(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/05/23 – شماره 10944 – صفحه 12)
شخصیت سیاسی
شخصیت اجتماعی - سیاسی نائینی، مرهون ارتباط او با میرزای شیرازی، در نهضت تنباکو، همچنین انس و دوستی او با سید جمالالدین اسدآبادی، از دوران جوانی در اصفهان و استمرار این پیوند، تا دورهای که در سامرا میزیست و نیز همکاری و همیاری وی با آخوند خراسانی، در نهضت مشروطیت است. حضور او در کنار میرزای شیرازی، در نهضت تنباکو، حضورش در کنار آیتالله محمدکاظم خراسانی و ملاعبداللَّه مازندرانی، در نهضت مشروطه، جهاد بر ضد انگلیس و تجاوز روسیه و فعالیتش در نهضت اسلامی ملت عراق، که به تبعیدش انجامید، گواه شخصیت اجتماعی - سیاسی او است. نائینی در نهضت تنباکو، در کنار میرزای شیرازی بود. نقل شده است که شیخ حسن کربلایی، همبحث قدیمی و دوست صمیمی نائینی، اثر معروف خود، تاریخ دخانیه را به سفارش نائینی، در تشریح نهضت تنباکو به رشته تحریر در آورد. نائینی همچنین نزدیکترین رایزن آخوند خراسانی در انقلاب مشروطه بود. وی متن تلگرافها و بیانیههای عمومی خراسانی، تهرانی و مازندرانی را در انقلاب مشروطیت انشا میکرد و این امر دشمنی فراوانی در میان رقیبان علمی و دشمنان سیاسی نائینی نسبت به او به وجود آورده بود.
از نظر تئوریک استوارترین متن سیاسی در حمایت از مشروطه را میرزای نائینی نگاشت. کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله حاصل تلاش این فقیه برای مشروعیت دادن به آرمانهای مشروطه بود. نائینی در این رساله میکوشد اثبات کند مبانی مشروطه در بطن شریعت وجود دارند. او در این کتاب به آرمانهای مشروطه جنبه دینی بخشیده، وجود آنها را در شریعت مسلم و محرز انگاشته و با تسلطی که بر اصول، فقه و تاریخ صدر اسلام داشته، مواردی را برای اثبات نظریات خود به عنوان شاهد یاد میکند. خراسانی و مازندرانی دیدگاههای نائینی را با نامههای تقریظ در کتاب تنبیه الامه به طور کامل تایید و تصویب کردند. آخوند خراسانی که میخواست برای تحکیم بنیان مشروطه یا رهبری کردن مبارزه با بیگانگان، ابتدا به کاظمین سپس به ایران برود، نائینی با دیگر روحانیون مشروطه خواه با او بودند ولی با مرگ مشکوک خراسانی این حرکت شکل نگرفت.
سه هفته بعد از مرگ خراسانی علما به کاظمین رفتند و در این شهر از میان خود 13 نفر، از جمله نائینی را برگزیدند و آنان هیئتی تشکیل دادند که کارهای لازم را انجام دهند. اعضای این هیئت سوگند یاد کردند که در مبارزه بر ضد بیگانگان امین و وفادار باشند. هیئت علما تلگرافهای بسیاری به ایران فرستادند تا دولت ایران از روسها بخواهد که هر چه زودتر ایران را ترک گویند و تهدید کردند در غیر این صورت علما به سوی ایران حرکت خواهند کرد. همچنین از سران عشایر ایران خواستند بر ضد بیگانگان با یکدیگر متحد شوند. سرانجام علمای کاظمین از علمای تهران تلگرافی دریافت کردند که خبر از آرامش نسبی در ایران داشت. همچنین تلگرافی دیگر از سوی وثوق الدوله مبنی بر خروج محمدعلی میرزا از ایران رسید و از علمای گرد آمده در کاظمین خواستند که به شهرهای خود بازگردند.
حمله نظامی بیگانگان به ایران، کشتار بیرحمانه روسها در شهرهای ایران و ادامه حملات علمای مخالف مشروطه به مشروطه خواهان علمای آزادی خواه را گوشه گیر کرد و گفته میشود پس از آن نائینی از فعالیتهای مشروطه خواهی کنارهگیری کرد. حتی زمانی که نائینی به همراه عدهای از علمای عراق به دلیل مخالفت با دولت انگلیس به ایران تبعید شد و مدتی در قم اقامت کرد، سخنی از مشروطه به میان نیاورد و سیاست مماشات با رضاشاه را پیشه کرد.
جهادگری
وی در ماجرای هجوم روسیه به شمال ایران، در سال 1330 قمری، در کنار علمای نجف، به رهبری ملاعبداللَّه مازندرانی، برای حرکت به سوی ایران آماده شد؛ همچنین در قضیه جنگ جهانی اول با اعلان جهاد بر ضد انگلیس در عراق، در سال 1333، در زمره علمایی قرار گرفت که در جبهه و جهاد حضور جدی داشتند.
در نهضت اسلامی ملت عراق، همگام با سید ابوالحسن اصفهانی بود. پس از به قدرت رسیدن ملک فیصل، توسط انگلیسیها، و تشکیل کابینه و اعلان انتخابات عمومی برای ایجاد مجلس موسسان، نائینی همگام با علمای دیگر، با آن به مخالفت برخاست و شرکت در انتخابات را تحریم کرد. فیصل و حامیان خارجی او، که برگزاری انتخابات را در چنین وضعیتی ناممکن میدانستند، به زور متوسل شده و شیخ محمد خالصیزاده و سید محمد صدر را به ایران و پس از مدتی، در سال 1341 شیخ مهدی خالصی را، که رهبری این حرکت را بر عهده داشت، به حجاز تبعید کردند. سید ابوالحسن اصفهانی و محمدحسین نائینی به همراه گروهی از علما با اعتراض به تبعید خالصی، به سوی ایران حرکت کرده و در واقع، به ایران تبعید شدند.
آیتاللَّه شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم، استقبال گرمی از علمای نجف به عمل آورد. سپس درس خود را تعطیل کرده و از شاگردان خود خواست در درس نائینی حاضر شوند. اقامت علما در ایران، یک سال به طول انجامید. سرانجام، هیئتی از عراق به ایران آمده و خواستار بازگشت ایشان به عراق شد. چنان که در ماجرای اهانت عدهای از اراذل و اوباش، به تحریک بعضی از جریانات سیاسی، به رهبر نهضت تنباکو در داخل کشور، میرزا حسن آشتیانی و عزیمت او به مشهد، برای اعتراض، نائینی در نجف نامهای را در محکوم کردن این حرکت، به امضای چهار تن از مراجع بنام حوزه، یعنی شیخ محمدحسن ممقانی، سید اسماعیل صدر، شیخ محمد طه نجف و آخوند ملا محمد کاظم خراسانی رساند و نامهای نیز به آشتیانی، در مشهد نوشته و از او دلجوییکرد.
اندیشه سیاسی
کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» دربردارنده نگرشهای سیاسی آیتالله نائینی است. از شخصیتهای بارزی که در عصر نهضت مشروطه خواهی توانسته است تصویر روشنی از نظام حکومت مشروطه ارائه دهد. عالم روشن بین، فقیه عالی مقام و علامه زمان. به تعبیر آیتالله طالقانی: گونه کشیده و بینی و پیشانی بلند و برآمده و موی تنکش، فلاسفه یونان، سقراط و افلاطون، را در خاطر تجدید میکند. او با نوشتن رساله تنبیه الامه وتنزیه المله در تحریر و تبیین مشروطیت و حکومت اسلامی، رسالت عالمانه خود را به اتمام رساند و کتاب جامعی در اصول سیاست اسلامی و آیین کشورداری، به رشته تحریر درآورد. میتوان گفت که این کتاب، نخستین کتاب علمی است که در مورد حکومت اسلامی به قلم یک مجتهد و فقیه اسلام شناس، نوشته شده است نائینی این کتاب را در پاسخ متعرضان و مشروعه خواهان نوشته است و توضیح کافی درباره ریشه نهضت مشروطیت و مبارزه با استبداد را در تاریخ اسلام ارائه نموده است.
از مجموع مباحث نائینی در این کتاب میتوان ارکان اندیشه فقهی-سیاسی را بهدست آورد. نائینی با بهرهگیری از آیات و روایات در صدد آن است که در مخالفت با نظام و آموزه استبدادی، به تاسیس نظام مشروطه دست یابد. «تنبیه الامه» به معنای آگاه کردن امت اسلام به ضروریات شریعت و «تنزیه المله» به معنای منزه دانستن دین اسلام از بدعت استبداد است. وی در این کتاب حکومتها را به عادل و غیرعادل تقسیم میکند و حکومت مشروطه را حکومتی غیر عادل میداند؛ ولی به نظر او حکومتی که در غیرعادل بودن از مشروطه بدتر است، حکومت استبدادی است. از این رو در زمانی که امر دایر مدار بین حکومت مشروطه و حکومت مستبده باشد، چون ضرر و فساد حکومت مشروطه کمتر است، باید بدان امید بست و حکومت استبدادی را طرد و نفی کرد. این مبنا از جهت دفع افسد به فاسد معنا پیدا میکند.
مولفههای اندیشه نائینی مشارکت سیاسی
وی مشارکت و نظارت را رکن حکومت اسلامی معرّفی میکند و مینویسد: «ابتناء اساس حقیقت سلطنت اسلامیه هم، نظر به مشارکت تمام ملت در نوعیات مملکت» است. «محاسبه و مسئولیت کامله در صورتی مشخص و حافظ محدودیت و مانع از تبدیل ولایت حکومت ولایتیه به مالکیت حکومت استبدادی تواند بود که قاطبه متصدیان که قوه اجرائیهاند در تحت نظارت و مسئول هیئت مبعوثان و آنان هم در تحت مراقبه و مسئول آحاد ملّت باشند». او سستی ملّت در این امر را منجر به «تحکم و استبداد هیئت مبعوثان» میداند. عمل به اصل نظارت و امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه سیاسی نائینی، موجب محدودیت سلطنت استبدادی میشود؛ چون تحدید سلطنت واجب است و مشارکت مردم در امور سیاسی از جمله در انتخاب نمایندگان، مقدمه آن است؛ پس مشارکت بر طبق اصل وجوب مقدمه واجب هم ضرورت مییابد.
تفکیک قوا
از دیدگاه نائینی، حکومت مطلوب اسلام، ولایتیه و براساس شورا و مشورت است. در ساختار چنین نظامی، حاکمان، حافظان مصالح مردم و امین منافع آنها و مسئول در برابر آنانند؛ نه مالک آنها و حکمران مطلق العنان. از این رو یکی از وظایف لازمه امور، تجزیه قوای مملکت است تا هر یک از شعب وظایف خود را تحت ضابطه و قانون صحیح علمی منضبط کرده و اقامه آن را با مراقبت کامل و در عدم تجاوز از وظایف مقرر به عهده کفایت و درایت مجریان در آن شعبه بسپارد.
آزادی و برابری
آزادی و برابری از جمله شعارهای دوران مشروطیت است که هم در بین علمای مشروطه خواه و هم در میان روشنفکران دیده میشود. نائینی معنا و مفهوم آزادی و مساوات را در چارچوب رابطه شریعت و مشروطیت تفسیر و تبیین میکند و در این جهت تفسیر وی از آزادی، موافق برداشت دیگر علمای دینی آن عهد مانند آخوند خراسانی است. از منظر نائینی آزادی به معنای رهایی از موانع رشد آدمی است؛ موانعی که باعث بازماندن انسان از سیر تکامل میشود و بدین سبب آزادی واقعی در عبودیت الهی تجلی یافته است.
حقوق شهروندان
نائینی در کتاب تنبیه الامه اشارهای گذرا به حقوق شهروندان در یک حکومت غیر استبدادی کرده است و برخی امور را به عنوان حقوق شهروندان معرفی میکند که عبارتند از: 1ـ آزادی 2ـ مساوات 3ـ مشارکت 4ـ نظارت 5ـ امنیت مالی 6ـ امنیت عرض و ناموس 7ـامنیت مسکن 8ـ عدم تجسس از خفایای افراد 9ـ عدم نفی انسانها از تصرف در مال و... 10ـ عدم ممانعت از برپایی اجتماعات مشروعه و اعتراضآمیز و...
مجلس، شورا و قانون
از منظر میرزای نائینی جامعه باید قانون محور باشد و مجلس و قوه مقننه جایی است که باید رافع ظلم و منکر و گسترنده معروف و عدالت باشد. هرگاه مجلس به این شیوه برقرار بود مصوباتش تایید میشود و مردم هم باید در انتخاب وکلای ارسالی به مجلس دقت لازم را مبذول بدارند تا وکیلان شایسته و عدالت خواه و وطن دوست را در مجلس بگمارند.
نظارت فقها
در این موضوع میرزا عقیدهای همچون عقیده استادانش دارد بدین بیان که قوانین مجلس به صرف اینکه توسط نمایندگان به تصویب رسیده باشد در اسلامی بودن آن کفایت نمیکند و باید چندین مجتهد بزرگ بر آن مصوبات از حیث عدم مخالفت با مکتب تشیع مهر تایید بزنند تا سپس مصوبات برای اجرایی شدن به حرکت در آیند.
پذیرش نسبی تجدد
میرزای نائینی بر خلاف رای عده زیادی از مخالفان مشروطه که هر چیز غربی را نفی و طرد مینمودند میگفت چه اشکال دارد خوبیها و محسنات غرب-چه قانون و چه دانش و فن- را گرفت و به کار برد. در عین حالی که بسیاری از این قواعد و قوانین منشا اسلامی و انبیایی دارد که به غرب رفته است.
http://jomhourieslami.net/?newsid=144346
ش.د9602267