تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۶  ، 
کد خبر : ۳۰۷۶۹۱

بحران‌آفرینی برای ادعای حل بحران

پایگاه بصیرت / اندرو پیک/ مترجم: عاطفه رضوان‌نیا

(روزنامه ايران ـ 1395/01/23 ـ شماره 6186 ـ صفحه 18)

اوضاع امنیتی عربستان بویژه از سال گذشته که جنگ علیه یمن را شروع کرد هر روز بدتر می‌شود. هزینه بالای این جنگ به اضافه هزینه سیاست‌های مداخله جویانه این کشور در بحران سوریه باعث شده ریاض نه فقط مبتلا به کسری بودجه شود که در عرصه سیاست هم خود را رو در روی چالش‌ها و موانع بسیار ببیند. به اعتقاد ناظران ریاض برای رهایی از پیله خود ساخته مشکلاتش که روز به روز این کشور را بیشتر در خود می‌فشارد، راهکارهای بسیاری را آزموده و همچنان در حال آزمودن و تجربه کردن آنها است. این کشور بیش از هر چیز در پی راهکاری برای خلاصی از وضعیت اقتصادی بغرنجی است که خود با افزایش تولید نفت و پایین آوردن بهای طلای سیاه باعث آن بوده است. عربستان این سیاست را در پیش گرفته بود تا شاید بتواند با قدرت روز افزون ایران در منطقه مقابله کند و در کنار آن روسیه را نیز مجبور به پذیرش خواسته‌های ریاض در سوریه کند. اما سوا از اقتصاد این کشور در پی راهکاری برای حل مشکلات سیاسی خود در منطقه هم هست. راهکاری که شاید عجیب به نظر برسد اما واقعی است. راهکار خلق بحران.

ریاض نیاز به یک بحران دارد تا فقط کمی اوضاع به هم ریخته سیاسی خود را در منطقه سامان ببخشد. سه رخداد باعث شده تا عربستان در چنین اوضاع آشفته‌ای گرفتار شود.

نخست، برای نخستین بار در تاریخ نیروهای نظامی روسیه بدون آنکه توسط هیچ کشور قدرتمند دیگری مهار شوند، آزادانه در خاورمیانه دست به عملیات می‌زنند. روسیه هیچگاه در طول تاریخ تنها نیروی فعال در میان کشورهای جنوب نبوده و همیشه رقبایی در منطقه برای ایجاد موازنه داشته است. در طول جنگ اعراب و اسرائیل (1937)، حضور هر دو کشور روسیه و امریکا باعث ایجاد نوعی موازنه در منطقه بود. در طول پادشاهی قاجار در ایران، این بریتانیا بود که با حضور در منطقه در کنار رقیب خود روسیه که در قرن نوزدهم از حامیان عثمانی و در مابین سال‌های 1918-1914 و 1878-1877 و قبل از آن، از حامیان ترکیه بود، موازنه ایجاد می‌کرد. اما امروز، تنها رقبای بالقوه روسیه در منطقه - امریکا و اروپا - مشغول عقب نشینی هستند و عربستان سعودی که ضعیف‌تر از هر زمان دیگری است ناچار است به تنهایی با روسیه به موازنه برسد. رخداد دوم آن است که امروز، رقبای عربستان در خاورمیانه بیش از هر برهه دیگری در تاریخ منطقه با هم متحد شده‌اند، درجه این اتحاد بی‌سابقه است. نیروهای روسیه در کنار ایران قرار دارند و ایران خود به تنهایی یکی از قدرتمندترین کشورهای عصر کنونی است. ایران برای نخستین بار در تاریخ با عراق متحد شده است و عراق نیز یکی از متحدین سوریه است. توافق هسته‌ای و به تبع آن لغو تحریم‌ها، علاوه بر آنکه 150 میلیارد دلار عاید ایران کرد، باعث شد این کشور بار دیگر در جریان اصلی ژئوپلیتیک ادغام شود. همچنین، پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس، بیش از پیش باعث استحکام توافق هسته‌ای ایران خواهد شد و در نتیجه نتایج مطلوب تری را نیز برای ایران به همراه خواهد داشت.

سومین رخداد این است که برای نخستین بار هیچ کشور ابرقدرتی نیست که از عربستان سعودی و منافعش محافظت کند. امریکا دیگر به لحاظ تاکتیکی امنیت عربستان را تضمین نمی‌کند و تاکنون از سیاست‌های عربستان در قبال سوریه و یمن حمایت نکرده است. همه اینها یعنی اعراب تنها مانده‌اند.

بحران‌آفرینی

بنا به این دلایل عربستان سعودی احتیاج به یک رویداد بزرگتر دارد. این بحران خود ساخته می‌تواند ایران باشد. بی‌تردید یک بحران بزرگ با ایران می‌تواند عربستان را به دو طریق از چالش‌هایی که دارد، رهایی بخشد. نخست، این بحران ممکن است بتواند قطار توافقات ایران و امریکا را از ریل خارج کرده و مانعی بر سر فعالیت‌های مسالمت جویانه دو کشور ایجاد کند. ضمن آنکه دولت اوباما هنوز هیچ تلاشی نکرده تا اذهان عمومی، کنگره یا دستگاه امنیت ملی واشنگتن را نسبت به ارزش‌های موازنه قوا در خاورمیانه و بین ایران و عربستان روشن سازد. دولت اوباما به دنبال ثبات منطقه و ایجاد روابط حسنه با ایران به طور همزمان است، دو مسأله‌ای که امکان وقوعش به شکل همزمان غیر ممکن به نظر می‌رسد. زیرا هر گونه روابط آشتی‌جویانه با ایران خشم عربستان را به همراه دارد. خشمی که تجربه نشان داده عربستان با نا امن ساختن منطقه به آن پاسخ می‌گوید. در این شرایط عربستان امیدوار است، هر نوع درگیری بزرگی بین عربستان و ایران بتواند امریکا را مجبور کند بار دیگر به دفاع از عربستان سعودی برخیزد، هر چه باشد دو کشور 70 سال با هم روابط امنیتی داشته‌اند. واشنگتن و ریاض از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، در کنار یکدیگر و در مقابل کمونیست‌ها، اسلامگرایان و صدام جنگیده‌اند. سعودی‌ها امیدوارند در صورت بروز یک بحران، این سنت دیرینه بار دیگر احیا شود.

تقریباً به خاطر همین سنت دیرینه است که عربستان روز چهارم فوریه به واشنگتن اعلام کرد مشتاقانه سربازان خود را برای جنگ به سوریه اعزام خواهد کرد. روسیه در پاسخ گفت چنین اقدامی می‌تواند آغاز جنگ جهانی سوم را رقم بزند. زیرا هر دو طرف بخوبی می‌دانند که به محض ورود سربازان عربستان به خاک سوریه جنگ علیه داعش به جنگ علیه اسد تغییر خواهد یافت و وجود نیروهای سعودی در کنار شورشیان، حملات هوایی روسیه را مختل خواهد کرد.

شاید بد نباشد همینجا اشاره‌ای بکنیم به رویارویی ترکیه و روسیه بعد از سرنگون شدن جنگنده متعلق به روسیه توسط نیروهای ترکیه. روسیه هرگز از ترکیه نخواست لاشه جت را به این کشور برگرداند. در میان نزاع‌های ترکیه و روسیه بر سر این مسأله، امریکا بیشتر تظاهر به بی‌طرفی کرد و خواست نشان دهد در حاشیه ماجرا قرار دارد، اما به وضوح می‌شد دید که نیروهای ترکیه به پشتوانه حمایت امریکا که روسیه نیز از آن با خبر بود، هرگز با حملات شدید روسیه مواجه نشدند. روسیه با نیروهای ترکیه بسیار مسالمت‌آمیز برخورد کرد زیرا می‌دانست ترکیه به حمایت امریکا خوشبین است. اما در صورت درگیر شدن سعودی‌ها در جنگ، امریکا ممکن است پاسخ شدیدتری به نیروهای مخالف عربستان بدهد. دلیل دیگری که باعث می‌شود عربستان در سوریه درگیری ایجاد کند آن است که این کشور از بازگشت اسد به منصب قدرت بیمناک است. چهار کشور منطقه یعنی ایران، عراق، سوریه و لبنان بسیار قوی‌تر از کشورهای مخالف اسد هستند و بیش از پیش با هم متحد شده‌اند. این درحالی است که از سال 1979، عربستان و متحدانش برای باقی ماندن در رأس هرم قدرت در منطقه نیازمند حمایت امریکا بوده‌اند. تا زمانی که ائتلاف ایران-سوریه-عراق متوجه مسائل سوریه است، دیگر مجالی به رسیدگی به مسائل خلیج فارس باقی نمی‌ماند.

اما دخالت روسیه و آتش بس اخیر دارد ورق را برمی‌گرداند و برای همین هم هست که عربستان چاره کار را در طولانی کردن نبرد می‌بیند.

کم هزینه‌ترین راه برای ادامه دادن جنگ تشویق گروه‌هایی مثل احرارالشام به نبرد با رژیم بشاراسد است. احرارالشام 20 هزار جنگجو دارد و یک گروه غیرمتعارف محسوب می‌شود. سعودی‌ها به یاد دارند که در اکتبر سال 2015 جمعی از روحانیون افراطی سعودی و دانشمندان این کشور درخواست جهاد علیه روسیه و ایران در سوریه را داده بودند. علی رغم اینکه ریاض با اعلام بیانیه‌ای در مارس 2014، شهروندان خود را از شرکت در نبردهای خارجی منع کرده بود، در مقابل این درخواست روحانیون و دانشمندان سکوت کرد.

دوستی با اسامه بن لادن

عربستان قبلاً هم با چنین حمایتی از سوی افراط گرایان تکفیری مواجه شده بود. اسامه بن لادن در سال 1990 که صدام به کویت حمله کرد به عربستان پیشنهاد داد به عنوان نیروهای سلطنتی عربستان در خط مقدم نبرد به مقابله با صدام بپردازد. اما عربستان پیشنهاد این افغان -عرب را رد کرد و به جای دست دراز کردن به سمت او به سمت امریکا دست دراز کرد. این کار عربستان موجبات خشم و ناراحتی القاعده و افراطیون را فراهم آورد. امروز، عربستان باید به غایت نادان باشد که در صورت پیشنهاد چنین کمکی، آن را رد کند، چرا که برای عربستان جایگزین‌های کمی باقی مانده است. به نظر نمی‌رسد امریکا در درگیری‌هایی که یک سر آن عربستان است کمک چندانی به این کشور بکند، از سوی دیگر هم پیمانی با امریکا سبب می‌شود عربستان نتواند از سلاح‌های غیرمتعارف در جنگ علیه مخالفین خود استفاده کند. دومین دلیلی که ایجاد بحران با ایران را برای عربستان تبدیل به فرصت می‌کند، آن است که در صورت ایجاد بحران فرقه‌گرایی در منطقه افزایش می‌یابد و با افزایش فرقه گرایی، نیروهای شبه نظامی بیش از گذشته احساس امنیت، همدلی و وفاق می‌کنند.

اگر جنگ سوریه به جای یک کشمکش ژئوپلیتیکی تبدیل به یک جنگ مذهبی علیه کفار شود، توجه شبه نظامیان از عربستان به سمت آن جبهه جلب می‌شود و عربستان فراغت بال بیشتری می‌یابد. به طورمثال، اسامه بن لادن، وقتی به یک مشکل برای خاندان سلطنتی عربستان تبدیل شد که جنگ افعانستان با شوروی به پایان رسید و پیشنهاد کمک او برای جنگ علیه صدام توسط عربستان رد شد. به همین دلیل است که ایجاد بحران با ایران حال با بهانه‌های نفتی باشد یا بهانه حمایت از اسد، می‌تواند برای عربستان مفید باشد. نمونه این بحران همین چند ماه پیش با اعدام شدن شیخ نمر شیخ شیعه توسط عربستان مشاهده شد. ایران بارها به عربستان نسبت به اعدام کردن شیخ نمر هشدار داده بود اما عربستان بی‌توجه به هشدارها وی را اعدام کرد. اعدام او واکنش شدیدی از سوی ایران به همراه داشت.

نزاع برای بقا

کوتاه کلام اینکه، عربستان نیاز به بحران‌های بزرگ دارد، زیرا حفظ وضع موجود برای او چندان منفعتی ندارد. اما ایجاد درگیری و بحران سازی، بحرانی که یک سر آن ایران باشد، می‌تواند به بقای عربستان بیش از پیش کمک کند.

در نوزدهم فوریه عربستان کمک‌های 4 میلیارد دلاری خود (شامل 3 میلیارد کمک نظامی) به لبنان را قطع کرد و دو هفته بعد از آن شورای همکاری‌های خلیج فارس حزب‌الله را یک سازمان تروریستی خواند. به عقیده ریاض دولت لبنان بعد از سال 2008 ناظر خوبی بر قدرت حزب‌الله نیست. اما وارد شدن به یک نقطه بحرانی با لبنان، امروز، گزینه مناسبی برای عربستان نیست. عربستان به دلیل پشتیبانی روسیه نتوانست قطار توافقات ایران و امریکا را از ریل خارج کند. اما عربستان تصور می‌کند ایجاد یک بحران عمیق با ایران می‌تواند توجهات امریکا را به سمت این کشور برگرداند. حتی اگر تلاش‌های عربستان پاسخ مطلوب به همراه نداشته باشد، ادامه بحران‌ها می‌تواند توان شبه نظامیان را افزایش داده و آنها را بیش از پیش قابل کنترل می‌کند. در هر دو صورت، یک بحران بزرگ فقط چاره کار عربستان خواهد بود و حفظ وضع موجود شرایط را برای او بدتر خواهد کرد.

منبع: Foreign Affairs

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/124262

ش.د9504853

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات