تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۱  ، 
کد خبر : ۳۰۸۴۱۵

تشیع در میان مردم مسلمان ترکیه (قسمت اول)

مقدمه: تاریخ نگاران زمان ورود اسلام به سرزمین‌های آسیای صغیر، آناتولی دیروز و ترکیه امروز را به دوران قبل از جنگ‌های صلیبی بیزانسیان نسبت می‌دهند و زمینه ورود اسلام به این سرزمین‌ها را شکست مسیحیان از سلجوقیان در «ملازگیرد» می‌دانند که در سال 456 هجری در آناتولی، دولتی سنی مذهب (حنفی) برپا کردند و ادامه آن منجر به برپایی دولت عثمانی در آناتولی قدیم گردید. گفته می‌شود همان زمان‌ها یکی از پادشاهان سلجوقی به نام ملکشاه توسط علمای دینی به مذهب تشیع گرایش پیدا کرد، اما طولی نکشید که کشته شد! حمله مغول‌ها به سرزمین‌های اسلامی که آفت بزرگی برای امت اسلامی محسوب می‌شد، سلجوقی‌ها را تضعیف کرد و سرزمین‌های اسلامی را به دولت‌های کوچک تبدیل نمود، اما در این میان فقط دولت عثمانی بود که موفق به اداره آناتولی گردید و پس از زمانی کوتاه به یک امپراتوری بزرگ بدل شد. این دولت از الجزایر آفریقا تا یمن عرب و از آذربایجان آسیا تا لهستان اروپا گسترده بود و از سال‌های 1079 هجری به بعد کم کم رو به ضعف گذاشت و در سال 1302 که همزمان با کودتای آتاتورکی و تاسیس ترکیه جدید بود ادامه داشت و در مجموع دولت عثمانی نزدیک به 619 سال دوام یافت. دولت انگلستان که همواره آرزوی از بین بردن امپراتوری عثمانی را در سر می‌پروراند، به دست آتاتورک دولت جدیدی در ترکیه تاسیس و با رئیس‌جمهور کردن کمال، اقدام گسترده‌ای را برای اسلام زدایی از ترکیه آغاز نمود. از اهم محورهای این اقدامات می‌توان به تغییر پوشش اشاره کرد، بخصوص تغییر پوشش زنان مسلمان ترکیه که حجاب اسلامی را ممنوع کرد و با ترویج بی‌حجابی نخستین گام را برای اسلام زدایی برداشت. تغییر خط رسمی کشور از حروف عربی به حروف لاتین دومین اقدام استعمار پیر انگلیس به دست آتاتورک بود که هدف از آن فاصله گرفتن مردم مسلمان ترکیه از آثار اسلامی و دولت عثمانی بود. بعد از سال‌های 1310 کتب مدارس دولتی در ترکیه جدید مستقیماً انکار خدا را مطرح کردند و کوشیدند جوانان را بی‌دین پرورش دهند و همزمان با مبلغین دینی برخوردها آغاز شد و مساجد فعال در امور دینی به شدت تحت نظر قرار گرفته و یا تعطیل شدند. با چنین اندیشه‌ای اندک اندک اذان محمدی را خاموش کردند و ذکر اسم «الله» و «محمد» در روزنامه‌ها و مجلات ممنوع شد و در بسیاری از جاها قرآن‌ها جمع‌آوری و سوزانده شدند. آتاتورک بعد از بستن مساجد، خانقا‌ه‌ها، طریقت‌ها و دایره مشایخ عثمانی، برای زیر نظر گرفتن دین اسلام در ترکیه، از سال 1303، سازمان دیانت ترکیه را تاسیس کرد که تاکنون هم دوام یافته و برای استمرار اهداف تاسیس این سازمان موضوع را وارد قانون اساسی ترکیه کرد بطوری که براین مبنا همچنان خارج شدن دیانت از ارزشها و اهداف آتاتورک، جرم تلقی می‌شود، دیانت حق ندارد در بعد سیاسی اسلام کاری انجام دهد، دیانت فقط می‌تواند احکام نماز، روزه، حج و مواردی از این قبیل را به مردم بیاموزد و مهم‌تر از همه آنکه دیانت گونه‌ای موسسه و منصوب دولت لائیک است! ترکیه با بیش از 70 میلیون جمعیت، یکی از پرجمعیت‌ترین کشورهای مسلمان خاورمیانه به شمار می‌آید که عمده مردم آن تابع مذاهب اهل تسنن هستند. همچنین در ترکیه بیش از هفتاد هزار مسجد وجود دارد که به جز مساجد شیعیان، همه زیر نظر «دیانت» هستند و هر هفته خطبه‌های مشخص شده توسط دیانت بطور یکسان و هماهنگ در آنها خوانده می‌شود. در میان اهل سنت ترکیه بعد از مسلمانان حنفی مذهب، شافعیان بیشترین جمعیت را به خود اختصاص داده‌اند که اکثراً از قوم کرد و علاقه‌مند به اهل بیت علیهم السلام می‌باشند. در ترکیه کنونی همچنین بیش از یک و نیم میلیون تا دو میلیون نفر مسلمان جعفری مذهب زندگی می‌کنند که ابتدا در شهرهای هم مرز ایران متمرکز بودند، اما با مهاجرت شیعیان به مرکز و غرب ترکیه، اکنون پراکندگی آنها در شهرهای مختلف رو به فزونی گذاشته است. اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در سال 1368 در شهر اسلامبول تنها یک مسجد متعلق به شیعیان بود که آن هم عموماً به ایرانی تبارها تعلق داشت ولی امروزه تنها در شهر اسلامبور بیش از سی مسجد توسط شیعیان اداره می‌شود و همچنین در شهرهای مختلف کشور ترکیه اعم از آنکارا، بورسا، ازمیر، قارص و اغدیر بیش از 250 مسجد در اختیار شیعیان است. آنچه موجب بیشتر شناخته شدن شیعیان در ترکیه شده، «عاشورای حسینی» بوده است و بزرگداشت همین حماسه با برگزاری مجالس و آئین‌های عزاداری عاشورا د رخیابان‌ها و مساجد، شیعیان را بیش از گذشته مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار داده است. بطوریکه امروزه در شهر اسلامبول یک میدان بزرگ به نام میدان عاشورا وجود دارد و سالهاست که در آن میدان مراسم بزرگی در روز عاشورا برگزار می‌شود. در کشور ترکیه میان شیعیان و اهل تسنن نزاعی وجود ندارد، اما شیعیان همواره از سوی حکومت‌ها تحت فشار بوده‌اند. با اینحال تبعید حضرت امام خمینی به ترکیه و بعد از آن پیروزی انقلاب اسلامی و در مرحله بعد استقلال جمهوری آذربایجان از شوروی سابق که کشوری با جمعیت شیعه مذهب است، میزان توجه به شیعیان جعفری در آن کشور را افزایش داد و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحولی بنیادین در جامعه شیعه جعفری ترکیه بوجود آمد که نگاه اکثریت جامعه و حتی توجه حکومت به این اقلیت را به دنبال داشت. شیعیان ترکیه اکنون به نوعی خود باوری رسیده‌اند و عملکرد آنان موجب شده است توده اهل سنت ترکیه، تفاوت میان شیعه جعفری امامیه و علویان را دریافت و به ویژه در میان نسل جوان متعهد نسبت به شیعیان متدین صمیمیت و نزدیکی بیشتری ایجاد گردد. آنچه در ادامه و در دو قسمت مطالعه خواهید فرمود، نقطه نظرات جمعی از علما و روحانیت مبلغ و مروج مذهب شیعه جعفری در ترکیه و متولیان امور فرهنگی در آن کشور پیرامون وضعیت شیعیان، تاثیر دوراندیشی امام خمینی در حمایت از شیعیان جهان و کارکردهای تفکر شیعی در جامعه مسلمانان ترکیه است که شما را به مطالعه آن دعوت می‌نمائیم.

(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/12/19 – شماره 10829 – صفحه 7)

شیخ صلاح الدین اوز گوندوز که بنیانگذار حرکت بزرگ زینبیه در ترکیه و از شاگردان و مریدان حضرت امام خمینی در نجف اشرف بوده است، درباره مشقات و رنج‌های فراوانی که برای حمایت و اتحاد شیعیان متحمل شده، حرف‌های خواندنی دارد. وی می‌گوید: در نجف برای من سئوالی پیش آمده بود که آن سئوال سبب عدول ما به امام خمینی شد. (پیش از آن) رفتیم مسئله را از آیت‌الله خویی پرسیدیم. خدمت آیت‌الله خویی رفتم و عرض کردم: «من نمی‌خواهم یک ملای سنتی بشوم و روزانه نماز بخوانم و شهریه بگیرم.

نظرم این است که ثلث مردم ترکیه ایتام آل محمد(ص) هستند که از فقه دور مانده‌اند، باید به داد آنها رسید. اکثر آنها جبری شده‌اند، شاید میان آنها بتوانم مبلغ موثری باشم. این ماتریالیست‌ها و کمونیست‌ها که در ترکیه قوی‌ هم هستند، مردم را می‌کشند و نمی‌گذارند کسی بیاید بازار آنها را از دستشان بگیرد. دولت ما هم که لائیک است و اگر ببیند که موثر هستم برای حذفم یک فکری می‌کند. من ترسم این است که بروم و کشته بشوم ولی شهید حساب نشوم، چون رفتنم باید با اجازه امام یا نائب امام باشد، نظر شما چیست؟» ایشان فرمودند: «پس دنبال این کارها نروید و ملای سنتی بشوید.»

نتیجه‌ای نگرفتم و خدمت امام خمینی «ره» رفتم و همان مساله را به امام عرض کردم. ایشان قول حضرت علی(ع) را فرمودند و گفتند «بروید کار کنید» پیش خودم گفتم: «چه کنم؟ من که مقلد آیت‌الله خویی هستم.» لذا به امام عدول کردم که اگر کشته بشوم، لااقل شهید محسوب شوم. بعد از آن زمان هم، رفت و آمد داشتیم؛ حتی بین طلاب ترکیه معتمد امام بودم و شهریه طلبه‌های ترکیه را من می‌دادم.

شیخ صلاح‌الدین درباره تاثیرگذاری نهضت امام حسین(ع) و عاشورای حسینی در انسجام و اتحاد شیعیان ترکیه نیز می‌گوید: «پیش‌تر تعداد کسانی که در مراسم عاشورا شرکت می‌کردند، در سال‌های اول سی الی چهل هزار نفر بود. ما از تلویزیون می‌خواستیم تبلیغ کنیم که فلان روز و فلان ساعت مراسم عزاداری امام حسین(ع) است. هر تبلیغ تقریباً در تلویزیون بیست ثانیه زیرنویس می‌شد. آن زمان هزینه تبلیغ، ثانیه‌ای دویست دلار بود. باید چندبار این زیرنویس تکرار می‌شد. ما راضی بودیم؛ ولی مسئولان این اجازه را نمی‌دادند. ما هم تبلیغاتی برای اتوبوس و تاکسی درست می‌کردیم و در سراسر اسلامبول پخش می‌کردیم. قدرت مالی که نداشتیم ولی محب حسین(ع) بودیم و با توان و علاقه در تمام اسلامبول از جمله پل‌ها و خیابان‌ها تبلیغ می‌کردیم. سیصد هزار نفر جمع شدند. ما می‌دانستیم که تعداد سیصد هزار نفر جمع شدند؛ ولی مطبوعات می‌گفت که سی الی هفتاد هزار نفر در این مراسم شرکت کردند.

من رسماً اعلام کردم و از یونسکو خواستم که بیاید و آن جمعیت را ببیند. نماینده ترکیه پرفسوری به نام اورهان بود. او را به عنوان نماینده فرستادند، من هم شهردار، نماینده محضر و همه را دعوت کردم که بیایند و جمعیت را ببینند و حساب کنند که ما رکورددار هستیم یا خیر؟ به نماینده واتیکان که با هیئت همراه نشسته بود، گفتم: «به نظر شما چند نفر اینجا جمع شده‌اند؟» اول نماینده واتیکان گفت: «به نظرم لااقل سیصد هزار نفری می‌شوند» شهردار و فرماندار و نماینده محضر و نماینده کتاب رکورد همه گفتند «لااقل سیصد هزار نفرند» و نوشتند و امضا کردند و تصویب شد که اینجا لااقل سیصدهزار نفر برای عاشورا جمع می‌شوند. حالا به جایی رسیده‌ایم که تلویزیون این مراسم را به طور زنده پخش می‌کند و خبر مراسم عاشورا را خودشان اعلام می‌کنند.

یک با رئیس دیانت برایم نوشت: «این زخمی است که دارد بهبود پیدا می‌کند. منطقی نیست که هرسال این زخم را بخراشید تا خون بیاید» من هم به او نوشتم: «شاید معلومات ما ناقص باشد. ما در منابع اسلامی شیعه و سنی داریم که حسین عصیان و قیام نکرده بود و فرمان یزید آمد که یا سر یا بیعت! خب امام حسین(ع) هم با یزیدی که محرم و نامحرم نمی‌شناخت و به طور علنی فسق و فجور می‌کرد و به هیچ چیز از مبانی اسلام پایبند نبود، بیعت نکرد.

...حالا اگر ما اشتباه می‌گوییم با توجه به تاریخ، شما بفرمایید حسین چه کرده که یزید این حکم را داده است؟ بفرمایید ما استفاده کنیم.»

والحق، او در نامه‌ای فوراً به من نوشت: «ما اشتباه کردیم و عذر می‌خواهیم، حرف شما حق است.» و سال بعد قرار شد که در چندین هزار مسجد ترکیه در روز عاشورا، از عاشورای حسینی صحبت بشود و در آنکارا مراسم شام غریبان راه بیفتد و در هفتاد و دو مسجد در آنکارا هفتاد و دو ختم برای هفتاد و دو شهید خوانده شود و از تلویزیون هم اعلام شود که حسین(ع) فراموش شدنی نیست و مصیبت او مصیبت همه مسلمین است. سپس رئیس جمهور، آقای عبدالله گل، از من برای سخنرانی دعوت و خواننده سرود دینی، دو ساعت در کاخ ریاست جمهوری و در مقابل من مرثیه خوانی کرد و ما هم نگذاشتیم خرافات وارد موضوع عاشورا شود. ما اربعین را به طور مشترک بین شعیه، سنی و علوی راه انداختیم، ما از دولت می‌خواهیم که روز عاشورا را تعطیل کند به همین منظور هم به وزیر آقای اردوغان پیشنهادش را داده‌ایم.»

شیخ صلاح الدین اوزگوندوز، درباره نقش امام خمینی در احیای دین و تشیع در ترکیه نیز می‌گوید: «امام(ره) تکلیف بزرگی به گردن ما گذاشتند و آزادی و استقلال را به ما یاد دادند. در ولایت حضرت علی(ع) ماندن، و همین آزادی و استقلال است که بلا می‌آورد، باید تحمل کنیم؛ یعنی یابنده بمانیم و با ذلت بمیریم یا اگر بناست زندگی کنیم با عزت زندگی کنیم. امام خمینی این را برای ما به عنوان میراث باقی گذاشتند. ما باید دنبال استقلال و آزادی باشیم. امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: «هرکسی دوست ما باشد، بلاها به او رو می‌آورد» یعنی شما اگر می‌خواهید آزادمرد زندگی کنید، هزینه دارد و اگر می‌خواهید آزادمرد زندگی کنید، هزینه دارد و اگر می‌خواهید برده باشید که دیگر کاری ندارد. امام آمد و این را به ما نشان داد؛ مردانه و آزادمرد زندگی کنید، اما بدانید باید برایش هزینه بپردازید.»

شیخ حسن قارابولوت، رئیس اتحادیه علمای جعفری ترکیه(جابر) و امام جماعت مسجد امام علی(ع) اسلامبول درباره چگونگی رشد شیعه در ترکیه می‌گوید: یکبار مسجدی ساخته بودند، سومین مسجد، دولتمردان و سیاسیون بودند، از دانشگاه‌ها هم بودند، مردم بودند، مفتی اهل سنت هم بود، من درباره شناسنامه شیعه صحبتی کردم: اینکه شیعه چیست، تاریخ شیعه از کجا شروع شده است و از آن هنگام تا امروز ما چطور داریم خودمان را اداره می‌کنیم. در آن وقت حتی بردن نامه شیعه هم جرئت می‌خواست. می‌خواستم ارکان دولت بدانند که ما با قرآن و در قرآن هستیم، از جای دیگر نیامده‌ایم، همان توصیه‌های نبی اکرم را عمل می‌کنیم.

اگر از اهل بیت می‌گوییم، آن هم توصیه قرآن و توصیه پیامبر اکرم است. این صحبت‌ها سبب شد مردم زیادی آنجا جمع بشوند؛ منتها آن روزها این موضوع برای ما خیلی مشکل بود؛ چون متاسفانه به ما علمای شیعه به خصوص علمای فعال با نگاه خائنانه نگاه می‌کردند. الحمدالله آن روزها گذشت. آن روزها شیعیان ترکیه مراسم دینی خود را داخل مساجد و خانه‌ها و به صورت محدود انجام می‌دادند. الان در سخنرانی‌هایم به نسل جدید می‌گویم پدران ما در خانه‌های تاریک، یا حسین می‌گفتند. امروز ببینید پرچم اباعبدالله الحسین در میدان‌های آزادی ترکیه برافراشته است. آن فطرت و طینت پاک پدرانمان به ما منتقل شده است و الحمدالله این مردم توانستند این مسئولیت سنگین را به انجام برسانند.»

شیخ حسن قارابولووت درباره تاثیرپذیری شیعه در ترکیه از امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران معتقد است:

«قبل از انقلاب پدران ما شیعه بودند، منتها شیعه‌های ما شیعه سنتی بودند، به شکل جنبشی نبود که هدف و برنامه‌ای برای خودش داشته باشد و سیره ائمه اطهار(ع) را در زندگی پیاده کند و به دیگران هم نشان بدهد. بعد از انقلاب در اسلامبول دو تن از علمای بزرگ ما یکی جناب حاج آقا شیخ صلاح الدین اوزگوندوز به همراه همکارانشان قرار می‌گذارند که با هم حرکتی را آغاز کنند. برای نامگذاری این حرکت می‌گویند چون ما از حضرت زینب الهام می‌گیریم که خون ابی عبدالله را احیا کرده و پیام عاشورا را به عالم منتقل کنیم، ما هم نام حرکت خودمان را حرکت زینبیه می‌گذاریم، حرکت زینبیه این طور شروع می‌شود و کارشان را از محله‌ای شروع می‌کنند که امروز دولت، نام آن محله را زینبیه گذاشته است و خیابانی هم به این نام است. آن حرکت با آدم‌های حقیقتاً با اخلاص و غیرتمند و جسوری شروع می‌شود.

شیخ صلاح الدین اوزگوندوز را به عنوان رهبر شیعیان ترکیه می‌شناسند. رفته رفته ایشان رهبری این مکتب و مردم شیعه را در ترکیه به عهده می‌گیرد و به بهترین وجه آن را اداره می‌کند. من خودم یادم است مثلاً بیست سال پیش، در رسانه وقتی از عاشورا صحبت می‌کردند، با حالت استهزا می‌گفتند جعفری‌ها دارند خودشان را می‌زنند و این جور کلمات. ایشان کارهایی کردند که الان رسانه‌ها در رقابت‌اند که بهترین خبر عاشورا را بدهند، بهترین صحنه عاشورا را نشان بدهند و خودشان در ماه محرم در بسیاری از رسانه‌های ترکیه از امام حسین و مسائل مربوط به کربلا صحبت می‌کنند. در اسلامبول قبلاً مسجدی بود به نام والده خان که مشهور به مسجد ایرانی‌ها بود. اولین کاری که جنبش زینبیه انجام داد، این بود که مسجد زینبیه(س) را ساخت.

بعد از آن آقای شیخ صلاح الدین را می‌گیرند زندانی می‌کنند و می‌گویند که نباید این حرکت را ادامه بدهند. این‌ها هم فکر می‌کنند باید مسجد را زیاد کنند. بنابراین دومین مسجد را بنا می‌کنند که همین مسجد ساخته می‌شود و همین‌طور ادامه می‌دهند تا الان که ما در اسلامبول سی و شش مسجد داریم. الحمدالله وجود این مساجد سبب شد مردم ما جمع و جور بشوند، مکتبشان را بشناسند، احکامشان را بدانند، اوایل مراسم عاشورا در محدوده داخل مسجد انجام می‌شد، رفته رفته به بیرون و به میدان کشیده شد. بعد از چند سال جوری شد که تماشاچی‌ها هم آمدند در مراسم عاشورا نشستند. در ترکیه این حرکت زینبیه واقعاً به اهدافش رسید... خود آقای عبدالله گل رئیس‌جمهور ترکیه به آقای شیخ صلاح‌الدین گفت که خداوند از شما راضی باشد که توانستید اهل بیت را به این کشور بشناسانید. خب این حرف کوچکی نیست....

الان به شکر خدا تمام رسانه‌ها تغییر کرده‌اند و از ما دعوت می‌کنند در رسانه‌ها ساعت‌ها صحبت کنیم. در عاشورا با تلویزیونی کار می‌کنیم که کانال شبکه علوی‌هاست؛ منتها حدودا سی شبکه برنامه عاشورای ما را زنده پخش می‌کنند. در ترکیه بیش از بیست میلیون علوی وجود دارد. همچنین تمام روزنامه‌های ترکیه اخبار روز عاشورا را با بنرهای بزرگ نشان می‌دهند. خود مردم ترکیه چه برادران اهل سنت، چه علوی‌ها و حتی خود دیانت ترکیه از عاشورا خیلی الهام گرفته‌اند که قبلاً این‌ها نبود.

ما در شهر الغدیر یک برنامه مهدویت اجرا کردیم. وزیر ارشاد ترکیه ما را دعوت کرد با هم به آنجا رفتیم. ایشان آنجا گفتند: «به من می‌گویند تو زیاد از شیعه صحبت می‌کنی. من کجا شیعه کجا؟‌ای کاش من شیعه بودم. شیعه اهل بیت، حضرت سلمان است. کسی که نام حسین را قبول ندارد، اسلام را نفهمیده است. اگر می‌خواهیم اسلام واقعی را بفهمیم باید با حسین ابن علی آشنا بشویم.» بعد ایشان گفتند: «من می‌بینم استکبار امروز ما را محاصره کرده است و می‌خواهد ما را در داخل خودمان با یکدیگر به نزاع بدهد و در جنگ درگیر بکند.» ایشان همچنین گفتند: «من حاضرم یک سرباز خمینی باشم و با آن شیطان بزرگ آمریکا بجنگم.» می‌خواهم بگویم در ترکیه الحمدالله مردم و سیاسیون آدم‌های متعصبی نیستند؛ بلکه به دنیا نگاه می‌کنند و مسائل را با دقت می‌بینند.همان‌طور که حضرت امام می‌فرمایند که «ما هرچه داریم، از محرم و صفر داریم» آن فرموده حضرت امام را ما به عینه در کشور خودمان و در حرکت عاشورای خودمان داریم می‌بینیم و واقعاً عاشورا این مردم را به اهل بیت(ع) و شیعیان آگاه کرده است»

شیخ قارابولوت درباره شخصیت امام خمینی نیز می‌گوید:

«امام وجودی بودند که مثل خورشید طلوع کردند و تمام دنیا از آن خورشید استفاده کردند. امام منحصر به مردم ایران و شیعه نیست؛ شخصیتی جهانی و رهبری جهانی است. امام واقعا روح و پیکره انبیا را پیاده کرد. ما در حضرت امام، نفس عیسای مسیح و در دست ایشان عصای موسای کریم را می‌بینیم. در بیان ایشان، بیان محمد مصطفی و در میدان آن غیرت حیدر کرار را می‌بینیم. در مجادله واقعا آن جهاد اباعبدالله را می‌بینیم. حضرت امام در تمام دنیا تاثیرگذار شده است و در خود کشور ما بسیاری از برادران ما که مکتب اهل بیت را انتخاب کرده‌اند، خودشان می‌گویند که اسلام را از طریق حضرت امام شناخته‌اند.

حضرت امام وسیله‌ای شد که ما اسلام را بشناسیم. انسان خیلی چیزها از امام می‌تواند بگوید. هرکس به اقیانوس نگاه کند، برداشتی از آن دارد. یک فرد معمولی ممکن است بگوید چقدر دریای بزرگی است. یک شناگر ممکن است بگوید که چقدر اینجا می‌شود خوب شنا کرد. کسی که غواص است می‌گوید چقدر می‌شود از داخل آن، لولو و مرجان بیرون آورد. حضرت امام یک اقیانوس است که همه از آن برداشت می‌کنند. همه زندگی امام برای مردم، برای دنیا، برای ما پند است، درس است، بنده اگر چیزی از اسلام ناب محمدی دارم، از حضرت امام دارم.»

http://jomhourieslami.net/?newsid=127549

ش.د9504832

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات