(روزنامه اعتماد ـ 1396/09/08 ـ شماره 3964 ـ صفحه
1)
در هفته
گذشته و پس از پيروزي بر داعش و بيرون راندن آنان از آخرين مناطق شهري تحت اشغالشان،
نكتهاي از سوي آقاي رييسجمهور و در تماس با بشار اسد رييسجمهور مطرح شد كه حايز
اهميت است. وي در اين تماس تلفني اعلام كرد كه معارضين بايد در آينده سوريه نقش
داشته باشند. اهميت اين اظهارنظر در چند نكته كليدي است. بيش از هر چيز مهم است كه
اين ديدگاه بلافاصله پس از موفقيتهاي نظامي در سوريه عليه داعش گفته شده است.
بطور معمول بسياري از سياستمداران با يك پيروزي نظامي يا سياسي كه به دست ميآورند
خود را در موضع برتر احساس ميكنند و درخواستها و مطالبات خود را بالا ميبرند و
فرآيند تفاهم را دچار دستانداز ميكنند. سياستمداران واقعي كساني هستند كه پس از
پيروزي، دست تفاهم و سازش را نيز دراز ميكنند، تا طرف مقابل حس نكند كه اين دست
از موضع ضعف عرضه شده است. نكته مهم ديگر اين است كه ايران تمايزي جدي ميان
تروريستهاي داعشي و دستپروردگان وهابيت عربستان سعودي با ساير معارضان قايل است.
قرار نيست هر كسي كه عليه دولت سوريه است را در كنار داعش قرار دهيم. واقعيت اين
است كه معارضان نيز داراي پايگاه و منزلت اجتماعي خاص خود هستند. هرچند به دلايلي
در ابتداي كار دچار ارزيابي نادرست شدند و سپس به دليل اشتباه محاسباتي اقدامات
خشونتآميز طرفين بحران را پيچيده كرد. در ابتدا معارضان با نزديك شدن به عربستان
درخواستهاي غيرقابل دفاع خود در ساختار نظام سوريه را به منافع منطقهاي عربستان
و تا حدي تركيه پيوند زدند و گمان كردند كه از اين طريق ميتوانند به سرعت بر
حكومت اسد پيروز شوند. آنان گمان ميكردند كه حكومت سوريه نيز مثل بن علي در تونس
و قذافي در ليبي و مبارك در مصر به سرعت با شكست مواجه ميشود، لذا چشم و گوش بسته،
سرنوشت خود را در رهن سياستهاي منطقهاي عربستان قرار دادند. ولي هنگامي كه معلوم
شد، توان مقابله با دولت سوريه و حاميان آن را ندارند، باز هم از مواضع نادرست خود
عقبنشيني نكردند زيرا وابستگي شديد آنان به سعوديها مانع از اين تغيير رويه شد.
هرچند بخشي از معارضان سوري از ابتدا راه خود را از عربستان جدا كردند. ولي اكنون
كه ميان قطر و عربستان شكاف جدي رخ داده است، اين امكان وجود دارد كه همه معارضان
با نزديكي به قطر، از عربستان فاصله بگيرند و نقش موثرتري در فرآيند صلح احتمالي
در سوريه ايفا كنند. ضمن آنكه تركيه نيز مدتهاست راه خود را به نسبت از گذشته جدا
كرده است. تركيه متوجه شد كه حمايت از نيروهاي تروريستي عليه سوريه، تيغ دودم
خواهد بود كه به سرعت لبه تيز آن متوجه تركيه نيز ميشود كه تعداد زياد اقدامات
تروريستي در تركيه از سوي اين گروهها بخشي از آثار اين لبه تيغ تروريستي عليه
تركيه است. همچنين تركيه متوجه شد تقابل با روسيه و زدن هواپيماي نظامي آن هزينه
سنگيني دارد و ناچار است كه تغيير خط مشي دهد.
بنابراين
موضع آقاي روحاني بهترين پيام براي همه معارضان واقعي و داراي زمينه اجتماعي در
سوريه است كه فصل جديدي را در گفتوگوهاي صلح بگشايند. واقعيت اين است همان قدر كه
مساله داعش راهحل سياسي نداشت و تنها از طريق نظامي قابل حل بود، به همان ميزان
نيز حل مشكل سوريه راهحل نظامي ندارد و بايد از طريق سياسي و گفتوگو حل شود. 7
سال جنگ داخلي و ميليونها نفر آواره و صدها هزار نفر كشته و صدها ميليارد دلار
خسارت براي رسيدن به تجربهاي است كه از همان ابتدا بايد مورد توجه قرار ميگرفت.
بايد از ابتدا فرآيند گفتوگو ميان مخالفان و حكومت آغاز ميشد. ولي ظاهرا اپيدمي
بهار عربي چنان با سرعت گسترش يافت كه مجال فكر كردن را از همه طرفهاي درگير
گرفت. معارضان به پيروزي خود ايمان قطعي پيدا كردند و حكومت نيز براساس تجربه سه
كشور ليبي، تونس و مصر، سياست مواجهه را برگزيد. و چنين شد كه سنگينترين تجربه
عبور از يك وضع سياسي نامطلوب را سوريه ميپردازد. هرچند اگر هم دولت سوريه دست به
اقدام جدي نميزد، به احتمال فراوان امروز شاهد يك ليبي ديگر در سوريه بوديم كه از
طريق اسراييل، اردن، عربستان، امارات، تركيه و... بر آتش جنگ داخلي آن بنزين ميريختند
و با فاجعهاي بزرگتر از آنچه كه امروز هست مواجه ميشديم. در هر حال درباره
سوريه بايد چند اصل را در نظر گرفت؛ اول اينكه راهحل مسائل سوريه مستقل از منافع
داخلي ساير كشورها طراحي و اجرا شود. دوم اينكه حل مساله در درجه اول در دست مردم
سوريه اعم از دولت و معارضان است، دولتهاي ديگر فقط بايد به اين فرآيند كمك كنند.
سوم اينكه جنگ نهتنها بس است، بلكه 7 سال اضافي جنگ شده، بايد مشكل را از طريق
سياسي حل كرد. هيچ گروه و قومي نيز نميتواند ديگري را حذف كند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=92235
ش.د9604089