(روزنامه آسمانآبی - 1396/10/20 - شماره 156 - صفحه 13)
احمد موثقی: همکاریهای مشترک نیاز بازسازی خاورمیانه پس از داعش است
* از نظر شما ایران و کشورهای منطقه برای ایجاد امنیت باثبات چه راهکارها و تاکتیکهایی را باید دنبال کنند؟
** ایجاد امنیت با ثبات در خاورمیانه به بازسازی کشورهای خسارت دیده مرتبط میشود. جریانات سلفی و افراطی میتوانند در هر دوره در چهرهای تازه خود را بازسازی کنند. بنابراین برای جلوگیری از ظهور دوباره این گروههای افراطی به همکاریهای مشترک میان کشورهای منطقه و بودجهای کلان نیاز است. از اینرو بازیگران در کنار استفاده از قدرت سخت (به کارگیری نیروهای نظامی)، باید با توسل به بکارگیری قدرت نرم و دیپلماسی عمومی و فعال زمینههای رشد دوباره تروریسم در خاورمیانه را بخشکانند.
* چه چالشهایی پیش روی بهکارگیری دیپلماسی برای تقابل با افراطیگری در خاورمیانه مشاهده میشود؟
** دیپلماسی میتواند نقش مهمی برای مقابله با گروههای افراطی ایفا کند. اما پیروی از تاکتیکهای دیپلماتیک در خاورمیانه در گرو منافع قدرتهای فرامنطقهای و جهانی قرار دارد. قدرتهای جهانی چون ایالات متحده منافع خود را با حمایت بازیگران منطقهای چون رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی اجرایی میکنند. در چنین شرایطی ایران هراندازه بتواند توافق هستهای با قدرتهای جهانی را حفظ کرده و بتواند افکار عمومی جهان را با خود همراه کند، میتواند زمینههای حفظ صلح و ثبات در منطقه را نیز تقویت کند. این همگامسازی افکار عمومی به سود ایران در نشست اخیر شورای امنیت نیز قابل مشاهده است که علاوه بر چین و روسیه، کشورهای اروپایی نیز با ایران همراه شدند.
* علاوه بر تقابل مستقیم با ریشههای فکری بنیادگرایان سلفی و گروههای تکفیری چه موضوعاتی میتواند بهعنوان تهدید در منطقه مورد توجه قرار بگیرد؟
** در شرایط کنونی، پساداعش با پسابرجام همراه شده است. یعنی در شرایطی که دونالد ترامپ قصد دارد از توافق هستهای با ایران خارج شود، رادیکالیسم زمینه را برای آغاز تنش در خاورمیانه فراهم کرده است. چرا که منافع ملی ایالات متحده در خاورمیانه براساس بیثباتی در این منطقه حساس تعریف میشود. خطر داعش برای تمام کشورهای منطقه از جمله کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، کشورهای اروپایی و قلب ایالات متحده وجود دارد. از این رو تصمیمگیری برای پیشگیری از ظهور مجدد گروههای تروریستی به سود همه جهان خواهد بود. شبکههای تروریستی و سلفی افراطی به دنبال چهره نمایاندن در ظواهر جدید هستند.
* راهکار کشورهای منطقه برای خشکاندن ریشههای تروریسم در خاورمیانه چیست؟
** پروژه بازسازی و استقرار صلح و ثبات در منطقه پروژهای چند بعدی است. مردم عادی که از فقر رنج میبرند به کار فکری چندانی نیاز ندارند. مردم عادی و طبقات فرودست جامعه به سر پناه و شغل نیازمندند و ایجاد اشتغال و رونق کسبوکار میتواند زمینهساز جلوگیری از رشد گروههای تروریستی شود. در کنار پروژههای مالی از لحاظ ایدئولوژیک نیز باید با تفکرات بنیادگرا مبارزه کرد. بیداری اسلامی که پس از قضایای بهار عربی بروز کرد، باید بر مبنای بیداری فکری در جهان اسلام مورد توجه قرار گیرد. اسلام رحمانی و معتدل با به کارگیری عقلانیت میتواند راههای نفوذ تروریسم در خاورمیانه را مسدود کند. پذیرفتن افکار و آرای مختلف و بالا بردن ظرفیت تحمل نظرات مخالف، میتواند در مسیر رشد جهان اسلام ایفای نقش کند. از سوی دیگر پذیرش نکات مثبت در دنیای مدرن و استفاده از ظرفیتهای آن نیز میتواند به رشد عقلانیت منجر شود.
مرتضی مکی: عربستان مؤثرترین کشور در شکلگیری گروههای افراطی خاورمیانه است
* مهمترین چالشهایی را که امنیت غرب آسیا را مختل کرده چگونه تبیین میکنید؟
** مهمترین چالش در منطقه غرب آسیا جریانهای تکفیری تروریستی است که عملا ثبات و امنیت را در منطقه و جهان تحت تأثیر قرار داده است. برخی کشورهای خاورمیانه رویکردهای باثبات و امنیتبخشی را دنبال نکردند. این کشورها میکوشند با سوءاستفاده سیاسی از گروههای تکفیری و تروریستی برنامههای خود را دنبال کنند؛ از اینرو روند جاری همچنان برای منطقه تهدیدی جدی به حساب میآید. شاید مهمترین چالش بر اساس روند مداخله قدرتهای فرامنطقهای در خاورمیانه شکل گرفته باشد. دموکراسی هدایتشده بر اساس منطق و رفتارهای غربی نهتنها موجب ایجاد ثبات در منطقه نشده که اوضاع را بیش از پیش متشنج کرده است. حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق یا تحولات داخلی سوریه که نزدیک به هفت سال با آن دست به گریبان است از جمله سیاستهای بیثباتکننده است. این روند اجازه نداد سیاستهای منطقهای بر مبنای واقعیتهای موجود مسیر خود را طی کنند.
* کشورهای عربی در سالهای اخیر انسجام منطقهای خود را از دست دادهاند؛ از همین رو شاهد خلأ قدرت در خاورمیانه هستیم. این خلأ چقدر بحران خاورمیانه را تشدید خواهد کرد؟
** پس از ۲۰۱۱ برخی کشورها در منطقه تأثیرگذاری خود را از دست دادند. مصر از جمله اینهاست. آشوب و بحران در منطقه فضا را برای عربستان سعودی فراهم کرد تا بهعنوان برادر بزرگتر، در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس، نقش مداخلهجویانهتری داشته باشد. پس از این، عربستان سعودی به بازیگر اصلی پروژه ایرانهراسی و ایرانستیزی تبدیل شد. اما تحولات سوریه موجب شد میان عربستان و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس شکافی عمیق به وجود آید. در این فضا قطر از حلقه نفوذ عربستان خارج شد و یمن هدف تاختوتاز عربستان قرار گرفت. همه این مسائل عربستان را در وضعیت ستیز قرار داد. شکاف بهوجودآمده در نهایت به انشقاق در میان کشورهای عرب و ظهور و گسترش گروههای تکفیری و سلفی انجامید.
نصرتالله تاجیک: با تکیه بر مقوله فرهنگ میتوان روند رشد تروریسم را متوقف کرد
* سیاستهای عربستان سعودی زمینهساز واگرایی میان کشورهای منطقه شده است. این واگرایی تا چه اندازه میتواند موجب تقویت جریانهای افراطی در خاورمیانه شود؟
** همانطور که قبلا هم مطرح شد دوران پساداعش دوران آرامی نخواهد بود. به بیانی دیگر سرمایهگذاری آمریکا برای تغییر چهره ژئوپلیتیک و برهم زدن توازن ژئوپلیتیک خاورمیانه موجب خواهد شد تا دوران به دور از تنشی را تجربه نکنیم. سیاستهای عربستان سعودی نیز زمینه را برای اوجگیری تنشها در خاورمیانه فراهم میکند. عربستان از سال ۲۰۱۱ با آغاز وزش نسیم بهار عربی سناریوهایی را طراحی کرد و سیاست خارجی ایران را تحتتأثیر قرار داد.
همانطور که مشاهده شد در 6-7 سال گذشته قوای سیاستخارجی ایران مصروف مسائل منطقهای از جمله سوریه و عراق شده است؛ به باور من جمهوری اسلامی باید بهطور اساسیتر طرحها و برنامههایی را دنبال کند که در جهت مقابله با این تحولات ترسیم شدهاند؛ البته سعودیها خود در شرایطی نیستند که بتوانند با دامن زدن به مسائل واگرایی به اهداف مورد نظرشان برسند چرا که اگر منطقه متشنج شود همه متضرر خواهند شد. عربستان اگر قصد دارد به اهداف جاهطلبانه برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ برسد باید از آرامش و ثبات استقبال کند.
* کشورها و بازیگران منطقهای برای مقابله با چالش خاورمیانه از تاکتیکهای متفاوتی پیروی میکنند. این الگوهای متفاوت چگونه میتواند مانع از بازگشت به دوران بیثباتی در خاورمیانه شود؟
** الگوهای متفاوت امنیتی همیشه در منطقه مطرح بوده است، یعنی هیچ دو کشوری یک استراتژی امنیت ملی یا الگوی دفاعی همسانی را دنبال نمیکنند، ولی کشورها براساس تفاوتهای خود و با تعریف برنامههایشان براساس تئوری برد-برد موفق شدند همکاریها را ادامه داده و مانع از بروز تشنج در منطقه شوند. مخصوصا در شرایط کنونی این روند مورد نیاز است. اعضای وابسته به گروههای تروریستی در دوران پساداعش در کشورهای عربی پراکنده شدهاند. بخشی از این گروهها به اروپا بازگشتند و بخشی دیگر هنوز در منطقه حاضر بوده و فعالیت میکنند. در این میان تنشهای اقتصادی و گسلهای داخلی موجب شکلگیری گسل منطقهای شده است، چنین وضعیتی شرایط منطقهای را غیرقابل محاسبه میسازد؛ بنابراین باید باوجود تمام اختلافات در الگوهای امنیت ملی یا الگوهای دفاعی بهدنبال یافتن فرمولی سیاسی باشیم تا با همکاری بتوانیم ثبات منطقهای را تقویت کنیم.
* راههای مقابله با ریشههای ایدئولوژیک داعش چیست؟
** وجود ریشههای ایدئولوژیک داعش انکارناپذیرند، اما آنچه بهعنوان زمینه شکلگیری این ریشهها مورد توجه و بحث قرار میگیرد اوضاع سیاسی منطقه مخصوصا شرایط حاکم بر عراق و سوریه است؛ بنابراین در کنار مسائل سیاسی باید به مسائل فرهنگی و همکاریهای بین بخشهای گوناگون جهان اسلام توجه کرد. مقابله با طایفهگری در این مسیر از جایگاه ویژهای برخوردار است.
علی خرم: قدرتهای منطقهای باید از تقابل با یکدیگر پرهیز کنند
* نقش ایران در ایجاد ثبات و صلح منطقهای را چگونه ارزیابی میکنید و چه چالشهایی در مسیر نقشآفرینی ایران وجود دارد؟
** ایران نقش مهمی در ایجاد ثبات و امنیت در خاورمیانه خواهد داشت. در تئوری نیز ایران در راستای صلح و امنیت منطقه برنامهریزی کرده و گامهای مهمی برداشته است. توانایی ایران در حفظ ثبات و صلح قابلتوجه است. توانایی ایران از نظر سیاسی و نظامی در منطقه بسیار است، اما باید نقشآفرینی ایران با توجه به نقش دیگر قدرتهای منطقهای مورد توجه قرار بگیرد. نقشقدرتهای منطقهای باید به شیوهای در خاورمیانه اعمال شود که موجب ایجاد تقابل نشود؛ بنابراین ایجاد تقابل میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای نقش ایران بهجای نقش مثبت، به بهانهای برای بروز درگیری و تنش بدل خواهد شد. از لحاظ نظری، نقش ایران بسیار مهم است، اما باید برنامهریزیهای لازم به شیوهای تنظیم شود که نقش ایران در تقابل با دیگر قدرتها تعریف نشود.
* قدرتهای جهانی چون ایالاتمتحده ایران را متهم میکنند و نقش مهم ایران در ایجاد امنیت منطقهای را نادیده میگیرند. در چنین شرایطی، راهکار ایران چه باید باشد؟
** ایران اگر روابط معمول و دوستانه با قدرتهای بزرگ را در خاورمیانه برقرار کند، مانند آنچه میان کشور ما و روسیه شکل گرفته است، قادر خواهد بود تا در احیای امنیت منطقه نقش برجستهای ایفا کند. سابقه روابط خارجی ایران نشان داده است که جمهوری اسلامی با وجود همه اختلافاتی که با ایالات متحده دارد، در زمینههای مختلف از جمله بحران افغانستان و عراق با این کشور همکاری نزدیکی داشته است. همچنان که ایران و روسیه و ایران و ترکیه درباره موضوع سوریه با یکدیگر دست به همکاری زده و دستاوردهای سیاسی و نظامی خوبی نیز به دست آوردهاند.
* چالش اصلی منطقه چالشی عمومی است، اما کشورهای منطقه هریک استراتژی مشخصی را براساس منافع ملی خود دنبال میکنند. این تفاوت در استراتژیها چه تاثیری بر فضای کلی خاورمیانه خواهد گذاشت؟
** همپیمانان عربستانسعودی بهعنوان کشورهایی که از سیاستهای کلی ریاض پیروی میکنند بر این باورند که باید در مسیر ریلگذاریشده سعودی حرکت کنند. این تصور، باوری غلط است، درحالیکه هریک از کشورهای منطقهای میتوانند بهصورت مستقل برنامه خود را پیگیری و مشکلات خود را رفع کنند؛ بنابراین کشورهای موثر در منطقه و قدرتهای فرامنطقهای باید در نظر داشته باشند که سیاستها و استراتژیهای آنها در تقابل با یکدیگر نباشند.
https://asemandaily.ir/post/11687
ش.د9604835