سياسي نيز فعاليت سياسي كرد. ميتوان رقابت سياسي بدون تخريب و توهين و مرزشكني اخلاقي و ارزشهاي انساني اسلامي داشت. اخلاق اسلامي و ارزشهاي ديني و انساني در جامعه ما بسيار كمرنگ شده است. لذا بايد بر اين موضوع تاكيد كرد. ما ميتوانيم به جايي برسيم كه گفتوگوي ملي بر سر منافع ملي بين احزاب و جناحها آغاز شود و توجه همه به مصالح و منافع كل كشور معطوف شود. گفتوگوي ملي منافاتي با رقابتهاي سياسي و حزبي ندارد. در شرايط فعلي بستر براي گفتوگوي ملي فراهم است.
* در صورت تامين شدن پيششرطها آيا شما به عنوان قائممقام دبيركل حزب اعتماد ملي حاضر به گفتوگو با جناح اصولگرا بر سر منافع ملي هستيد؟
** بله. بايد اين كار را انجام دهيم. اگر بنا بر اين باشد كه جناحهاي مختلف بر سر منافع ملي به وحدت برسند بايد وارد صحنه شويم و منافع ملي را تبيين كنيم. اين يك كار علمي و پژوهشي است كه بايد به صورت همايش و كنگره و بحث آزاد و جلسات مشترك دنبال شود. چه بسا ماهها بايد روي اين موضوع كار شود. صاحبنظران بايد نظر دهند تا به يك جمعبندي واحد برسيم. حزب اعتمادملي نيز حاضر است روي اين مساله كار كند و براي رسيدن به وحدت ملي و گفتوگوي ملي و مشخص كردن منافع ملي گام بردارد.
* اخيرا برخي چهرههاي اصلاحطلب منتقدانه در مورد آقاي روحاني سخن گفتهاند. به اعتقاد آنها روحاني در زمان انتخابات راهنماي چپ زد و از مردم راي گرفت اما درحال حاضر به راست چرخيده است؟شما به اين مساله اعتقادداريد؟
** بنده با شناختي كه از آقاي روحاني از قديم داشتم و رفاقتي كه با ايشان داشته و دارم اين مساله را از آقاي روحاني خلاف انتظار نميدانم. روش و مشي آقاي روحاني همين بود. البته مهمتر از به كارگيري نيروها در دولت تعهد و پايبندي شخص رييسجمهور و همه وزرا در مطالبات مردم است. فقط رييسجمهور و اعضاي كابينه نيستند كه بايد به مطالبات مردم تعهد باشند. زيرمجموعه بايد تعهد داشته باشد. استاندارها و مديران را بايد با اين معيار انتخاب كنيم تا بتوانيم به خواستهاي مردم پاسخ مثبت دهيم. اگر هيات دولت با رييسجمهور همراه باشد اما استانداري با او همراه نباشد، ضربه ميبينيم. اگر مديركلي به خط مشي دولت توجه نداشته باشد به مشي دولت ضربه ميزند. لذا پالايش گسترده و دقيقي در مورد مسوولان لازم است. در دوره اول رياستجمهوري آقاي روحاني اين پالايش صورت نگرفت. بسياري از مديراني كه در سطوح مياني دولت به كار گرفته شدند، معلوم شد كه چون به مشي آقاي روحاني اعتقاد ندارند، جهت درستي را انتخاب نميكنند و بعضا كارشكني هم ميكنند. الان آقاي روحاني هم به اين نتيجه رسيده است كه بايد پالايشي اتفاق بيفتد. اگر وزرا و رييسجمهور هم فردي را انتخاب كنند كسي نميتواند آنها را سرزنش كند. آنها پاسخگوي مردم هستند و با نيروهايي ميتوانند پاسخگو باشند كه با آنها هماهنگ باشند و مطالبات مردم را قبول داشته باشند.
* ماموريت سخت اصلاحطلبان در شوراي شهر و مجلس را چه ميدانيد؟ براي اينكه اتحاد و انسجام اصلاحطلبان حفظ شود و از تشتت درون جريان اصلاحات جلوگيري شود، چه كار بايد كرد؟
** ماموريتشان اين است كه با دولت هماهنگي داشته و همكاري كنند. نه به اين معنا كه دولت را انتقاد نكنند. همكاري كردن در عين نقاد بودن و تبادلنظر كردن وظيفه مسوولان در شوراي شهر و مجلس است. انسجام اصلاحطلبان زماني پايدار و ماندگار ميشود كه در قالب احزاب و تشكلهاي شناسنامهدار باشد. همه فرهنگ تحزب را در كشور رواج دهند و از اقدامهاي موازي با احزاب پرهيز كنند. در مواقع لازم در زمان انتخابات ائتلافها صورت بگيرد اما احزاب را بايد تقويت كرد. هر گونه اقدام تضعيفكننده احزاب به ضرر كشور است و بايد از آن پرهيز كرد. بايد به سمت قانونمند كردن فعاليتهاي سياسي و حركت در مسير تحزب برويم تا اصلاحات نهادينه شود.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=85453
ش.د9602414