فضای وب، سراسر فضای خطر نیست و با اذعان به منافع و گستردگی آن، نه می توان حکم به برچیدن و جمع کردن سفره مذکور داد و نه می شود فیلترینگ را موجب دوری از این فضاهای آمیخته با خطر دانست.
خداوند در وجود آدمی عقل را ودیعه نهاد تا در دوراهی های تشکیک و تردید، سره را از ناسره تشخیص، و جلب منفعت را بر دفع ضرر محتمل ترجیح دهد. انسان نیز به موجب همین موهبت الهی، در مواجه با سفره های رنگین مأکولات جسمی و معقولات فکری، هیچ گاه عصای احتیاط را رها نمی کند و همانگونه که در تغذیه جسمانی، به تاریکی شب، دستی به سفره ناشناخته دراز نمی کند و به غذاهای رنگین سفره مشکوک وقعی نمی نهد، در تغذیه فکری نیز در مواجه با محتوای عقلی و نقلی، از بین سخنان درست و نادرست و افکار سالم و ناسالم، بی احتیاطی را پیشه خود نمی سازد و به همان مقدارکه در نگاه عقلانی، دست به سفره ناشناخته میزبانی مشکوک را در دل شب تاریک، مورد مذمت قرار می دهد به طریق اولی عدم دقت در تمییز اخبار سالم از ناسالم در تغذیه فکری را خالی از نکوهش نمی گذارد.
اگرچه امروزه تا حدودی در مسیر ماکولات و انتخاب غذای سالم از ناسالم، چراغ های سبز و قرمز استانداردهای تعریف شده محصولات غذایی و قید میزان کلسترول، نمک، قند، چربی و دیگر موارد محتملالضرر در آنها، درصد آسیب موجود در انتخاب نوع تغذیه جسمی را پایین می آورد، اما در فضای مجازی به عنوان یکی از گسترده ترین و ملون ترین سفره های مملو از اخبار درست و نادرست حوزه معقولات، چراغی جز چشمک زن زرد احتیاط شخصی، استاندار تعریف شده دیگری یافت نمی شود و کمکی به انتخاب صحیح در تغذیه فکری- خبری نمی شود. قدر مسلم اگر در این سفره ملون به رنگ های متنوع خبری و مزین به آرایه های متفاوت تحلیلی، اگر احتیاط فردی نیز مورد بی لطفی قرار گیرد، جذابیت ها و گستردگی سفره، فرصت انتخاب معقولانه از میهمانش را خواهد گرفت.
فضای وب اگرچه سراسر فضای خطر نیست و با اذعان به منافع و گستردگی آن، نه می توان حکم به برچیدن و جمع کردن سفره مذکور داد و نه می شود فیلترینگ را موجب دوری از این فضاهای آمیخته با خطر دانست، لیکن توجه به توان دو سویه تهدیدآفرینی و فرصت سازی فضای مجازی، می تواند نگاه سراسر مثبت و مملو از خوشبینی به این فضا را مورد بازبینی مجدد قرار داده و با ذکر دشواری کنترل کامل محتوا و مخاطب، بعد بعید مسافت بین فضای مجازی تا فضای حقیقی، سفره داری سفره داران مغرض و ابوهریره های مفلوک به عنوان سفره داران این سفره مشکوک، ضرورت ارتقاء سواد رسانه ای در این فضا و عدم اکتفا به فضای مجازی در مبانی تحلیلی- خبری را یادآور شد.
همانگونه که اصل وجود غیرقابل انکار ویروس در فضا مانع از حضور افراد در جامعه نمی شود، در فضای مجازی نیز برای کاهش آسیب های محتمله موجود، فرار از این فضا تجویز نمی گردد بلکه لازم است با ارتقاء سواد رسانه ای و تعریف مصداقی محدوده های ممنوعه، این باور را در مخاطب نهادینه کرد که: هر متن و شخصی در فضای مجازی قابل اعتماد نیست و تکیه بر هر خبر و تحلیلی روا نخواهد بود. اثر زهر تویتر، فیس بوک، یوتیوب، تلویزیون های اینترنتی و سایت های خبری شایعه پراکن و...، در اغتشاشات بعد انتخابات ریاست جمهوری دهم گواهی بر صدق این ادعاست.اگر آن روز تهدیدات امنیتی زاده شده در دامن وب را انکار نکنیم، قدر مسلم امکان بروز مجدد تهدیدات و آسیب هایی به مرتب فراتر و شدیدتر از آن را، در نسخه های به روز شده ای چون کانال های شایعه پراکن آمد نیوز، مملکته و.... را در دامن تلگرام بعید نخواهیم دانست.
این نوشتار در صدد تحلیل محتوایی آسیب های موجود رسانه ای در این کانالها نمیباشد، لیکن با مروری به برخی از ترفندهای بکارگیری شده در آن مانند: تحریف، دروغ، بزرگ نمایی، پیش فرض سازی و... در این قطعه از سفره معقولات فکری خبری می توان تا حدودی غبار از چهره تهدیدی آن زدود و در کوچک انگاری شایعات مطروحه اش، حساسیت ها را بیشتر کرد و از پذیرش و نشر مطالب واهی، شایعات، دروغ وگاهاً معجونی از اخبار درست و نادرست کاست. استفاده از تکنیک پیش فرض سازی (بدیهی دانستن سیاست های دیکته شده ای که صحت و اعتبار آنها مستلزم نقد و بررسی جدی است)، محتوا زدایی (پرداختن به سبک و شیوه حوادث، بدون اشاره به ماهیت حقیقی آن)، تصریحات (استفاده از اظهارات صریح و بی پایه)، همرنگی با جماعت (القاء خواست خود به عنوان خواست توده مردم)، زشت سازی (القاء تنفر از سیاست های مخالف خود در قالب سیاست های مورد حمایت افراد نامطلوب)، ابهام (کلی گویی و عمومیت بخشی ماهرانه به ادعاها و سیاستها)، فرافکنی (انتقال تقصیر از یک طرف به طرف دیگر مناقشه)،عرفی سازی (مردمی خواندن رویکرد خاص مورد نظر)، شستشوی فکری (القاء متحدالشکل بودن افکار عمومی در راستای خواسته مورد نظر، با تلقین های پیاپی)، مستند سازی (نقل و قول های ساختگی و گاهاً مغرضانه برای تأیید نظر خود توسط کارشناسان همفکر)، حذف بخشی از سند (مبادرت به انتشار خبری بی اساس بدون ذکر شایعه بودن خبر و منبع خبری)، فریب (ارائه وارونه واقعیت)، مظلوم نمایی (استفاده از داستانهای گاهاً ساختگی یا تحریف شده، با مضمون قساوت و بی رحمی)، لقب سازی و.... به وفور در این کانال های شایعه پراکن به چشم می خورد.
در قضاوت برون دینی نسبت به این فضا و کانال های شایعه پراکن و واقعیت اختصاص 40 درصدی از ترافیک اینترنت کشور به تلگرام، باید خاطرنشان شدکه ضمن اذعان به وجود جنگ سایبری و سابقه جاسوسی اینترنتی از یک سو و ضرورت بهرهگیری از منافع شبکههای مجازی در راستای نشر و توسعه اندیشههای انقلاب اسلامی از سوی دیگر، توجه و ترویج شبکههای اجتماعی داخلی همچون سروش با وجود نواقص و ضعفهایش در مقایسه با تلگرام، می تواند نقطه امیدی در استفاده بهینه از این فضا تلقی گردد.
اغتشاشات اخیر و نقش و نمود کانال های شایع پراکن در دامن تلگرام به عنوان بستری برای آشوب، افشای ارتباط سفره داران مغرض این کانال با بیگانگان و مدیران جاسوسی اسرائیل، اعتراف و گلایه دشمنان فرامرزی از شوری آش آمدنیوز، رصد مختصری از سابقه دروغ و شایعه های خبری تحلیلی آمد نیوز و... به احتیاط بیشتر مخاطبان در پذیرش و نشر اکاذیب موجود در این کانال خبری منجر خواهد شد.
اما در رویکرد درون دینی، توجه به آیاتی چون: آیه شریفه 15 سوره مبارکه نور (ضرورت دوری مردم از سه بخش موجود در گناه شایعه که عبارتند از: به استقبال شایعه رفتن و آن را از زبان دیگران گرفتن، نشر شایعه بدون هیچ تحقیق، کوچک شمردن شایعه و استفاده ابزاری و سرگرم کننده از آن)، آیه شریفه 60 سوره مبارکه احزاب (ذکر شایعه سازان در قالب عنوان مرجفون در کنار منافقین و ارازل و اوباش بیمار دل به عنوان سه گروه خرابکار در مدینه که مورد تهدید شدید قرآنی قرار گرفته و با سلب مصونیت به اخراج آنها از مدینه حکم شده است)، آیه شریفه 62 سوره مبارکه احزاب (تأکید بر جدی بودن تهدید شایعه پراکنان)، آیه شریفه 6 سوره مبارکه حجرات (پرهیز از قبول سخنان فاسق و شایعه)، آیه شریفه 12 سوره مبارکه نور (مذمت حادثه افک و نقش شایعه در حادثه مذکور و کمال شدت توبیخ مخاطب)، آیه شریفه 17 سوره مبارکه نور (پرهیز جدی از شایعه ها)، و روایاتی در باب مذمت کذب مفترع و...، احکامی چون حدود تهمت و...، ضرورت پرهیز مخاطب از کانونهای شایعه پراکن را مسجل می نماید.