(روزنامه بهار – 1396/06/08 – شماره 267 – صفحه 2)
* حمایت تمامقد اصلاحطلبان از روحانی با وجود انتقادات و خواستههایی که در دور اول محقق نشد، برای دور دوم نیز ادامه پیدا کرد. آیا ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالیون میتواند ادامهدار باشد؟
** اگر قبول داشته باشیم که باید نسبیت را در مواقع تصمیمگیری در نظر گرفت و نمیتوان همه چیز را مطلق دید، حمایت از دکتر روحانی در انتخابات دور جدید حداقل در مقایسه با دیگر نامزدهایی که مطرح بودند خیلی معنای روشنی پیدا میکند. دکتر جهانگیری که خیلی دیر به عرصه انتخابات وارد شد و فرصت برای کارهای تبلیغاتی و سفرهای استانی نداشت. کاندیداهای دیگر هم که وضعیتشان مشخص است. بنابراین تنها کاندیدایی که میتوانست منطقا مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گیرد، دکتر روحانی بود. عملکرد آقای روحانی هم در دولت قبلی از جهات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل دفاع است.
بنابراین ایشان نسبت به بقیه، گزینه مناسبتری برای ریاست جمهوری بود و حمایت هم شد. ادامه کار هم مشابه گذشته است. یعنی تیمی که روحانی برای همکاری در دولت جمع کرده تفاوت جدی با تیم دولت قبل ندارد. بنابراین همانطور که دولت قبل آقای روحانی مورد حمایت اصلاحطلبان بود، دولت دوازدهم هم مورد حمایت قرار میگیرد. این البته بدان معنا نیست که حمایت از دولت یعنی تایید هر کاری که هر یک از اعضای دولت انجام میدهد. اگر نیاز شد در مواردی انتقاداتی صورت بگیرد، این اتفاق خواهد افتاد، اما تداوم حمایت از دولت روحانی مشابه حمایت از دولت قبلی در این دوره هم ادامه خواهد یافت.
* اتفاقا یکی از انتقاداتی که به عملکرد روحانی وجود داشت درباره همین انتخاب وزرا بود. برخی از وزرا پیش از اینکه به مجلس پیشنهاد شوند، رضایت خاطر اصلاحطلبان را به همراه نداشتند. مانند وزرای کشور و کار که شاید رضایت چندانی از عملکرد آنها وجود نداشت. اصلاحطلبان فکر میکردند ممکن است تغییراتی صورت بگیرد که این اتفاق نیفتاد. به عنوان نمونه استفاده از وزیر زن که از مطالبات اصلاحطلبان بود و محقق نشد.
** موضوعی که درخصوص حمایت از دولت وجود دارد، حمایت از کلیات دولت است. ممکن است نسبت به برخی از اعضای دولت انتقاداتی وجود داشته باشد که البته وجود دارد و مطرح هم شده است. اما آقای روحانی همانطور که خودش اشاره کرد دنبال ۱۸ قهرمان نبوده، بلکه دنبال یک تیم هماهنگ بوده است. البته به همین جمله هم نقد وارد است. او برای انتخاب همکارانش ملاک هماهنگی را اصل قرار داده است. تیم هماهنگش همترکیبی از این وزرا بودهاند. باید دید محصول این تیم هماهنگ در عمل چه خواهد بود. که علیالقاعده محصولی نامناسبتر از دوره قبل نخواهد داشت و احساس میکنیم که باید رو به پیشرفت و بهبود باشد و نه عقبگرد. در مجموع دولت دوازدهم از دولت یازدهم تقریبا در همه جنبههای امور خصوصا حوزه اقتصادی که آقای روحانی هم به آن تاکید دارد، عملکرد موفقتری خواهد داشت.
* درباره حمایت اصلاحطلبان از روحانی دو دیدگاه وجود دارد. یکی اینکه با توجه به حوادث چند سال اخیر و دولت دوم احمدینژاد، اصلاحطلبان از صحنه رسمی سیاست کنار گذاشته شدند و به دلیل فضای امنیتی موجود نقش احزاب اصلاحطلب بسیار کمرنگ شده بود. بنابراین اصلاح طلبان آناندازه نیرو در صحنه نداشتند که بخواهند دولت جدید را به تنهایی در دست بگیرند. به همین دلیل از روحانی استفاده کردند تا پس از این هشت سال دوباره وارد صحنه شوند. دیدگاه دیگر این است که این ائتلاف بین اصلاحطلبان و اعتدالیون ادامهدار خواهد بود.
** ائتلاف جایی اتفاق میافتد که دو یا چند جریان سیاسی هر کدام به تنهایی قدرت کافی را برای اینکه بتوانند مسئولیتی را که مطرح است، از مجلس و ریاست جمهوری و آرا را بهاندازه کافی جلب کنند نداشته باشند. بنابراین با تشکیلات دیگری ائتلافی را تشکیل میدهند که آرایشان به هم اضافه شود تا بتوانند موفقیت بیشتری به دست بیاورند. طبعا موفقیت یک دولت ائتلافی در بسیاری از موارد و برنامههایی که دارد با برنامهای که یک تشکیلات مستقل بخواهد انجام دهد متفاوت است. زیرا گروههایی که با هم ائتلاف کردند، باید تحقق بخشی از خواستههایشان را در آنچه که میخواهد اتفاق بیفتد ببینند، در غیر این صورت دلیلی برای ائتلاف وجود ندارد. اصلاحطلبان هم از این قاعده مستثنی نیستند.
آنها برآورد میکنند که میتوانند آرای جامعه را به سمت نامزد مورد نظر خود جلب کنند، یا اصولا با حذف و تعدیلهایی که انجام میشود در بررسی صلاحیتها، آیا کسی را دارند که بتوانند آرا را به سمت او هدایت کنند؟ اگر این اتفاق بیفتد که طبیعتا بایدترجیح این باشد که یک دولت یکپارچه اصلاحطلب تشکیل دهند. اما اگر اینطور نشود، مثلا کاندیدایی برایشان نماند یا کاندیدایی که شرایط مورد نظر و جاذبههایی که مردم میتوانند شناسایی کرده و با آن شناخت به او گرایش پیدا کنند، نداشته باشند و نفراتی تایید شوند که آنقدر ناشناس هستند که معرفیشان به جامعه حداقل یک سال زمان بخواهد، شرکت مستقل در انتخاب پذیرش پیشاپیش شکست است. معلوم است که این کار عاقلانه نیست. در چنین شرایطی طبیعتا باید ائتلاف صورت بگیرد.
* از ۱۴۰۰ به بعد اصلاحطلبان کدام راه را ادامه خواهند داد؟ دولتی که کاملا اصلاحطلب باشد و یا ادامه ائتلاف میان اصلاحطلبان و اعتدالیون؟
** در حال حاضر زود است که درباره آینده قضاوت جدی کنیم. معلوم است که هر جریان سیاسیترجیحاش این است که کاندیدای خودش مورد حمایت قرار گیرد و برگزیده شود اما اگر این موضوع محقق نمیشود و یا احتمال تحققاش کم باشد، ناگزیر باید با نزدیکترین گروههایی که میتوانند با هم همکاری داشته باشند، ائتلاف کنند. در اینجا طبیعتا اعتدالیون نزدیکترین فاصله را با اصلاحطلبان دارد و این ائتلاف منطقی خواهد بود.
* بیتوجهی به مطالبات 24میلیونی میتواند باعث شود که اعتماد مردم به اصلاحطلبان و به ائتلاف میان آنان و اعتدالیون سلب شود؟
** مردم از اعتمادی که به حمایت اصلاحطلبان کردند پشیمان نخواهند شد. این یک اعتماد بهجاست. آنها باید در مقایسه بین دو جناح که میتوانند در انتخابات تاثیرگذاری داشته باشند تصمیم بگیرند، که جناح اصلاحطلب را برگزیدند و اعتماد کردند. امیدواری زیادی است که از این اعتماد پشیمان نشوند.
* درباره مطالبه رفع حصر که از دور اول روحانی به عنوان یکی از وعدهها مطرح شده بود چطور؟ این موضوع اگرچه گاهی از طرف نمایندگان مجلس و یا برخی دیگر مطرح میشود، اما از طرف روحانی اشارهای نشده است.
** موضوع رفع حصر از این جهت که رسانهای نشود که روحانی کاری میکند یا نه، با اینکه اصلا کاری نکند تفاوت دارد. به احتمال زیاد ایشان این دغدغه مردم را درک کرده و به آن توجه دارند. همچنین این موضوع را دنبال میکند. اما به هر دلیل از نظر او مصلحت نیست که این موضوع رسانهای شود. با تدبیری که خودش اندیشیده باید کار را دنبال کند. ضمن اینکه به لحاظ مجموعه اختیاراتی که رئیسجمهور از آنها برخوردار است، در این زمینه اختیار زیادی ندارد. اگر وعدهای هم داده شده، این وعده جهتگیری خاص او را مشخص میکند. اینکه خواست قلبی اوست که رفع حصر انجام شده و مردم خوشحال شوند و زمینه و شرایط برای همدلی و نزدیکی بیشتر مردم با هم و انسجام بیشتر ملت فراهمتر شود. اینها به معنای بیتفاوتی او نیست. قطعا فرآیندها را دنبال میکند. اما این کاری است که هم حوصله میخواهد زیرا لازم است بحثهای اقناعی انجام شود و هم مخالفان جدی وجود دارد. بنابراین نباید شرایط را سختتر کرد. باید به او فرصت داد که بتواند کارش را پیش ببرد. ضمن اینکه او این اختیار که بتواند تصمیم آخر را بگیرد ندارد.
* پیش از انتخابات روحانی و دولتش در حوزه رسانه و نشان دادن عملکردها ضعیف ظاهر شدند. فکر نمیکنید یکی از نقایص ایشان همین باشد که برای مثال موارد مربوط به رفع حصر را رسانهای نمیکند. بالاخره مردم انتظار دارند که در این خصوص از تلاشهای احتمالی دولت مطلع شوند.
** اینکه ایشان بخواهد بگوید من فلان موضوع را مطرح و پیگیری کردم اما نتیجه نگرفتم چه چیزی را حل میکند؟ رئیسجمهور به عنوان انعکاسدهنده خواست مردم که میدانیم خواست خودش هم هست، تلاشش را انجام میدهد. البته در نهایت همه کارهای کشور در این موضوع خلاصه نمیشود. نمیخواهم اهمیت این موضوع را نادیده بگیرم اما رئیسجمهور هم تنها میتواند بخشی از زمان خود را برای این کار بگذارد. بخش بیشتری را باید به مسائل دیگری بپردازد که برای آنها هم تعهد داده و توقع مردم است که در آن حوزهها هم کاری انجام شود.
* با وجود انتقاداتی که به وزرای کشور و کار مطرح بود، این اشخاص همچنان آرای بالایی از مجلس گرفتند. کنار گذاشته شدن بیطرف و رای بالای ربیعی و رحمانی فضلی را در سایه عملکرد فراکسیون امید چطور ارزیابی میکنید؟
** این را باید بیشتر از اعضای فراکسیون پرسید. اما برداشتی که وجود دارد این است که این فراکسیون بنا نداشته هیچ یک از وزرا را بیندازد و تلاشی هم نکرده است که حتی برخی از وزرایی که خیلی از کارشان راضی نیست، رای نیاورند. به این دلیل فراکسیون تقریبا از تمام کابینه حمایت کرده است.
* این خودش جای نقد دارد که چرا با وجود این انتقادات، فراکسیون امید این قصد را نداشته است. برخی موضوع همدلی با دولت را مطرح میکنند.
** آقای روحانی در مجلس آب پاکی را روی دست نمایندگان ریخت و گفت: اگر فکر میکنید این افراد نباشند، افراد قویتری خواهند آمد، درست نیست. زیرا اگر من فرد قویتری میشناختم همان را میآوردم. بنابراین غیرمستقیم و تلویحا گفته شد که این افراد قویترین هستند و اگر اینها وزیر نشوند افراد بعدی ضعیفتر خواهند بود. این موضوع هم در رای نمایندگان تاثیرگذار بود، اینکه اگر به این افراد رای ندهند، فرد ضعیفتری به گفته رئیس دولت خواهد آمد، بنابراین آیا کاری خلاف مصلحت انجام نشده است؟ بالاخره رایدهندگان این دغدغهها را داشتند.
* با وجود این، تمامی وزرای پیشنهادی روحانی به جز وزیر نیروی پیشنهادی توانستند از مجلس رای اعتماد بگیرند. به همین دلیل انتقاداتی مطرح بود، که چرا فراکسیون امید نتوانسته آرای لازم را برای رای اعتماد بیطرف جلب کند و چطور جبهه مقابل توانسته او را از لیست وزرای کابینه دوازدهم کنار بگذارد؟
** فراکسیون امید به مصلحت عامه و منفعت عمومی که وزیر قویتر بماند ولو اینکه از برخی کارهایش ناراضی باشند رای دادند اما رقبای آنها چنین تعهدی را برای خود احساس نکردند. بنابراین اگرچه اصلاحطلبان چون به این موضوع پایبند هستند به همه افراد پیشنهادی رای دادند. اما طرف مقابل که مدعی هم هستند، ظاهرا برایشان جا نیفتاد و گفتند به اینها رای نمیدهیم تا فرد ضعیفتری جایش بیاید.
* فکر میکنید بیطرف به صرف اصلاحطلب بودن کنار گذاشته شدند؟
** نمیتوان گفت به دلیل اصلاحطلب بودن، زیرا افراد دیگری هم در لیست بودند که اصلاحطلب بوده و رای آوردند. البته تصمیمات منطقهای و استانی مربوط به آب هم در این زمینه تاثیرگذار بوده است. همچنین خود آقای بیطرف تلاش زیادی برای جلب رای اعتماد نکرده، اینکه مانند سایر وزرا تیم بسیج کند و انتظارات و توقعاتی که نمایندگان برای مناطق خود دارند را به شکلی پاسخ دهد. این موارد در ابهام مانده و برخی مردد شدند که اگر او سر کار بیاید خواستهای که مطرح میکنند چه سرنوشتی پیدا میکند. بنابراین این موضوع را نباید به پای این گذاشت که نمایندگان اصولگرا خواستند زهر چشمی از اصلاحطلبان بگیرند
ش.د9603531