تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۶  ، 
کد خبر : ۳۰۹۶۳۵
استفاده از عبارت‌هاي چالش‌برانگيز با چه هدفي مورد توجه قرار مي‌گيرد؟

مشغول‌سازي جامعه به موضوعات فرعي براي توجيه ناكارآمدي‌ها

(روزنامه جوان - 1396/10/26 - شماره 5287 - صفحه 5)

«مشغول‌سازي افكار عمومي به موضوعات فرعي» از جمله حربه‌هاي مهم و كاربردي جريانات سياسي براي توجيه ناكارآمدي‌های خود است كه با اوج‌گيري مشكلات اقتصادي، اجتماعي و سياسي زمينه بروز و ظهور پيدا مي‌كند و نمونه‌هاي فراواني را به ويژه در سال‌هاي اخير مي‌توان براي آن نام برد.

مشغول‌سازي اذهان عمومي زمينه را براي مسئولان و كارگزاران فراهم مي‌كند تا به واسطه آن ناتواني‌ها توجيه و ناكارآمدي‌ها موجه جلوه كند. انتقادات جامعه از عدم تحقق شعارهاي انتخاباتي- تبليغاتي فروكش كرده و جريان رقيب را متولي اصلي مشكلات كشور تلقي كند. به كارگيري تاكتیك‌هايی مانند برچسب زدن، ايجاد تفرقه و تضاد، تصديق، ترور شخصيت، توسل به ترس و ايجاد رعب، اهريمن‌سازي از رقيب، حذف و سانسور و برجسته‌سازي با هدف آدرس غلط دادن به افكار عمومي صورت مي‌گيرد. در طول پنج سال اخير نيز همواره تلاش شده براي توجيه ناكارآمدي‌ها پروژه «مشغول‌سازي افكارعمومي به موضوعات غيرضروري كشور» با طرح مباحث غيرضروري و تكرار آن در سطح وسيع مورد توجه يك طيف سياسي قرار بگيرد.

در روزهاي اخير نيز همانند مناظرات انتخاباتي تلاش شده با طرح مباحث چالش برانگيز و مغاير با اصول اعتقادي، افكار عمومي به مسائلي غير از ناتواني‌هاي دولت در حوزه اقتصادي و ميعشتي متمركز و نسبت به مظلوميت مسئولان اجرايي كشور احساس رقت و همذات‌پنداري در كشور شكل بگيرد، گويي كه اختيارات دولت در مرتفع كردن مشكلات مردم ناكافي است و ديگران مانع از اجراي اقدامات مؤثر قوه مجريه مي‌شوند.

«زمان مؤثر» براي استفاده از تاكتيك

استفاده از اين تاكتیك در بزنگاه‌هايي مورد استفاده قرار مي‌گيرد كه آستانه تحمل جامعه براي تحقق شعارهاي انتخاباتي پرطمطراق لبريز شده و خواهان رسيدگي فوري مسئولان اجرايي به مشكلاتی نظير گراني، تورم، بيكاري و ركود هستند. بهره‌گيري از اين تاكتيك مي‌تواند موج انتقادات مردم را منحرف كرده و به سمتي هدايت كند كه اساساً حوزه كاري آنها در مسيري غير از آنچه مديريت اجرايي كشور مي‌ناميم، پيش بيني شده است.

اظهار عبارت‌هايی مبني بر «هيچ استثنايي در كشور براي انتقاد كردن وجود ندارد و در كشور ما معصوم نداريم، حالا يه وقتي اگر امام زمان در كشور ظهور كرد، حالا اون وقت هم ميشه نقد كرد... وقتي پيغمبر يك صحبتي مي‌كرد... اگر پيغمبر مي‌گفت از طرف خداست، مي‌گفت حرفي نيست و اگر مي‌گفت از طرف خودم هست، مي‌گفت من قبول ندارم و نقد مي‌كرد»، ظرفيت آن را دارد كه تا روزها موافقان و مخالفان دولت را به درگيري‌هاي زرگري كشانده و طرح مطالبات اقتصادي مردم را به حاشيه بكشاند يا ابراز عبارتی نظير: «همينطوري كه نمي‌شود حرف زد هر كه مي‌آيد در خيابان حرف مي‌زند يا خس و خاشاك است يا گاو يا گوساله يا آشغال است، اين چطور حرف زدني است، چرا توهين مي‌كنيد چرا بي‌ادبانه با جامعه ما برخورد مي‌كنيد... همه را به يك چوب نرانيد. دقيق حرف بزنيد مخصوصاً در تريبون‌هاي مقدس دقيق‌تر حرف بزنيد» دقيقاً در هنگامه‌اي گفته مي‌شود مردم از وضعيت نامساعد اقتصادي كشور گلايه‌مند هستند که لايحه بودجه97 گلايه‌هاي آنها را به ميزان قابل توجهي افزايش داده است.

طرح مباحث انحرافی برای فرافکنی از مسائل اصلی

همانطور كه اشاره شد در طول پنج سال گذشته در مقاطعي كه خواسته‌هاي اقتصادي مردم با گلايه‌هاي پنهان اجتماعي همراه شد، دولت تلاش كرد با طرح مباحث انحرافي، موضوعات اصلي و اولويت دار جامعه نظير گراني و بيكاري را به حاشيه رانده و عامل بروز مشكلات كشور و متولي حل آن را مركزي غير از قوه مجريه القا كند، نمونه‌هاي مهمي مي‌توان براي آن جست‌وجو كرد كه از جمله آن مي‌توان به ابراز جملاتي نظير «دولت ديني خيلي دولت خوبي است ولي دين دولتي را نمي‌دانم. دين را نبايد به دست دولت بدهيم» اشاره كرد كه در پاسخ به سخني مبني بر «دولت ديني با دين دولتي هيچ فرقي ندارد. دولت جزو مردم است، دين دولتي يعني دين مردمي، همان ديني كه مردم دارند، دولت هم همان دين را دارد» ابراز شد.

عبارت «آنهايي كه از آزادي زن به معناي مشروع اسلامي‌اش و از حضور زن و از تعالي زن مي‌ترسند يا ايده و اعتقادي دارند، لطفاً اين اعتقاد غلط را پاي دين و اسلام ننويسند» نيز در پاسخ به جمله «... اين چه منطق عقلايي دارد، چه دلسوزي‌اي در اين هست؟ چرا بايد كاري كه مردانه است به زن داده بشود؟ اين چه افتخاري است براي زن كه كاري را انجام بدهد كه مردانه است» گفته شد.

سخن مشهور ديگري كه تا روزها با موج سواري برخي رسانه‌ها همراه بود مبني بر «اينقدر در زندگي مردم مداخله نكنيد، ولو به خاطر دلسوزي، بگذاريم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب كنند، نمي‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد. پيامبر شلاق در دست نداشت» پس از آن گفته شد كه جملاتي مانند: « گاهى شنيده مي‌شود كسانى در گوشه‌ و كنار وقتى صحبت از هدايت و راهنمايى و بيان حقايق دينى و مانند اينها مي‌شود، مي‌گويند آقا، مگر ما موظفيم مردم را به بهشت برسانيم؟ خب بله! بله، همين است. فرق حاكم اسلامى با حكام ديگر در همين است؛ حاكم اسلامى مي‌خواهد كارى كند كه مردم به بهشت برسند» در باب ضرورت وظايف حكومت اسلامي گفته شد. عبارت‌هاي ديگري مانند:

- «درس و پيام امام حسين درس برادري، وحدت، گذشت و قبول توبه از يكديگر است و درس كربلا هم درس تعامل سازنده و مذاكره در چارچوب منطق و موازين مي‌باشد.»

- «انتخابات سال ٩٢ نشان داده هرچه از اين كارها بشود تأثير معكوس دارد. مردم خوب مي‌فهمند معناي نفوذ چيست. مردم خوب مي‌فهمند استكبار معنايش چيست. مي‌دانند تاريخ رفتار امريكا با ايران چگونه بوده. مردم منافع ملي خودشان را مي‌فهمند و آينده كشور را احساس مي‌كنند. بيخود نرويم پرونده‌سازي بكنيم و بگوييم اين خط خط نفوذ است.»

- «ملت بزرگ ما كه هميشه پيشگام بودند، برجام 2 را در هفتم اسفند سال گذشته كليـد زدند. برجام 2 همان اقدام مشترك ملي در داخل كشور است كه با وحدت، آشتي و با همدلي شروع خواهد شد؛ برجامي كه قبل از اقتصاد از اخلاق آغاز مي‌شود.»

- «شما ببينيد در شبه قاره هند به خاطر اينكه اين جمعيت عظيم به زبان انگليسي تقريباً مسلط هستند در فناوري اطلاعات چه كارهايي انجام داده‌اند و چه شغل بزرگي را اين شبه قاره به دست آورده است.»

دقيقاً در مسير اصل مشغول‌سازي جامعه به مباحث غيرضروري شكل گرفته كه در بلند مدت مي‌تواند عامل ناكامي‌ها و ناتواني‌هاي دولت را مراكز غير مسئول معرفي كند.

راهكار مؤثر، يادآوري وظايف مسئولان اجرايي است؟

بهترين راهكار براي آنكه رسانه‌ها و جناح دلسوز كشور مانع از اثرگذاري چنين ترفندهايی شوند اين مسئله است كه جهت رد و طرد نظريه‌هاي اينچنيني«موجزگويي» را براي پاسخ دهي رعايت و به نقد كوتاه چنين جملاتي بسنده كرده و بلافاصله مسئولان اجرايي كشور را در مقام پاسخ براي حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم قرار داد تا زمينه اغتشاشات ديگري در كشور فراهم نشود.

http://www.Javann.ir/891056

ش.د9604789

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات