(روزنامه جوان - 1396/10/26 - شماره 5287 - صفحه 2)
فارغ از حمايتهاي صريح بيگانگان از آشوبهاي داخلي كه در اين حوادث اخير در مقايسه با فتنههاي گذشته كمنظير بود، به گونهاي كه اين روزها توئيتهاي روزانه ترامپ در مورد بزرگنمايي يا حمايتهاي وي از آشوبطلبان و اعلام سقوط نظام اسلامي به مضحكه رسانههاي امريكايي تبديل شده است، تأمل در برخي از مواضع فعالان داخلي و پيامدهاي بيروني آن نشان از نوعي همپوشاني دارد كه در خوشبينانهترين حالت ميتوان گفت كه برخي در داخل در حال تكميل قطعات پازل دشمنان نظام اسلامي هستند. در اين زمينه به برخي از اين نشانهها اشاره ميشود.
1- يكي از اقداماتي كه هيئت حاكمه امريكا پس از ناكامي در هدايت آشوبهاي اخير برخي از شهرهاي ايران انجام داد، تحريم برخي از شخصيتها و شركتهاي فعال ايراني است كه در آن ميان تحريم آيتالله آملي لاريجاني از همه بارزتر بود. در زمينه تخريب شخصيت ايشان طي ماههاي اخير اگرچه نقش فضاي مجازي و خبرسازي برخي از سايتها كه پيوند آنها با برخي از سايتها و رسانههاي داخلي، غيرقابل انكار است، اما فضاسازي رئيس دولت دهم و اولتيماتوم 48 ساعته او به رئيس قوه قضائيه براي استعفا و آن هم به خاطر جلوگيري از بررسي اتهامات برخي از مسئولان آن دولت، حتي بيش از فضاسازي صداي امريكا و آن شبكه تلگرامي، بازتاب داشت و اين در حالي بود كه مستندات احمدينژاد عليه رئيس قوه قضائيه همان اباطيل صداي امريكا بود و طبيعي بود كه روزي دشمن از اين فضاسازي مجرمانه استفاده كرده و به استناد آن رئيس دستگاه قضا را در فهرست تحريمشدگان امريكا قرار دهد و در عرصه آشوبها نيز مراكز قضايي در زمره اهداف اوليه بعضي از آشوبطلبان شده بود.
2- در طول آشوبهاي اخير دفاتر ائمه جمعه و مراكز حوزههاي علميه و امامزادهها و مساجد يكي از عمدهترين آماجهاي آشوبطلبان بودند، اين امر اگرچه به دليل احترام مردم ما به این مراکز علت اصلی خروش و واکنش عمومی علیه آشوبگران بود، ولی در شرایطی که معمولاً این مراکز مأمن و ملجأ محرومین و بازتابدهنده خواست مردم از دستگاههای اجرایی بوده و هستند، علت مورد هدف واقع شدن کاملاً عجیب به نظر میرسد. اما وقتی به روند تبلیغاتی که در هفتههای قبل از آشوب به نحوه انعکاس ارقام بودجه سال 97 و بزرگنمایی بودجه سالانه مراکز دینی و حوزهها نگریسته میشود، تردید باقی نمیماند که اگر اقدامات آشوبطلبانه برخی در حمله به این مراکز را ناشی از ضعفها و ناکارآمدیهای دیگر دستگاهها بدانیم، برخی مسئولان خود در ایجاد انگیزه و دامن زدن به این حساسیتها کمک کردهاند.
3- سیاهنمایی بعضی مسئولان و رسانهها نسبت به شرایط کشور و بزرگنمایی برخی اخبار منفی، در ایجاد حس ناکارآمدی دستگاههای اجرایی در میان مردم به ویژه جوانان نقشی اساسی داشت. وقتی یک مسئول بلندپایه اجرایی برای توجیه سیاستها، تعداد بیکاران فارغالتحصیل کشور را سه نفر در هر خانواده اعلام میکند و آن یکی با محاسبه عددی 24 میلیون خانوار، بیکاران تحصیل کرده را 72 میلیون اعلام میکند و آنگاه به خبر اول رسانهها تبدیل میشود و یا یک نماینده مجلس به استناد گزارش وزارت بهداشت ایران را در رتبه اول خشونت اجتماعی در دنیا قرار میدهد، همین گزاره هاست که سبب میشود ترامپ توئیت کند که ملت ایران سالهاست که تحت فشار است و... زمان تغییر فرارسیده است.
روزنامه جامعه فردا در آستانه روزهای اوجگیری آشوب با استناد به سخنان رئیس دولت مینویسد: برای پذیرفتن اینکه کشور در آستانه یک بحران اقتصادی – اجتماعی قرار دارد نیاز به بالا و پایین کردن ارقام بودجه نیست. نیازی هم نیست که به گزارشهای محرمانه نهادهای ناظر برای مقامات ارشد کشور دسترسی داشته باشیم، کافی است روح حرفهای رئیس دولت را در چند هفته اخیر جستوجو کنیم.
4- توصیه به تسلیم و معامله بر سر داشتههای موجود همچون برجام، توصیه دیگر این جریان فرصت ساز برای بیگانه است. در این میان موضع مشترک اروپاییها و برخی از وادادههای داخلی در ضرورت مذاکره بر سر توان موشکی است که هیئت حاکمه امریکا را در قرار دادن مذاکره بر سر توان موشکی به عنوان شرط تمدید تحریمهای هستهای جری میکند. روزنامه آرمان در بیستم آبان ماه در مطلبی تحت عنوان «اروپاییها خواهان مذاکرات موشکی» به قلم یکی از اعضای حزب کارگزاران تلاش میکند با محق جلوه دادن اروپاییها در تحمیل مذاکرات موشکی، عملاً بر القائات آنها نسبت به اتهاماتی که در اقدامات طبیعی ایران در ارتقای توان موشکی دنبال میکند صحه بگذارد و نهایتاً ایران را به پذیرش برجامی دیگر توصیه کرده و مینویسد: اروپاییها هم میخواهند هیاهوی امریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیرقابل بازگشت تبدیل شود. البته ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خود رسیده؟! و قادر است این برنامه را در همین نقطه کنونی متوقف کند»
سوگمندانه باید اذعان کرد که وقتی این قلم به دستان با هیچ واکنشی از سوی دولتمردان مواجه نمیشوند جریتر شده و چند روز بعد روزنامه جامعه فردا در سر مقاله خود تأکید میکند که برای برداشتن موشکها از روی میز مذاکره باید تن به معامله بدهیم. در این مطلب آمده است: «تهران میتواند به زودی با یک رویکرد دیپلماتیک مبتنی بر منافع ملی، برجام موشکی را از روی میز مذاکره بردارد و یا حداقل از تکرار سرنوشت چاه مذاکرات هستهای جلوگیری کند.»
سال گذشته آنگاه که رهبر معظم انقلاب نسبت به نقش نفوذیها و جنگ نرم دشمن هشدار دادند، برخی به دنبال کشمیریها و کلاهیها در دستگاههای اجرایی و اثرگذار میگشتند و این در حالی بود که در هر دو آن حادثه عمل نفوذیها به تقویت و تحکیم انقلاب انجامید، اما در نفوذ جدید دشمن در پی تغییر محاسبات و نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری دستاندرکاران اداره کشور است تا آنگونه مشی کنند که مطلوب دشمن است.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مسئولین شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با تأکید بر اینکه امروز مهمترین هدف جنگ نرم دشمن گرفتن امید و اعتماد به نفس ملت است، میافزاید: برخی از اینکه گفته شود جنگ تبلیغاتی یا جنگ اقتصادی و فرهنگی خوششان نمیآید و میگویند باید از صلح صحبت کرد، در حالی که جنگ دشمن در عرصههای مختلف یک واقعیت است و اگر ما از این واقعیت غافل باشیم، طرف مقابل هوشیار و مراقب است و طراحی خود را پیش میبرد.
ایشان سپس تأکید میکنند کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز هم همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون را بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند، بلکه باید پاسخگو باشند.
ش.د9604790