(روزنامه اعتماد ـ 1396/07/23 ـ شماره 3929 ـ صفحه 8)
** فكر كنم پرچمداري اروپا در واكنش به رفتار امريكا در برابر برجام دليل اصلي اين موضوع باشد. به نظر من روسها هميشه در سياست خارجي دنبال فرصت ميگردند كه بتوانند تاثيرگذاري خودشان را نشان بدهند. در شرايط فعلي شايد بتوان گفت جايگاهي براي اثرگذاري روسها فعلا به وجود نيامده است؛ چرا كه تصور ميكنم اختلافي كه پيش آمده است اختلاف غرب با غرب است، اختلافي است ميان طرفهاي ديگر غربي با امريكا. تا زماني كه روسها ببينند كه آلمان، بريتانيا و فرانسه در راس موضعگيري در برابر امريكا در زمينه برجام قرار گرفتهاند، تصور ميكنند كه موضعگيري آنها جايگاهي پيدا نميكند و اگر هم موضعگيري محكمي بكنند داشتههاي خودشان را بيجهت مصرف كردهاند. وقتي كشورهاي نزديك، متحد و موتلف امريكا در حال وارد كردن فشار به امريكا هستند، ورود جدي روسيه به پرونده نه تنها ممكن است تاثير خاصي نداشتهباشد بلكه باعث اثرگذاري منفي بشود و اين شكاف ميان اروپا و امريكا را از بين ببرد و به جبههاي متحد تبديل كند. روسها الان احساس نميكنند كه بتوانند تاثير داشته باشند و بتوانند تغييري در روند ايجاد كنند. در شرايطي كه روسيه خودش مشكلات متعددي با امريكا و غرب دارد، ترجيح ميدهد كه غربيها خودشان اين مشكل را برطرف بكنند. روسها زماني موضعگيري ميكنند كه اميدوار باشند نقش بارز و قابل اشارهاي در پرونده بازي كنند، در شرايط كنوني اين نقش را در برجام براي خود قايل نيستند.
* روسيه قبل از برجام هم با ايران روابط نزديكي داشت، آيا برجام در رابطه تهران و مسكو نقش موثري دارد؟ وجود يا عدم توافق هستهاي ميتواند تاثير جدي بر روابط تهران و مسكو بگذارد؟
** بخش زيادي از افزايش روابط دو كشور بعد از برجام رخ داده است. شاهد هستيم كه بعد از توافق هستهاي روابط روسيه و جمهوري اسلامي ايران رشد چشمگيري چه به لحاظ ديپلماتيك و چه به لحاظ روابط تجاري داشته است. به اعتقاد من بخش زيادي از اين تحولات متاثر از برجام است. ظرفيت تجاري و ديپلماتيك مسكو نسبت به پيش از برجام تغيير چشمگيري نكرده است، اما روابطش با تهران بعد از اين توافق به شكل چشمگيري بهبود يافته است. تا قبل از برجام روسها هم ملاحظات تحريمها را داشتند. آنها به عنوان يك عضو تاثيرگذار جامعه جهاني و شوراي امنيت و عضو گروه ١+٥ امكان مانور علني و زياد در رابطه با تهران نداشتند. ظرفيتها در زمينه روابط تهران و مسكو پيش از برجام هم وجود داشت، اما بهرهبرداري از اين ظرفيتها بر اثر برجام ممكن شد. حتي اگر از نقطه نظر مقابل از ديد مثبت هم بخواهيم نگاه بكنيم، فرصتي كه برجام براي آزاد كردن ظرفيتهاي ديپلماتيك و تجاري ايران باز كرده است باعث شد كه آنها به عنوان يك كشور همسايه كه منافع مشترك گستردهاي در رابطه با ايران ميبينند، سعي كنند روابط خودشان را با تهران فعالانهتر گسترش دهند. به اعتقاد من بخش عمده تحرك در بخش تجاري و روابط ديپلماتيك پويا، متاثر از برجام و فرصتي است كه اين توافق براي جمهوري اسلامي ايران به وجود آورده است.
* گروهي همواره مسكو را به اين متهم ميكنند كه از رابطه با تهران به عنوان يك كارت بازي در برابر غرب استفاده ميكند و فقط زماني از تهران پشتيباني ميكند كه توانايي استفاده از اين پشتيباني به عنوان ابزار چانهزني داشتهباشد. آيا فكر ميكنيد به خصوص با توجه به كم تحركي دولت روسيه در دفاع از ايران در برجام، چنين تحليلي درست باشد؟
** چنين اتهامي فقط از طرف تحليلگران ايراني به روسيه وارد نميشود، بلكه بر عكس آن هم اتفاق ميافتد. روسها هم ايران را متهم ميكنند كه هر زمان دچار مشكل در رابطه با غرب ميشود به سمت مسكو تمايل پيدا ميكند، همانطور كه در ايران هم روسها متهم به استفاده از ايران به عنوان ابزار فشار ميشوند. در ميان تحليلگران روسها هم اين ظن وجود دارد كه ايرانيها شريك پايدار و دايمي نيستند و به فراخور شرايط، وقتي كه رابطه با غرب شكرآب ميشود به مسكو متمايل ميشوند و وقتي كه نيازهايشان برطرف ميشود مسكو را فراموش ميكنند. اين دو اتهامزني متقابل هم ريشه در برخي از واقعيتها و شواهد دارد و هم بخشي از آن ناشي از تصورات غلط است، يعني اين نظر را در مورد هر دو كشور نه ميتوان قطعا تاييد كرد و نه ميتوان كاملا رد كرد. راهحل اين است كه دو كشور بتوانند از اين نوع رابطه فاصله بگيرند و روابط پايداري با يكديگر تعريف كنند. از چنين نوع رابطه فصلي ممكن است طرفهاي ثالث بيشترين منفعت را ببرند. به هر حال چنين برداشتي از ظاهر روابط وجود دارد. بايد دو كشور به اين سمت بروند كه يك توافق پايدار و مستقل از تحولات در ديگر نقاط جهان ايجاد كنند.
* بازار اروپا به عنوان بزرگترين واردكننده گاز طبيعي در جهان، هدف مشترك دو كشور است، البته روسيه در اين بازار حضور دارد و ايران هم علاقهمند است در اين بازار حاضر شود. فكر ميكنيد مساله صادرات گاز طبيعي بتواند به عنوان يك عامل همكاري و اتحاد در رابطه تهران و مسكو عمل كند؟
** من بعيد ميدانم كه به راحتي بتوان در جهت همكاري با يكديگر و طراحي مشترك براي بهرهگيري از اين بازار قدمبرداريم. روسها در اروپا يك بازار سنتي براي خودشان تعريف كردهاند و علاقهمند نيستند مادامي كه گاز طبيعي دارند و ميتوانند انرژي اين منطقه را تامين بكنند، رقيب تازهاي را در كنار خودشان ببينند. به خصوص كه شرايط صدور گاز طبيعي با نفت خام متفاوت است و به زيرساختها و شرايط خاصي نياز دارد. روسها از گذشتههاي دور زيرساختهاي لازم براي صادرات گاز طبيعي به اروپا را ايجاد كردهاند، در حالي كه ايران هنوز شرايط لازم را براي حضور در اين بازار ندارد. من خيلي بعيد ميدانم كه تهران و مسكو به سمت همكاري در اين زمينه حركت كنند، هر چند كه حركتها و اقداماتي در گذشته در اين زمينه انجام شده، اما موفقيت عملي نداشتهاند. روسها اگر هم به دنبال همكاري هستند، به اين دليل است كه ميخواهند صادرات خودشان را تسهيل كنند، نه اينكه ورود ايران به عنوان رقيب در اروپا را راحتتر كنند. بهترين راهحلي كه از نظر روسها وجود دارد اين است كه گاز طبيعي ايران را براي مصرف داخلي بخرند و خودشان به عنوان اصليترين صادركننده به اروپا باقي بمانند. چنين اتحاد و همكاري ميان ايران و روسيه به گمان من دستكم در كوتاهمدت امكانپذير نيست و ما ناچار به رقابت با روسيه در اين زمينه هستيم و بايد بازارهاي اختصاصي خودمان را در اروپا پيدا كنيم. اين موضوع خيلي هم منفي نيست، امكان شكلگيري رقابت سالم وجود دارد. روسيه روي بازار اروپا انحصار ندارد و كشورهاي ديگر هم در تامين انرژي اروپا نقش بازي ميكنند و ايران نيز ميتواند جاي خودش را با تلاش بيشتر در اين بازار پيدا بكند.
* ايران و روسيه طي سالهاي اخير، اصليترين هدف تحريمهاي فرامرزي ايالات متحده امريكا بودند. فكر ميكنيد امكان ايجاد يك جبهه متحد براي همكاري در مبارزه با تحريمهاي فرامرزي بين تهران و مسكو قابل شكلگيري است؟
** وقتي بحث تحريم در ميان باشد، ممكن است زمينههايي براي مقابله با آن به وجود بيايد. اما در مقابله و مبارزه با تهديدهاي امريكا و نوع برخورد امريكا با تهران و مسكو، چون جنس برخوردها و نگرانيها متفاوت است و موضوعات مختلفي را در بر ميگيرد، خيلي امكان همكاري ميان ايران و روسيه براي مقابله با اين تهديدها وجود ندارد. امكان اتحاد ايران به لحاظ سياسي، اجتماعي و فرهنگي به اين دليل كه شرايط دو كشور متفاوت است، وجود ندارد. اختلافات روسيه با غرب با ايران بسيار متفاوت است و گاهي حتي ممكن است رويكرد دو كشور كاملا متضاد باشد. مسائلي مانند شرايط شبهجزيره بالكان يا كريمه و اوكراين كه براي روسيه اهميت كليدي دارد، ممكن است براي ايران اصولا مطرح نباشد يا حتي مواضع متفاوتي نسبت به روسيه داشته باشد. موضوع اين است كه ايران و روسيه ميتوانند روي مواضع مشترك كليدي مانند شرايط خاورميانه و به خصوص سوريه با هم همكاري كنند، اما زمينه اتحاد همهجانبه ميان دو كشور وجود ندارد.
* در مقابل تهديدهاي امنيتي چطور؟ اگر غرب و به صورت ويژه ايالات متحده امريكا قصد ايجاد تهديد امنيتي براي ايران داشته باشد آيا روسيه امكان دارد به صداي بلندتري در برابر امريكا تبديل شود؟
** در كوتاهمدت نه تهديدهاي امريكا ميتواند تا اين حد جدي شود، نه شرايط روسيه اقتضا ميكند كه بخواهد به حمايت از ايران در مقابل امريكا قرار بگيرد. به گمان من در كوتاهمدت در صورت هر نوع تهديدي از سوي امريكا، روسيه و ديگر كشورهايي كه حقانيت ايران در مساله را قبول دارند، بيشتر تلاش ميكنند از ظرفيتهاي جهاني براي جلوگيري از عملي شدن تهديدها استفاده كنند و همكاري بينالمللي در مقابله با اين تهديدها ايجاد كنند و نه اينكه به يك اتحاد دو جانبه ميان تهران و مسكو بينجامد. به اعتقاد من در كوتاهمدت چنين اتفاقي عملي نخواهد بود. بعيد است كه روسيه اراده اين را داشته باشد كه به عنوان يك پشتيبان دفاعي و امنيتي در كنار ايران قرار بگيرد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=88990
ش.د9602972