تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۰۷۷۸۵
گفت‌و‌گو با آیت‌الله موسوی بجنوردی:

چندان موافق ورود روحانیت به حوزه اجرایی نیستم

اشاره: سال‌ها در فضای دانشگاهی، قضایی و سیاسی حضور داشته و عضو مجمع روحانیون مبارز است. آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی که آشنایی ماندگاری با خانواده حضرت امام خمینی(ره) وتجربه شیرین معاشرت با خود ایشان را دارد، ضمن گفت‌وگویش با خبرگزاری شفقنا بارها تأکید می‌کند که مجمع روحانیون مبارز قصد اختلاف‌انگیزی ندارد و تا جایی که بتواند در مسایل، مداخله چندانی نمی‌کند. او درباره عملکرد روحانیت در جامعه، کار اول آن‌ها را ارشاد و موعظه می‌داند و می‌گوید: روحانیت نباید در زندگی خصوصی مردم وارد شود. موسوی بجنوردی در گفت‌وگو با شفقنا به فعالیت‌های مجمع روحانیون مبارز و چرایی کمرنگ شدن حضورش، نگاه حضرت امام(ره) به چگونگی حضور روحانیت در اجتماع و بحث فساد و تبعاتش بر نگاه مردم به روحانیت پرداخته است.
پایگاه بصیرت / شیما مفیدی‌راد

(روزنامه مردم سالاري – 1396/07/29 – شماره 4443 – صفحه 7)

* بعد از تفکیک بین مجمع روحانیت و روحانیون چقدر این تفاوت و اختلاف‌نظرها به رسمیت شناخته شد و روحانیون طیفهای مختلف توانستند در عرصه فعال باشند؟

** روحانیون مبارز از ابتدای تشکیل تا امروز در همه قضایا اظهار نظر می‌کنند و جلساتی دارند. حتی مقام معظم رهبری هم هر ماه برای اداره این جلسات، کمکی به مجمع روحانیون می‌دهند. به خاطر دارم این مبلغ ماهی یک میلیون تومان بود اما اینکه امروز افزوده شده است یا خیر را نمی‌دانم. همه‌‌ افراد مجمع روحانیون افرادی انقلابی و در خط امام و انقلاب هستند. هر دو هفته یک بار نیز جلساتی در روز دوشنبه برگزار می‌شود که هر کدام سه الی چهار ساعت به طول می‌انجامد. مشکلات و مسایل را مطرح و روی پیشنهادات بحث می‌کنند که جلساتی بسیار مفید است.

* مجمع روحانیون مبارز در چند مقطع تاریخی و انتخابات ایران، نقش پررنگی داشت اما به نظر میرسد در انتخابات اخیر نقش چندان پررنگی نداشتند. این به منزله ضعیف شدن روحانیون مبارز و کاهش قدرت روحانیون بین اصلاح‌طلبان است؟

** خیر! قدرت آن‌ها کم نشده اما تا می‌توانند در مسایل، مداخله چندانی نمی‌کنند.

* چرا؟

** اوضاع سیاسی مملکت را نگاه می‌کنند که آیا به مصلحت است که مداخله کنند یا خیر و به نتیجه می‌رسند که مصلحت نیست و مداخله نمی‌کنند.

* بر مبنای مصلحت چه کسانی؟

** می‌گویند درست نیست و این کار موجب اختلاف می‌شود و امروز اختلاف، صحیح نیست.

* این مصلحتاندیشی، اهداف و هویت زندهی مجمع روحانیون را زیر سوال نمی‌برد؟

** نه! اتفاقاً متوجه می‌شوند که اعضای مجمع روحانیون، قدرت‌طلب نیستند و به مصالح نظام نگاه می‌کنند و معتقدند هر چه برای حفظ نظام اصلح است، همان را انجام می‌دهند.

* نگاه شما به عنوان یک روحانی برای حضور روحانیون در عرصه سیاسی و دنبال کردن مسایل سیاسی چگونه است؟ آیا روحانیون باید در ساحتهای مختلف حضور داشته باشند یا جایگاه خود را به عنوان مشاور و روحانی حفظ کنند؟

** به عقیده من روحانیون مبارز همگی صد در صد در خط امام و رهبری هستند یعنی هم کاملاً موید و همراه رهبر انقلاب و هم کاملاً موید و همراه امام (ره) هستند بنابراین هر زمانی مصالح کشور و انقلاب در بین باشد، همیشه مجمع روحانیون اطلاعیه می‌دهد و مداخله می‌کند.

* البته سوال من کلیتر و دربارهی ورود صنف روحانی به عرصه سیاسی بود، نه صرفاً مجمع روحانیون مبارز.

** ما باید در حدی مداخله کنیم که مقابل نظام موضع نگیریم و باید در مسیر نظام و رهبری باشیم.

* یعنی اگر اشتباهی در عملکرد ها دیدند، نقد نمی‌کنند؟

** اگر نقد داریم باید به افراد کرد نه به نظام. نظام باید همیشه مقدس و قوی باشد و اگر به فردی نقد دارند، به او نقد کنند.

* مجمع روحانیون، نقد به افراد را انجام میدهد یا در دایره مصلحت، موضوع منتفی شده است؟

** بر فرض فردی در قدرت است و تضعیف او به مصلحت نیست فلذا اگر چیزی هست، به خود او تذکر داده می‌شود چون صحیح نیست و موجب تضعیف نظام می‌شود.

* شاخص تشخیص این مصلحتها چیست و براساس چه معیارهایی آنها را تعریف میکنید؟

** با داخل و بیرون مشورت می‌کنیم که نتیجه بگیریم این تذکر دادن آیا به مصلحت نظام است یا خیر؟ آیا ضد انقلاب از آن سوءاستفاده نمی‌کند؟ آن‌هایی که با اصل نظام مخالف هستند، همین را علم نمی‌کنند؟ اگر در مصالح نظام باشد و برخلاف نظرات رهبر نباشد، اعمال می‌شود. اگر ایشان نظرشان خلاف ما باشد، درست نیست که خلاف ایشان موضع بگیریم چون معنای آن موضع‌گیری مقابل رهبر است. نه! ما باید در همان مسیر باشیم. تذکرات داده می‌شود و در زمان خود چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری، کاندیدا معرفی می‌کنند. به طور مثال مجمع روحانیون، ریاست آقای دکتر روحانی را هم در دوره اول و هم در دوره دوم تایید کرد. در مسایل مهم سیاسی کشور، مجمع روحانیون کنار نمی‌نشیند و نظر خود را می‌دهد و هیچ وقت هم موضعی نمی‌گیرد که مقابل همه قرار بگیرد یا موجب تضعیف نظام شود.

* مصالح مردم در شاخصهای مصلحت‌سنجی مجمع روحانیون حضور دارد؟

** مصالح نظام، مردم، انقلاب و خط امام، همه را در نظر می‌گیرد و بعد اقدام می‌کند. نظام بدون مردم که نیست.

* حدود یک ماه پیش حجت‌الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری در مقاله‌ای با عنوان «کارکرد روحانیت این نیست» انتقاداتی جدی به عملکرد برخی روحانیون وارد کرد و ورود فیزیکی روحانیون به تمام شئون زندگی مردم را مورد انتقاد جدی قرار داد. نظر شما به عنوان یک روحانی در مورد نحوه عملکرد روحانیون به طور عام و چگونگی حضور و چینش روحانیون در سازمانهای مختلف چیست؟

** روحانیت جنبه ارشاد و موعظه برای مردم دارد اما در زندگی خصوصی مردم نباید وارد شوند و وظیفه‌اش این نیست. روحانیت، همیشه و هر جا ببیند نظام در خطر است، باید از جمهوریت نظام و خود نظام و سران نظام حمایت کند که تا امروز این کار را کرده اند. به طور مثال مجمع روحانیون در انتخابات، تعدادی کاندیدا را تایید و اعلام می‌کند یعنی همیشه در مسایل عمومی‌شرکت می‌کند.

البته در این سال ها فعالیت کمرنگتری نسبت به گذشته داشته است.

برنامه‌اش این نیست که اختلاف بیندازد. همیشه در مسیر تقویت نظام و حفظ نظام حرکت می‌کند.

* چه بسا وقتی وارد سازمان ها و نهادهای مختلف میشویم، روحانیون در بخشهای مختلف مشغول به کار هستند نه فقط بخش عقیدتی. شما این میزان حضور روحانیون را مفید میدانید؟

** روحانیت اگر در سازمان‌هایی تحت عنوان سیاسی و عقیدتی فعال باشد، در ایدئولوژی آن نهاد نظارت می‌کند. کار او در زمینه مسایل ایدئولوژی و حفظ نظام است و نباید در موقعیت‌های اجرایی آن عمل کند و آن‌ها طبق موازین خود عمل می‌کنند. روحانیت اگر در آن‌جا وارد شود، نسبت به ایدئولوژی و عقاید و اسلامیت آن نهاد کار می‌کند.

* اگر در حوزه اجرا قرار بگیرند، چطور؟

** البته من چندان موافق با ورود روحانیت به حوزه اجرایی نیستم. این یک کار تخصصی است و عقیدتی نیست و باید یک متخصص وارد کارهای اجرایی شود تا بتواند در آن‌جا خوب اجرا کند. زمانی، روحانیتی مثل مرحوم هاشمی‌رفسنجانی یا خود مقام معظم رهبری یا افرادی مثل آقای ناطق نوری که تیپ های شاخص و مسلطی بوده‌اند و در امور اجرایی کار کرده‌اند اما این که فردی مثل بنده را در کار اجرایی بیاورند که سابقه کار اجرایی ندارم و سال ها در شورای‌عالی قضاوت فعالیت کرده‌ام، درست نیست و چنین ادعایی ندارم که می‌توانم سیاست‌های کلی نظام را تعیین کنم چون نه کار من است، نه در آن تمرین کرده‌ام. کار من ایدئولوژی اسلامی‌و مسایل فقهی و حقوقی و فلسفی است بنابراین به دانشگاه می‌روم و برای مقطع دکتری تدریس می‌کنم. باید در جایی وارد شویم که تخصص ماست اما یک سری چیزها تخصص ما نیست. هیچ وقت نه بنده تمایل داشتم در زمینه کارهای اجرایی وارد شوم و نه عقیده‌ام این است چون به اعتقاد من متخصص باید وارد کار اجرایی شود و آن مسوولیت را بگیرد.

* شما از نزدیکان حضرت امام(ره) بوده‌اید و نظرات ایشان درباره موضوعات مختلف از جمله جمهوری اسلامی‌و همچنین جایگاه روحانیت را می‌دانید، آنچه انتظار امام بود که روحانیت باید در جامعه انجام دهند، چه بود؟

** جنبه ارشاد و موعظه و نصیحت داشته است که مردم را به احکام اسلام نزدیک و ارشاد کنند یعنی همان اصل کار روحانیت که مساله دین و دینداری است.

* چقدر به آنچه درباره عملکرد روحانیت در جامعه مدنظر حضرت امام (ره) بود، دست پیدا کرده‌ایم و چقدر فاصله داریم؟

** من هیچ وقت چنین ادعایی ندارم که بگویم صد در صد به آن دست یافته‌ایم اما تا حدودی اقداماتی صورت گرفته است و امروز هم در حال انجام است. امام هیچ وقت صنف‌پرست نبود و شایسته‌پرست بود که هر که شایسته‌تر است بر سر کار قرار بگیرد. اگر کسی علم سیاست خوانده، متدین است و مسایل حقوقی را به خوبی وارد است، می‌تواند در کار اجرایی بسیار موفق باشد. اگر در مقابل چنین فردی، یک روحانی قرار بگیرد که در این امور از او ضعیف‌تر است، هیچ وقت چنین چیزی نبود که امام بگوید او کنار برود تا یک روحانی به جای او قرار بگیرد.

* حضرت امام(ره) برای ورود روحانیت به این ساحتها محدودیت هم قایل میشدند؟

** بله! در این گونه امور به ویژه کارهای اجرایی و سیاسی، افرادی باید متصدی شوند که تخصص و تجربه و آگاهی دارند. امام، خود رییس عقلا بود و هر عاقل فهیمی‌این نظر را دارد که ما نباید صنف‌پرست باشیم بلکه باید شایسته‌پرست باشیم. تمایل امام این بود که آن که متخصص است به عنوان متصدی امور قرار بگیرد.

کار اصلی روحانیت، ارشاد و آگاهی دادن مردم به دین است؛ می‌تواند در اخلاق نقش مهمی‌داشته باشد تا جامعه‌ای اخلاقی شود. پیامبر اکرم می‌گوید که من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم پس اساساً کار آن‌ها اخلاق و مدارا با مردم است و این که یک روحانی با حوصله ی فراوان، اسلام را برای مردم بیان کند. وقتی یک روحانی می‌خواهد با مخالفان گفت‌وگو کند، با اخلاق حسنه با آن‌ها صحبت کند زیرا با خشونت کار پیش نمی‌رود. ما وقتی می‌توانیم ایدئولوژی خود را کاملاً بیان کنیم که با اخلاق و زبان خوش باشد و به نحو احسن با مخالفان دیدگاهمان بحث کنیم. در صورت انجام این کار پیروز می‌شویم و می‌توانیم جامعه را به طرف اسلام بیاوریم. پیغمبر اکرم وارد مکه‌ای شد که مردمانی با اخلاق بسیار فاسد داشت و او بزرگترین خدمت را به عرب کرد. خشونت برای عرب جاهلیت، امری عادی بود. پیامبر، اخلاق اسلام را به آن‌ها تزریق کرد و تبدیل به فرهنگشان شد. فرهنگ ائمه اطهار و فرهنگ مولا علی بزرگترین خدمت را در سلامت جامعه می‌کند.

اولین کار روحانیت، ارشاد است اما اگر فردی پیدا شد مثل آقای هاشمی‌رفسنجانی یا آقای روحانی که سیاست را می‌فهمیدند و عملکرد خوبی داشته‌اند یا خود مقام معظم رهبری که دو دوره رییس جمهور بود. ما نفی نمی‌کنیم که روحانیت وارد کار اجرایی نشود، می‌گوییم کسانی بیایند که بتوانند اداره کنند و در حسن اداره کاملاً نقش داشته باشند. ما روحانیتی داریم که می‌تواند این کارها را انجام دهد. نباید گفت که روحانیت اصلاً نمی‌تواند وارد کار اجرایی شود. اگر توان آن را دارد و مدیریت آن را دارد بسیار خوب است که برود اما اگر بنده را در کار اجرایی بگذارند، خودم می‌گویم که اگر بخواهند صرفاً کار اجرایی کنم شاید نتوانم؛ این هم تجربه و هم آگاهی می‌خواهد و کار هر کسی نیست.

* در سالهای اخیر شاید به دلیل گسترده شدن فضای مجازی، فسادها و رانت ها و... کمتر از چشم مردم پنهان میماند. با توجه به این که نظام ما منتسب به دین و روحانیان است، مقوله فساد و نحوه مواجهه با آن چه تبعاتی در نگاه مردم خواهد داشت؟

** من در محضر خدا هستم و خلاف نمی‌گویم و علاوه بر آن در جریان بوده‌ام؛ باور کنید روحانیت نهاد سالمی‌است. شاید یکی دو نفر سلامت نداشته باشند اما به این دلیل نباید کل آن را زیر سوال برد. حداقل نود درصد روحانیون به عنوان تکلیف شرعی و نه به عنوان تشنه قدرت و تصدی امور اجرایی و... بودن به این سمت رفته‌اند. خود من به دلیل وظیفه شرعی‌ام بود که عضو شورای‌عالی قضایی شدم. روحانیت هیچ گونه دخالتی در این فسادها نداشته است. برای مثال در زمان آقای روحانی که یک روحانی هستند، آیا مساله‌ای مثل بابک زنجانی دیده شده است؟ اگر احیاناً هم در سطوح پایین دیده شود، نباید ایراد به آقای روحانی گرفت. او در حد توان خود در اجرا دقت می‌کند.

لزوماً بحث ما دولت نیست. این تهدید فساد میتواند در سایر قوا، نهادها و ارگانها هم باشد.

نمی‌خواهم بگویم که روحانیت به کلی بی‌تقصیر است. روحانی هم انسانی است که ممکن است در تشکیلاتی که در رأس آن قرار دارد، کسانی پیدا شوند که نااهل هستند و کارهایی کنند؛ نباید روحانیت را مقصر دانست. آیا در زمانی که افرادی غیر روحانی در رأس بوده‌اند، هیچ فساد نشده است؟ اگر چنین دوره‌ای را به من نشان دهید، من می‌پذیرم.

* بروز انواع فسادهای مختلف و نحوه برخورد با آن در فسادپذیر شدن جامعه چه اثری دارد و این موضوع چه تبعاتی دارد؟

** من قبول دارم اگر در تشکیلاتی که یک روحانی در رأس آن قرار دارد، فساد شود، نمود بیشتری دارد اما این را هم باید قبول داشت که روحانیت، معصوم نیست و عصمت است که اصلاً خطا ندارد. در اینجا نهایت می‌توان گفت آن فرد عادل است اما این فرد در معرض اشتباه است، ممکن است سرش کلاه رود و … . این یک امر واقعی است که باید آن را پذیرفت. بعد از آن باید محاسبه کنیم جایی که در رأس آن یک روحانی است، فساد بیشتری دارد یا غیر از آن. معمولاً خود روحانی طرف خلاف نمی‌رود، مگر این که به عوارض دیگر آلوده شود وگرنه طبیعت یک روحانی این است که در مسیر الله و اسلام و دین و دیانت سیر می‌کند. آیا فساد در جایی که روحانی بیاید، بیشتر است یا غیر روحانی؟ باید این موضوع را آمار گرفت. من قبول ندارم که اگر شخص غیر روحانی در رأس امور قرار بگیرد، فسادش کمتر است.

* نحوه برخورد با فساد در کشور را در سطح کلان چطور ارزیابی میکنید؟

** به این فسادها باید رسیدگی شد و تبعیض قایل نشد؛ هر که می‌خواهد باشد، باید طبق قانون با او برخورد شود. قانون بین اصناف فرق نمی‌گذارد و برای همه است. اگر با فساد برخورد جدی نشود و مفسدان را آزاد بگذارند، تأثیر خود را بر جامعه می‌گذارد. ایدئولوژی نظام اسلامی‌این است که باید با فساد و افرادی که کارهای خلاف شرع و قانون می‌کنند، برخورد کند.

در جایی که در رأس آن یک روحانی یا حتی یک فرد متدین غیر روحانی قرار دارد که در نظام اسلامی‌فعالیت می‌کند، باید نظارت خود را بیشتر و دقت کند. نحوه برخورد جدی با فساد این است که طبق قانون و موازین شرعی با آن برخورد کنند.

* آیا قوانین ما در زمینه پیشگیری از فساد دچار خلأ است یا عملکرد ما نقص دارد؟

** هر دو. باید طوری عمل کرد که اصلاً فرد نتواند اختلاس کند و قانون را طوری تنظیم کرد که افراد در مواضعی قرار بگیرند که توان این کار را نداشته باشند. روحانیت جنبه موعظه و نصیحت دارد اما فردی که کار اجرایی را در دست دارد، می‌تواند برخورد و نظارت کند. امروز رییس جمهور ما در حد صلاحیت‌های خود، یک روحانی است و یک روحانی معتبر و نسبتاً با سواد است اما حیطه‌‌ او محدود است و به این شکل نیست که هر کار خواست انجام دهد؛ او هم در حیطه قانون باید عمل کند و نمی‌تواند همین‌طور بگیر و ببند کند.

http://www.mardomsalari.net/4443/page/7/24530

ش.د9603927

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات