سیاسی >>  سیاسی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۲  ، 
کد خبر : ۳۰۸۲۱۵

ماهیت‌شناسی حرکت‌های اعتراضی

در میان مفاهیم مختلف جامعه‌شناسی سیاسی، تنها مفهومِ «شورش» است که قابلیت توضیح‌دهندگی و تبیین‌کنندگی این اعتراض‌ها را دارد؛ زیرا این اعتراض‌ها نه دارای رهبری مشخص و واحد است، نه دارای ایدئولوژی بسیج‌گر و انقلابی است و نه از حمایت قاطع مردمی برخوردار است. این اعتراض‌ها بیشتر به شورش‌های مدنی شباهت دارند، نه قیام یا انقلاب.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ مصطفی قربانی
ماهیت‌شناسی حرکت‌های اعتراضیحرکت‌های اعتراضی اخیر در کشور که ابتدا از مشهد شروع شد و سپس به سایر نقاط کشور سرایت کرد، در نوع خود پدیده‌ای جدید و کم‌سابقه در تاریخ حیات جمهوری اسلامی است. کم‌سابقه بودن از این نظر است که از سال 57 تاکنون هیچ اعتراضی در کشور شکل نگرفته که اینگونه در شهرهای مختلف به صورت دومینووار تکرار شود؛ مهمترین حوادث اعتراضی در طول 39 سال گذشته نیز غائله‌ی 18 تیر 1378 و فتنه‌ی 88 بود که هر دوی آنها صرفاً به شهر تهران محدود بود. شاید به سبب همین ویژگی دومینووارگی است که این اعتراض‌ها با خشنودی و خرسندی و امیدواری دشمنان و معاندان مختلف نظام اسلامی مواجه شده و آنها را در انتظار تعبیر رؤیای دست‌نیافتنیِ «تغییر نظام» قرار داده است. 
به هر حال درباره‌ی ماهیت این اعتراض‌ها باید گفت که در میان مفاهیم مختلف جامعه‌شناسی سیاسی، تنها مفهومِ «شورش» است که قابلیت توضیح‌دهندگی و تبیین‌کنندگی این اعتراض‌ها را دارد؛ زیرا این اعتراض‌ها نه دارای رهبری مشخص و واحد است، نه دارای ایدئولوژی بسیج‌گر و انقلابی است و نه از حمایت قاطع مردمی برخوردار است. تنها ویژگی بارز این اعتراض‌ها این است که در ابتدا توسط مردمی ناراضی شکل می‌گیرند که از مشکلات و مسائل معیشتی رنج می‌برند و بنابراین، در پاسخ به این شرایط است که دست به اعتراض می‌زنند و هدف آنها نیز فقط رفع مشکلات و بهبود شرایط معیشتی است. قابل ذکر است که بدنه‌ی اصلی اجتماعی این اعتراض‌ها، جهت‌گیری‌های ضدنظام و شعارهای ساختارشکنانه ندارند و فقط به دنبال بهبود شرایط موجود هستند. از این نظر، این اعتراض‌ها بیشتر به شورش‌های مدنی و نه قیام یا انقلاب شباهت دارند. بنابراین، در این حالت نمی‌توانند دامنه‌ و پیامدهای مخرب داشته باشند. 
اما نکته و چالش اساسی در این زمینه این است که به سبب ماهیت سیال و بی‌سر بودن(فقدان رهبری مشخص) می‌توانند به راحتی از سوی دشمنان خارجی و گروه‌ها و لایه‌های اجتماعی معاند و مغرض موردبهره‌برداری سوء قرار گیرند. درواقع، دشمنان خارجی و معاندان داخلی که مترصد فرصتی برای ضربه به نظام هستند، بستر موجود را بهترین فرصت برای ضربه به نظام می‌دانند و تلاش ‌کرده‌اند تا با کانالیزه کردن اعتراض‌های خودجوش و به حق مردمی، رنگ سیاسی، ساختارشکنانه و ضدنظام به آن بدهند. به عبارتی، شورش‌های اعتراضی اخیر اگرچه در ابتدای امر طبیعی بوده و حق اعتراض به نابسامانی‌ها و مشکلات برای مردم محفوظ است، اما باید مراقب بود تا زمینه‌ساز تحرکات ضدنظام دشمنان و معاندان نشود. طبیعتاً هوشیاری مردمی و مراقبت نیروهای نظامی می‌تواند خنثی‌کننده‌ این قبیل تحرکات باشد.
نکته مهم در این زمینه این است که طیف فرصت‌طلبِ معاندی که با حمایت و برنامه‌ریزی بیگانگان درصدد تبدیل اعتراض‌های مدنی مردم به شورش‌های برانداز است، از آنجا که از برداشتن نقاب از صورت خود هراس دارد؛ زیرا منفور ملت است و نمی‌تواند رهبری اعتراض‌های مردمی را در دست بگیرد، صرفاً درصدد هزینه‌سازی برای نظام،‌ با انجام اقدامات خرابکارانه‌ مختلف، کشته‌سازی و... هستند. درواقع، آنها درصدد هستند تا با اقدامات خرابکارانه، بخشی از مردم را با خود همراه کرده و آنها را نیز مانند خود تشویق به خرابکاری کنند. به عبارت دیگر، طیف معاند و وابسته به بیگانگان که برای نابودی کشور و ضربه به مردم کمر بسته است، می‌داند که حداکثر ظرفیت وی در خرابکاری و هزینه‌سازی خلاصه می‌شود و توانی فراتر از این ندارد. از این‌رو، عمده تلاش آنها این است که با خرابکاری  و کشته‌سازی، به نوعی مردم را با خود همراه سازند و از این طریق موج سنگینی از خرابکاری را در سراسر کشور راه‌ بیندازند. 
برای مقابله با این وضعیت نیز باید از هرگونه مماشات و سستی که مایه‌ی امیدواری اقلیت فرصت‌طلب و معاند می‌شود، پرهیز شود. به بیان دیگر، باید به طور جدی و اساسی به حل مشکلات اقتصادی - معیشتی مردم توجه شود و در عین حال، اقلیت آشوب‌گری که با گل‌آلود کردن فضا درصدد ماهی‌گیری هستند، شناسایی و با آنها به طور قاطع برخورد شود. نکته مهم در این زمینه این است که این اقلیت آشوب‌گر به هیچ‌وجه نباید احساس قدرت و امیدواری کنند؛ هرگونه امیدواری آنها می‌تواند نتایج و هزینه‌های سرسام‌آوری را به مردم و نظام تحمیل کند. از این‌رو، باید به طور قاطعانه با آنها برخورد شود. اهمیت این قضیه از اینجا ناشی می‌شود که در تجمعات اعتراضی مردم که اکنون در برخی شهرهای غرب کشور مانند تویسرکان و نهاوند در همدان صورت گرفته است، پس از دستگیری لیدرهای اغتشاشات، مشخص شده که آنها بومی منطقه نبوده اند. 
 اما در این میان، شاید اساسی‌ترین و مهمترین راه‌حل، پرهیز از جریانی و سیاسی کردن این اعتراض‌ها باشد. واقعیت این است که شعارهای ساختارشکنانه‌ای که در جریان این اغتشاشات سرداده می‌شود، کلیت نظام، اعم از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب را نشانه گرفته و از این‌رو، جریان‌های سیاسی باید به طور جدی مراقب باشند که نگاه جریانی به این قضایا نداشته باشند. 
به عنوان جمع‌بندی باید گفت که کلیت حرکت‌های اعتراضی در سراسر کشور، ماهیت شورش‌گونه داشته و تنها در اعتراض به وضع نابسامان موجود اقتصادی شکل گرفته است و برای فروکش کردن این حرکت‌ها باید اقدامات اصلاحی اساسی در اسرع وقت صورت بگیرد. به عبارتی، باید با انجام اقداماتی، بارقه ‌های امید در دل مردم زنده نگه داشته شود، اما در عین حال، باید با آن اقلیت فرصت ‌طلب و معاندی که درصدد خرابکاری، کشته ‌سازی و شوراندن مردم علیه نظام است، بدون هرگونه مماشات و مسامحه‌ای برخورد شود. درواقع، باید هزینه ‌های هرگونه اقدامی از سوی این طیف بالا برده شود تا بدین نتیجه برسند که تداوم حرکت‌های ضدنظام آنها به نتیجه نخواهد رسید. 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات