تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۰۸۲۵۶
معیارهای برون‌رفت از انسداد، در گفت‌وگوی «آسمان آبی» با عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی

مخالف قانونی را بپذیریم و دنبال حذف نباشیم

مقدمه: حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و سردبیر هفته‌نامه «شما» ارگان حزب مؤتلفه اسلامی است. او در این مصاحبه به الزامات گفت‌وگو بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان پرداخت و گفت: «فصل‌الخطاب‌بودن بیانات مقام معظم رهبری و قانون‌گرایی و حذف‌نکردن رقیب قانونی راهکار گفت‌وگوی دو جناح است.» ترقی که نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی از حوزه مشهد بوده است در بخشی از این گفت‌وگو بیان کرد: «شورای نگهبان بخشی از قوه مقننه کشور نیست. قوه مقننه بدون شورای نگهبان اعتبار ندارد.» در زیر، شرح این گفت‌وگو را خواهیم خواند.
پایگاه بصیرت / نجیبه محبی/ خبرنگار

(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/08/21 ـ شماره 110 ـ صفحه 8)

* چه اتفاقی در کشور ما افتاده است که عربستان با چنین ادبیاتی با ما صحبت می‌کند. آیا آن‌ها فاصله‌ای بین جناح‌های سیاسی کشور ما یعنی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان احساس کرده‌اند؟

** موضع‌گیری تند و خارج از عرف دیپلماتیک و قدری گستاخانه سران عربستان‌سعودی به مسائل داخلی ما بر‌نمی‌گردد، بلکه به فقدان تجربه سیاسی و درک سیاسی حاکمان جدید عربستان برمی‌گردد. اصولا افرادی که در عرصه سیاست بین‌الملل پخته نشده‌اند، عواقب سخنان و موضع‌گیری‌های‌شان را درک نمی‌کنند. همچنین آن‌ها احتمالا از پشتوانه بیرونی قدرتمندی برخوردارند که وارد چنین بازی‌های سیاسی‌ای در عرصه بین‌الملل می‌شوند و با تندی و گستاخی با جمهوری‌اسلامی برخورد می‌کنند. نکته دیگر این‌که آن‌ها احساس می‌کنند در برابر هژمونی و نفوذی که ایران در منطقه به‌دست آورده است، ضعیف شده‌اند. نفوذ ما مبتنی‌بر تدبیر خردمندانه سیاست بین‌المللی ماست. آن‌ها می‌خواهند با تحقیر در عرصه بین‌الملل تاثیر نفوذ ما را کاهش بدهند؛ بنابراین من فکر می‌کنم برخوردهای محکم و با صلابت مقام معظم رهبری و خود آقای رئیس‌جمهوری پاسخ‌های کامل و جامعی به یاوه‌گویی‌های آن‌ها بوده است. این نوع پاسخ‌ها برای عربستان تحقیرآمیز بوده، عبارتی مثل این‌که بزرگتر از شما نتوانسته کاری کند، شما که دیگر چیزی نیستید؛ یعنی ما آن‌ها را در حد هیچ‌چیز قلمداد کردیم. درمجموع فکر نمی‌کنم آن‌ها در کشور ما، نبود وحدت و انسجام را احساس می‌کنند؛ چون در کشور همه جریانات سیاسی با اختلاف سلیقه‌ای که دارند در برابر دشمنان بیرونی و توطئه‌های آمریکا و عربستان متحدند و جایی برای این‌که شکافی باشد و آن‌ها از آن استفاده کنند و امیدی به این مسائل داشته باشند، وجود ندارد؛ درنتیجه دلیل این مواضع را باید بیشتر ناپختگی سیاسی آن‌ها دانست.

* جناب ترقی، در هفته‌نامه حزب مؤتلفه اسلامی خواندم شما تحلیل کرده بودید که ما باید دشمن اصلی‌مان، آمریکا را منزوی کنیم. صرف‌نظر از این تحلیل به چه شیوه‌ای ما می‌توانیم بین سیاستمداران جناح‌های مختلف‌ کشورمان گفت‌وگو ایجاد کنیم و اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان ما با هم وارد گفت‌وگو شوند و به راه‌حل‌های مشترکی برسند؛ به‌ویژه شما فرمودید ما درباره مقابله با دشمنان خارجی با هم وحدت داریم؟

** به نظر من، برای فراهم‌شدن زمینه تعامل جناح‌های مختلف جامعه ما و تبدیل‌شدن جناح‌های مختلف جامعه ما به یک خانواده و فراهم‌شدن امکان گفت‌وگو بین اعضای جامعه الزاماتی وجود دارد. نخستین الزام این است که ما فصل‌الخطابی را در کشور بپذیریم. طبق قانون اساسی، رهبری را باید فصل‌الخطاب بدانیم. در کشور ما، فصل‌الخطاب طبق قانون اساسی رهبری یعنی سیاست‌گذار کلان کشور است. حرف آخر را رهبری باید بزند. طبیعتا وقتی در یک خانواده، پدر خانواده فصل‌الخطاب است، اعضای خانواده می‌توانند اختلافات‌شان را حل‌وفصل کنند، اما اگر آن را قبول نداشته باشند، همواره درگیری و اختلاف دارند؛ بنابراین رهبری فصل‌الخطاب در کشور است و همه باید این امر را به‌عنوان یک الزام برای وحدت و تعامل بپذیرند. الزام دوم این است که همه باید تن به قانون بدهند و قانون را مبنای مراودات و تعاملات خودشان بدانند.

* اما درباره قانون نظرات مختلف است؛ مثلا در ماجرای سپنتا نیکنام عده‌ای می‌گفتند وقتی طبق قانون اساسی این‌ها می‌توانند در مجلس نماینده داشته باشند، به همان ترتیب می‌توانند در شورای شهر هم نماینده داشته باشند، اما عده‌ای هم قرائت دیگری داشتند.

** قانون اساسی مشخص کرده است تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و به این شکل نیست که هرکسی هر تفسیری را که از قانون داشت در جامعه دنبال کند. مفهوم این‌که تن به قانون دهیم این است که وقتی قانون اساسی می‌گوید تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است، دیگر نگویند شورای نگهبان جناحی یا چنین و چنان است. این‌جا هم باید قانون را بپذیریم. نمی‌توان به بخشی از قانون اعتقاد داشته باشیم و به بخش دیگری از قانون اعتقاد نداشته باشیم یا به ‌بندی از قانون پایبند باشیم و به بند دیگر پایبند نباشیم.

* البته سپنتا تاییدصلاحیت شده بود.

** بله، شده بود، ولی این تاییدصلاحیت ازسوی نظارت مجلس انجام شده بود، نه به‌وسیله شورای نگهبان.

* ولی شورای نگهبان بخشی از قوه مقننه کشور است.

** نه، شورای نگهبان بخشی از قوه مقننه کشور نیست. قوه مقننه بدون شورای نگهبان اعتبار ندارد؛ یعنی شورای نگهبان جایگاهی است که اگر نباشد قوانین مجلس اصلا قابل اجرا نیست؛ بنابراین وضعیت شورای نگهبان وضعیت برتری است که باید در نهایت حرف آن موردقبول قرار بگیرد. خود مجلس هم وقتی قانونی را می‌خواهد تصویب کند اگر ببینند با شورای نگهبان مغایرت دارد خودش آن قانون را اصلاح می‌کند و نظر شورای نگهبان را تامین می‌کند؛ بنابراین پایبندی به قانون، الزام دوم است. الزام سوم و آخر هم این است که هیچ‌کس به‌دنبال حذف جریان‌هایی نباشد که معتقد به اصول و آرمان‌های انقلاب هستند. آن‌ها که می‌خواهند با هم تعامل کنند باید جریان مخالف سلیقه خودشان را که اصول انقلاب و نظام را پذیرفته است، به‌عنوان مخالف قانونی بپذیرند و دنبال حذف همدیگر نباشند. اگر این الزام‌های حداقلی حفظ شود، امکان تعامل و مذاکره درباره مسائل ملی وجود دارد و می‌تواند زمینه گفت‌وگو بین جریان‌های سیاسی را فراهم کند.

* آقای ترقی به‌عنوان آخرین سوال، وقتی بین شورای نگهبان و مجلس اختلاف به وجود آمد، مرحوم امام(ره) مجمع تشخیص مصلحت نظام را مأمور کرد که در این زمان وارد شود. حالا با توجه به این‌که در ماجرای سپنتا، رئیس مجلس و شورای نگهبان با هم اختلاف دارند، این ماجرا به مجمع مصلحت نظام نباید برود؟

** خیر، این مورد از مواردی نیست که قانونی وضع شود و شورای نگهبان با آن مخالفت کند و بعد به مجلس بفرستد و مجلس دوباره روی نظر خودش ایستادگی بکند و بر این اساس این فرایند طی شود و به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود. این فرایند را این موضوع طی نکرده است. رئیس‌جمهوری این مورد را به مقام معظم رهبری منعکس کرد و مقام معظم رهبری هم عینا این را برای اظهارنظر به شورای نگهبان ارجاع دادند. اگر رهبری این موضوع را به مجمع ارجاع می‌دادند، مفهوم این بود که معضلی در نظام است که باید مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را حل کند، ولی وقتی که به شورای نگهبان ارجاع می‌دهند یعنی در این‌جا نظر شورای نگهبان ملاک است؛ بنابراین وقتی ما فصل‌الخطابی رهبری را قبول داشته باشیم، ارجاع نامه آقای روحانی به شورای نگهبان و نتیجه شورای نگهبان را هم باید بپذیریم.

https://asemandaily.ir/post/7210

ش.د9604102

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات