(روزنامه جوان ـ 1396/12/05 ـ شماره 5318 ـ صفحه 6)
نفت و گاز لبنان
لبنان تا كنون مثل برخي از كشورهاي عربي به عنوان قطب نفت و گاز شناخته نشده بود و نياز انرژي خود را هم با واردات نفت و گاز تأمين ميكرد اما كشفيات يكي دو دهه اخير نشان از ثروت عظيم نفت و گاز اين كشور در حوزه مشهور به لوانت در شرق مديترانه دارد. اين حوزه عظيم از سواحل سوريه در شمال شروع ميشود و تا سواحل مصر در جنوب با وسعتي به مساحت 83 هزار كيلومتر مربع ادامه دارد و سوريه، قبرس، لبنان و رژيم صهيونيستي در آن سهيم هستند. سوريه سه سال قبل در سياستي غيرمترقبه خبر از رسيدن به توافق 25 ساله با روسيه براي اكتشاف و بهرهبرداري از منابع نفت و گاز در اين حوزه به وسعت 2190 كيلومتر را اعلام و با اعلام اين خبر، سهم خود از حوزه لوانت را مشخص كرد. لبنان در يك دهه گذشته سعي داشته تا با جذب شركتهاي بزرگ نفت و گاز براي سرمايهگذاري در اين حوزه، سهم خود را از آن برداشت كند و گام نخست در اين جهت را در 2013 برداشت كه از ميان 46 شركت واجد شرايط، با 12 شركت از جمله توتال، شورون و اكسون موبايل به توافق رسيد. هر چند توافق با اين شركتها براي اكتشاف و بهرهبرداري از منابع نفت و گاز در پنج منطقه فراساحلي لبنان نهايي شده بود اما بحرانهاي سياسي به خصوص بر سر تعيين رئيسجمهور باعث شده بود تا عمليات اجرايي با مشكل روبهرو شود اما بعد از سه سال بحران سياسي بر سر اين موضوع و تعيين ميشل عون به مقام رياست جمهوري اين كشور، فعاليت اين شركتها از سر گرفته شد. لبنان در اين يك سال اخير خود را آماده برداشتن گام دوم از انعقاد قرارداد با كنسرسيومي از شركتهاي توتال، اني و نواتك كرد و حتي بحران سياسي ناشي از استعفاي مشكوك سعد حريري از مقام نخست وزيري لبنان در اوايل نوامبر هم نتوانست تأثيري در اين امر بگذارد اما به نظر ميرسد رژيم صهيونيستي نميتواند عملي شدن اين قرارداد را تحمل كند.
اختلاف ارضي
رژيم صهيونيستي دستكم در سه منطقه از پنج منطقه فراساحلي لبنان به ناممناطق هشت، 9 و 10 ادعاي ارضي دارد و شروع عمليات حفاري آن كنسرسيوم در منطقه 9 باعث شد تا اين رژيم واكنش نشان بدهد و وزير دفاع آن، اويگدور ليبرمن، روز چهارشنبه 14 فوريه اين عمليات را «اقدامي بسيار تحريكآميز» توصيف كند. در واقع، اين اختلاف ناشي از نقشههاي دو طرف در ترسيم حدود دريايي خود است كه باعث شده تا مالكيت بر مثلثي به مساحت 850 كيلومتر مربع مورد ادعاي هر يك از دو طرف باشد و البته وجود منابع گاز و نفت در اين مثلث اختلاف ارضي را تشديد كرده است. در اين ميان، بلندپروازيهاي رژيم صهيونيستي براي استفاده از منابع نفت و گاز در حوزه لوانت به عنوان سلاحي براي تأمين امنيت مزيد بر مشكل شده است. اين رژيم از سال قبل صادرات گاز به اردن را شروع كرده و در اين هفته گذشته هم توانسته است قراردادي به ارزش 15 ميليارد دلار با مصر نهايي كند كه به مدت 15 سال چيزي حدود 64 ميليارد متر مكعب گاز به اين كشور صادر نمايد. اين قرارداد با توجه به منابع عظيم گازي مصر در صحراي سينا سؤالهايي را ايجاد كرده كه پايگاه تحليلي الراي اليوم به گوشهاي از اين سؤالها پاسخ داده است. الراي اليوم خشنودي قابل توجه بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم صهيونيستي، از اين قرارداد را بيوجه نميداند، چراكه علاوه بر منافع اقتصادي حاصل از فروش «گاز دزديده شده از فلسطينيها» مصر مبدل به واسطهاي ميشود تا رژيم صهيونيستي گاز صادراتي را به ديگر كشورهاي منطقه حتي عربستان هم بفرستد. اين به معناي تبديل شدن رژيم صهيونيستي به يك قدرت گازي در منطقه است كه از گاز صادراتي خود به عنوان سلاحي براي تأمين امنيت استفاده ميكند. در اين صورت، رژيم صهيونيستي براي رسيدن به اين قدرت منطقهاي نميخواهد از گاز لبنان در آن مثلث چشمپوشي كند و در اين كار هر وسيلهاي چه ميانجيگري طرف سوم و چه تهديد نظامي را به كار ميگيرد.
مقاومت در برابر فشارها
رژيم صهيونيستي هفت سال قبل سعي كرد تا با استفاده از قبرس و توافقي با آن در مورد حدود مرز دريايي به نحوي لبنانيها را منفعل كند تا بر سر مثلث مورد اختلاف كوتاه بيايند اما اعتراض لبنان باعث شد تا قبرس به سرعت خود را از ماجرا كنار بكشد و به لبنان اطمينان خاطر بدهد كه نقاط مورد اختلاف مرز دريايي بين دو كشور تنها با توافق سه طرفه حل و فصل ميشود. امريكا كشور ديگري است كه در زمان رياست جمهوري باراك اوباما وارد معركه شد و ديپلمات ارشد خود به نام فردريك هوف را مأمور ميانجيگري بين دو طرف كرد. هوف در مأموريت خود طرحي را پيشنهاد كرد و در طرح خود خطي به عنوان مرز دريايي در آن مثلث كشيده بود تا 40 درصد آن سهم رژيم صهيونيستي و 60 درصد هم سهم لبنان باشد. حالا اين خط به نام خط هوف شناخته ميشود و هر چند دولت دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا، در يك سال اخير چندان توجهي به اين پرونده نداشت اما سفر تيلرسون به لبنان و ماندن ديويد ساترفيلد، معاون وزير خارجه امريكا در بيروت حكايت از توجه جديد اين دولت به خط هوف دارد. به عبارت ديگر، دولت ترامپ بعد از وقفهاي يكساله طرح دولت اوباما را در دست گرفته و سفرهاي اخير به لبنان هم براي به جريان انداختن همين طرح است تا خط هوف را با پيشنهادهاي تازهاي به طرف لبناني تحميل كند.
يك پيشنهاد تازه اين است كه لبنان اجازه بهرهبرداري در 60 درصد خود را داشته باشد بدون انجام عملياتي در آن 40 درصد تا اينكه دولت لبنان و رژيم صهيونيستي به توافق نهايي برسند و پيشنهاد ديگر هم اجازه عمليات بهرهبرداري به هر دو طرف است با اين تفاوت كه عوايد حاصل از بهرهبرداري در 40 درصد در صندوقي بيطرف حفظ شود تا هر دو طرف لبناني و رژيم صهيونيستي به توافق نهايي برسد. هر چند دولت ترامپ سعي ميكند خط هوف را با رنگ و لعاب مطرح كند اما هشدار سيدحسن و توجه مقامهاي لبناني باعث شد تا تيلرسون ناكام از لبنان خارج شود و جبران باسيل، وزيرخارجه لبنان هم بعد از سه سفر ساترفيلد به لبنان به او بگويد كه لبنان حاضر به كوتاه آمدن از منافع خود نيست. نبيه بري، رئيس پارلمان لبنان، ديگر مقام ارشد لبناني است كه روز چهارشنبه 21 فوريه از موضع لبنان در حمايت از حاكميت زميني و دريايياش گفته و تأكيد كرده است لبنانيها در اين مورد يكپارچه هستند و همبستگي كامل دارند. يعقوب الصراف، وزير دفاع لبنان هم در كنفرانس اخير امنيتي مونيخ گفت: «ما قدرتمنديم و براي حمايت از كشورمان توانمنديم و از ذرهاي از نفتمان در دريا كوتاه نخواهيم آمد.» به نظر ميرسد بعد از هشدار سيدحسن يك وفاق ملي در ميان لبنانيها براي حفاظت از ثروت ملي ايجاد شده تا اين بار مقاومت در جبههاي از منابع نفت و گاز لبنان شكل بگيرد و البته با اين وفاق ملي است كه ميتوانند دست رژيم صهيونيستي را از اين منابع كوتاه كنند.
ش.د9605236