از دیدگاه اسلام، انقلاب نوعی جهاد داخلی است که در آن انگیزه اصلی، جلب رضای خداوند و حرکت فی سبیل الله است. بنابراین خواستگاه اولیه و پیش شرط اساسی برای ایجاد حرکت های انقلابی، انقلاب از درون است و تا چنین انقلابی روی ندهد امید چندانی به پیروزی حرکت انقلابی در جامعه نمی توان داشت. انقلاب اسلامی ایران نمونه بارز چنین حرکتی بود. حرکتی فی سبیل ا... که به طرز شگفت آوری توانست بنیان های حکومت طاغوت را از بیخ بخشکاند و چهار ستون اندام استکبار را به لرزه افکند. هر چند تا کنون بسیاری از ابعاد پیروزی انقلاب مورد بررسی قرار گرفته اما گستردگی این نتایج سبب شده با گذشت سال ها از پیروزی انقلاب هنوز بسیاری از جهات و زوایای پیچیده این پدیده عظیم سیاسی کمتر مورد توجه قرارگیرد و یا به دقت بدان پرداخته نشود. شناخت این زوایای پنهان می تواند در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی اثر شایانی داشته باشد و زنگ خطر را برای برخی از افراد و گروه ها در انحراف از مسیر انقلاب به صدا در آورد. این نوشتار در کوتاه سخن قصد دارد در این مسیر حرکت نماید.
یکی از برکاتی که وقوع انقلاب اسلامی به همراه داشت، کشیدن خط بطلان بر هرگونه صور گرایی و سور چرانی خصوصاً در حوزه نظام سیاسی بود. منظور از صورگرایی، انجام هرگونه اقدام صوری و ظاهری از سوی مسئولین و نظام سیاسی در جهت فریب افکار عمومی است و سورچرانی را به هرگونه بهره برداری از بیت المال در جهت منافع شخصی می توان تعبیر نمود.
در دوران حکومت پهلوی بسیاری از برنامه ها، نهادها، بخشنامه ها و حتی شخصیت های سیاسی جنبه صوری و ظاهری داشتند و عملاً این وضعیت هیچ انتفاع و بهره ای عاید ملت نمی کرد. در این دوران بسیاری از ارزش های انسانی و آزادی های اجتماعی به یک حرکت ظاهری و یا یک نهاد صوری محدود می گشت. به طور مثال در نظام اجتماعی آن روز و در محیط خفقان و استبداد پهلوی، تشکیل حزب رستاخیز بیشتر به یک کمدی اجتماعی شبیه بود تا یک نظام حزبی اثر بخش. در واقع حزب رستاخیز فقط تا حدودی از نظر شکل و صورت به یک حزب سیاسی نزدیک بود اما در عمل هیچ قرابتی با نظام حزبی و قواعد حاکم بر آن نداشت. بنیاد پهلوی با همه تبلیغاتش فقط به فرح کمک می کرد تا توسعه یافتگی را ژست بگیرد، در حالی که در بسیاری از نقاط ایران فقر همه جانبه بیداد می کرد. انتخابات غالباً جنبه نمایشی داشت و وکلای مردم بیشتر وکیل السلطنه بودند یا وکیل الدوله. نخست وزیر بیشتر جنبه نمایشی واساساً ترکش گیر تاج سلطنت بود. ده ها از این نمونه را به آسانی در نظام سیاسی آن روزگار میتوان نبش قبر نمود اما نکته قابل توجه این است که این برنامه ها، نهادها شخصیتهای صوری مقدمه ای بودند برای سور چرانی مسئولین و پوششی برای تسلط هر چه بیشتر بر منابع ملی کشور. هیئت حاکمه حکومت پهلوی با استفاده از دو عنصر ترس و فریب، سال ها از گرده ملت ایران سورچرانی و عیاشی کرده و در پس پرده خدمت به ایران و ایرانی و با متدی از جنس مدرنیزاسیون نیم بند و قرار گرفتن در جایگاههای ساختگی، ثروت ها اندوخته و قبای رنگین بر تن نمودند. انقلاب اسلامی به یک باره همه آن سور و سات را به باد فنا داد و لقمه های چرب شده از خون ملت را از حلقوم اشراف و درباریان پهلوی بیرون کشید.
در جریان پیروزی انقلاب اسلامی هیچ شعار صوری سر داده نشد، هیچ نهاد صوری تشکیل نشد و هیچ حرف تو خالی و پوچی وعده داده نشد. دلیل و گواه بر این ادعا، خون هزاران شهید انقلاب اسلامی است. پیداست که هیچ ملتی حاضر نخواهد شد جان عزیزانش را در راه یک هدف توخالی فدا کند و هیچ گاه حاضر نخواهد شد جوانانش برای رسیدن به یک منظور غیرواقعی و هدف ظاهری سال ها تبعیدها، زندان ها و شکنجه ها را تحمل نمایند. انقلاب اسلامی یک هدف کاملاً واقعی با آرمانهای بلند و دست یافتنی بود که ملت ایران برای تجلی آن فداکاری ها نمودند.
شیوه حکومت داری حضرت امام (ره) گویای این واقعیت بود که دنیای سیاست در حکومت اسلامی دنیای تزویر و فریب نیست و در آن صورگرایی و سور چرانی محلی از اعراب ندارد. صندلی معمار انقلاب در جماران تصویری از کرسی قدرت در نظام اسلامی را به تصویر می کشید. یک کرسی ساده و بدون زرق و برق به رنگ سادگی و سفیدی که هیچ گاه اثری از غل و غش و سیاهی دنیای سیاست در آن دیده نشد. قدرت در این کرسی تنها با ترازوی خدمت، عیار پیدا می کرد و در این چنین نظامی بود که جهادی ها سر برآوردند و سازندگی شکل گرفت، سپاهی ها سبز شدند و دشمنی ها مأیوس ماند، رجایی ها خادم شدند و خدمت افتخار گشت. فجر پیروزی انقلاب فرصت خوبی است برای یادآوری این موضوع که در تراز انقلاب اسلامی نباید هیچ برنامه ای صوری باشد، هیچ کلنگی نباید نمایشی به زمین بخورد، هیچ قیچی نباید روبان افتتاح را صوری ببرد، هیچ آماری نیاید با صفرها تزئین گردد و مهمتر یادآوری اینکه، در انقلاب اسلامی مدیران هیچ سهمی از سفره انقلاب ندارند، هیچ مدیر انقلابی نباید دو تابعیتی باشد، هیچ خادمی نباید در کاخ زندگی کند و چرخ هیچ توسعه ای بر گرده ملت نمی گردد. فجر انقلاب به این معنی است که بدانیم: ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت