(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/06/15 ـ شماره 57 ـ صفحه 1)
روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه از منظر سیاسی روابطی خاص است که اهمیت و تأثیر آن بر موازنه و معادلات سیاسی و امنیتی خاورمیانه در سالیان اخیر برجستهتر شده است. از منظر منافع و مصالح ملی، موقعیت خاص جغرافیایی و جایگاه در جبههبندیهای سیاسی منطقهای و جهانی و بسیاری جهات دیگر، ایران و ترکیه رقیب همدیگر هستند. شاید خیلی وقتها از سر تعارف یا بنا به هر دلیل دیگری به موضوع اصل پایدار رقابت در این رابطه دوسویه پرداخته نشود، اما در هرحال، اهمیت نگرش واقعبینانه و رئالیستی را نباید از یاد برد؛ ایران و ترکیه رقیب هم هستند و شواهد نشان میدهد ماندگاری این رقابت الزاما با نظام سیاسی دو کشور ارتباطی ندارد و جوانب تاریخی و جغرافیایی بر آن سایه انداخته است.
با این مقدمه کوتاه، میتوان به سراغ این پرسش رفت که اکنون و آینده روابط تهران و آنکارا، تحت تأثیر کدام عوامل منطقهای قرار میگیرد؟ همچنین میتوان پرسید: در بحران پیچیده سوریه و با وجود تضاد و تنازع منافعی که بین ایران و ترکیه وجود دارد، چگونه است که هر دو کشور در کنار روسیه قرار گرفتهاند و نهتنها در نشستهای آستانه، در حوزههای دیگر نیز با هم گفتوگو و همکاری میکنند؟ در پاسخ باید گفت شاید کسی تصور نمیکرد بحران سوریه، گذشته از تمام خساراتی که در داخل آن کشور و در معادلات دفاعی و امنیتی منطقه به بار آورده است، به شکل جدی روابط ترکیه و ایران را تحت تأثیر قرار دهد. واقعیت این است که در یک برهه زمانی روابط ترکیه و ایران بهدلیل اختلافنظر دو کشور در مورد آینده سوریه درگیر تنشهایی شد، اما باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که در دوره اول ریاست جمهوری روحانی، رابطه این دو تا حد زیادی ترمیم شد و در دوره دوم نیز، شواهد حاکی از عزم جدی ایران برای تقویت روابط است. محمود واعظی، وزیر پیشین ارتباطات که به نوعی مسئول پرونده روابط ایران و ترکیه بود، تلاشهای خود را به تقویت روابط اقتصادی دوکشور معطوف کرد و از دیگر سو، محمدجواد ظریف نیز، هم در دوران وزارت داوداوغلو و هم در دوران وزارت چاووشاوغلو، در رابطه با ترکیه عملکرد قابل قبولی به نمایش گذاشته و حال که واعظی از قدرت و موقعیت بیشتری برخوردار شده است، احتمالا در این حوزه، شاهد تلاشهای بیشتری خواهیم بود؛ اما در این میان، برخوردها و برخی اظهارات رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترکیه، هر چند وقت یکبار، تنش وگلایه بهبار میآورد و این روند همچنان ادامه دارد.
یکی از خطاهای اردوغان در این مسیر، این است که گاهی بهمنظور جلب رضایت و توجه کشورهای عربی، ایران را به تلاش برای گسترش اندیشه و نفوذ پانایرانیسم متهم میکند! بدون شک بخشی از این مسئله، به روابط ترکیه با کشورهای عربی و تنش بین ایران و عربستان ارتباط دارد و بخشی دیگر نیز مربوط به عادات و رفتارهای شخصی خود اردوغان است، اما در هر حال، گهگاه پالسها و سیگنالهایی از سوی اردوغان فرستاده میشوند که اثر سوء دارند و میتوانند بر روابط موجود، تأثیر منفی بگذارند. در همین حال باید گفت ایجاد «شورای عالی همکاریهای استراتژیک» بین ایران و ترکیه، یک گام رو به جلو و نشاندهنده این موضوع است که هر دو کشور به این درک روشن رسیدهاند که نباید اجازه داد اختلافنظر در یک حوزه، بر حوزههای دیگر، اثر منفی بگذارد.
در این میان به سفر اخیر سرلشگر باقری به ترکیه و دیدارش با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری این کشور اشاره کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این نخستین بار بود که یکی از مقام های بلندپایه نظامی جمهوری اسلامی ایران با رئیس جمهوری ترکیه دیدار کرد. از همین رو میتوان گفت که ترکیه در شرایط کنونی تلاش میکند با تکیه به پارادایمهای مشترکی که با ایران دارد بستر مناسبی را برای همکاری و تعامل با یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه فراهم کند.
همچنان که در آغاز اشاره شد، ایران و ترکیه رقیب هم هستند، اما شباهتها و برخی جوانب مساوی و همسان جمعیتی، فرهنگی، جغرافیایی و عوامل دیگر و همچنین بنیههای فرهنگی و تاریخی این دو کشور، شرایطی پدید آورده که بدون شک باید هر دو کشور را جدیترین قدرتهای منطقه دانست و این موضوع، معادلات را به سمت و سویی برده که نمیتوان در این گوشه از جهان، بدون همکاری و جلبنظر و مشارکت ایران و ترکیه، اقدامات تحولآفرین جدی انجام داد.
اگر در این مسیر، ایران و ترکیه از هم دور شوند و بین آنها، تنش و اختلاف، جای تعامل و همکاری را بگیرد، فضا برای رشد و قدرت گرفتن عربستانسعودی، مناسبتر و مطلوبتر میشود و در شرایطی که تهران و آنکارا، همکاری و تعامل قابل قبولی داشته باشند، کار برای اثرگذاری منطقهای آلسعود، تا حد ملموسی، دشوار میشود؛ بنابراین چند و چون روابط ترکیه و ایران، بر بسیاری از مسائل منطقه از جمله عراق، سوریه، کردها و قطر تأثیر میگذارد.در شرایط کنونی هم ایران و هم ترکیه با نسبت به برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان عراق خوشبین نیستند و در کنار آن مجموعه عوامل و مسائل دیگری هم وجود دارد که زمینه را برای تعامل میان این دو بازیگر فراهم کرده است.
باید دید در یکی دو سال پیشرو و در شرایطی که بحران سوریه، رفته رفته - و متأسفانه با آلام، مصائب و هزینههای بسیار- بهسوی فینال میرود، ساختار آینده سوریه و میزان نفوذ ایران و ترکیه در این کشور، تا چه اندازه بر روابط تهران و آنکارا اثر میگذارد. همچنین باید دید موضوع حساس اقلیم کردستان عراق و آینده کرکوک، ترکمانها و اهل سنت، چه تأثیری بر نگرش و همکاری متقابل ایران و ترکیه میگذارد.
در پایان باید به این نکته اشاره شود که یکی از حوزههای مهم همکاری و رابطه بین ایران و ترکیه که تا حد زیادی مغفول مانده و ظرفیتهای آن بر زمین مانده است، حوزه همکاریهای فرهنگی، روشنفکری و دانشگاهی است.
ایران و ترکیه در این دو حوزه، جاذبههای فراوانی برای همدیگر دارند و توجه دقیق، طراحی و اجرای پروژههای کارشناسی شده و برگزاری همایشها و نشستهای جدی و هدفمند، میتواند تا حد زیادی این خلأ را پر کرده و کاری کند روابط ایران و ترکیه فقط به دو حوزه سیاسی و اقتصادی محدود نشود و در زمینههای فرهنگی و اجتماعی نیز، رابطه، رو به رشد باشد.
https://asemandaily.ir/post/1048
ش.د9603745