تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۷  ، 
کد خبر : ۳۱۰۲۹۵
لیبی و مصر بر لبه پرتگاه؛ فعالیت داعش افزایش می‌یابد

2018، سال تداوم ناامني در شمال آفريقا (بخش دوم و پایانی)

اشاره: صابر گل عنبری در گفتگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که کشورهای شمال آفریقا در سال جاری با همان چالش‌های امنیتی و سیاسی سالهای پیش مواجه هستند. عوامل زیادی می تواند این چالش‌ها را تشدید کند. تداوم بی‌ثباتی سیاسی، اختلافات سیاسی میان کشورها، موج بازگشت نیروهای داعش از سوریه وعراق، نفوذ القاعده، دخالت قدرت‌های خارجی و غیره از تهدیدات پیش روی این منطقه است .در سال ۲۰۱۳ بعد از ظهور داعش در سوریه و در ادامه ژوئن ۲۰۱۴ گسترش دامنه نفوذ آن به عراق این گروه ترروریستی برنامه تکثیر و حضور در سایر مناطق را در دستور کار قرار داد که یکی از این مناطق کشورهای عربی شمال آفریقا بود؛ مصر، لیبی و تونس و تا حدودی هم الجزایر کشورهایی هستند که نشانه‌های ظهور داعش در آنها طی ۲سال اخیر پدیدار شده است، نیروهای ارتش مصر و لیبی بارها با تروریست‌های داعش درگیر شده‌اند. بخش‌هایی از مصاحبه دیپلماسی ایرانی با صابر گل عنبری، کارشناس مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا را در شماره پیش خواندیم.ادامه این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

(روزنامه اطلاعات ـ 1396/11/23 ـ شماره 26939 ـ صفحه 12)

* در سایه اشغال شهرهای درنه، صبراته و سرت در لیبی توسط داعش در سال‌های گذشته می توان انتظار گسترش نفوذ این گروه را در سال جاری میلادی داشت؛ در سایه این مسائل آیا می توان ادعای سقوط لیبی را مطرح کرد؟

** خیر، در همین مناطق قبلا نیروهای البنیان المرصوص با داعش درگیر بودند و آنها را از بخش‌های زیادی خارج ساختند و امروز بیشتر در منطقه صحرای لیبی مستقر هستند. فعلا نمی توان ادعای سقوط لیبی را مطرح کرد، تا ببینیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. داعش امروز در صحرای لیبی بسیار فعال است. چند ماه قبل بود که دادستان کل لیبی در کنفرانسی خبری اعلام کرد که داعش یک ارتش در این منطقه ایجاد کرده است که سه گردان دارد.

* آیا به واسطه فاصله بسیار اندک دریایی لیبی با سواحل جنوبی اروپا، نزدیکی به مصر، الجزایر، سودان و سایر کشورهای بی ثبات آفریقایی، می تواند سال جاری میلادی را به پایگاهی بی بدیل برای داعش تبدیل کند؟ در این صورت وضعیت امنیتی اروپا را برای سال جاری چگونه ارزیابی می کنید؟

** در پاسخ به سوالات بالا هم عرض کردم، فارغ از این فاکتورهایی که بیان کردید، خود لیبی استعداد تبدیل شدن به پایگاه داعش را دارد و همین مساله اروپایی‌ها را بسیار نگران کرده است. یقینا طرح‌هایی برای مقابله با این مساله دارند. در سال ۲۰۱۸ اگر بحران داخلی لیبی لاینحل بماند و گشایشی حاصل نشود، احتمالا شاهد توسعه سرزمینی داعش در این کشور باشیم که همین مساله خطراتی را برای اروپا هم به دنبال دارد. اما سلطه آن بر کل لیبی با توجه به حضور گروه‌های مسلح قدرتمند دیگر بسیار بعید است.سخن گفتن از بازگشت داعش به خاورمیانه به این سادگی نیست. اولا اگر منظور از بازگشت سلطه سرزمینی باشد که این یقینا دور از انتظار است، اما اگر منظور عملیات‌های داعشی است، خوب این مساله به ثبات و اوضاع سیاسی حاکم بر کشورهایی بر می‌گردد که داعش از آنها بیرون رانده شوند. چنین عملیات‌هایی احتمالا تداوم خواهد یافت. هنوز نیروهایی از داعش چه در سوریه و چه در عراق حضور دارند، هر چند این حضور پراکنده و جنبه سلطه سرزمینی مثل گذشته را ندارد، اما خود یک تهدید است.

* در صورت سیطره داعش بر صحرای سینا وضعیت کانال استراتژیک سوئز چگونه خواهد بود؟ با توجه به این که کانال سوئز یکی از حیاتی ترین مناطق در مبادلات تجاری جهان محسوب می شود و نیز در سایه این نکته که این منطقه دروازه دریای سرخ به روی دریای مدیترانه است، سیطره داعش بر آن به مثابه چیرگی بر تجارت جهانی است؟

** اساسا داعش در کل سینا حضور ندارد. تمرکز داعش در شمال سیناست که به استان سینای شمالی معروف است. در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی. این هم دلایل متعددی دارد. اولا بیشتر فرماندهان و نیروهای داعش یا همان انصار بیت المقدس سابق متعلق به شمال سینا هستند. دوما بافت جغرافیایی این منطقه به علت کثرت دره‌ها و کوه‌ها و … برای فعالیت این نیروها مساعدتر است. کما این که از گذشته نیز قبایل این منطقه با ارتش مصر مشکل داشته‌اند. مساحت همین استان سینای شمالی برابر است با کل مساحت فلسطین تاریخی، چیزی حدود ۲۷ هزار کیلومتر مربع٫ اگر دقت کرده باشید، ثقل عملیاتی ولایت سینا در شهرها و مناطقی چون عریش، شیخ زوید، رفح و بئرالعید است، این هم به علت حضور میدانی این نیروها در این مناطق است. در استانهای سینای جنوبی و سینای مرکزی حضوری از داعش نمی بینیم. اما کانال سوئز در غرب صحرای سینا و در استان سوئز واقع است. درست است که به سینا چسبیده است، اما در این مناطق، دواعش هیچ حضوری ندارند و سیطره آنها بر کل سینا هم در آینده قابل تصور نیست.

* با توجه به این که ۳ سال پیش برخی از اعضای الجزایری گروه "انصار الشریعه” برای فعالیت در گروهی که آن را "سربازان خلافت در الجزایر” (جندالخلافه) می خوانند با ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش بیعت کرده بودند وضعیت الجزایر را در پذیرش داعش در سال میلادی چگونه می بینید؟

** ببینید با این که الجزایر خود یکی از خاستگاه‌های سلفیت جهادی است، به ویژه در دهه نود میلادی قرن گذشته، اما الجزایری‌ها نسبت به مغربی‌ها، تونسی‌ها و مصری‌ها حضور بسیار کم تعدادی در داعش در سوریه و عراق داشتند. چنان که به درستی اشاره کردید در اواخر سال ۲۰۱۴ گروه القاعده ای "جندالخلافه” با رهبر داعش بیعت کرد و بغدادی هم در نوامبر همین سال بیعت آنها را پذیرفت و ولایت الجزایر به عنوان شاخه داعش در این کشور اعلام موجودیت کرد. بعد از آن نیز گردان "انصار الخلافه” که در کوه‌های ایالت سکیکده در شرق الجزایر فعال است، به داعش پیوست. با این حال، از آن زمان تاکنون داعش موفقیتی در الجزایر کسب نکرده و پیشروی نداشته است. به همین خاطر هم هست که "ولایت الجزایر” زیاد به گوش نخورده و در اخبار مطرح نشده است. علت این مساله را در دو چیز می توان جستجو کرد، یکی تجربه ای است که دولت الجزایر در مبارزه با افراطی گری دارد و توانست ضربات سختی به جند الخلافه وارد کند. به ویژه پس از به قتل رساندن گردشگر فرانسوی در سپتامبر ۲۰۱۴٫ به خاطر همین تجربه و جایگاه است که شهر وهران الجزایر در دسامبر گذشته میزبان اجلاس مبارزه با تروریسم بود که مسئولان پرونده مبارزه با تروریسم در کشورهای عضو اتحادیه آفریقا در آن شرکت کردند و به بررسی خطرات داعش و غیره پرداخته شد. دومین دلیل، وجود گروه‌های رقیب است. همین گروه‌های رقیب القاعده ای مهم ترین عامل جلوگیری از پیشروی داعش در صحرای آفریقا و حتی منطقه ساحل است. در حالی که داعش در چند سال اولیه شکل گیری خلافت خود خوانده خود، توانست برخی گروه‌ها و هسته‌های وابسته به القاعده مثل همین جند الخلافه و انصار الخلافه و غیره را جذب کند و با این کارش تا حدودی، القاعده را شمال آفریقا از جمله در الجزایر تضعیف کرد، اما نتوانست افراد مهمی چون مختار بلمختار رهبر یکی از قویترین تشکیلات سلفیت جهادی به نام "مرابطون” را جذب کند. در زمانی که ابوالولید صحراوی از فرماندهان مرابطون به داعش پیوست و اعلان بیعت کرد، بلمختار بار دیگر با ایمن الظواهری تجدید بیعت کرد. البته اینجا بد نیست به این نکته هم اشاره شود که همین بلمختار که خود را به منهج و اندیشه القاعده پایبند می‌داند، قبلا رهبر تشکیلات "القاعده در بلاد مغرب عربی” بود، اما اختلافاتی با سران القاعده در آفریقا پیدا کرد و اکنون تا حدود زیادی از ناحیه تشکیلاتی مستقل عمل می کند، اما از لحاظ فکری و منهجی بر اساس اصول القاعده حرکت می کند.

در هر حال، امروز رقابت تنگاتنگی میان القاعده و داعش در شمال آفریقا، در کشورهای ساحل و صحرای بزرگ وجود دارد. اتفاقا بر عکس پیش بینی‌های موجود، بنده معتقد هستم که شکست‌های سخت داعش در سوریه و عراق ضرورتا نمی تواند به معنای شیفت پیدا کردن داعش به سمت شمال آفریقا باشد، هر چند این یک احتمال منطقی و بجاست، اما یک احتمال دیگر هم وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود و آن هم، این است که این مساله می تواند به تقویت القاعده در این منطقه منجر شود. این احتمال نیز وجود دارد که نیروهای آفریقایی پیوسته به داعش در سالیان گذشته که بسیاری از آنها خود قبلا عضو تشکیلات مختلف القاعده در آفریقا بوده اند، بخواهند دوباره به تشکیلات مادر بازگردند. اختلافات فکری که در داعش ظرف یک سال اخیر پیدا شد و همچنین سرخوردگی از شکست‌های مکرر می تواند آنها را به همان تشکیلات قبلی خود بکشاند. اجازه بدید درباره آینده گروه‌های افراطی در الجزایر به نکته مهمی اشاره کنم. الجزایر در آینده نزدیک در پیچ سیاسی بسیار مهمی قرار خواهد گرفت. با توجه به بیماری و کهولت سنی عبدالعزیر بوتفلیقه رئیس جمهوری این کشور، احتمال درگذشت ایشان در آینده نزدیک بالاست، اگر از هم اکنون برای مرحله بعد از ایشان برنامه ای برای انتقال آسان قدرت به شخص دیگری وجود نداشته باشد و خلا قدرت در این کشور ایجاد شود و ارتش مجددا و به صورت مستقیم وارد معادلات قدرت شود، می تواند به فراهم شدن فضای برای فعالیت گروه‌های تندرو بیانجامد.

* در مورد تونس نیز باید گفت جنوب تونس پاشنه آشیل دولت و مرکز تجمع افراط گرایان محسوب می شود و این موضوع در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری تونس که تقریبا ۳ سال پیش برگزار شد، نمایان شد، در سایه این مساله و نیز مشکلاتی از جمله افزایش شکاف طبقاتی در تونس رشد و گسترش نفوذ داعش و تفکرات رادیکال را در این کشور برای سال جاری چگونه ارزیابی می کنید؟

** داستان تونس در این باره اندکی عجیب است. با این که بر اساس گزارش کنگره آمریکا در آوریل ۲۰۱۷، بیشترین جنجگویان خارجی پیوسته به داعش از کشور تونس بوده اند، اما داعش موفق به تشکیل ولایت تونس نشد. علت آن هم نبود تشکیلات قوی داعشی در این کشور است و عمده عملیات‌های داعش در تونس فردی بوده است. خطر داعش در تونس بیشتر معطوف به عملیات گرگ‌های تنهاست. البته احیانا شاهد تحرکات جمعی نیروهای داعش نیز بوده ایم، به ویژه در مرزهای تونس با لیبی. به عنوان مثال در مارس ۲۰۱۶ ده‌ها نیروی داعشی تونسی و غیر تونسی به پایگاه‌های ارتش تونس در شهر بنقردان در جنوب شرقی این کشور حمله کردند. اما حمله آنها دفع شد. در آن زمان، حبیب الصید، نخست وزیر سابق تونس اعلام کرد که داعش می‌خواست امارتی در جنوب شرقی این کشور ایجاد کند، اما شکست خورد. البته داعش صرفا در جنوب تونس حضور ندارد، بلکه در غرب این کشور در نزدیکی منطقه مرزی با الجزایر نیز در بلندی‌های قصرین در کنار دیگر گروه‌های وابسته به القاعده حضور دارد. ارتش تونس هر از چند گاهی به عملیات در این بلندی‌ها دست می زند. خطری که داعش برای تونس دارد، از جانب مرزهای لیبی است. با توجه به تعداد بالای نیروهای تونسی در میان نیروهای داعش در عراق و سوریه، بازگشت این نیروها به تونس از مرزهای ناآرام لیبی و غیره، خطری بالفعل برای تونس محسوب می شود.

* با توجه به تمامی نکاتی که تحلیل شد تحلیل شما از آینده کشورهای شمال آفریقا را در جاری میلادی چیست؟

** کشورهای شمال آفریقا در سال جاری با همان چالش‌های امنیتی و سیاسی سالهای پیش مواجه است. عوامل زیادی می تواند این چالش‌ها را تشدید کند. تداوم بی‌ثباتی سیاسی، اختلافات سیاسی میان کشورها، موج بازگشت نیروهای داعش از سوریه وعراق، نفوذ القاعده، دخالت قدرت‌های خارجی و غیره از تهدیدات پیش روی این منطقه است. در میان این کشورها، مصر و لیبی بیشتر از همه در معرض تهدیدات امنیتی قرار دارند. علت اصلی هم بی ثباتی سیاسی در این دو کشور است.

http://www.ettelaat.com/etiran/?p=346348

ش.د9605219

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات