(روزنامه صبح نو ـ 1396/10/04 ـ شماره 384 ـ صفحه 3)
روز گذشته محسن هاشمی چهره مشهور اصلاح طلب در جلسه شورای شهر تهران گفت: راهپیمایی 9 دیماه در سال 88 با فراخوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در واکنش به اعتراضات بعد از انتخابات سال 88 انجام شد و این موضوع مطرح شد که در آن زمان به تاسوعا و عاشورای حسینی و ساحت حضرت امام حسین (ع) توهین شد. دوستان انقلابی به میدان آمدند و پایانی بر فتنه 88 بود.
وی افزود: مقام معظم رهبری در آن مقطع با تعریف فتنه بیان کردند عدهای میآیند در لباس دوست و کارهایی انجام میدهند که در باطن دشمن هستند و از آن سوءاستفاده میکنند ضمن اینکه برخی از دشمنان نیز با لباس دوست این کارها را انجام میدهند و ما باید مراقب باشیم.
رییس شورای شهر تهران ادامه داد: در آن زمان کشورهای فتنهگر خارجی نیز روی آن موج سوار شدند و عملاً اختلافات را به سمتی میبردند که انقلاب زیر سؤال میرفت و مشکلاتی را پیش رو آوردند که خوشبختانه امروز در موقعیتی هستیم که این غبارها برطرف شده و چهره خیلیها روشن شده و در نتیجه میتوان گفت فتنهای که ایجاد شده بود با بصیرت کامل رفع شد و ما نیز در این مسیر قرار داریم و موقعیتسنجی مردم موجب شد این اختلافات لطمهای به انقلاب نزند.
صحبت از زیادهخواهی جریانی است که همواره خودشان ومطالبه هایشان را بر حق و منافع خود را مقدم بر منافع ملی دانستهاند؛ جریانی که در سال 88 مردم وکشور را با روزهای بحرانی مواجه کردند. این زیادهخواهی همیشه و بهخصوص در یک دهه اخیر نیز شدت گرفته حتی در زمان حال با وجود روی کارآمدن، دولتی کاملاً همسو با آنان، اما باز هم به تندروی و زیادهخواهی خود ادامه میدهند.
اصلاحطلبان حتی آقای محمد علی نجفی شهردار جدید تهران را نیز بهدلیل عدم استفاده از نیروی منتسب به این طیف مورد هجمه قرار میدهند.
بیتردید سخنان روز گذشته محسن هاشمی را باید در راستای اعتراف اصلاح طلبان به سیاستهای آشوبطلبانه در سال 88 دانست؛ اما محسن هاشمی باید به این سؤال پاسخگو باشد که اگر معتقدند اعتراضها به نتیجه انتخابات، فتنه بوده چطور مانع افراطیگریهای خانوادهاش در این زمینه نشد؟ مگر فرمان مادر گرامیشان را فراموش کردهاند که گفته بود اگر تقلب شد مردم بریزند تو خیابان؟ آیا بهتر نبود مراقبتهای بیشتری میکرد تا اظهارات و اقدامات خواهر محترمشان خانم فائزه هاشمی مورد سوءاستفاده رسانهها و فتنهگران نشود؟ آیا بهتر نبود زودتر یا در همان روزهای ناآرام این موضع را میگرفتند تا شاید برخی فریبخورده خود را گرفتار دام فتنهگران نمیکردند؟
پیش از هاشمی، رییس دولت اصلاحات نیز در یک جلسه خصوصی در همین ارتباط گفته بود: من قبل و بعد از انتخابات به میرحسین موسوی گفتم که در انتخابات رأی نخواهد آورد.
وی همچنین در این جلسه بر این موضوع تاکید کرده است که معتقدم احمدینژاد در سال ۸۸ رأی آورد و پیروز انتخابات بود.
امیدوار هستیم اعترافهای محسن هاشمی و دوستان وی خیرخواهانه و از جنبه عذرخواهی از مردم بوده باشد نه از جهت کسب نظر و پست و مقام. نه از اعترافهای مدل آقای عباس آخوندی که مدتها سکوت کرده بود و وقتی میخواست از نمایندگان مجلس رأی اعتماد بگیرد، از تقلب و فتنه 88 برائت جست. یا مثل آقای عطریانفر در مورد یکی از دلایلی که برخی حامیان موسوی حاضر به اعتراف کردن به واقعیت نیستند، میگوید: «آنچه در دادگاه گفتم با حرفهای گذشتهام هیچ تفاوتی نداشت. فرقش این است که آمدیم و گفتیم. خیلی از دوستان من هم همین نگاه را دارند اما نمیگویند. آقای بهزاد نبوی هم قائل به تقلب نیست اما میگوید این را نمیگویم چون در حق آقای موسوی خیانت میشود.»
البته محسن هاشمی باید منتظر هجمه چهرههای تندرو اصلاحات نیز باشد. هاشمی خوب میداند که برخی از دوستان او ملاحظه هیچ کسی را نمیکنند و وقتی اوضاع بر وقف مرادشان نباشد، به هرکسی با هر نسبی حمله خواهند کرد.
اعتراف محسن هاشمی فرزند وصی مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی را باید فرجامی برای برخی متوهانی دانست که ماهها و سالها کشور را با آشوب مواجه کردند و البته این سؤال تا ابد برای ملت ایران باقی خواهد ماند که چطور یک جریان سیاسی و چهرههای سرشناس آن میتوانند، با نجابت و خویشتنداری افکار عمومی بازی کرده و آن را به سطح بازیهای سیاسی تنزل دهند؟
http://sobhe-no.ir/newspaper/384/3/15100
ش.د9604316