(روزنامه جوان - 1394/11/24 - شماره 4748 - صفحه 6)
بهار1390طليعه دوران خون، جنگ، ويراني و آوارگي براي ملت مسلمان ليبي بوده و ناتو به بهانه دفاع از اين ملت، سرنگوني ديكتاتوري قذافي و روي كار آوردن يك نظام سياسي بر پايههاي آزادي، استقلال، كرامت انساني و دموكراسي، دخالت نظامي كرده و رژيم 42 ساله استبداد را ساقط كرد و ويرانهاي به جا گذاشت، اما هنوز و با نزديك شدن به بهار 1395، تنش، برادركشي، ناامني و فروپاشي اركان و زيرساختهاي اين كشور ادامه دارد و نقطه روشن و اميد در افق و آينده آن پديدار نيست.
بحران ليبي در حال حاضر وارد عرصه جديدي شده و پيچيدگي آن شديد شده و به طور خلاصه وضعيت سياسي- امنيتي اين كشور را ميتوان در پرتو شاخصهاي برجسته زير تبيين نمود:
1- تلاش براي تشكيل حكومت وفاق ملي
تشكيل حكومت وفاق ملي يكي از دستاوردهاي اصلي توافقات روند گفتوگوهاي طرفهاي رقيب ليبيايي در شهر صخيرات در مراكش بوده است. سازمان ملل و محافل منطقهاي عربي و غربي با شيوههاي گوناگوني از تشكيل چنين حكومتي، حمايت ميكنند. بازيگران محلي و درگير در داخل اين كشور هركدام تصور متفاوتي از اين حكومت دارند و همگان تلاش ميكنند كه سهم بيشتري در تشكيل و مديريت چنين حكومتي داشته باشند. هم اكنون اين كشور چهار حكومت دارد:
الف- حكومت نجات ملي در طرابلس(پايتخت): نيروي نظامي و ميليشيايي «فجر ليبيا» و كنگره ملي ليبي(پارلمان طرابلس) و جريانهاي اسلامگرايي اخواني و سلفي از آن حمايت ميكنند. تركيه و قطر از اين حكومت در ابعاد مختلف حمايت ميكنند.
ب- حكومت طبرق:اين حكومت از سوي سازمان ملل و محافل غربي به رسميت شناخته شده و در داخل از سوي مجلس نمايندگان ليبي(پارلمان طبرق) و ارتش ليبي و جريان نظامي- ميليشيايي «كرامت ليبي» به فرماندهي ژنرال خليفه حفتر مورد پشتيباني است و در منطقه از سوي مصر، امارات عربي و سعودي نيز حمايت ميشود.
ج- حكومت وفاق ملي ليبي: يك حكومت توافقي و سهمبندي شده(از 9 نفر از غرب كشور، هشت نفر از شرق و هفت نفر از جنوب تشكيل يافته است) به رياست مهندس فائز السراج ميباشد. سازمان ملل، اتحاديه اروپا و برخي از بازيگران منطقهاي و محلي هركدام به خاطر اهداف و اولويتهايي بر ضرورت تشكيل اين حكومت تأكيد دارند. غربيها طي ماههاي اخير بر طرفهاي رقيب ليبيايي جهت تسريع در تشكيل چنين حكومتي فشارهاي گوناگوني وارد ساختهاند. شوراي رياستي ليبي به رياست السراج اخيراً براي اخذ رأي اعتماد يك كابينه 32 نفره به پارلمان طبرق معرفي نمود ولي به بهانههاي آشكار و انگيزههاي نهان رأي اعتماد نداد و مهلت 10 روزه داد تا يك حكومت اصلاح شده با 12تا17 وزير معرفي شود.
شوراي رياستي و كميته گفتوگوي ملي بار ديگر در شهر صخيرات در مراكش گردآمد ولي نتوانست در اين مدت كابينه معرفي كند و لذا درخواست يك هفته تمديد كرد و پارلمان طبرق با اين تمديد موافقت نمود. اهداف و اولويتهاي تشكيل اين حكومت در ظاهر كاهش تنش و جنگ در كشور و پاسخ به نيازهاي معيشتي مردم ليبي بوده ولي در جوهره امر پايهريزي چنين حكومتي در راستاي خواستهها و منافع اقتصادي و امنيتي كشورهاي غربي بوده است. در اين رهگذر كافي است نيم نگاهي به قطعنامه شماره2259 كه در پايان سال 2015 به تصويب شوراي امنيت رسيده، داشته باشيم تا به اهداف تشكيل حكومت وفاق ملي پي ببريم. در اين قطعنامه اشاره به وظايف و مسئوليتهاي اين حكومت شده كه خلاصه آن چنين است:
- ساماندهي به اقتصاد و امور مالي كشور و هماهنگ كردن نهادهاي آن. نظارت بر كار بانك مركزي، شركت ملي نفت و شركت سرمايهگذاري خارجي ليبي و كنترل درآمدهاي آن
- مبارزه با تروريسم و جريانهاي وابسته به داعش
- مقابله با باندهاي قاچاق و جنايتهاي سازمان يافته و كنترل مرزها به ويژه سواحل طولاني (1955كيلومتر)آن كشور با كمك كشورهاي اروپايي و همجوار
- تلاش براي برقراري نظم و ثبات در كشور و كوشش جهت پاسخ به نيازمنديهاي حياتي و روزمره مردم
حكومت وفاق ملي ليبي به رغم حمايت سازمان ملل، امريكا و اتحاديه اروپا هنوز پا به عرصه واقعيتها ننهاده و رياست آن در يكي از هتلهاي تونس اقامت كرده است.
د- حكومت دولت اسلامي در ليبي(داعش): قلمروي حاكميت داعش به طور پراكنده ميان شهر درنه در شرق و شهر صبراته در غرب و شهر الجفره در جنوب ليبي است ولي در واقعيت ميداني و نظامي اين جريان تكفيري بر ساحلي به طول 250 كيلومتر با مركزيت شهر سرت و در نزديكي هلال نفتي اين كشور تسلط دارد وهم اكنون به طور جدي امنيت و ثبات شهرهايي مانند اجدابيا و مصراته را تهديد ميكند.
2- توسعهطلبي داعش در ليبي
داعش هستههاي اوليه خود را در شهر «درنه» در شرق ليبي كاشته ولي يك جريان بومي و محلي نبوده بلكه يك جريان وارداتي بوده كه در پرتوي شرايط پيچيده اين كشور فرصت حضور و پديداري يافته است. درباره ظرفيت و توان رزمي اين گروه نظريات متفاوتي وجود دارد و امريكاييها اخيراً از رشد توانمندي اين جريان از 3 هزار نفر به 5 هزار جنگجو گزارش دادهاند. درباره علل و عوامل توسعهطلبي داعش در اين كشور، نظرياتي مطرح شده از جمله:
- بهرهگيري از تنش و جنگ ميان طرفهاي درگيري ليبيايي به ويژه نبردها و درگيريهاي ميان شرق و غرب كشور و تنش قبايل در جنوب. اين درگيريها طرفها و رقباي ليبيايي را ضعيف كرده و به داعش فرصت و مجال توسعهطلبي در منطقه ميانه، هلال نفتي و سواحل اين كشور داده است.
- داعش در منطقهاي رشد كرده كه جريانهاي سلفي، تكفيري و وابستگان به القاعده حضور سنتي داشته است.
- اين جريان تكفيري و جنايتكار از ناهنجاريهاي اجتماعي و اقتصادي و تبعات منفي پنج سال تنش و جنگ در اين كشور به خوبي بهره برده و جوانان بيكار ليبيايي را به عضويت و بسيج اين گروه جذب نموده است.
- داعش در حضور اوليه و ضعيف خود در ليبي با شگردهاي گوناگوني توانسته لشكري از جوانان بيكار و فقير آفريقايي كه در رؤياي مهاجرت به اروپا وارد ليبي شدهاند را بسيج و سازماندهي كند. لشكر فقيران آفريقا هم اكنون در خدمت عمليات نظامي و توسعهطلبانه داعش در منطقه هلال نفتي در ساحل ليبي حضور دارند.
- داعش از ژئوپلتيك ليبي و همسايگي آن با چهار كشور عربي و دو كشور آفريقايي كامل استفاده كرده و با جريانهاي هوادار داعش و خلافت ابوبكر بغدادي در اين كشور ارتباط ارگانيكي پيدا كرده است. گروههايي همچون انصار بيتالمقدس(مستقر در سيناي مصر)، گردان عقبه بن نافع(در تونس)، جندالخلافه(در الجزاير)، گروههاي سلفي جهادي (در منطقه ساحل و صحرا) و بوكوحرام (در نيجريه، چاد و كامرون) همگي با داعش و البغدادي بيعت كرده و در خدمت اهداف راهبردي داعش در ليبي هستند.
- پيشرويهاي اخير داعش در منطقه هلال نفتي و تسخير چند شهر و بلده مهم در اين ناحيه، كل منطقه نفتي ليبي و منافع اقتصادي و نفتي غرب در اين منطقه را مورد تهديد قرار داده است.
- پيروزيهاي داعش در سواحل ليبي در ابعاد مختلف تهديدي جدي و خطرناك براي امنيت ليبي، كشورهاي همجوار و حاشيه امنيتي اتحاديه اروپا محسوب ميشود.
3- حمله نظامي احتمالي به ليبي
همزمان با تصرف شهر«سرت» و تشديد حملات و پيروزيهاي داعش در منطقه هلال نفتي، ماشين تبليغاتي غرب و محافل رسانهاي آن، گستره تهديدها و خطرات پيشروي و توسعهطلبي داعش در خاك ليبي را گزارش داده و درباره برخي از ابعاد آن بزرگنمايي كرده و براي عملياتي كردن سناريوهاي مداخله نظامي در ليبي، تدارك ديدند. در اين رهگذر فرانسه نقش پيشقراول داشته است. حادثه تروريستي پاريس، بحران سونامي آوارگان به اروپا و تشديد خطرات داعش براي امنيت و منابع انرژي ليبي و كشورهاي همجوار، شايد نقش تحريككنندهاي در احياي شهوت و انگيزه مداخله غربيها در يك كشور مسلمان داشته است.
براساس گزارشها و اخبار همه چيز براي تكرار حمله غرب و ناتو به خاك ليبي آماده است، ولي اما و اگرهاي جدي و اساسي وجود دارد كه در تعيين تاريخ و ترسيم سناريوهاي اين حمله نظامي دخالت خواهد داشت.
ش.د9406025