(روزنامه آفتاب يزد ـ 1396/07/19 ـ شماره 5012 ـ صفحه 3)
* باتوجه به فضایی که پس از انتخابات سال ۹۲ ایجاد شده بود و از آنجا که شعار ما «اخلاق، عقلانیت و خردجمعی» بود، معتقد بودیم باید همراهی با نزدیکان دولت را در ادامه راه لحاظ کنیم. البته این ائتلاف رسمی نبود، اما در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ بهصورت نانوشته در یک ائتلاف با جریان «اعتدال» قدم به عرصه گذاشتیم و در انتخابات هم موفق شدیم، اما مشکلی که در ادامه پیش آمد، این بود که موتلف ما این ائتلاف را صرفاً تا در بهارستان میخواست.
* اولاً ما در هر شرایط ابتدا به ائتلاف و شرایط آن میاندیشیم، اما این احتمال نیز وجود دارد که با رویکرد ائتلافی وارد اقدام و عمل نشویم که البته برخی دوستان، بخش اول گفته بنده را نادیده گرفتند.
* ما هماکنون حدود ۲ سال و نیم تا انتخابات سال ۹۸ فرصت داریم و لازم است در یک زمان مناسب راهبردهای خود را مطرح کنیم و مشخص شود که در انتخابات ۹۸ با رویکرد ائتلافی مانند انتخابات ۹۴ وارد عرصه میشویم یا با رویکرد غیرائتلافیِ سال ۹۶. به هرحال بعد از جمعبندی عملکردمان در انتخابات اخیر و دریافت نظرات نخبگان و شوراهای اصلاحطلبان مواضع خود را اعلام خواهیم کرد.
* ما پس از طی چندمرحله مقدماتی در تهیه لیست ۳۰ نفره تهران، به یک فهرست ۶۰ نفره تماماً اصلاحطلب رسیده بودیم و پس از آن بود که وارد ائتلاف شدیم. حتی بهعنوان مثال نفر بیستوششم یا بیستوهفتم همان لیست ۶۰ نفره که یکی از جوانان فعال اصلاحطلب در یکی از احزاب نیز بود، از فهرست کنار گذاشته شد. البته چندنفر دیگر هم اعتراضاتی داشتند، اما آنها در ردههای بالاتر از ۳۰ و مابین ۳۱ تا ۳۵ بودند، بنابراین ما بهخاطر فقدان نیروهای تایید صلاحیت شده، وارد ائتلاف نشدیم.
* برخی تحلیلگران جریان رقیب که از نابودی و پایان گفتمان اصلاحات سخن میگفتند، امروز از اصالت این جریان سخن گفته و معتقدند که اصلاحات در کنار جریان اصولگرایی، ۲ جریان اصیل سیاسی کشور هستند و ما نیز معتقدیم دو طرف سازوکار رقابت در عین رفاقت در فضای سیاسی را تا حدودی پذیرفتهاند. به همین دلیل هم بود که در ادامه این مسیر، بحث «گفتگوی ملی» را مطرح کردیم. در واقع پس از آنکه زمینهای مساعد ایجاد کردیم که رقیب، اصلاحطلبان را با تعابیری بیاساس همچون «بیدینی»، «لامذهبی» و «ضدانقلابی» توصیف نکند، از «گفتگوی ملی» سخن گفتیم.
* انشاءالله سعی خواهیم کرد فضا را بهسمتی ببریم که شورای نگهبان بهطور کامل در چارچوب قانون عمل کند و از اقدامات و رویکرد سلیقهای و جناحی در این رابطه پرهیز کند. هماکنون هم تعامل بسیار خوبی را آغاز کردیم و فرصت خوبی نیز در آینده داریم.
* متاسفانه بحث ائتلاف هنوز در فضای سیاسی کشور جا نیفتاده است. ما میتوانیم پس از انتخابات و بعد از ورود به مجلس هم ائتلاف کنیم. ائتلاف برخلاف توقع عدهای از دوستان صرفاً تا زمان پیروزی در انتخابات نیست. بلکه اتفاقاً مربوط به دوران پس از پیروزی است. هنگامی که شما وارد یک نهاد تصمیمساز میشوید، آنجاست که باید به ائتلافتان پایبند باشید.
* دریافت پول از اعضای لیست امید شوراها صحت ندارد درخواستم این است که اگر موردی بهصورت مستند وجود دارد، در اختیارمان قرار دهند تا پیگیری کنیم. آنچه مطرح شد نیز ارتباطی به شورایعالی نداشت و صرفاً بحثی مربوط به مسائل داخلی یکی از احزاب بود. خواهشم این است که اگر یک نفر اعم از کاندیداهایی که در لیست قرار گرفتند یا بیرون لیست ماندند، مدعی است که به یکی از اعضای شورایعالی یک ریال پرداخت کرده، موضوع را مستند در اختیار ما قرار دهد و ما قطعاً پیگیری کرده و به مردم نیز گزارش خواهیم داد.
* فراموش نکنیم که انتخابات هزینه دارد. ما هزینه حداقلی که برآورد شده بود را چند قسمت کردیم و گفتیم یک قسمت از این مبالغ باید توسط کسانی که در لیست قرار میگیرند، پرداخت شود که این مسئله مربوط به ۲۱ نفر لیست تهران بود و قرار بود این ۲۱ نفر در مجموع یک میلیارد تومان برای هزینههای مربوط به تبلیغات پرداخت کنند، بنابر این کف ۵۰ میلیون را برای هر یک از این ۲۱ نفر در نظر گرفتیم که در جلسهای که خود اعضای لیست برگزار کردند، این مبلغ را تا ۱۰۰ میلیون برای هر نفر افزایش دادند، اما فکر میکنم تا امروز بسیاری از این ۲۱ نفر هنوز این مبلغ را پرداخت نکردند؛ ستاد انتخاباتی هنوز بدهیهای بسیاری دارد. بنابراین دریافت وجه از فردی برای اینکه در لیست قرار گیرد را بهشدت تکذیب میکنم. باقی هزینهها نیز بنا بود بخشی توسط احزاب و بخشی نیز توسط علاقهمندان تامین شود که هنوز هم برخی از این مبالغ پرداخت نشده و ستاد انتخابات تهران هنوز هم بدهیهایی دارد.
* اتاقهای فکر متعددی در جریان اصلاحات فعال است که در مسائل کلان و مهم گفتمانی بهطور طبیعی به سمت همافزایی میروند. هماکنون بنیاد باران، بنیاد امید و احزاب مختلف اتاقهای فکر خود را دارند و طبیعتاً آنچنان که در این سالها شاهد بودیم، برآیند نظرات این اتاقهای فکر در کلیت جریان اصلاحات صورت گرفته و این جریان بهصورت اجماعی عمل میکند.
* جریان اصلاحات بر اساس خردجمعی تصمیمگیری میکند و در این ارتباط وجود اتاقهای فکر متعدد کمککننده است.
* معتقدم اتفاقاً تشکیل شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان عملاً منجر به تقویت احزاب میشود و شده است. چند حزب اصلاحطلب از این فرصت بهرهبرداری کرده و تعداد اعضایشان را افزایش دادند. در این راستا نیز لازم است نخبگان به ما کمک کنند تا مشخص شود کدام رویکرد در شورایعالی منجر به تضعیف احزاب شده تا ما این مشکلات را مرتفع کنیم، چراکه مطمئنا یکی از اهداف تشکیل شورایعالی تقویت احزاب اصلاحطلب و در نهایت رسیدن به چند حزب فراگیر است.
* آقای جهانگیری هیچگاه بهعنوان نماینده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دیداری نداشته است و دیدارشان جنبه شخصی دارد. کما اینکه اصلاحطلبان دیگر هم برحسب مورد و ضرورت خدمت مقام معظم رهبری میرسند.
* ارتباط اصلاحطلبان با رهبری همواره وجود داشته است. اصلاحطلبان نیز همچون اصولگرایان اگر نیاز به دیدار و ملاقات حضوری با رهبری داشته باشند، تقاضای وقت میکنند و با مکانیزیمهایی که وجود دارد، این دیدارها انجام میشود. البته معتقدم باید ارتباط این جریان اصیل انقلاب با بزرگان نظام بیشتر باشد و سعی خواهیم کرد، انشاءالله ارتباط بیشتری داشته باشیم.
* میتوانم بگویم ارتباطمان با رهبری در مقاطعی ضعیف بوده است، نه اینکه ارتباط نداشتهایم. هیچگاه ارتباط جریان اصلاحات با رهبری قطع نشده، اما در مقاطعی این ارتباط کمی ضعیف شده که باید انشاءالله با تعامل بیشتر با دفتر مقام معظم رهبری این ارتباط را تقویت کنیم.
* معتقدم هیچکدام از ساختارها و سازوکارها اعم از ساختار شورایعالی بهعنوان محور تصمیمگیری جریان اصلاحات وحی مُنزل نبوده و طبیعتاً قابلتغییر است، اما آنچه برای ما قطعی است، وحدت و انسجام است.
* هیچگاه از هویت اصلاحطلبی خود عبور نخواهیم کرد و امیدوارم اظهارات و تحلیلهای برخی دوستان به معنای عبور از هویت اصلاحطلبی نباشد.
* (در واکنش به انتشار عکس لاریجانی درکنار رئیس دولت اصلاحات) برای انتخابات ۱۴۰۰ وقت کافی برای تحلیلهای گوناگون است، ولی معتقدم نباید مراسم عزاداری را سیاسی کنیم. به هر حال این مراسم برگزار میشود و چهرههای مختلف سیاسی نیز فارغ از گرایششان دعوت میشوند و اینکه بخواهیم تحلیل کنیم چه کسی کجا و درکنار چه کسی نشسته، درست نیست. نکته دیگر این است که باید در هر مقطع بنا به شرایط اما با حفظ هویت اصلاحطلبی و تعصب هویتی تصمیم بگیریم، ضمناً توجه داشته باشید که اولویت فعلی ما انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ است، نه ریاستجمهوری ۱۴۰۰.
* قطعاً در انتخابات ۱۴۰۰ ما کاندیدای اصلاحطلب خواهیم داشت. ما در شرایطی که رقیب حذف کامل ما را امضا کرده بود، مشخصاً در سال ۹۲ حدود ۴ تا ۵ کاندیدا داشتیم. بنابراین در شرایطی که در گامهای دهه ۹۰ موفق بودیم، آیا میتوانیم در ۱۴۰۰ کاندیدا نداشته باشیم؟! این امکان ندارد!
* قطعاً نخبگان و جوانان جریان اصلاحات اجازه نمیدهند که این جریان بدون کاندیدای اصلاحطلب وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شود. با این حال اینکه چه کسی کاندیدای ما خواهد بود و با چه مکانیزمی جلو میرویم، هنوز مشخص نیست. این را مطمئن باشید خاستگاه سیاسی افراد با برخی همنشینیها تغییر نخواهد کرد؛ افکارعمومی بسیار هوشمند است.
* با قطعیت میتوان گفت که جریان اصلاحات در تمامی انتخابات آینده به اندازه کافی کاندیدای اصلاحطلب خواهد داشت و با هویت اصلاحطلبی وارد صحنه خواهد شد.
http://aftabeyazd.ir/?newsid= 86627
ش.د9602977