یکی از مسائلی که بعد از انقلاب اسلامی همواره مورد دقت بوده، بحث اقتصاد و ارائه راه حل برون رفت از بحران اقتصادی بوده است.
اقتصاد مقاومتی لزوماً به معنای ریاضت کشیدن و در تنگنا بودن نیست. با نگاهی دقیقتر به این مقوله مهم و حیاتی در اقتصاد کشور درمییابیم که شکوفایی و رونق اقتصادی مبحثی است که مورد توجه و دقتنظر دولتها، از ابتدا تا کنون بوده است.
اگر به اکثر دغدغههای دولتهایی که پس از انقلاب اسلامی روی کار آمدهاند بنگریم، موضوع اقتصاد، بیکاری، مهار فقر و تورم از مهمترین برنامه های آنها بودهاست. نکته جالب توجه این است که تمام سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده، مشکل را حل نکرده بلکه به مثابه مسکن موقتی عمل کرده است. هر چند همه ساله نشستها و سمینارهای تخصصی زیادی با حضور اندیشمندان و صاحبنظران حوزه اقتصادی برای یافتن راه های علاج بیماری اقتصادی در کشور برگزار می شود، اما تا کنون راه حل درست، منطقی و قابل اجرا برای برون رفت از بحران و رکود اقتصادی در کشور بیان نشده و یا اجرا نشده است.
به نظر میرسد مهمترین راهکار در این زمینه، خلق یک تئوری اقتصادی پویا و مناسب مبتنی بر شناخت موضوع و وضعیت برای درمان ریشه ای این نقیصه در کشور لازم است؛ نقشه راهی که بتواند مسیرهای علمی و تخصصی برون رفت از رکود اقتصادی را پیش روی صاحبنظران بگشاید و مردم نتایج مثبت و ملموس آن را در زندگی شخصی و روزمره خود بیابند.
تئوریهای اقتصادی ارائه شده توسط دولتهای مختلف بعد از انقلاب یا با توجه به الگوی اقتصادی سرمایهداری (کاپیتالیستی) بنا نهاد شده و یا الگوی اقتصادی سوسیالیستی (کمونیستی) را دنبال کرده است که این راه ها علاوه بر این که فاقد نوآوری بوده، با شرایط و واقعیت های جامعه ایران هم خوانی نداشته اند. به همین دلیل نگاه اصلاحی و درمانی از آن ها برای اقتصاد نابسامان کشور بیرون نیامده است.
اگر در سالهای اخیر به فرمایشات امام خامنهای و دلایل نامگذاری سالها توسط ایشان دقت کنیم میتوانیم به این نتیجه برسیم که مهمترین دغدغههای ایشان مباحث اقتصادی بوده است.
ایشان با شناخت دقیق شرایط جامعه ایران، چندی پیش الگوی اقتصاد مقاومتی را متناسب با بسترها و استعدادهای داخلی کشور برای عبور از چالش های اقتصادی پیشنهاد دادند که این الگو با استقبال و تحسین متخصصین و اقتصاددانان داخلی و خارجی مواجه شد.
اما اجرای این الگو در کشور با چالش هایی روبرو است که برای تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی لاجرم باید این چالش ها در کشور برطرف شود. در ادامه به بخشی از این چالش ها اشاره می شود:
۱.رسوخ فرهنگ مصرفگرایی و تجملگرایی افراطی در خانواده های ایران طی دهه های اخیر
متاسفانه مطابق آماری که منابع مختلف ارائه می کنندف ایران در صدر فهرست کشورهایی است که بیشترین مصرف را در حوزه آب، انرژی، مواد غذایی پرچرب، مواد آرایشی و... دارد. این خود دقیقا در تضاد با فرهنگ اقتصاد مقاومتی است.
۲.برداشت منفی از اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی به معنای مصرف نکردن یا زجرکشیدن اقتصادی یا ریاضت اقتصادی نیست، بلکه اقتصاد مقاومتی به معنای درست و بهینه مصرف کردن و به مقدار نیاز مصرف کردن است. امروزه بسیاری از کشورهای توسعهیافته، مدل اقتصادیشان ریشه در مصرف درست کالاهای ضروری و غیرضروری دارد.
بخش عمده ای از وظیفه فرهنگسازی و اصلاح فرهنگ مصرف بر عهده رسانههاست تا با تبلیغات اثرگذار، فرهنگ ارزش مدارانه مصرف بهینه را در کشور جا بیندازند.
۳. اصلاح قوانین و ساختارهای ناکارآمد
۴. عدم اعمال سیاستهای اقتصادی مناسب از سوی دولت، جهت توسعه صادرات و کنترل واردات بی رویه کالاهای مصرفی
۵. عدم وجود یک سیستم بانکی متناسب با اصول واقعی اسلام و منافع شهروندی
۶.وابستگی بودجه دولت به اقتصاد رانتی و تک محصولی