(روزنامه اطلاعات - 1396/04/12 - شماره 26757 - صفحه 12)
دومين عرف شکني پادشاه عربستان در انتخاب وليعهد اقدامي است که سلطنت سعودي را در آستانه تحولي جدي قرار مي دهد و چهرهاي متفاوت با پادشاهي چند ده ساله آل سعود را بر اين کشور حاکم خواهد ساخت.
به گزارش ايرنا، «سلمان بن عبدالعزيز» پادشاه عربستان با صدور فرماني اقدام به عزل و نصب شماري از مقامهاي سعودي کرد. مهمترين و در واقع اصليترين بخش اين فرمان عزل «محمد بن نايف» از وليعهدي و ديگر سِمتهاي حکومتي بود.با برکناري بن نايف، جديترين مانع از پيش پاي وليعهدي «محمد بن سلمان» فرزند پادشاه عربستان برداشته و مقرر شد تا آل سعود در مکه با بن سلمان بيعت کنند. در عزل و نصبهاي تازه، وزارت کشور نيز ميراثي بود که از بن نايف، نصيب «عبدالعزيز بن سعود» برادر زاده وي شد. رسانههاي سعودي پيش از مراسم بيعت، از موافقت 31 تن از 34 عضو هيات بيعت که به نوعي مجلس موسسان سعودي به شمار مي آيد، خبر دادند. به اين ترتيب و در صورت واقع نشدن رخدادي غيرمنتظره در صحنه سياسي عربستان، بن سلمان وليعهد سي و يک ساله سعودي تنها يک گام با پادشاهي اين کشور فاصله خواهد داشت؛ تحولي که با توجه به رويکردهاي شاهزاده جوان سعودي از عربستاني ديگرگون رونمايي خواهد کرد.
سير برآمدن بنسلمان تا وليعهدي
با مرگ ملک «عبدالله بن عبدالعزيز» پادشاه پيشين سعودي، صحنه سياسي عربستان شاهد تحولاتي جدي در راس خاندان حاکم بود. ملک عبدالله هر چند در دوره حيات، برخي از اطرافيان خود از جناح «شمري» آل سعود را در مناصب کليدي از جمله گارد سلطنتي مستقر ساخت اما مرگ وي به معناي بازگشت جناح رقيب يعني «سديري»ها به راس هرم قدرت در رياض بود. با پادشاهي سلمان، روند کنار زدن شاهزادگان جناحهاي غيرسديري يعني شمريها و خاندان «فيصل بن عبدالعزيز» (سومين پادشاه سعودي) از قدرت آغاز شد. مهمترين نقطه عطف اين روند تا امروز کنار زدن «مقرن بن عبدالعزيز» از وليعهدي و جانشيني بن نايف بود؛ رخدادي که پس از چند دهه، سنت وليعهدي در عربستان را شکست. تا پيش از کنار زدن مقرن، بر اساس سنت و وصيت «عبدالعزيز بن عبدالرحمان» اولين پادشاه عربستان، سلطنت از برادر به برادري ديگر سپرده مي شد اما گماشتن بن نايف به جاي مقرن و قرار گرفتن پايه وليعهدي در نسل دوم شاهزادگان سعودي به معناي ناديده گرفتن اين سنت بود.
اين انتخاب در شرايطي صورت گرفت که علاوه بر مقرن، شمار زيادي از فرزندان عبدالعزيز يعني «طلال»، «مشعل»، «متعب»، «بندر»، «احمد»، «عبدالرحمان» و ... در قيد حيات اند.با پايان دوره چهارماهه وليعهدي مقرن، به تدريج بن نايف نيز در سراشيبي سياسي قرار گرفت تا جايي که جايگاه عرفي وليعهد در مراسمهاي داخلي و ديدارهاي خارجي، بين سلمان و پسرش تقسيم و بن سلمان در عمل به عنوان دومين چهره قدرتمند رياض مطرح شد. پس از آن بود که سلمان در اقدامي بي سابقه فرزندش را جانشين خود قرار داد. با اين حال رسانههاي سعودي همانند بزنگاه کنار زدن مقرن کوشيدند با انتشار تصاويري از بيعت بن نايف با بن سلمان چهره اي از انسجام در خاندان حاکم را به نمايش بگذارند.با توجه به آنچه از زمان درگذشت ملک عبدالله در بهمن ماه 93 تاکنون در رياض گذشته، شاهزاده جوان، کم تجربه اما مخاصمه جوي سعودي، در صورت کناره گيري به دليل بيماري يا مرگ پدرش بر جايگاه سلطنت عربستان تکيه خواهد زد.
پيامدهاي قدرتيابي بنسلمان
انتخاب بن سلمان به وليعهدي عربستان در کوتاه زماني توجه بسياري از رسانهها و تحليلگران مسائل خاورميانه را به اين رخداد جلب کرد. يکي از اولين تحليلها را خبرگزاري «رويترز» ارايه داد و نوشت: برکناري بن نايف و وليعهدي بن سلمان به احتمال زياد براي جلوگيري از ايجاد اصطکاک بين اين دو صورت گرفته است؛ رويدادي که سبب خواهد شد سرعت حرکت عربستان به سوي اهداف چشم انداز 2030 افزايش يابد. به اين ترتيب، بن سلمان با فراغ بال بيشتري اهداف بلندپروازانه خود را در زمينه توسعه اقتصادي عربستان و برنامههايي چون کاهش تکيه بر درآمدهاي نفتي و خصوصي سازي صنايع نفتي اين کشور دنبال خواهد کرد. از نگاهي ديگر اما قدرتيابي بن سلمان به معناي افزايش جنگ طلبي و ماجراجويي رياض در منطقه خواهد بود.
بنسلمان از زمان آغاز حملات سعودي به يمن فرماندهي اين پروژه جنگي را بر عهده داشته و بارها مواضعي خصمانه را در قبال ديگر کشورهاي منطقه به ويژه جمهوري اسلامي ايران علني ساخته است؛ از جمله تهديدِ کشاندن درگيريهاي منطقهاي به خاک ايران. نمود ديگر تندروي و انعطاف ناپذيري عربستان در دور تازه تنش با قطر نمايان شد تا رياض با شتابي فراوان در دوره جديد، جامه پيشين سياست ورزي حاکمان خود را به کناري نهاده و لباس رقابت و رزم بر تن کند.با توجه به آنچه گفته شد مي توان گفت عربستان با ترک راهبرد شيخوخيت در جهان عرب، کنار گذاشتن ديپلماسي و اقدامات پشت پرده به رويارويي آشکار و مخاصمهجويي با رقباي خود روي آورده و قدرتيابي بنسلمان به معناي افتراقي عميق و جدي بين سياستهاي سعودي در دههها گذشته و سالهاي آتي خواهد بود.
پايان جنگ قدرت در خاندان سعودي يا پاک کردن صورت مساله؟
محمد بن سلمان، پادشاه عربستان پس از چند ماه کشمکش ميان دو جايگاه وليعهد و جانشين وليعهد با کمک پدرش در جنگ داخلي پيروز شد و بن نايف از مسئوليتهايش خلع شد، اين امر اتفاقات آوريل سال 2015 را به ذهنها ميآورد، در آن تاريخ مقرن بن عبد العزيز از منصب وليعهدي خلع شد تا راه براي، پسر شاه جديد باز شود. به گزارش ايسنا، به نقل از سايت النشرة، از آن زمان در محافل سياسي، ديپلماتيک و رسانهاي مختلف بحثهايي آغاز شد مبني بر اينکه محمد بن سلمان پس از پدرش سلمان بن عبد العزيز، پادشاه بعدي عربستان خواهد شد و سناريوهاي مختلفي ارائه شد. اين سناريوها در مورد راههايي بودند که محمد بن سلمان به دليل ترسش از کودتاي محمد بن نايف (وليعهد نزديک به آمريکا) عليهاش ممکن بود از طريق آنها بخواهد از دست وي خلاص شود.
محمد بن سلمان ميترسيد که در صورت به قدرت رسيدن بن نايف آنچه براي مقرن بن عبد العزيز و او رخ داد، تکرار شود، زيرا پادشاه با قدرت و نفوذي که دارد ميتواند وليعهد را برکنار کند به ويژه که کودتايي که محمد بن نايف در آن شرکت کرد توانسته بود به رهايي او از دست متعب بن عبدالله، پسر عبدالله بن عبدالعزيز، پادشاه سابق عربستان منجر شود بنابراين نقشه کشيد تا با عزل او پيشدستي کند تا رسما وليعهد شود، هر چند که او از زماني که پدرش قدرت را در دست گرفت، با کنترل بر مهمترين مراکز نفوذ مالي و نظامي عربستان حاکم واقعي کشور بوده است .
بر اين اساس چندين سوال درباره عواملي که امروز به محمد بن سلمان براي برداشتن اين گام کمک کرد، مطرح ميشود، حرکتي که کمتر چيزي که ميتوان راجع به آن گفت "کودتا" است، هر چند که شاهد مراسم بيعت محمد بن نايف با وليعهد جديد بوديم، اما مهمترين سوالي که مطرح است درباره موضعگيري آمريکا نسبت به اين تحولات است، زيرا پسر پادشاه فعلي عربستان زماني که به قدرت رسيد، هيچگونه ارتباطي با واشنگتن نداشت در حالي که وليعهد قبلي مرد اول آمريکا محسوب ميشد.در اين راستا ميتوان اطمينان يافت که محمد بن سلمان از ارتباطي که محمد بن زايد، وليعهد ابوظبي با آمريکا داشت استفاده کرد، به ويژه که بن زايد منافع مشترکي با محمد بن سلمان براي رهايي از دست محمد بن نايف به دليل روابط متشنجش با او داشت، روابط بن زايد و بن نايف پس از افشاي اسناد ويکيليکس دچار تنش شد.
علاوه بر استفاده بن سلمان از ارتباطات بن زايد با آمريکا وي اخيرا در راستاي ارائه چهرهاي از خود به عنوان فردي قدرتمند که توان محقق کردن منافع آمريکا در منطقه را با در پيش گرفتن برخي اقدامات نظامي و اقتصادي دارد، تلاش کرد. اما بايد به آنچه فرداي برگزاري نشست سران کشورهاي اسلامي و آمريکا در رياض رخ داد، توجه کرد، در صبح آن روز قراردادهاي مالي متعددي ميان مسئولان عربستان و دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا در رياض به امضا رسيد و پس از آن برخي از کشورهاي عربي منطقه و در راس آنها عربستان و امارات قطع روابط ديپلماتيک خود با قطر را اعلام کردند.
در نتيجه محمد بن سلمان در پايان دادن به درگيريها و اختلافات در داخل خاندان حاکم سعودي براي رسيدن به قدرت پيروز شد و اين فتح باب بزرگي براي به دست گرفتن قدرت پس از پدرش سلمان بن عبد العزيز بود اما آنچه رخ داده را نميتوان مسالهاي عادي دانست به ويژه که اين اتفاق پس از اصلاح بند ب ماده پنج قانون اساسي عربستان رخ داد. اکنون اين سوال مطرح است که آيا واقعا درگيريها و اختلافات پايان يافتهاند يا اين اقدامات موقتا تنشها را مخفي خواهد کرد و احتمال دارد اشکال جديدي از آن را در مراحل آتي شاهد باشيم؟
دردسرهاي قدرتيابي بنسلمان براي عربستان
تحليلگران با اشاره به بي تجربگي وليعهد جديد عربستان و نيز تندروي و ناکاميهاي وي در هماورديهاي منطقه اي معتقدند به قدرت رسيدن «محمد بن سلمان» سعوديها را با چالشهاي جدي روبرو خواهد کرد. به گزارش ايرنا، «سلمان بن عبدالعزيز» پادشاه عربستان صبح روز چهارشنبه 31 خردادماه در حکمي «محمد بن سلمان» را به جاي «محمد بن نايف» به عنوان وليعهد جديد عربستان انتخاب کرد. پادشاه سعودي بننايف را از همه مسئوليتهايش از جمله رياست شوراي وزيران و وزارت کشور برکنار و «عبدالعزيز بنسعود» را بهعنوان وزير کشور معرفي کرد. طبق حکم سلمان بن عبدالعزيز، محمد بنسلمان علاوه بر وليعهدي و معاون نخستوزير همچنان تصدي وزارت دفاع را بهعهده خواهد داشت. مراسم بيعت با بن سلمان وليعهد جديد هم شامگاه چهارشنبه پس از نماز تراويح در مکه مکرمه برگزار شد. اين تصميم و فرمان پادشاهي يکي از محورهاي بحث و تحليل رسانههاي عربي بود که در اين گزارش به آن پرداخته مي شود.
روزنامه «راي اليوم» چاپ لندن، تارنماي «العهد» و خبرگزاري «المنار» لبنان با اشاره به انتخاب محمد بن سلمان به عنوان وليعهد جديد عربستان، همراهي آمريکا با وي را در کانون توجه قرار دادند.به نوشته روزنامه راي اليوم، محمد بن سلمان طي دو سال گذشته به ويژه از زماني که پدرش به عنوان پادشاه عربستان انتخاب شد نهادهاي حکومتي را بر پايه منافع خود اداره مي کرد. وي با برگزاري برخي مراسم، شاهزادگان جوان هوادار خود را براي پستهاي بالا در استانهاي اصلي مي گماشت. او با انتخاب «خالد بن سلمان» به عنوان سفير عربستان در واشنگتن، انتخاب سرهنگ «احمد العسيري» به عنوان فرمانده ائتلاف حمله به يمن و معاون رئيس دستگاه اطلاعاتي، انتخاب «عبدالعزيز بن سعود بن نايف» به عنوان وزير کشور و تشکيل مرکز امنيت ملي و ارتباط آن با ديوان پادشاهي براي تقويت اختيارات امنيتي، نظامي و اقتصادي خود تلاش کرد.
به نوشته راي اليوم، سفر محمد بن سلمان به آمريکا پس از راهيابي «دونالد ترامپ» به کاخ سفيد، مقدمه اي براي اين فرمان پادشاهي بود که صادر شد و جايگاه او را براي وليعهدي تقويت کرد. اين پست پس از سفر رسمي ترامپ به رياض به تصويب رسيد. بهاي اين سمت بيش از 500 تريليون دلار بود که در قالب قراردادهاي تسليحاتي و سرمايه گذاري در زيرساختهاي آمريکا به اين کشور داده شد.
به نوشته تارنماي العهد، آنچه اکنون در عربستان رخ داد با سفر اخير ترامپ به عربستان در ارتباط است. به يقين محمد بن سلمان با سفر خود به واشنگتن و برقراري توافقهاي بزرگ در رياض بهاي رسيدن به وليعهدي را پرداخت کرده است. او فرمانبردار خوبي براي اربابان آمريکايي خود خواهد بود.به نوشته روزنامه راي اليوم، محمد بن نايف دومين وليعهدي است که کنار گذاشته شد و طي دو سال همه پستها از او گرفته شد. اين به مفهوم آن است که محمد بن سلمان جانشين و دشمن او، کارزار را به سود خود يکسره کرد و پس از مدتي به پادشاهي خواهد رسيد. سه طرف موافقت سرنوشت ساز خود را براي رسيدن بن سلمان به پادشاهي و کنار گذاشتن محمد بن نايف از پادشاهي اعلام کرده اند. نخست آمريکا، دوم نهادهاي خاندان حاکم و سوم نهادهاي ديني در قالب هيات علما که در راس آن خانواده «آل شيخ» مفتي عربستاني قرار دارد.
از طرفي،به نوشته خبرگزاري المنار، ماجراجوي خيره سري که اختيارات گسترده اي دارد طي روزهاي آينده پادشاه عربستان خواهد شد. او نخستين پادشاه عربستان از نوادگان عبدالعزيز آل سعود است. چند روز پيش «ديويد هرست» نويسنده انگليسي از کودتا در کاخ آل سعود با هدف رساندن محمد بن سلمان به پادشاهي سخن به ميان آورد. او گفت هر شاهزاده سعودي براي رسيدن به پادشاهي نياز به خرسندسازي سه منبع قدرت دارد. اين سه منبع از نظر اهميت عبارتند از آمريکا، خاندان حاکم و مردم عربستان، اما مردم در اين زمينه نقش چنداني ندارند. آنچه اکنون رخ داد بيانگر تحليل درست هرست است. هر شاهزاده سعودي براي اينکه به پادشاهي برسند نياز به رضايت آمريکا و طرف قدرتمند خاندان حاکم دارد. مردم در اين زمينه نقش قابل ذکري ندارند. در عربستان همه امور در دست پادشاه است و او تنها با موافقت آمريکا تصميم مي گيرد.
در اين حال،تارنماي «البديل» مصر در گزارشي به بهانه انتخاب محمد بن سلمان به عنوان وليعهد عربستان، کارنامه عمل او را بررسي کرد. به نوشته تارنماي البديل، طي مدت کوتاهي که محمد بن سلمان در سمتهاي بالاي حکومتي قرار داشت نشان داد شخصي جنگ سالار است که در بحرانها و روابط با کشورهاي جهان بويي از ديپلماسي نبرده است. سن کم و بي تجربه بودن او عربستان را در لغزشگاهها و باتلاقهاي بسياري وارد کرده است. او در عرصه سياسي شخصي بي تجربه است. اين موضوع سبب شده است که اوضاع داخلي و خارجي عربستان به سوي شرايطي ناگوار پيش رود. محمد بن سلمان با روي آوردن به قلدري در امور داخلي کشورهاي همسايه دخالت کرد و به طور آشکار به فتنه مذهبي دامن زد.
از زماني که او به عنوان وزير دفاع عربستان انتخاب شد شکاف ميان بيشتر کشورهاي عربي و عربستان افزاش يافته است. حتي بيشتر کشورهاي غربي هم نگرانند پس از کنار رفتن سلمان بن عبدالعزيز از عرصه سياسي، محمد بن سلمان بيشتر به سياستهاي گستاخانه پناه ببرد. اين رسانه افزود: محمد بن سلمان تلاش کرد برتري تصميمهاي سياسي و نظامي خود بر تصميمهاي محمد بن نايف را نشان دهد هر چند که اين موضوع از راه گستاخي باشد. او درباره پيامد تصميمهاي خود هيچ انديشه اي نکرد. او با تصميمها و اقدامها خود عربستان را در بسياري از بحرانهاي مصيبت بار وارد کرده است. وي با اعدام شيخ «نمر باقرالنمر» رهبر شيعيان عربستان گستاخيهاي خود را آغاز کرد و به هشدارها و درخواست بسياري از کشورها مبني بر اينکه اعدام اين روحاني درهاي جهنم را به روي عربستان خواهد گشود، هيچ اهميتي نداد. ادامه دارد...
ش.د9602489