(روزنامه اطلاعات – 1395/12/18 – شماره 26676– صفحه 12)
شاخصهاي قدرت در بزرگترين کشور جهان
مبحث دوم:
شاخصهاي داخلي و خارجي سياستهاي روسيه
شمه اي از نظام سياسي روسيه و تحول دموکراتيک اين کشور: نظام سياسي در روسيه را قانون اساسي اين کشور تعيين ميکند که در همه پرسي عمومي در 12 دسامبر سال 1993 به تصويب رسيده است. قانون اساسي روسيه مبتني بر جداسازي بين قواي قضايي و اجرايي و قانونگذاري است. نظام سياسي روسيه نمونهاي از نظام دموکراتيک هدفمند است که مبتني بر حاکميت فردي و شبه فردي است. وقتي که ولاديمير پوتين در پايان سال 1999 قدرت را در دست گرفت ، هدف اساسي وي ايجاد دولتي مبتني بر اقتصاد بازار بود. او ميخواست کشور را به نمونه اي از ليبرال دموکراسي موجود در غرب تبديل کند.
وي سيستم دموکراسي هدفمند از اين آزاديها و حقوق را عمدتاً براي مصرف خارجي در برابر افکار عمومي جهان و مصرف داخلي در برابر جريانهاي مخالف دولت دنبال مي کرد، با اين وجود اين سيستم همواره به دنبال تضعيف جريانهاي مخالف بود. ايجاد دموکراسي هدفمند در بسياري از کشورهاي عضو اتحاد جماهير شوروي سابق تنها در نتيجه تلاش شهروندان براي رهايي از هرجومرج موجود نبود، بلکه در اين ميان حاکمان سعي داشتند خود را از محاسبه قضايي دور نگه دارند. در اين ميان مشروعيت دولت در روسيه همچنان مبتني بر کاريزماي ولاديمير پوتين است که موفق شد بار ديگر روسيه را به عرصه بينالمللي وارد کند.
الف: شاخصهاي داخلي سياست روسيه: شاخصهاي داخلي نقش اساسي در تأثيرگذاري بر ايجاد رويکردهاي خارجه روسيه ايفا ميکند، لذا در اين بخش به بررسي مؤسسات رسمي و غيررسمي و ديگر شاخصهاي داخلي موجود در سوريه ميپردازيم.
اول: مؤسسات رسمي:
1-قوه قضاييه:
جمعيت فدرال يا اتحاديه پارلمان روسيه بزرگترين مقام قانونگذاري و نمايندگي مردم در دولت اين کشور است. پارلمان از دو مجلس تشکيل ميشود:
الف: مجلس سنا: 175 فرد به نمايندگي از تمامي بخشهاي اصلي اداري کشور در اين مجلس حضور دارند، هر بخش دو نماينده دارد که يکي از آنها نماينده محلي مقامهاي قانونگذاري است و فرد دوم نماينده محلي قوه اجرايي است. اين مجلس متولي مسائل مربوط به فدراليسم از جمله مرزهاي دولت و استفاده از نيروهاي مسلح در خارج از سوريه و موافقت با اعلام احکام عرفي رئيسجمهوري و موافقت با اعلام حالت فوقالعاده و پذيرش يا رد طرحهاي ارائه شده از سوي مجلس دوما است .
ب: مجلس دوما: اين مجلس از 450 نماينده تشکيل شده که تمامي آنها بر اساس ليستهاي انتخابي حزبي و فردي انتخاب ميشوند. اعضاي مجلس دوما براي يک دوره پنج ساله انتخاب ميشوند. اعضاي اين مجلس حق برکناري شوراي وزيران و بررسي رأي اعتماد ارائه شده به دولت فدرال روسيه، برکناري نخست وزير و استماع گزارشهاي سالانه دولت اتحاديه روسيه و عملکرد آن را دارند. اعلام عفو و نظارت قانوني بر عملکرد قوه مجريه از ديگر وظايف اين مجلس است .
لازم به ذکر است که قوه مقننه در روسيه در زمينه تصويب پيش نويس قوانين و مسائل مربوط به سياست خارجي رئيس جمهوري نيز نقش دارد. به عنوان مثال مجلس اتحاديه روسيه در نشست روز چهارشنبه 30 سپتامبر سال 2015 با درخواست ولاديمير پوتين براي اجازه دادن به استفاده از نيروهاي هوايي روسيه در خارج از مرزهاي اين کشور موافقت کرد. در همين رابطه ديميتري پسکوف سخنگوي رئيسجمهوري روسيه اعلام کرد : روسيه تنها کشوري است که در عمليات بر ضد داعش در سوريه به صورت قانوني و بنا به درخواست دولت مشروع اين کشور وارد عمل ميشود. وي توضيح داد که انجام چنين اقداماتي تنها پس از جلب اختيار از سوي شوراي امنيت سازمان ملل يا بنا به درخواست دولت قانوني کشور امکان پذير است. سخنگوي کرملين در اين رابطه تصريح کرد که مأموريت اين عمليات در زمينه مبارزه با تروريسم و حمايت از سوريه در مبارزه عليه تروريسم و افراط گرايي است.
2-قوه مجريه:
الف: رئيسجمهوري: رئيسجمهوري با رأيگيري مستقيم براي دو دوره متوالي انتخاب ميشود که هر دوره شش سال طول ميکشد. بر اساس اصلاحات صورت گرفته در قانون اساسي اين کشور که با رأي موافق اکثريت مطلق اعضاي مجلس اتحاديه روسيه همراه بوده، مدت چهار سال به شش سال تغيير پيدا کرده است. رئيسجمهوري مرکز ثقل نظام سياسي روسيه و محور عمليات تصميمگيري در اين کشور به شمار مي رود. بر اساس اصلاحات صورت گرفته در قانون اساسي روسيه در سال 1993 رئيسجمهوري اختيارات گستردهاي داشته و نمايندگي اين کشور در داخل و خارج را بر عهده دارد. وي سياستهاي کلي نظام و رويکردهاي سياست داخلي و خارجي را تعيين ميکند و حق مشخص کردن نخست وزير و معاونان وي و عزل و نصب آنها را بعد از پيشنهاد مجلس دوما در اختيار دارد. وي همچنين ميتواند در صورت ضرورت دولت را منحل اعلام کند.
تعيين رئيس بانک مرکزي و قضات دادگاههاي عالي و دادگاه قانون اساسي و تعيين نمايندگان خود در گوشه و کنار کشور از ديگر اختيارات رئيسجمهوري است. شوراي امنيت ملي کشور بنا به دستور رئيسجمهوري و با رياست وي تشکيل جلسه داده و سياستهاي دفاعي کشور را تعيين ميکند. رئيسجمهوري روسيه فرمانده نيروهاي مسلح به شمار رفته و حق دعوت به برگزاري انتخابات و همهپرسي عمومي و پيشنهاد اصلاح قانون اساسي و پيشنهاد قوانين مختلف را در اختيار دارد. وي ميتواند در زمان تهديد کردن روسيه با تجاوز خارجي يا تهديدات ناگهاني حالت فوق العاده اعلام کند. او حق عزل و نصب نمايندگان ديپلماتيک روسيه در کشورها و سازمانهاي بينالمللي را دارد، استوارنامه ديپلماتهاي خارجي در سوريه را دريافت ميکند.
رئيس جمهوري ميتواند در کشور حالت فوقالعاده اعلام کند. وي همچنين مديريت مذاکرات و امضاي معاهدات بينالمللي را نيز برعهده دارد. بر اساس اختيارات گستردهاي که بر عهده رئيسجمهور روسيه گذاشته شده است ، ولاديمير پوتين نقش اساسي در ترسيم کليات سياست خارجي روسيه دارد.پوتين در دور اول انتخابات زودهنگام رياست جمهوري در سال 2000 موفق شد 53 درصد از آراء را به خود اختصاص دهد. روسيه در اين مدت شاهد احياي ثبات داخلي و تقويت حاکميت خود بود. وي بار ديگر در سال 2004 به عنوان رئيسجمهوري کشور انتخاب شد و روند تکميل زيرساختهاي روسيه و تحقق ثبات سياسي و اقتصادي در اين کشور را دنبال کرد.بعد از وي نيز ديميتري مدودوف معاون وي رياست جمهوري در روسيه را در اختيار گرفت.وي در اين دوره برنامههاي پوتين در خيزش روسيه را دنبال کرد. پس از آن پوتين بار ديگر در انتخابات مارس 2012 با کسب 64.72 آراء به عنوان رئيسجمهوري روسيه انتخاب شد و تاکنون اين سمت را در اختيار داشته است.
ب: دستگاه اجرايي (دولت ): از جمله مهم ترين اختيارات دولت ارائه بودجه فدرالي به مجلس دوما و تلاش براي اجراي سياستهاي داخلي و خارجي در کشور و اجراي سياستهاي ترسيم شده در زمينههاي فرهنگي و امور آموزشي و بهداشتي، سياست خارجي و عرصههاي ديگر است. دولت وظيفه کمککننده به رئيسجمهوري را بر عهده دارد .
ج: ارتش روسيه (ساختارهاي نظامي ) : ارتش روسيه جايگزين ارتش سرخ شوروي سابق به شمار ميرود ، اما در زمان بوريس يلتسين از سياستهاي وي خشمگين بوده و از سياستهاي پوتين خرسند است. ارتش در زمان اعلام کانديداتوري پوتين براي رياست جمهوري روسيه از وي حمايت کرد تا شايد برون رفتي از بحران خود پيدا کند.روسيه جزو کشورهاي هستهاي جهان به شمار ميرود از نظر قدرت نظامي بعد از ايالات متحده آمريکا در رتبه دوم قرار دارد. اين کشور از بزرگترين رقباي قدرت هستهاي جديد آمريکا به شمار ميرود، روسيه اهميت زيادي براي حفظ اين جايگاه موروثي قائل است و به دنبال تحقق اهداف بلندمدت خود يعني حفظ اين رقابت استراتژيک با آمريکا است.
دونيس ايکار در اين زمينه معتقد است که وضعيت بينالمللي روسيه تا حد زيادي با موقعيت هستهاي اين کشور ارتباط دارد. وي در عين حال تأکيد ميکند که سلاح هستهاي تنها منبع قدرت نظامي روسيه به شمار نميرود و بخش فضايي و سلاحهاي ديگر نيز در اين زمينه مورد توجه است. سلاحهايي که به نظر ميرسد بسيار پيشرفته است. روسيه تنها رقيب واقعي آمريکا از ابعاد نظامي به شمار ميرود، اين کشور تنها صاحب بمب هستهاي نيست، بلکه قدرت بالايي در تخريب و سلاحهاي کلاسيک بسيار پيشرفتهاي را در اختيار دارد. روسيه همچنين ارتشي دارد که روحيه مبارزه و حفظ وحدت در ميان عناصر آن مشخص است.
بسياري از ژنرالهاي روس و شخصيتهاي بانفوذ در اين کشور تمايلي به بازگشت به دوره امپراتوري ندارند، اما ميخواهند اوضاع روسيه را به عنوان يک قدرت برتر در جهان مطرح کنند. آنها اعتقاد دارند که ايجاد ارتش در سطوح پيشرفته ميتواند روسيه را به دوره گذشته به عنوان يک قدرت برتر اميدوار کند. از اين رو در زمان رسيدن ولاديمير پوتين به قدرت، وي تلاش زيادي براي بالا بردن روحيه عناصر حاضر در نيروهاي مسلح روسيه از طريق بهبود اوضاع معيشتي و مالي آنها داشت و توجه ويژهاي نيز به توسعه توانمنديهاي زميني و هوايي و دريايي روسيه انجام داد. به اين ترتيب ارتش روسيه از لحاظ توانمنديهاي زميني و هوايي بسيار قدرتمند شده و تعداد کلاهکهاي موشکي روسيه بالغ بر 11 هزار کلاهک است که شامل کلاهکهاي تاکتيکي و هستهاي ميشود. روسيه همچنين در آغاز سال 2014 در گفتمان نظامي خود اصلاحاتي را انجام داد که در نتيجه مخاطراتي بود که فراروي اين کشور قرار داشت. به اين ترتيب در دوران رياست جمهوري پوتين به نسبت دوره يلتسين ارتش روسيه بسيار قويتر از قبل شده است .
د: وزارت خارجه : وزارت خارجه روسيه همواره به دنبال توسعه استراتژي عمومي سياست خارجي فدرال روسيه است و پيشنهادهاي خود را در اين رابطه به رئيسجمهور ارائه کرده و همواره به دنبال اجراي سياست خارجي کشور پس از اين مفاهيم است. مهمترين اولويتهاي محول شده به اين دستگاه سياسي به عنوان عامل اجرايي سياستهاي رئيسجمهوري روسيه شامل موارد زير است:
1-تلاش براي ايجاد نظم باثبات از مناسبات بينالمللي مبتني بر احترام و مساوات.
2-تقويت مباني قانوني مناسبات بينالمللي براي تضمين همکاري مسالمتآميز و ثمربخش بين دولتها به علاوه حفظ توازن در منافع آنها.
3-کاستن از نقش قدرت در مناسبات بينالمللي همراه با تقويت ثبات استراتژيک.
4-همکاري بينالمللي در زمينههاي اقتصادي و زيست محيطي و توسعه همکاريهاي دوجانبه و چندجانبه.
ملاحظه ميکنيد که سياست خارجي روسيه در دوره ولاديمير پوتين تغييرات زيادي نسبت به گذشته داشته است، اين سياستها به ويژه با تصدي سرگئي لاورف در وزارت خارجه روسيه تغييرات اساسي را شاهد بوده و اين کشور دوره جديدي از مشارکت در مناسبات بينالمللي در عرصه منطقهاي و جهاني را شاهد بوده است. در اين رابطه لاوروف وزير خارجه روسيه مقاله اي را تحت عنوان «افق تاريخي سياست خارجي روسيه» در يک مجله اين کشور به نگارش درآورد و تأکيد کرد که روسيه به دنبال بازگرداندن نقش ويژه خود در اروپا و جهان است.
وي در اين مقاله ميافزايد: برخي در داخل و خارج روسيه اعتقاد دارد که تقدير کشور ما اين است که همواره عقب بيفتد و اين کشور بايد با شرايط و بازيهايي که ديگران طراحي مي کند، خود را سازگار کند و نظر خود را در محافل بينالمللي مطرح نکند.وي ميافزايد که تبليغات غربي تلاش دارد روسيه را متهم به پذيرش ديدگاههاي تجديدنظرطلبان و تلاش براي تخريب نظم بينالمللي موجود نمايد، گويا اين کشور بود که در سال 1999 افغانستان را موشک باران کرد يا در سال 2003 به عراق حمله کرد يا برنامههاي شوراي امنيت را از بين برد يا در سال 2011 با استفاده از زور معمر القذافي را برکنار کرد.وي در پايان اين مقاله تأکيد ميکند: ما همچنان اعتقاد داريم که بهترين راهکار براي تضمين منافع ملتهاي اروپايي ايجاد فضاي اقتصادي و انساني متحد از اقيانوس اطلس گرفته تا اقيانوس آرام است، به گونهاي که اتحاديه اقتصادي بين اروپا و آسيا پديد آيد که حلقه اتصال بين کشورهاي اروپايي و آسيايي و سواحل اقيانوس آرام باشد.
و: سرويسهاي اطلاعاتي روسيه: «کا گ ب» نام سرويسهاي اطلاعاتي سابق روسيه است که در 20 دسامبر 1917 به رياست فليکي درز سنسکاي و نظارت ولاديمير لنين رئيسجمهوري اين کشور تأسيس شد. اين مؤسسه اطلاعاتي در روز شش نوامبر 1991 بعد از تلاش رئيس کا گ ب براي ترور ميخائيل گورباچف رئيسجمهوري سابق اتحاد جماهير شوروي منحل اعلام شد تا سازمان «اف اس بي» به عنوان اداره ويژه عمليات امنيت داخلي و خارجي روسيه جايگزين کا گ ب شود. اين مؤسسه مسئول فعاليتهاي اطلاعاتي روسيه و جاسوسي در خارج از اين کشور براساس اختيارات قانون اساسي روسيه است که مأموريتهاي زير را برايش تعريف کرده است:
1-مديريت اطلاعاتي کشور.2-اتخاذ تمامي تدابير براي تضمين سيستم فعال امنيتي روسيه. 3- فعاليتهاي جاسوسي علمي و تکنولوژي ارتباطي.4-اجراي عمليات امنيتي مشترک با ساير سرويسهاي اطلاعاتي.5-مشارکت دادن سازمان اطلاعات روسيه در سياست خارجي کشور.
در دوران رياست جمهوري يلتسين اين مؤسسه اطلاعاتي به غرب هشدار مي داد و از آنها مي خواست تا در روند يکپارچه سازي روسيه بايد جمهوريهاي تازه استقلال يافته شوروي سابق مداخله نکند. بعد از روي کار آمدن پوتين اين سرويس اطلاعاتي نوسازي خود را با رياست يفجيني بريماکوف متخصص در زمينه مسائل خاورميانه آغاز کرد. تغييرات اساسي در سيستم اطلاعاتي روسيه ايجاد شد و بيشتر معاونان بريماکوف که تجربه و تخصص بيشتر در مسائل مربوط به جهان عرب و منطقه خاورميانه داشتند ، در عرصه پستهاي کليدي اين سرويس قرار گرفتند.
در سال 2000 پوتين تغييرات ديگري را در اف اس بي انجام داد و سرگي لنديو را به عنوان رئيس جديد اين سرويس انتخاب کند. وي از کساني بود که در آمريکا نيز کار کرده بود.سرويس اطلاعاتي روسيه از بزرگترين و موفقترين سرويسهاي اطلاعاتي جهان به شمار ميرود و جزو 10 سرويس جاسوسي برتر جهان قرار دارد. اطلاعات روسيه بودجه خود را در سال 2006 به ميزان تقريباً 40 درصد افزايش داد ، اما هزينه اين بودجه همچنان مشخص نشد. اين سرويس اطلاعاتي عمليات و مأموريتهاي گستردهاي را انجام داده و تغييرات زيادي را در مواضع دولت روسيه ايجاد ميکند.
ش.د9504827