(روزنامه اطلاعات – 1396/05/12– شماره 26783– صفحه 12)
دونالد ترامپ، رئيس جمهوري آمريکا به رغم ميل باطني در ظاهر قضيه هم که شده، در ماههاي گذشته خود را متعهد به اجراي برجام نشان داده است زيرا با وجود همصدايي جهاني در حمايت از توافق هستهاي، يکجانبه گرايي آمريکا در اين زمينه با پيامدهاي بينالمللي ناگواري براي اين کشور همراه خواهد بود.
به گزارش ايرنا، مسئوليت گريزي و شانه خالي کردن آمريکا از زير بار تعهدات بين المللي در ماههاي گذشته همواره وجود داشته و مورد تجزيه و تحليل محافل گوناگون قرار گرفته است. هزينه ناشي از نقض تعهدات اما هميشه با هزينهاي مشابه همراه نيست و به موازات اهميت و دايره شمول بازيگران توافق، هزينههاي ناشي از ناديده گرفتن آن هم متفاوت خواهد بود. «دونالد ترامپ» رييس جمهوري آمريکا پس از ورود به کاخ سفيد چه در گفتار و چه در عمل از هيچگونه اقدامي براي تشديد دشمني با جمهوري اسلامي ايران فروگذار نکرده است. در سطح کلام، هميشه تندروي عليه سياستهاي تهران وجود داشته و حتي برخي مقامات کاخ سفيد از تلاش براي تغيير نظام در ايران سخن به ميان آوردهاند. در عرصه عمل هم، گنجاندن نام ايران در فهرست کشورهاي غيرمجاز براي سفر به آمريکا و همچنين قرار دادن افراد و نهادهاي ايراني در ليست سياه تحريمها تنها چند مورد از اين اقدامات دولت تازه کار ايالات متحده به شمار مي رود.
تداوم تلاشهاي ناموفق ترامپ در نقض برجام
رييس جمهوري آمريکا قبل از زمامداري شايد هرگز فکر نمي کرد که مخالفت با برجام و نقض يکجانبه آن از جانب آمريکا اينقدر دشوار باشد. از اين رو، او به راحتي برجام را بدترين توافق تاريخ ايالات متحده ميخواند و از پاره کردن آن در روزهاي نخست رياست جمهوري سخن به ميان مي آورد. زماني که ترامپ بر مسند رياست جمهوري تکيه زد به تدريج متوجه برخي اصول و قواعد بين المللي شد که ناديده گرفتن آنها به اين آساني که وي تصور مي کرد، ميسر نبود. در نتيجه شاهد تغيير مواضع رييس جمهوري آمريکا در قبال توافق هستهاي بوديم به طوري که ترامپ و «رکس تيلرسون» وزير امور خارجه او برجام را مورد تاييد قرار دادند. آنها اما معتقدند که ايران روح برجام را نقض کرده است. آنها به اين نکته پي بردهاند که با وجود اقدامهاي مثبت ايران زير نظر آژانس و شوراي امنيت و همچنين حمايت جهاني از برجام، آمريکا به تنهايي نميتواند اصل اين توافق را زير سوال ببرد.
همين مسائل باعث شد تا به رغم عدم تمايل وي مبني بر تداوم اجراي برجام، طرح تعليق تحريمهاي ضدا ايراني را براي 90 روز تمديد کند. با توجه به لزوم تاييد هر سه ماه يکبار توسط رييس جمهوري آمريکا، ترامپ براي دومين بار در فصل پاييز بايد تعليق تحريمها را تمديد کند. در اين شرايط اما موضوع تازهاي آشکار شده و آن اختلاف بين ترامپ و تيلرسون درباره برجام است. چندي پيش نشريه «فارين پاليسي» نوشت که ترامپ در اين باره از عملکرد تيلرسون ناراضي است. اين نشريه به نقل از سه منبع آگاه آورد که رييس جمهوري آمريکا در دوره قبل يعني سه ماه پيش به طور مشخص از تيلرسون خواست تا زمينه اعلام عدم پايبندي ايران را آماده کند و تيلرسون موفق به اين کار نشد.
در نتيجه ترامپ کار رسيدگي به اين موضوع را به چند نفر از افراد مورد اعتماد خود در کاخ سفيد سپرده است. البته فشارهاي داخلي هم تاثير قابل ملاحظهاي بر اعتراف ترامپ مبني بر پايبندي به اجراي برجام داشته است. چند روز قبل از امضاي تمديد لغو تحريمها، 38 ژنرال و درياسالار بازنشسته ارتش آمريکا در نامهاي به ترامپ با ذکر دلايلي، خواستار وفادار ماندن وي به توافق ايران و 1+5 شدند. همچنين پارسال در ماه اجرايي سازي برجام (دي ماه)، 37 نفر از دانشمندان آمريکايي با امضا و ارسال نامه به ترامپ، اجراي کامل برجام را مورد تاکيد قرار دادند. ضمن اينکه در جبهه جمهوريخواه نيز نگاه همسويي با رويکرد ترامپ درباره برجام وجود ندارد.
تاوان آمريکا از برجامشکني
تلاش آمريکا براي فشار بر ايران به اتهامات تروريستي، موشکي و حقوق بشري از ناتواني رييس جمهوري آمريکا از نقض يکجانبه برجام حکايت دارد. به باور بسياري، ترامپ با توجه به هزينههاي ناشي از نقض برجام تا کنون به آن متعهد مانده است؛ هزينههايي که در اين نوشتار به چند مورد از آن اشاره مي شود.
نخست: يکي از پيامدهاي نقض برجام از جانب آمريکا، مقابله آشکار کاخ سفيد با سازمان ملل و شوراي امنيت اين سازمان مهم بين المللي است. آمريکا که از طريق شوراي امنيت توانست اجماعي جهاني براي تحريم ايران ايجاد و 6 قطعنامه تحريمي را عليه کشورمان تصويب کند. اما حال به دليل خواست و سليقه مقامات کاخ سفيد نميتواند قطعنامه 2231 اين شورا را ناديده بگيرد؛ قطعنامهاي که اصليترين ضمانت نامه بينالمللي توافق هستهاي است.
دوم: آمريکا همانند يک دهه پيش قادر به اجماعسازي جهاني عليه ايران نيست. تحريمهاي هستهاي عليه جمهوري اسلامي در زماني کليد خورد و تشديد شد که همصدايي در ميان اعضاي دايم و غيردايم شوراي امنيت وجود داشت. پس از برجام فضا به کلي تغيير يافته و به جز روسيه و چين، کشورهاي اروپايي نيز به عنوان متحدان سنتي آمريکا از سياستهاي ترامپ فاصله گرفتهاند. آنها همواره آمريکا را به اجراي درست و کامل برجام دعوت کرده و در مورد برجامشکني احتمالي ترامپ هشدار دادهاند. در چنين شرايطي، آمريکا بدون همراهي و همگامي جامعه جهاني نه تنها قادر به نقض برجام نيست بلکه در صورت نقض يکجانبه برجام، خود در انزوا فرو خواهد رفت.
سوم: ترامپ در ماههاي گذشته تا حدي با قواعد بينالمللي آشنايي يافته تا به اين نتيجه برسد که برجام توافقي دوجانبه نيست بلکه پيماني چندجانبه است که پس از دو سال گفت وگوهاي فشرده و تخصصي بين ايران و گروه 1+5 شکل گرفته و سليقه شخصي ترامپ نميتواند تغيير دهنده اين توافق بزرگ باشد. بنابراين، در صورت حرکت آمريکا برخلاف مسير ديگر کشورها، انگشت اتهام به سمت کاخ سفيد نشانه خواهد رفت.
چهارم: فعاليتهاي هستهاي صلح آميز ايران بارها از جانب «يوکيا آمانو» مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي مورد تاييد قرار گرفته و اين مهمترين دليل حمايت گروه 1+5 به ويژه آلمان، فرانسه و انگليس از برجام بوده است. در شرايطي که جهان از سياستهاي ترامپ به تنگ آمده، بياعتنايي وي به نظارتها و بازرسيهاي چند ساله آژانس و گزارشهاي مثبت اين سازمان در مورد همکاريهاي سازنده ايران، موجه و پذيرفته شده نيست و وجهه اين کشور را مخدوش ميسازد.
پنجم: برجام شکني ترامپ از نظر مادي نيز براي اين کشور پرهزينه خواهد بود چرا که تا کنون صدها هيات اقتصادي و تجاري از سراسر جهان به ايران وارد شده و بالعکس. در نتيجه اين ديدارهاي دو ساله پسابرجامي، توافقها و سندهاي همکاري زيادي امضا و برخي نيز در مرحله اجرا است. بنابراين، «نه» ترامپ با برجام به قيمت ضرر ديگر کشورها و افزايش هزينههاي بين المللي تمام خواهد شد؛ موضوعي که باعث مخالفت سران کشورهاي جهان با نظر ترامپ در اين باره شده است.
ششم: بازيگران موثر بين المللي (به جز آمريکاي دوره ترامپ) به اين نکته پي بردهاند که تحريمهاي يک دههاي عليه ايران نه تنها ثمربخش نبود و آنها را به مقاصد خود نزديک نساخت بلکه به استقلال و افزايش توان نظامي و هستهاي ايران انجاميد. در نتيجه آنها مخالف هرگونه برجام شکني و بازگشت به دوره تحريمها هستند.
توهم آمريکايي
در اين حال، نيروي دريايي آمريکا در حالي رفتار مرزبانان کشورمان را غيرحرفهاي و خطرناک ميداند که سپاه وظيفه ذاتي مراقبت از مرزهاي ايران را برعهده دارد و اين آمريکاييها هستند که هزاران کيلومتر دورتر در امور ديگران مداخله ميکنند. رويارويي قايقهاي تندروي مرزباني جمهوري اسلامي ايران با کشتيهاي جنگي خارجي به ويژه ناوهاي آمريکايي در چند ماه اخير خبرساز شده است. نيروهاي مرزباني دريايي جمهوري اسلامي که زيرنظر فرماندهي سپاه پاسداران در خليج فارس حضور دارند بنابر وظيفه در مقابل حضور کشورهاي خارجي و اقدامات اين ميهمانان ناخوانده مي ايستند. اين تقابل در ماههاي اخير به سوژه نخست رسانههاي غربي و منطقه اي تبديل شده است.رسانههاي غربي و منطقه اي در شرح حادثه چند روز گذشته مدعي شدند اواخر هفته گذشته قايق نيروهاي مسلح ايراني در شمال خليج فارس تا حدود 140متري ناو جنگي يو.اس.اس. تاندربولت نزديک شد. ناو آمريکايي عنوان کرده است قايق ايراني به تماس راديويي و 5 انفجار کوتاه به نشانه وضعيت خطر توجه نکرد و کشتي جنگي مجبور به شليک گلوله هشدار به سمت آن شد.
البته سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اطلاعيه اي اعلام کرد که رزم ناو آمريکايي در شمال خليج فارس به قصد تحريک و ايجاد هراس به سمت يک شناور گشتي نيروي دريايي سپاه که در آبهاي بين المللي در حال گشت زني بود، حرکت کرد اما شناور نيروي دريايي سپاه بدون اعتنا به رفتار غيرحرفهاي و تحريک آميز آنها به مأموريت خود ادامه داد و پس از مدت کوتاهي شناور آمريکايي منطقه را ترک کرد .تارنماي شبکه خبري سي.ان.ان آمريکا در اين زمينه نوشت اين رخداد داراي سابقه است. «جف ديويس» سخنگوي پنتاگون اعلام کرد در سال 2016 تعداد 35 مورد از تقابل قايقهاي ايراني با کشتيهاي جنگي آمريکايي ثبت شده است. اين مقام نظامي آمريکا مدعي شد قايقهاي ايراني در اين موارد رفتارهاي غيرحرفه اي و غير ايمن را انجام داده اند. در عين حال يک مقام ديگر آمريکايي نيز اعلام کرد اين برخوردها در سال 2017 بسيار کمتر از سال پيش از آن اتفاق افتاده است.
ميهمانان ناخوانده پرتوقع
گويا ناوهاي نظامي آمريکايي در خليج فارس انتظار دارند ايران نيز همچون کشورهاي عربي جنوب خليج فارس مسير آزاد و راحتي را در همه شرايط براي آنها باز کند. البته چند هفته قبل مجلس نمايندگان آمريکا براساس طرحي تصميم گرفت تا وزارت دفاع اين کشور، راههاي رايزني و گفت وگو با ايران را براي اجتناب از برخورد نظامي در آبهاي خليج فارس بررسي کند. اين متمم تصريح مي کند وزارت دفاع آمريکا با هماهنگي وزارت امور خارجه بايد گزارشي را به کميتههاي کنگره درباره فوايد توافق نظامي دو يا چند جانبه ميان ايالات متحده آمريکا، ايران و ديگر کشورهايي که در منطقه خليج فارس حضور دارند، ارايه کند.
اما هنوز اقدامي در اين مورد صورت نگرفته است. نيروهاي دريايي آمريکا که بر اساس ماهيت سياسي اين کشور، در همه موارد ديگران را مقصر مي داند، در خليج فارس نيز انگشت اتهام را به سوي ايران نشانه رفته و انتظار دارد همه در مقابل ناوهاي آمريکايي شکيبايي نشان دهند. تارنماي خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي نوشت: نيروي دريايي آمريکا به نزديکي قايق ايراني شليک هشدار انجام داد نيروهاي دريايي آمريکايي مي گويند اين قايق به شکل خطرناکي به آنها نزديک شده بود اما سپاه پاسداران کشتي آمريکايي را به علت اين حرکت سرزنش کرد. «نيوزويک» نيز در اين رابطه عنوان داشت که بر ميزان تقابل نيروهاي دريايي ايران و آمريکا در خليج فارس از زمان شروع رياست جمهوري دونالد ترامپ افزوده شده است.
رئيس جمهوري آمريکا رويکرد سختي را در مورد ايران دنبال مي کند ضمن اينکه هر دو کشور يکديگر را به داشتن سياستهاي بي ثبات کننده در خاورميانه متهم ميکنند. اين گزارش تقابل در خليج فارس را به سياستهاي ايران و آمريکا در خاورميانه ارتباط داد و افزود هر دو کشور در عراق و سوريه درگير جنگ با داعش هستند اما از گروههاي متفاوتي حمايت ميکنند. همچنين کاخ سفيد از متحدان عربستان است که مهمترين رقيب منطقهاي ايران به شمار مي رود. مجله «تايم» هم در گزارشي در اين زمينه نوشت نيروهاي سپاه کشتي آمريکايي را به علت ايجاد اين شرايط تحريک کننده مورد سرزنش قرار دادند.
به نوشته اين گزارش تقابل ناو آمريکايي که از نيروهاي دريايي آمريکا در پايگاه پنجم اين کشور در بحرين است با قايقهاي سپاه با سخنان ترامپ در مورد بازبيني در توافق هسته اي همزمان شده است.اين گزارش نيز تعداد زياد تقابل دريايي ايران با آمريکا پرداخت و آورد: در سال 2015 23 و در سال 2016 35 مورد رو در رويي دريايي صورت گرفت. مهمترين تقابل دو طرف نيز بازداشت 10 ملوان آمريکايي (کمتر از دو سال قبل) عنوان شد که تلويزيون دولتي ايران نيز تبليغات وسيعي را در مورد آن انجام داده بود. به نوشته تايم، هر دو طرف اتهامهاي مشابهي را عليه يکديگر بيان مي کنند. نيروهاي ايراني هم حضور آمريکاييها در خليج فارس را تحريک کننده ميدانند و ناوهاي جنگي آمريکايي را به رفتار غيرحرفهاي به ويژه در تنگه هرمز متهم مي کنند. اين تنگه از آن جهت اهميت دارد که يک سوم تجارت دريايي نفت در جهان از اين مکان عبور مي کند.
آدرس خليج مکزيک کجاست؟
نکته اينجاست که نيروهاي آمريکايي هزاران کيلومتر دورتر از مرزهاي خود به سر مي برند و همچون يک مدعي صاحب حق نيروي مرزباني کشور ما را به رفتارهاي نادرست متهم ميکنند. چند ماه پيش نيز حادثه مشابهي در خليج فارس رخ داده بود که موجب برخي واکنشهاي رسانهاي و سياسي شد. «محمد جواد ظريف» وزير امور خارجه کشورمان در واکنش به اين اقدام نيروي دريايي آمريکا اعلام کرد: نيروي دريايي ما در خليج فارس فعاليت ميکند و نه در خليج مکزيک. سوال اينجاست که نيروي دريايي آمريکا هفت هزار و 500 مايل دورتر از خانهاش چه ميکند. تارنماي «آنتي وار» در گزارش خود همين موضوع را به نيروي دريايي آمريکا گوشزده کرده و آورده است ناوهاي آمريکايي مدعي هستند قايقهاي ايراني قانون عبور را رعايت نميکنند و ممکن است اين موجب برخورد شود.
از طرف ديگر اقدام آمريکا به شليک گلوله هشدار به سمت قايق ايراني واکنش مقامهاي ايراني را برانگيخت. آنتيوار نوشت اين به يک مشکل تکراري تبديل شده است زيرا ايالات متحده تعداد زيادي از کشتيهاي جنگي خود را در نزديکي سواحل ايران مستقر کرده است و هرگاه نيروهاي دريايي ايران قايقهاي خود را به نزديکي آنها مي فرستند آمريکا ابراز خشم مي کند و ناراحت مي شود. آمريکا اين واکنش را حتي اگر کشتيهاي ايراني در حالت عادي و درون قلمروي دريايي خود باشند، تکرار مي کند. اين گزارش افزود : ايالات متحده اغلب نيروهاي دريايي ايران را به انجام رفتارهاي غيرحرفهاي در گشت زنيها در اطراف ناوهاي آمريکايي متهم مي کند. اين درحالي است که ايران پيش از اين به آمريکا اعلام کرد کشتيهاي خود را به خليج مکزيک يا سواحل ايالات متحده نفرستاده است بلکه اين کشتيهاي آمريکايي هستند که بايد بدانند در کنار سواحل آمريکا حضور ندارند. ادامه دارد...
ش.د9604707