(روزنامه اعتماد – 1396/06/12 – شماره 3896 – صفحه 6)
وي ادامه داد: «پيشنهادهاي مشابه طي سالهاي اخير بارها و بارها مطرح شده است. مثلا برخي معتقد بودند كه انتخابها از شهرستانها آغاز شود و افرادي كه انتخاب ميشوند بعد يك مدت به استان بيايند و بعد مدتي فعاليت در آنجا، راهي مركز شوند و با اين زيرساخت يك تشكل منسجم و كارآمد تشكيل شود. اما موضوع اين است كه اين افراد گمان ميكنند همه مسائل در اختيار ما است ولي اين گونه نيست.»
او درباره شوراي عالي اصلاحطلبان افزود: «همين شوراي عالي هم تفاوت چنداني با پيشنهادي كه آقاي عبدي از آن استقبال كردهاند، ندارد. در اينجا هم افراد حاضر در شورا خروجي احزاب هستند و آنجا براي حضورشان در شورا تصميمگيري شده است. اما دو نكته مهم و اساسي در اين ميان وجود دارد. اول اينكه احزابي كه در اين تشكل دور هم جمع ميشوند تفاوتهاي زيادي با هم دارند و اين به دليل عدم انسجام ساختاري در كشور است. يعني احزاب با وزن يكسان در اين تشكل حضور ندارند و اين مشكلساز ميشود.» اين فعال سياسي ادامه داد: «نكته دوم اين است كه از سوي افراد حقيقي هم ما مشكل مشابه داريم. يعني افرادي با تجربه و سابقه زياد در كنار افرادي كمتجربهتر قرار ميگيرند كه باعث ايجاد انتظار براي سابقهدارها ميشود.
البته الان نسبت به چند سال قبل شرايط بهتر است ولي بايد در نظر داشته باشيم كه اين در يك روند چندساله بهبود پيدا كرده است و يك شبه امكانپذير نيست.» مبلغ تاكيد كرد: «ما چندسال قبل يك سازوكاري براي ايجاد اجماع در نظر گرفتيم و عملي كرديم كه اقدام بسيار مهمي بود كه يكي از جريانهاي سياسي كشور به چنين نتيجهاي برسد كه نيازمند چنين ساختاري است اما از همان روز اول اين سازوكار مشكلات و خلأهايي داشت كه آرا آرام در گذر زمان حل و فصل شدند و اين طرح ارتقا پيدا كرد و به اينجا رسيد. الان هم ما با مشكلاتي مواجه هستيم اما نسبت به روزهاي اول به مراتب كمتر است.»
او گفت: «اين است كه سالها قبل اصلاحطلبان به اين نتيجه رسيده بودند يك حركت جديدي را حول منافع ملي و مصالح عمومي و با نگاه به خرد جمعي آغاز كنند. بنابراين اين برنامه را در دستور كار خود قرار دادند و خود را با آن وفق دادند و الان هم درحال تحول و بازسازي هستند و هركجا مشكلي ديده شود براي آن به دنبال راهحل هستند. الان درباره مساله شوراي عالي هم همينگونه است و كارگروههايي تشكيل شدند كه در حال بررسي مشكلات و نواقص اين شورا هستند.»مبلغ درباره چگونگي جذب نيروهاي خارج از احزاب اظهار كرد: «در يك فضاي سياسي نرمال و طبيعي حركت سياسي از طرف احزاب انجام ميشود كه يا به صورت يك جبهه واحد كه متشكل از چند حزب است عمل ميكنند يا به صورت حزبي. اما در فضاي فعلي ايران كه به هيچ عنوان مناسب نيست ما با دو گروه مواجه هستيم. يك احزاب قدرتمند و ديگري چهرههاي سياسي كه در عرصه سياسي كشور نقشآفريني ميكنند.»
وي تصريح كرد: «اين افراد از خصوصيات خاصي برخوردار هستند و بعضا عضو يك حزب يا تشكل هستند و گاهي هم فعاليت حزبي ندارند اما در هر دوحالت به صورت فراحزبي عمل ميكنند و صاحب اعتبار و نفوذ در جامعه هستند. اين افراد ميتوانند در جذب نيروهاي بيرون از احزاب بسيار مفيد باشند. حالا درباره چگونگي اين جذب نيرو پيشنهادهاي مختلفي وجود دارد. مثلا برخي معتقدند به عنوان مثال آقاي خاتمي كه از نظر همه اصلاحطلبان رهبر اين جريان هستند و در جامعه صاحب اعتبار و نفوذ هستند، اقدام به دعوت نيروهاي خارج از حزب كند. برخي ديگر پيشنهادشان اين است كه ايشان يك كارگروه تشكيل دهند كه وظيفهشان فقط همين باشد كه نيروهاي خارج از احزاب را جذب كنند. عده ديگري هم معتقدند اين كار در سطح استانها انجام شود. به اين شكل كه افراد معتبر و با نفوذ در استانها وظيفه اين كار را برعهده بگيرند.»
مشكل، عدم وجود حزب فراگير در كشور است
همچنين عبدالله ناصري، عضو شوراي مشورتي سيدمحمد خاتمي طي گفتوگو با فرارو درخصوص پيشنهاد روزنامه اعتماد گفت: «اين پيشنهاد قطعا قابل بررسي است و ميتوان به آن به عنوان يك پيشنهاد كاربردي توجه كرد اما من معتقدم كه راه نجات از وضعيت نابسامان تحزب در كشور اين است كه دو حزب فراگير تشكيل شود. يعني اصلاحطلبان يك حزب و اصولگرايان نيز يك حزب فراگير تشكيل دهند و همه تصميمات و رويكردهاي سياسي مانند كشورهاي توسعهيافته، در آنجا گرفته شود. اما تا زماني كه اين مشكل وجود داشته باشد بايد با همين روال فعلي پيش برويم. البته من باز هم تاكيد ميكنم كه اين پيشنهاد، يك پيشنهاد جالب و قابل بررسي است و بهتر است به آن توجه شود. به هرحال ما بايد قبول داشته باشيم كه وضعيت فعلي احزاب بسيار نااميدكننده است و ما بايد شرايط را بهبود بخشيم. شايد از اين طريق بتوان گام مثبتي در اين راه برداريم.»
اين تحليلگر مسائل سياسي گفت: «البته من معتقدم با وجود اينكه انتقادهاي زيادي به عملكرد شوراي عالي سياستگذاري مطرح است اما اين شورا تقريبا عملكرد مناسبي داشته است. حالا اگر برفرض احزاب در آن پررنگ نبودند يا كم و كسريهايي وجود دارد كه در برهههاي مختلف موجب شده انتقادي به آن وارد شود، قطعا قابل حل هستند و الان هم برنامه به همين شكل است كه اين نواقص شناسايي و مورد بررسي قرار بگيرند و حل و فصل شوند تا ديگر با نمونههاي مشابه مواجه نشويم. الان هم همه احزاب در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان حضور دارند شايد منظور ايشان اين است كه احزاب نمايندگاني كه ميفرستند در يك فرآيند دروني انتخاب شود. به نظرم پيشنهاد بدي نيست كه احزاب نمايندگان خود را با رايگيري داخلي انتخاب كنند اما الان هم شرايط به همين روال است.»
وي در واكنش به اينكه اگر انتخاباتي هم در داخل احزاب انجام شود به عنوان مثال بازهم تشكلها و احزابي مانند كارگزاران و مجمع روحانيون مبارز افراد سرشناسي مانند حسين مرعشي يا موسويلاري را معرفي ميكنند پس عملا تفاوتي در تركيب ايجاد نميشود، گفت: «شوراي عالي از يك بخش حقيقي و يك بخش حقوقي تشكيل شده و حق هركدام از احزاب است كه نمايندگان خود را انتخاب كنند و هيچ فردي هم تا امروز مانع از اين مساله نشده ولي حق با شماست. زيرا به هرحال افرادي مانند آقايان موسويلاري يا مرعشي سابقه بسياري در حوزه سياست دارند كه موجب شده از تجربه خوب و بالايي برخوردار باشند و قطعا در فرآيند رايگيري آنها انتخاب خواهند شد. اين هم به خاطر زد و بند يا نفوذ نيست، دليلش صرفا كاركشته و باتجربه بودن اين افراد است.»
اين استاد دانشگاه درپايان افزود: «بايد در نظر داشت كه در هر دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا افرادي حضور دارند كه به نوعي شخصيتهاي ملي و كاريزماتيك محسوب ميشوند كه نگاه اصلاحطلبي يا اصولگرايي دارند و بسيار مورد قبول فعالان سياسي و جامعه هستند و معمولا هم نقش ريشسفيد را در اين دو جريان ايفا ميكنند. زماني كه اين افراد در كنار نمايندگان احزاب قرار ميگيرند بر هويت اين شورا و تشكل تاثير بسياري ميگذارند و اين افراد ميتوانند براي جذب نيروهاي غيرحزبي بسيار مفيد باشند.»
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=85216
ش.د9603096