(روزنامه كيهان ـ 1396/09/22 ـ شماره 21791 ـ صفحه 8)
دیدار دانشجویی تا آنجا برای رهبر انقلاب اهمیت دارد که تا به حال هیچگاه از برنامه رمضانی ایشان حذف نشده است. حتی دیدار امسال(17 خرداد 96) باوجود آنکه درست چند ساعت قبل از آن، گروهک داعش به ساختمان مجلس حمله کرده و شرایط امنیتی فوقالعادهای در تهران ایجاد شده بود، باز هم طبق روال گذشته، سر ساعت برگزار شد. (در همین دیدار بود که رهبر انقلاب، کار این گروهک را به «ترقهبازی» تشبیه کردند که «در اراده مردم هیچ تأثیری نخواهد گذاشت» و «انشاءالله کَلَک اینها {هم} کنده خواهد شد.» پنج ماه بعد از این پیشبینی رهبر انقلاب، حاج قاسم در نامهای خطاب به رهبر انقلاب، پایان داعش را به ایشان و ملت ایران تبریک گفت.)
اما اگر بخواهیم بدانیم که چرا دیدار دانشجویی، تا به این حد، برای رهبر انقلاب اهمیت دارد، باید به این موضوع توجه کنیم که دانشجو مهمترین «نیروی آیندهساز» کشور است. بدین ترتیب وضعیت آینده جامعه، ارتباط مستقیم پیدا میکند با شرایط علمی، مهارتی و صدالبته «جهانبینی» دانشجویان.
گویی هرچه امروز در دانشگاه به دانشجویان تعلیم داده شود، فردای جامعه و کشور را رقم خواهد زد.
به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای؛ در شرایطی که که عدهای سعی دارند دانشگاه و به تبع آن کشور را به فرهنگ غیرانقلابی و غیربومی آلوده کنند، وظیفه «جنبش دانشجویی»، دقیقا عکس آن است. یعنی وظیفهای که رهبر انقلاب، در آخرین دیدار دانشجویی، از آن با عنوان «غلبه گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاه» یاد کردند: «شنیدم این را که بعضیها میگویند که «آقا، دیگر در دانشگاه نمیشود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی میشود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما.»(17 خرداد 96) آن هم در شرایطی که گفتمان انقلاب، دارای «جذابیت»های منحصر به فردی است که اتفاقا امام خمینی(ره) هم با تکیه بر همین عوامل جذابیت بود که توانست جوان نسل انقلاب را مجذوب خود کند: «بخشی از جذّابیتها مربوط به اصولی بود که امام ارائه میکرد. مثلا از جمله چیزهایی که امام به مردم ارائه میکرد، اسلام بود؛ اسلام ناب، اسلام ناب محمّدی. اسلام ناب یعنی اسلامی که نه اسیر و پابند تحجّر است، نه اسیر و پابند التقاط است... این برای جوان مسلمان، جذّاب بود.»(14 خرداد 96)
با همه اینها اما غلبه دادن گفتمان انقلاب، دارای شروطی است که جریان دانشجویی ملزم به رعایت آن است:
رهبر انقلاب دانشجوی مؤمن و انقلابی را در صحنه نبرد اندیشهها و غلبه گفتمانها، «افسر جوان جنگ نرم» میدانند. این افسر جوان اما با «خودسازی»، «حفظ تدین و تعبد در عمل و گفتار» و «عقلانیت» است که گفتمان انقلاب را در محیط دانشگاهی تبلیغ و ترویج میکند. البته در این مسیر حتی اگر دستگاههای مسئول فرهنگی و اندیشهای کشور، دچار سستی، کاهلی یا تعطیلی شدند با اتکا به این شاقولهاست، که خود دست به اقدام خواهد زد.
«من به همه آن هستههای فکری و عملی جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار...آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.» (17 خرداد 96)
با ورود فضای رسانهای نوین و شبکههای تعامل مجازی، بسیاری از اقدامات و فعالیتها نظیر سخنرانی، تهیه و توزیع نشریه، و همچنین حلقههای اندیشهای و مطالعاتی از فضای واقعی به فضای مجازی منتقل و محدود شدند.
این موضوع اگرچه ضروری بوده و هست، اما نباید به گونهای شود که عرصه تعامل حقیقی و فیزیکی روزمره از آن خالی و تهی شود. امری که رهبر انقلاب از آن به عنوان «تخاطب واقعی» یاد کردند: «اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛»(17 خرداد 96) از دل این حضور واقعی است، که دانشجوی انقلابی، از طرفی با نیازها، نقصها و دغدغههای مخاطب آشنا شده و از سویی دیگر میتواند برای غلبهی گفتمان انقلاب، بهتر و دقیقتر برنامهریزی کند.
در چنین شرایطی، اگر گفتمان انقلاب و اهداف آن بهعنوان یک خواست همگانی و عمومی در دانشگاه مطرح و پذیرفته شود، آنگاه است که میتوان پیشبینی کرد چند قدم به ساخت «جامعه اسلامی» نزدیکتر شدهایم. همان چیزی که امام درباره آن فرموده بود: «اگر دانشگاه اصلاح شود، مملکت اصلاح خواهد شد.»
در عین حال ممکن است این سؤال مطرح شود که چگونه میتوان گفتمان انقلاب اسلامی در دانشگاهها را بر سایر گفتمانهای رایج غلبه داد؟ در همین زمینه، 20 توصیه کاربردی رهبر انقلاب به دانشجویان و تشکلهای دانشجویی برای چگونگی تحقق «گفتمان انقلاب اسلامی» در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
1. آمادگی برای اقناع فکری مخاطب
یکی از راههای تأثیرگذاری و جذّاب شدن تشکّلها، اقناع فکری است؛ اقناع فکری؛ طرف را بتوانید قانع کنید. این، فرع بر این است که خودتان درست کار کرده باشید. خودتان درست کار کنید؛ حقیقتاً [وقتی] یک حقیقتی جزو فکر شما و ذهن شما شد، میتوانید، قدرت اقناع پیدا میکنید، مخاطبتان را اقناع میکنید. (20 تیر 94)
2. افزایش معرفت با مطالعات اسلامی
سقف معرفت خودتان را، سایتهای سیاسی و پرسه زدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست... با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزههای علمیه حضور دارند، آشنا شوید... این یکی از کارهاست که حتماً لازم است. (16 مرداد 91)
3. همافزایی تشکلهای انقلابی
تشکّلهای انقلابی با هم همافزا باشند. گاهی شما با هم اختلافاتی دارید؛ تشکّلهای انقلابی سر یک چیزهایی با هم اختلاف دارند؛ خب داشته باشند، درعینحال با این اختلافات همافزایی داشته باشید، نقاط مشترک را بگیرید؛ یعنی اختلافات موجب نشود که به یقهگیری و به مقابله و این چیزها بینجامد.(12 تیر 95)
4. شجاعت در اقدام
گاهی اوقات بعضی از تشکّلها میگویند «نکند این کار را بکنیم -مثلاً فرض کنید که- فلان آدم یا فلان دستگاه نگران بشوند، ناراحت بشوند یا فلان»؛ نه، شما اقدامتان را انجام بدهید، منتها آنوقتی که فهمیدید این اقدام نادرست است، از همانجا متوقّفش کنید، یعنی همانجا برگردانید راه را؛ یعنی در انجام کارها و اقدام [شجاعت داشته باشید].(17 خرداد 96 )
5. ارتباط با اساتید ارزشی و مورد اعتماد
با اساتید ارزشی و مکتبی ارتباطاتتان را مستحکم کنید. امروز خوشبختانه در محیط دانشگاه، استادان ارزشی و مکتبی کم نیستند؛ ارتباطات را با اینها افزایش دهید.(6 مرداد 92)
6. آرمانخواهی همراه با واقعگرایی
ما آرمانگرائی را صددرصد تأیید میکنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید میکنیم. آرمانگرائی بدون ملاحظهی واقعیتها، به خیالپردازی و توهّم خواهد انجامید. وقتی شما دنبال یک مقصودی، یک آرمانی حرکت میکنید، واقعیتهای اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزی کنید.(6 مرداد 92)
7. ارتباطگیری برای تشکیل جبهه ضد آمریکایی
یکی دیگر از مسائلی که به نظرم میتوانید شما انجام بدهید تشکیل یک جبهه واحد ضدّآمریکایی و ضدّصهیونیستی در سطح دانشجویان جهان اسلام است... امروز وسیله ارتباط هم آسان است، دیگر نامهنگاری و پست و تلگراف و مانند اینها لازم ندارد. در فضای مجازی تماس بگیرید، کمااینکه در موارد مشابهی این کار انجام گرفته.(12 تیر 95 )
8. حفظ دین و تقوا
ازجمله وظایف دانشجویی، حفظ دین و تقوا است. عزیزان من! برای شماها حفظ دین و تقوا آسانتر از امثال بنده است؛ این را شما بدانید.(12 تیر 95)
9. تداوم و توسعه اردوهای جهادی
اردوهای جهادی را توسعه بدهید، تداوم بدهید... این اردوهای جهادی، هم تمرین است، هم خدمت است، هم خودسازی است، هم آشنایی با فضای جامعه است؛ خیلی چیز با ارزشی است. روزبهروز اینها را بتوانید توسعه بدهید.(12 تیر 95)
10. استفاده از هنر برای انتقال مفاهیم اسلامی
استفاده از بخشی از شیوههای هنری است که کمتر مورد توجّه قرار گرفته؛ [مثلاً] تئاتر؛ تئاتر دانشجویی. متأسّفانه در محیط هنری ما، تئاتر از اوّل هم بد متولّد شده... در این میتواند خیلی چیزهای سازندهای باشد. تئاتر؛ تئاترهای دانشجویی. گروههای هنرمند بنشینند واقعاً مفاهیم حقیقی اسلامی را [بیان کنند].(20 تیر 94)
11. جذب دانشجویان، مقدمه تاثیرگذاری
یکی از الزاماتِ اثرگذاری این است که بتوانید بدنه دانشجویی را جذب کنید. تشکلّها یک اقلّیت دانشجوییاند. مجموع شما تشکلّها را که جمع کنند، در بین خِیل انبوه دانشجوها اکثریت نیستید. باید بتوانید جاذبه در خودتان ایجاد کنید که دانشجو را جذب کند.(20 تیر 94)
12. تبیین ذهنها و دلها
تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمیافتد، جسمها بهکار نمیافتد؛ این فرقِ بین تفکّر اسلامی و تفکّرات غیر اسلامی است.(12 تیر 95)
13. حضور فیزیکی، فکری و بیانی در مسائل کشور
اوّلین توصیهای که ما به تشکّلها میکنیم، این است که حضور داشته باشند؛ حضور. مقصود فقط حضور جسمانی نیست... هم دوستان انقلاب، هم دشمنان انقلاب باید مواضع شما را در زمینهی مسائل مهمّ کشور بدانند... منتها در این اعلام موضع چند نکته باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ اوّلاً مستدل باشد. دوّم اینکه بهنگام باشد. تحلیلتان را مردم بدانند، منعکس کنید.(12 تیر 95)
14. تلاش همهجانبه برای غلبه گفتمان انقلاب اسلامی
تلاش جدّی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه. نگویید در دانشگاه دیگر نمیشود کاری کرد؛ شنفتم این را که بعضیها میگویند که «آقا، دیگر در دانشگاه نمیشود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی میشود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکّلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید.(17 خرداد 96)
15. حضور آتش به اختیار
من به همه آن هستههای فکری و عملی جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار... آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد... باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.(17 خرداد 96)
16. ایجاد و تحمل رقابت گفتمانی
در محیط دانشجویى، «رقابت گفتمانى» چیز خوبى است، درصورتىکه با تحمل مخالف همراه باشد. از وجود مخالف نه باید انسان تعجب بکند، نه باید انسان خشمگین بشود، نه باید انسان بیمناک بشود؛ هیچکدام از این سه حالت در قبال مخالف، قابل قبول نیست.(1 مرداد 93)
17. جدیت در برنامههای عمیق فکری و فرهنگی
به طور جدی به کارهای فکری و فرهنگىِ برنامهمند و هدفمند و عمیق بپردازند. یک وقت هست که دشمن به عرصه دانشگاه تهاجم آشکار میکند؛ اینجا شما باید حضور آشکار داشته باشید؛ مثل مسائل دوره فتنه 88 و امثال اینها. یک وقت هست که نه، آنچنان تهاجم آشکاری وجود ندارد؛ اینجا بایستی حضور مجموعههای دانشجوئی، حضور عمیق فکری باشد.(19 مرداد 90)
18. پرهیز از ابتذال اخلاقی
پرهیز از ابتذال در کارهای فرهنگی و هنری است؛ مراقب باشید. من نمونههائی از این مسئله را سراغ دارم؛ البته نه حالا، حدود هفده هجده سال قبل. من همان موقع اطلاع پیدا کردم که یک مجموعهی دانشجوئی در دانشگاه در بعضی از مراسمشان رگههائی از ابتذال وجود دارد. همان وقت به آنها پیغام دادم - با ما هم بیارتباط نبودند - خب، توجهی نشد. بعد هم دنبالههای خوبی پیدا نکرد.(19 مرداد 90)
19. اهتمام به تخاطب واقعی
فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها.(17 خرداد 96)
20. پرهیز از اتهام زنی به افراد
هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما بهطورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نکنید. ممکن است کسی صددرصد با فکر شما منطبق نباشد، یک اختلافاتی داشته باشد، پنجاه درصد مثلاً منطبق باشد امّا انقلابی باشد؛ انقلابی بودن بالاخره معیارهایی دارد، این معیارها در او ممکن است وجود داشته باشد؛ فوراً آدمها را متّهم به ضدّانقلاب یا غیر انقلابی نباید کرد.(12 تیر 95)
http://kayhan.ir/fa/news/120838
ش.د9604075