تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۱  ، 
کد خبر : ۳۰۶۸۳۲

بحران‌ جنگ ‌آب درخاورميانه

مقدمه: سيدعباس عراقچي، معاون حقوقي و بين‌الملل وزارت امور خارجه، ديروز به ايسنا گفت: با توجه به اهميت اين موضوع، در وزارت امورخارجه نيز سعي شده است كه تمركز بيشتري روي ديپلماسي آب به وجود آيد. در همين چارچوب و با توجه به ابعاد حقوقي و بين‌المللي ديپلماسي آب، اين موضوع در معاونت حقوقي و بين‌المللي وزارت خارجه مورد توجه بيشتري قرار گرفته است. عراقچي گفت: هر يك از مسائل مرتبط با آب متناسب با موضوع‌شان در ادارات مختلف وزارت خارجه مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرند. در چند دهه اخير آب تبديل به يك دغدغه جهاني شده و در همين چارچوب «ديپلماسي آب» و علمي به نام «سياست آب» يا «هيدروپاليتكس» شكل گرفته است، چنان كه در حال حاضر در برخي دانشگاه‌هاي معتبر دنيا اين رشته‌ها تدريس مي‌شوند. وي گفت كه در چند سال اخير در كشور ما نيز مساله آب و كمبود آن به يك موضوع جدي و حساس تبديل شده و ابعاد مختلف حتي امنيتي به خود گرفته است. گزيده اظهارات عراقچي را در ادامه مي‌خوانيد.

(روزنامه اعتماد – 1396/06/26 – شماره 3907 – صفحه 14)

در راستاي مسائل مورد اشاره، بخشي به نام ديپلماسي آب در اين معاونت شكل گرفته و دستيار ويژه‌اي سرپرستي اين بخش را برعهده دارد. البته به نظر مي‌رسد در ساختار جديد وزارت امور خارجه، ديپلماسي آب جايگاه ويژه و جدي‌تري خواهد داشت و به صورت متمركزتر روي آن كار خواهد شد.

در جريان مذاكرات اخير ايران و افغانستان بر تشكيل پنج كميته كاري بين دو كشور توافق شد كه يكي از اين كميته‌ها، كميته آب است.

در مورد رودخانه هيرمند معاهده‌اي بين ما و افغانستان از سال‌هاي قبل منعقد شده است ولي قديمي بودن اين معاهده دليل بر بي‌اعتبار بودن آن نيست. از نظر دولت ايران و افغانستان اين معاهده كماكان معتبر است. آب رودخانه هيرمند از افغانستان سرچشمه مي‌گيرد، وارد خاك ايران مي‌شود، از تالاب‌هاي هامون مي‌گذرد و دوباره به خاك افغانستان باز مي‌گردد. حقابه‌اي بر همين اساس براي ايران و افغانستان در نظر گرفته شده كه ما همچنان به آن پايبند هستيم. البته در مورد نحوه اجرا و مكانيزم بهره‌برداري از آب وهمچنين مسائل مرزي مربوط به اين رودخانه گفت‌وگوهايي دراين كميته انجام شده است.

طبيعتا حقابه ما از رودخانه هيرمند امري جدا از حقابه محيط زيست است. اين روزها فقط كشورها و مردم نيستند كه از حقابه برخوردارند بلكه محيط زيست و طبيعت نيز حقي از اين موضوع دارند. اگر حقابه‌اي براي ايران و افغانستان قايل هستيم بايد حقابه‌اي نيز براي طبيعت در نظر بگيريم و اجازه دهيم كه روال طبيعي رودخانه‌ها و تالاب‌ها ادامه پيدا كند و به حيات خود ادامه دهند. بنابراين در مورد رودخانه هيرمند غير از مسائل اجرايي و مكانيزم‌هاي اجراي توافق كه بايد روي آن بحث و گفت‌وگو كنيم، در ارتباط با حقابه طبيعت و محيط زيست نيز رايزني‌هايي در حال انجام است و اين موضوع مورد توجه دو كشور قرار گرفته است.

موضوع سومي كه بين ايران و افغانستان مطرح است، بحث رودخانه هريرود است. هنوز هيچ رژيم حقوقي بين ما و افغانستان و همچنين كشور تركمنستان كه به نوعي در اين موضوع شراكت دارد، ايجاد نشده است. رودخانه هريرود، پرونده‌اي باز بين ما و افغانستان است. يكسري مطالعات فني انجام شده است تا مشخص شود سرچشمه‌هاي تامين آب براي اين رودخانه چه نقاطي هستند. كدام نقاط ايران و افغانستان در ارتباط با اين رودخانه بالادست و كجاها پايين‌دست هستند. در مورد اين رودخانه يكسري بحث‌هاي فني در كنار بحث‌هاي حقوقي و سياسي وجود دارد كه در كميته مورد اشاره در حال بحث و گفت‌وگو در مورد آنها هستيم تا ببينيم آبي كه در اين منطقه وجود دارد، چگونه بايد بين دو كشور تقسيم شود. هدف نهايي ما رسيدن به يك رژيم حقوقي مورد توافق بين دو طرف است و اميدوارم مذاكرات مربوطه سريع‌تر آغاز شود.

موضوع چهارمي كه در كميته آب در حال بحث و رايزني در مورد آن هستيم، همكاري دو كشور ايران و افغانستان در حوزه آب است. معتقديم كه مسائل آبي لزوما نبايد به منازعه، مقابله و درگيري منجر شود، بلكه مي‌توان از آن به عنوان موضوعي جهت همكاري استفاده كنيم.

رياست كميته آب بين ايران و افغانستان با من است و معاونان وزرا از وزارتخانه‌هاي كشاورزي، نيرو و همچنين سازمان محيط زيست در اين كميته حضور دارند، لذا وقتي در كميته آب بحث همكاري بر سر موضوع آب مطرح مي‌شود، طبيعي است كه دوستان ما در وزارت جهاد كشاورزي مسوول مي‌شوند كه اين پروژه‌ها را تعريف و طراحي كنند به نحوي كه در دور بعدي مذاكره با طرف افغانستاني آنها را بر سر ميز مذاكره ارايه دهيم.

بين ايران و افغانستان معاهده‌اي به نام معاهده هيرمند وجود دارد كه در ارتباط با آن ده‌ها سال مذاكره شده تا دو طرف توانسته‌اند به توافق برسند، گرچه بعد از توافق نيز حرف‌ها، ‌نقل‌ها و مباحثي نيز همچنان مطرح بوده است. در واقع مي‌خواهم با ذكر اين مثال اين نكته را يادآوري كنم كه رسيدن به توافق در ارتباط با اينگونه موضوعات زمانبر است. اين واقعيت را بايد در نظر داشته باشيم كه تغييرات اقليمي و كاهش نزولات آسماني از يك طرف و همچنين افزايش جمعيت و گسترش صنعت و كشاورزي باعث شده كه ميزان آب شيرين در منطقه خاورميانه هر چه بيشتر كاهش پيدا كند و اين مسائل بر حساسيت‌هاي موضوع آب افزوده است.

عوامل ذكر شده، بحران آب در خاورميانه را به بحران بسيار جدي تبديل كرده است و هر روز اين بحران عميق‌تر و وخيم‌تر مي‌شود. وقتي آب نباشد به دنبال آن بيكاري، فقر، مهاجرت و مسائل امنيتي پيش مي‌آيد و حتي ممكن است باعث درگيري و منازعه بين دو كشور، دو شهر، دو قبيله يا دو روستا شود. بنابراين با توجه به اين مسائل، طبيعي است كه تصميم‌گيري در مورد منابع آبي كه بين دو كشور مشترك است، هر روز به يك موضوع جدي‌تر و سخت‌تر تبديل شود و حتي ممكن است با منافع و امنيت ملي آن كشورها گره بخورد. بنابراين درچنين فرآيندي مذاكرات سخت‌تر و پيچيده‌تر مي‌شوند و به دنبال آن رسيدن به توافق هم سخت‌تر خواهد بود. اين يك امر روشن است و در مورد مسائل آبي بين ايران و افغانستان نيز صدق مي‌كند.

با توجه به كمبود آب شيرين در خاورميانه اين احتمال وجود دارد كه در آينده نزديك شاهد جنگ بر سر آب در اين منطقه باشيم. جنگ آب يك موضوع جديد نيست، هميشه وجود داشته است و سال‌ها به عنوان يك خطر جدي در خاورميانه به آن توجه شده است. اين احتمال وجود دارد كه جنگ‌هاي آتي در اين منطقه بر سر آب باشد. اما تاريخ براي ما درس‌هاي زيادي دارد. طبق تجربيات تاريخي، زمينه‌هاي جنگ بر سر موضوع آب، مي‌تواند به همكاري در اين زمينه منجر شود و به همان دليل، آب در سياست خارجي اهميت زيادي پيدا كرده است.

ارزيابي‌هاي بين‌المللي نشان مي‌دهد كه تا سال ۲۰۲۵ كل منطقه خاورميانه رسما به عنوان منطقه خشك شناخته خواهد شد كه ايران نيز شامل آن مي‌شود. اين وضعيت تا سال ۲۰۵۰ به مراتب وخيم‌تر خواهد شد و كمبود آب و خشكسالي به يك موضوع بسيار، بسيار جدي براي كشورهاي خاورميانه از جمله ايران تبديل خواهد شد و حتي ممكن است بخش‌هايي از سرزمين ايران به‌طور كامل يا به ميزان زياد به خاطر اين موضوع از حيز انتفاع ساقط شوند. بعضا در اخبار مي‌شنويم كه ادارات فلان شهرجنوبي كشور در ايام تابستان به خاطر شدت گرما، ساعت يك بعدازظهر تعطيل مي‌شوند يعني اين شهر از ساعت يك بعدازظهر تا غروب كه هوا خنك شود كارايي ندارد و ساعت استفاده از روز كاهش پيدا مي‌كند. به نظر مي‌رسد در سال‌هاي آتي اينگونه مشكلات به شكل گسترده‌تري ايجاد خواهند شد.

در ارتباط با بحران مورد اشاره دو تدبيركلي در عرصه جهاني وجود دارد، تدبير اول تامين منابع آب از خارج از كشور است و تدبير دوم مديريت منابع آب در داخل كشور است.

در ايران نيز ايده‌هايي در اين زمينه وجود دارد كه از برخي از كشورهاي اطراف آب تامين شود، اما اينكه چقدر از لحاظ فيزيكي مي‌توان اين ايده‌ها را عملياتي كرد يك موضوع ديگر است. اكنون تعدادي از كشورهايي كه كم آب هستند از طريق حفر كانال‌هاي ويژه آب را از كشورهاي پرآب به داخل كشورشان منتقل مي‌كنند.

در مورد مديريت منابع آب و اينكه چگونه از آب موجود استفاده بهينه كنيم، سياست خارجي نقش مهمي دارد، منظور از آب مجازي اين است كه بررسي شود براي توليد يك كالا چقدر آب مصرف شده است، مثلا در مورد كالايي مثل برنج از زمان نشا تا برداشت به چه ميزان آب استفاده مي‌شود. ميزان آبي كه در اين فرآيند مورد استفاده قرار گرفته است را آب مجازي مي‌گويند. برخي اوقات آمارهاي غيرقابل باوري در مورد استفاده از آب در محصولاتي كه توليد مي‌شود، مطرح مي‌شود، مثلا بر اساس برخي از آمارهاي اعلام شده، در توليد يك كفش چرمي نزديك به ۴۵ الي ۵۰ هزار ليتر آب مصرف مي‌شود.

در واقع آب مجازي به ما مي‌گويد به اين موضوع توجه كنيد كه براي توليد يك كالا چقدر آب مصرف مي‌شود و از ديگر سو اين موضوع را مطرح مي‌كند كه اگر كشوري كم‌آب است، بهتر است كالايي را توليد كند كه آب كمي مصرف مي‌كند و كالاهاي پرآب را از خارج تهيه كند. بنابراين در همين چارچوب، كشورها در تجارت خارجي بايد به سمت تجارت هوشمند حركت كنند و عامل آب را در اين هوشمندي در نظر بگيرند. مثلا ما به عنوان كشوري كم‌آب، بايد بررسي كنيم كه براي توليد برخي محصولات كشاورزي چقدر آب بايد مصرف مي‌كنيم و بعد از آن، در اين مورد فكر كنيم كه آيا بهتر نيست كالايي كه آب زيادي مصرف مي‌كند را از خارج وارد كنيم و خودمان به سمت توليد كالاهايي برويم كه آب كمتري مصرف مي‌كنند؟

گفته مي‌شود كه در تهران بيش از ۲۰ درصد آب لوله‌كشي در زيرزمين به خاطر پوسيدگي لوله‌ها و نواقصي كه لوله‌ها دارند هدر مي‌رود البته من تا رقم ۴۰ درصد نيز شنيده‌ام. در دهه ۷۰ توكيو (پايتخت ژاپن) نيز چنين مشكلي را داشت و بالاي ۲۰ درصد آب لوله‌كشي‌اش به همين خاطر هدر مي‌رفت ولي اكنون در يك پروژه طولاني‌مدت هدررفت آب را به زير دو درصد رسانده‌اند.

براساس آمار اعلام شده، ميزان نزولات آسماني در ايران حدود ۴۰۰ ميليارد مترمكعب است و برآورد مي‌شود كه حدود ۲۸۰ الي ۲۹۰ ميليارد مترمكعب آن تبخير مي‌شود، اينها موضوعاتي است كه ما با استفاده از تكنولوژي روز دنيا و استفاده از تجربيات ديگر كشورها مي‌توانيم از آنها جلوگيري كنيم. ديپلماسي آب و سياست خارجي وظيفه دارد كه اين تكنولوژي‌ها را با ايجاد ارتباط بين مراكز علمي داخل كشور و خارج از كشور به داخل ايران منتقل كند و زمينه را براي سرمايه‌گذاري خارجي در كشور در اين حوزه‌ها فراهم كند.

بايد دولت روي آب سرمايه‌گذاري جدي داشته باشد، اگر موضوع آب را جدي نگيريم حتما با خشكسالي مواجه مي‌شويم، همان‌طور كه موضوع آلودگي هوا را جدي نگرفتيم و اكنون مي‌بينيم كه در طول زمستان چه بلايي بر سر تنفس مردم در تهران مي‌آيد؛ موضوع ريزگردها را جدي نگرفتيم و در حال حاضر مشاهده مي‌كنيم كه برخي شهرهاي كشور با چه فاجعه‌اي در اين زمينه روبه‌رو هستند.

اگر موضوع آب را جدي نگيريم در برخي شهرهاي كشور در سال‌هاي آتي با شرايط بسيار سختي مواجه مي‌شويم، دولت و وزارت خارجه هر دو روي آب و ديپلماسي آب جديت و حساسيت دارند. ديپلماسي آب به مرور جايگاه خود را در سياست خارجي كشور باز كرده البته كار در اين زمينه سخت و طولاني است ولي اميدواريم بتوانيم با تلاش و برنامه‌ريزي، منافع ملي كشور را در اين چارچوب تامين كنيم.

اين سخن كه دولتمردان در ارتباط با «بي‌آبي» فقط شعار مي‌دهند را قبول ندارم ولي اينكه بحث آب بطور كلي در جامعه جدي گرفته نشده است، حرف صحيحي است.

رييس‌جمهور در اجلاس اخير گرد و غبار كه در تهران برگزار شده بود به صورت تلويحي از سدسازي‌هاي تركيه كه به پروژه گاپ « GAP» يا Guneydogu Anadolu Projesi معروف است، انتقاد كرد و نسبت به اين موضوع واكنش نشان داد، چرا كه اين پروژه روي دجله و هورالعظيم تاثير مي‌گذارد و از نظر زيست محيطي اثرات زيانباري را براي ايران و عراق به وجود مي‌آورد ولي مقامات تركيه‌اي مدعي هستند كه روي اين طرح‌ها كار كارشناسي شده است و ضربه‌ زيست محيطي به ايران و عراق وارد نمي‌كند، رايزني‌هاي ما با طرف‌هاي ترك در اين زمينه ادامه دارد. واقعيت اين است كه موضوعات جهاني امروز ديگر در قالب حاكميت داخل كشورها نمي‌گنجد. اكنون كشورها اگر اقداماتي انجام مي‌دهند تاثيرات اين اقدامات فراتر از داخل خود آن كشورها است و حتي ممكن است تاثيرات فرامنطقه‌اي داشته باشد و كل جامعه جهاني را تحت تاثير قرار دهد.

بسياري از تهديداتي كه اكنون در عرصه جهاني وجود دارد مربوط به يك يا دو كشور نيست و مرز نمي‌شناسد، در همين چارچوب مقابله با آنها نيز به همكاري‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي نياز دارد. مثلا فرض كنيد يك كشور روي منابع آبي مشترك سد ايجاد كند و باعث خشكسالي در كشورهاي اطرافش شود. اين اقدام باعث به وجود آمدن پديده‌اي به نام ريزگردها مي‌شود و تعداد زيادي از كشورهاي منطقه از اين موضوع متاثر مي‌شوند و براي شهروندا‌ن‌شان مشكل ايجاد مي‌شود. در همين چارچوب است كه تاكيد مي‌شود ديگر اثرات يك موضوع در چنين حوزه‌هايي در حوزه داخلي يك كشور باقي نمي‌ماند و اثرات آن منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي است.

رايزني‌هايي را به صورت مشخص با تركيه داريم. اينگونه نيست كه يك كشور بتواند ادعا كند كه من هر كاري كه بخواهم در حوزه سرزميني‌ام انجام مي‌دهم و كاري به تبعات آن براي كشورهاي همسايه ندارم.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=86545

ش.د9603115

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات