تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۲  ، 
کد خبر : ۳۰۷۳۴۵
محمود ميرلوحي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

انتظار اين بود كه دولت دوازدهم اصلاح‌طلب‌تر باشد

مقدمه: جريان اصلاحات چندي است كه به دليل ممنوعيت‌ها و محدوديت‌هايي كه بر سر راهش داشته است، نتوانسته از بخشي از ظرفيت خود در هر انتخابات بهره بگيرد. طبيعتا اين مساله سبب مي‌شود تا هم بخش‌هايي از اين جريان سياسي موقعيت گذشته خود را از دست بدهند و نيازمند تعريف كارويژه‌اي جديد براي خود باشند و هم زمينه براي اصلاح‌طلبان باز شود كه امر كادرسازي در اين جريان را ضروري كند. در اين خصوص با محمود ميرلوحي، فعال سياسي اصلاح‌طلب گفت‌وگو كرديم كه در زير مي‌خوانيد.

(روزنامه اعتماد – 1396/09/05 – شماره 3962 – صفحه 4)

* بخشي از فعالان سياسي جريان اصلاحات از برهه‌اي خاص نتوانستند به عرصه قدرت وارد شوند. اين مساله به چه دليل اتفاق افتاد و اين اصلاح‌طلبان بيرون از ساختار در شرايط كنوني چه كاري براي جريان اصلاحات مي‌توانند انجام دهند؟

** جريان اصلاحات يك جريان دامنه‌دار است و رقيب خيلي تلاش كرد تا آن را به حاشيه رانده و حذف كند اما موفق نشد. در شرايطي كه همه امكانات حكايت از موفقيت رقيب داشت، جريان اصلاحات با دست خالي به صحنه آمد و توانست انتخابات را به نفع خود تمام كند. تا به حال در سه انتخابات جريان اصلاحات به عنوان يك جريان ريشه‌دار و داراي بدنه كارشناسي فرهيخته و نخبگان، توانست پيروز شود. اين جريان سياسي قدم به قدم سعي دارد تا خواسته‌ها و نظراتش را به عرصه قدرت ديكته كند. اين جريان امروز مي‌تواند بر رييس‌جمهور تاثيرگذار باشد. در جريان انتخابات اصلاح‌طلبان مهندسي رقيب را به هم ريختند و باعث تشكيل مجلس دهم شدند كه تمايز مهمي با مجلس نهم داشت.

در شرايطي كه همه شاهد بودند كه رقيب تصور كرد كه مي‌تواند با ردصلاحيت‌هاي گسترده برگ برنده را داشته باشد و كشور را به مسير مورد نظر خود بازگرداند، جريان اصلاحات توانست مراكز استان‌ها و كلانشهرها و شوراها را به صورت پايگاه سياست‌ورزي خود در بياورد. اين اتفاق معناداري است و رقباي اصلاحات بايد بررسي‌هايي در اين مورد داشته باشند. مي‌بينيم مساله نواصولگرايي بعضا از اردوگاه رقيب شنيده مي‌شود. بخش ديگري از اصولگرايي هنوز باور ندارد و در برابر تغيير اين جريان سياسي مقاومت مي‌كند. طبيعي است كه در همه جاي دنيا وقتي حزب و كانديدايي موفق مي‌شود، بايد آن جريان بتواند نيروهاي خود را بچيند و افرادي كه كارآمد هستند در مسند كارها بيايند. ليكن در ايران مي‌بينيم كه اين طور نيست. آقاي خاتمي نقش تعيين‌كننده‌اي در جهت‌دهي به آراي مردم در انتخابات رياست‌جمهوري و شوراهاي شهر و روستا داشت اما مي‌بينيم كه تصميماتي متضاد با راي مردم گرفته مي‌شود.

* نه فقط شخص آقاي خاتمي، ديگر اصلاح‌طلبان در شرايطي كه محدوديت وجود دارد و امكان ورودشان به عرصه قدرت نيست، چه نقش موثري مي‌توانند براي خود تعريف كنند؟

** اصلاح‌طلبان بارها گفته‌اند كه منافع‌ملي محور كارشان است. از سال ٩٢ هم اين دسته از اصلاح‌طلبان صبوري كردند. درحالي كه اين افراد استحقاق حضور و تاثيرگذاري در عرصه مديريتي را داشتند، ولي مي‌بينيم با وجود محدوديت‌ها اين افراد سكوت مي‌كنند. امروز متاسفانه دولت دوازدهم در حوزه سياست داخلي نسبت به دولت يازدهم فاصله بيشتري از اصلاح‌طلبان پيدا كرد. انتظار اين بود كه دولت دوازدهم بر دز اصلاح‌طلبي خود بيفزايد اما شاهد هستيم كه روندي نزولي را طي مي‌كند. تعدادي از استانداران اصلاح‌طلب هم با اعتداليون جايگزين شدند. در حالي كه تلقي و برداشت اين بود كه تعدادي از اعتداليون با اصلاح‌طلبان جايگزين شوند. به اين جهت كه انتخابات پيام روشني داشت.

نبايد فراموش كنيم كه راي بالاي آقاي روحاني در انتخابات حاكي از اين بود كه مردم خواهان رفتارهاي اصلاح‌طلبانه‌تري از سوي دولت بودند. در شهرداري تهران هنوز اتفاق مهمي نيفتاده است و آقاي نجفي مشغول مطالعه و بررسي شرايط شهرداري هستند اما هنوز كار شروع نشده هياهوي جبهه پايداري و دلواپس‌ها بلند شده است. آنها بلندگوهاي بزرگ و امكانات تبليغي و صداي بلند دارند. در چنين شرايط ما بايد چه كاري انجام دهيم؟ بايد كاري كه در چهار سال اخير انجام داديم، ادامه دهيم. بايد صبوري كرده و قدم به قدم ارتباط‌مان را با بدنه اجتماعي تقويت كنيم.

بايد مراقب باشيم تا نظر مردم توسط مسوولان دنبال شود. مردم هم در انتخابات به خوبي به محدوديت‌هاي جريان اصلاح‌طلبي توجه دارند. آنها لطف كردند و پذيرفتند كه سخن و شعارشان منطبق بر خواست‌شان است و معمولا اصلاح‌طلبان بازتاب‌دهنده مشكلات آنان در بدنه قدرت هستند. در حوزه رونق اقتصادي، اميدآفريني و آرامش اصلاح‌طلبان تلاش كرده‌اند و از انتخابات مجلس دهم نيز اين مسائل جزو شعارهاي اصلاح‌طلبان بوده است. شاهد بوديم كه رقيب بر سر كوچك‌ترين مساله‌اي بلند سخن مي‌گفت و طرفدار تصويب قوانين محدوديت‌زا براي كشور بود. حتي پيش از انتخابات خيلي از سخنراني‌هاي اصلاح‌طلبان را تعطيل مي‌كردند. با آمدن دولت آقاي روحاني خيلي از اين اتفاقات نمي‌افتد. به هر حال امروز موافق و مخالف مي‌توانند راحت‌تر سخن بگويند. بنا است كه كسي از ديوار سفارتي بالا نرود و تريبوني را به هم نزند.

* حضور زنان و جوانان در عرصه سياست مطالبه اصلاح‌طلبان بود. آيا اين جريان سياسي توانسته است كه در جهت حل مشكلات اقوام، زنان و جوانان گام بردارد؟

** شاهد هستيم كه در اين حوزه اتفاقات مثبتي در حال رخ دادن است. در دانشگاه‌ها نيز اميدواريم شرايط رفته‌رفته بهتر شود و به خصوص خواسته‌هاي جوانان بيشتر تامين شود. اقوام در كشور مطالبه به حقي براي برقراري حقوق‌شان دارند. الان هم به تدريج اتفاقاتي افتاده است. در تعدادي از وزارتخانه‌ها، معاونين وزرا تا حدي از اقوام در سمت‌هاي مختلف استفاده كرده‌اند. زنان در شهرداري تهران حضور دارند. در دولت نيز تحولاتي در اين رابطه به وجود آمده است. در سطح معاون وزير حضور زنان را شاهد هستيم. البته حق اين بود كه از زنان به عنوان وزير نيز استفاده شود.

اينكه تعدادي از وزارتخانه‌ها معاونين زن منصوب مي‌كنند، به نفع كشور است. جوانان نسبت به گذشته حضور پررنگ‌تري در قدرت دارند. ضوابط و مقررات به گونه‌اي است كه بتوان از زنان و جوانان در قدرت استفاده كرد. كم‌كم راه براي اين اقشار باز مي‌شود. لذا نبايد ناشكيبايي كنيم. در اين صورت سودي عايدمان نمي‌شود. با شناختي كه افكار عمومي از محدوديت‌هاي اصلاح‌طلبان و شرايط منطقه و كشور در نظام بين‌الملل دارد، خواهد پذيرفت كه اصلاحاتي از اين دست به تدريج پيگيري و محقق شود. ما در شوراي شهر تهران اين كار را به جد دنبال مي‌كنيم تا نيروهايي كه پايبند به مطالبات و خواست مردم هستند، بتوانند بيشتر در مصدر امور قرار بگيرند.

* آيا اصلاح‌طلبان براي كادرسازي و سازماندهي تشكيلاتي مي‌توانند موثر باشند؟

** بله. ظرف فعاليت براي جوانان در احزاب و گروه‌هاي سياسي وجود دارد. همچنين ان جي او‌ها در اين زمينه فعال هستند. جوانان نيز در اين عرصه‌ها به فعاليت مي‌پردازند كه البته با مشكلاتي روبه‌رو هستند. برخي دوستان نگران هستند كه اگر جوانان در بخش‌هاي مختلف قدرت فرصت بروز و عرضه نداشته باشند، رزومه و سابقه پيدا نمي‌كنند. در حوزه زنان مشكل اين است كه تا يك نفر را مطرح مي‌كنيم مي‌گويند، رزومه فرد چيست.

معلوم است كه وقتي عرصه تاكنون براي ورود زنان بسته بوده است، اين سابقه نيز به وجود نيامده است. اگر قرار است كه هر كسي سابقه فرمانداري و استانداري دارد، مورد تاييد قرار بگيرد، زنان نمي‌توانند وارد ميدان شوند. اين مشكل در مورد جوانان اصلاح‌طلب هم وجود دارد. در چند سال اخير همواره اصلاح‌طلبان از هر گونه سمتي محروم بوده‌اند. حتي جوانان اصلاح‌طلب در اين سال‌ها نمي‌توانستند استخدام شوند. اصلاح‌طلبان بايد تلاش كنند تا اين كادر‌سازي در قالب احزاب و تشكل‌ها اتفاق بيفتد و كم‌كم زمينه را براي حضور جوانان اصلاح‌طلب در مناصب مختلف فراهم كنند.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=92078

ش.د9603711

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات