(روزنامه وطن امروز – 1395/01/31 – شماره 1863 – صفحه 1)
آقای محمدجواد ظریف به هفتهنامه اشپیگل گفته است: «بانکهای بزرگ برای بازگشت به تجارت با ایران از ترس مجازاتهای بالای آمریکا تردید دارند. ما از ایالات متحده تنها یک درخواست داریم و آن اینکه خود را قاطی و در این کار دخالت نکند. آمریکاییها باید پشت طرح جامع اقدام مشترک بایستند... نیروهای میانهرو در دستگاه دولتی ایران به این موفقیت نیاز دارند. ما باید به مردم ایران نشان دهیم این توافق به زحمتش میارزیده است. اگر ما میخواهیم این توافق در طولانیمدت دوام داشته باشد باید برای بیمه آن سرمایهگذاری کنیم. این واضح است که مردم ایران میخواهند نتیجه توافق هستهای را ببینند».
خیلی مختصر به چند نکته درباره وضعیت فعلی برجام باید اشاره شود.
نخست اینکه این ادبیات آقای ظریف خارج از محدوده تکالیف دیپلماتیک وی است! درخواست، تمنا، التماس یا هرچه نامش باشد؛ جایی در مناسبات برجامی ایران ندارد! ایران و 1+5 بر سر حقوق هستهای کشورمان معامله کردهاند. برجام سند این معامله است. تعهدات طرفین در این سند بینالمللی مشخص شده است! مرور متن تعهدات 1+5 نشان میدهد مزاحمتهای آمریکا در موضوع سوئیفت، خلاف برجام است. در بند 29 برجام آمده است: «اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و همچنین ایالات متحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تاثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیتآمیز برجام خودداری خواهند کرد».
براساس آنچه ظریف به اشپیگل گفته است، آمریکاییها اگرچه روی کاغذ تحریم سوئیفت را برداشتهاند اما در عمل، بانکهای بزرگ دنیا را از تجارت با ایران منع کردهاند! و این یعنی اخلال در عادیسازی تجارت با ایران! بنابراین براساس نص توافق، برجام از سوی آمریکاییها نقض شده است. تکلیف آقای ظریف هم «روایت آنچه بر ما میرود» نیست! اگر قرار باشد آنچه بر ما میرود روایت شود، آقای ظریف قطعا در جایگاه راوی قرار نمیگیرد بلکه باید پاسخگوی وضعیت فعلی باشد! تکلیف آقای ظریف در شرایط فعلی، اعلام نقض برجام از سوی آمریکا و بردن شکایت به کمیسیون مشترک است! تا همزمان نظام برای اعمال فشار به طرف آمریکایی تدابیری را به کار بندد. اگر هم خدای ناکرده آقای ظریف معتقد باشد برجام نقض نشده که در این صورت باید رسما یک فاجعه ملی را در تاریخ امضای برجام در تقویم کشور ثبت کرد!
نکته دوم را بگذارید صریح مطرح شود.
برنامه هستهای ایران رو به تعطیلی است. اراک زیر سیمان دفن شد. آزمایشگاه زیرزمینی فردو(!) تلخند برنامه هستهای ایران شده است! نطنز به یک شهربازی هستهای میماند و خبر تازه اینکه معدن ساغند نیز در حال متروکه شدن است. آنچه از این عقبنشینی تاریخی بهدست آمده نیز «تقریبا هیچ» است!
اما «خسارت محض» از نظر محمدجواد ظریف، به خطر افتادن وضعیت اصلاحطلبان در ایران است! این شگرد آقای وزیر امور خارجه است. در سعدآباد اصلاحات، یواشکی در گوش محمد البرادعی به پیامدهای تعلیق بر آینده جریان دوم خرداد اشاره کرد! در دولت اعتدال، در پیام ویدئویی قبل از مذاکرات وین سربسته تبعات شکست سعدآباد را یادآوری کرد! و سرانجام در شورای روابط خارجی آمریکا سفره دل مقابل خانم هاله اسفندیاری باز و به گوشهای از تبعات شکست مذاکرات هستهای و وضعیت جریان غربگرا در ایران اشاره کرد! اکنون نیز در شرایطی که برجام زیر تیغ سوئیفت است؛ باز هم وضعیت جریان سیاسی خود را به آمریکاییها یادآوری کرده و از آنها درخواست میکند این وضعیت را با حفظ برجام، گارانتی کنند!
حالا که دکتر ظریف در قامت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، بیمهنامه برجام را علنی کرده، بیایید ما هم به اصل ماجرا ناخنک بزنیم!
مطالبات ما از توافق هستهای، به «روح برجام» مربوط میشود؛ نه متن آن! متن برجام برای تعطیلی برنامه هستهای ایران انشا شد! تا پس از این گام بلند عقبنشینی، مطالبات «روح برجام» روی میز مذاکره قرار گیرد!
چانهزنیها اکنون براساس روح برجام صورت میگیرد!
در ازای تعطیلی برنامه هستهای ایران، فرمان لغو تحریم سوئیفت «روی کاغذ» صادر شد اما اگر قرار باشد این فرمان در عمل اجرا شود؛ مطالبات آمریکا در روح برجام باید محقق شود! آنچه اوباما در کنفرانس امنیت هستهای واشنگتن گفت نیز اشاره صریح به همین منطق روح برجام است! او گفت روح برجام یعنی «تغییر» رفتار ایران! و بلافاصله به موضوع موشکی و سیاستهای منطقهای ایران اشاره کرد! و البته همزمان به ممنوعیت دستیابی به چرخه دلار! در واقع آنچه منجر به پایان مزاحمت آمریکا برای بانکهای معتبر دنیا و بازگشت این بانکها به تجارت با ایران میشود؛ مربوط به وضعیت مطالبات آنها در روح برجام میشود.
از قضا آنچه ظریف نیز به آنها یادآوری میکند، در همان کانسپت روح برجام است! یعنی اثرات مطالبات آمریکا در روح برجام بر وضعیت جریان سیاسی خواهان «تغییر» در ایران را به آنها گوشزد میکند! در واقع به طرف آمریکایی گفته میشود مطالبات آمریکا در روح برجام، اگر قرار باشد محقق شود، این موضوع مشروط به حضور جریان سیاسی غربگرا در بخشی از حاکمیت ایران است! در این میان، پیشبینی اینکه در نهایت کدامیک از طرفین «روح برجام» را به تسخیر خود درمیآورد، چندان دشوار نیست. تا آن زمان البته روح برجام، «آفتاب تابان» را پوشانده و معیشت همچنان در کسوف خواهد ماند!
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1863/1/156314/0
ش.د9505098