خودسازی درونی و ساخت کشور و تقویت آن از طریق ایجاد و حفظ یک دولت اسلامی انقلابی تحققپذیر است. در دولت اسلامی عدم اعتماد به دشمن و تبعیت نکردن از دشمن یک اصل است و نباید دسیسه ها و توطئه های آنان با خنده های مزوّرانه شان فراموش شود.
سی و نهمین بهار پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران بر طاغوت 2500 ساله ستمشاهی بهانهای شد که مروری کنیم بر رویکرد انقلابی دین مبین اسلام که بر تارک شرک و کفر و یهود و نفاق در سرزمین حجاز، مهد بتهای لات و هبل و عزّی فرود آمد و محمد بت شکن تبر انقلاب اسلام را بر پیکر بتان بیحرکت فرود آورد تا برای همیشه طومار بت پرستی در کل جهان برچیده شود؛ اما بتهای فریبنده امروزی همچنان وجود دارد و آن کبر و استکبار است که به آن بت مدرن و یا بت زمانه گفته می شود.
رسالت دینی پیامبر(ص) بر امامت عدل علی(ع) در غدیر خم پیوند خورد و در ادامه امامت و تلاش و مجاهدت برای برقراری حکومت اسلامی توسط ائمه(ع)، علما و صلحا، تلاش مستبدانه شاهان برای ماندن در اریکه قدرت و از صحنه خارج کردن مجریان دین انقلابی در طول تاریخ بعد از اسلام، خود گویای بزرگی و عظمت انقلاب اسلامی ایران است. در شرایطی که تمام دنیای استکبار می گفت شاه باید بماند، امام خمینی(ره) فرمودند که شاه باید برود و رفت.
ولایت و امامت در اسلام امری است مهم و راهبردی که امت اسلام را راهبری می کند و مردم ایران اسلامی به این امر رسیدهاند و حقّاً به این خواسته و روایت امام عصر(عج) در رجوع به راویان و فقیهان در حوادث و وقایع زمانه جامه عمل پوشانده اند. عنوان نهضت برای انقلاب اسلامی حکایت از ادامهدار بودن حرکت تاریخی انقلابیون است و انتخاب شعار "تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد"، حاکی از زمینه سازی ظهور و قیام قائم (عج) است. تالی تلو حکومت الهی بر اساس آموزه های الهی و قرآنی در ولایت مطلقه فقیه است. یا ایهاالذین امنو اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم...(نساء59) نشان از حرکت مصلحانه در مبارزه با طاغوت داخلی و طاغوت خارجی است. آیا این همه دشمنی و هجمههای همه جانبه استکبار جهانی نسبت به انقلاب اسلامی، به هجمههای مشرکان و یهود و کفر و نفاق به انقلاب اسلامی پیامبر(ص) در صدر اسلام شباهت ندارد؟
آیا ایستادگی و مقاومت ملت ایران در عصر حاضر به ایستادگی و مقاومت پیامبر و یارانش در صدر اسلام شباهت ندارد؟
آیا انقلابیگری رهبری نظام اسلامی، به انقلابیگری و پافشاری بر اصول علی(ع)شباهت ندارد؟
آیا کربلای ایران و پرپر شدن جوانان انقلابی ایران به کربلای حسین(ع) شباهت ندارد؟
مگر نه این که رسالت ما ایستادگی و مقاومت و عزّت و نپذیرفتن ذلّت است؟
تاریخ نشان داده ایستادگی یک ملت بر اصول و ارزشهایش همیشه دشمنانی دارد، هجمه هایی دارد و سختی هایی دارد. مگر خدا در قرآن نگفته یا ایهالذین امنوا ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم؟ پیروزی بر قوم کافران و ظالمان از وعده های الهی در قرآن است، مشروط بر اینکه ملت بر اصول انقلابی خود پایمردی کنند.
شکست های پی در پی دشمنان از جبهه انقلاب در عصر حاضر نشان از انجام تکلیف و رسالت انقلابی و تحقق وعده های الهی دارد. خودسازی درونی و ساخت کشور و تقویت آن از طریق ایجاد و حفظ یک دولت اسلامی انقلابی تحققپذیر است. در دولت اسلامی عدم اعتماد به دشمن و تبعیت نکردن از دشمن یک اصل است و نباید دسیسه ها و توطئه های آنان با خنده های مزوّرانه شان فراموش شود. فلا تطع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیرا" (فرقان52)
فکر انقلابی، عمل انقلابی، اقدام انقلابی، در مقتضیات زمان گوش به فرمان امام زمان بودن، هم خودسازی درونی و هم تقویت بیرونی انقلاب را موجب میشود و ملت ایران با طی این مسیر و با همت مردان پولادین و مقاومت انقلابیاش توانست آمریکای مستکبر و ابرقدرت زمان را از ایران و در دوره جدید، از منطقه اخراج کند و تا فتح قله های دیگر مصرانه قدم برمیدارد. ملت ایران یک حرکت رو به جلو داشته و دارد و هیچوقت راضی به وضع موجود نیست، و این تفکر، همان تفکر بر آمده از انقلاب اسلامی است.