(روزنامه جوان ـ 1396/11/30 ـ شماره 5315 ـ صفحه 5)
رسانههاي ضدانقلاب همگام با غرب و رسانههاي وابسته به غرب تلاش ميكنند ناكارآمدي مديران انتخاب شده توسط مردم را ناكارآمدي نظام اسلامي القا كنند تا در مردم نسبت به آينده انقلاب، يأس و نااميدي ايجاد كنند اين در حالي است كه جريان ضد انقلاب و رسانههاي فارسي زبان وابسته به غرب در تمام ادوار انتخابات از نامزدها و عناصر وابسته به يك جريان سياسي در داخل حمايت كردهاند و همان جريان امروز در عرصه اجرايي، قانونگذاري و مديريت شهري عملكرد نامناسبي را از خود به جا گذاشته است.
طبيعي است كه بايد بين نظام و ناكارآمدي مديران وابسته به يك جريان كه عمدتاً با رانت و لابيگري روي كار آمده، تفاوت و تمايز قائل شد چراكه وزيري كه با احتساب سه سال باقي مانده از دولت، در مجموع 16سال وزير يك وزارتخانه بوده و نتوانسته گامي در جهت مطالبات مردمي در وزارتخانه متبوع خود بردارد قاعدتاً نبايد توسط دولت به عنوان وزير پيشنهادي به مجلس معرفي شود اما اين فرد براي چندمين بار به مجلس معرفي ميشود و نمايندگان مجلس كه تعداد قابل توجهي از آنها وابسته به همين جريان سياسي است به وزير معرفي شده رأي اعتماد ميدهند و وي را راهي وزارتخانه ميكنند!
چرا نبايد ناكارآمدي را به نظام نسبت دهيم؟
در چنين شرايطي كه دولت در انتخاب وزرا دقت لازم را ندارد و كارنامه وي را به جهت كارايي مورد بررسي قرار نميدهد و وي را به مجلس معرفي ميكند و منتخبان مردم بدون داشتن كمترين حساسيت نسبت به ناكارآمدي اين فرد يا پروندههاي اقتصادي كه در مورد وي وجود دارد به اين فرد رأي اعتماد ميدهد، بر اساس چه منطقي بايد قائل به سهم حاكميت در چنين فرايندي باشيم؟ آن هم در شرايطي كه طبق سيره حضرت امام و مقام معظم رهبري و مجموعه توصيهها و درخواستهاي مكرري كه نمايندگان مجلس و اعضاي هيئت دولت داشتهاند، اين افراد بايد در گزينش مديران بر اساس معيار اسلامي و اخلاقي عمل كنند در حالي كه معيار وابستگيهاي سياسي- حزبي جاي خود را به چنين اولويتي داده است. در آستانه هر انتخاباتي مقام معظم رهبري با ادبيات مختلف از عموم مردم ميخواهند در انتخابات نامزدهاي انتخاباتي بر اساس مؤلفههاي كارآمدي و توانمندي و نه مؤلفههاي احساسي و جناحي رأي دهند تا شاهد توسعه و پيشرفت در كشور باشيم؛ درخواستي كه حداقل طي انتخابات مجلس دهم و رياست جمهوري دوازدهم كمتر شاهد آن هستيم.
رهبري در يكي از سخنرانيهای اخير خود خطاب به مسئولان ارشد كشور ميفرمايند: «در طراحي بدخواهان، اقتصاد كشور نبايد حركت كند، معيشت مردم بايد لَنگ بماند، كار و توليد رونق نگيرد و بيكاري بهعنوان يك بلا بايد عموميت پيدا كند تا در نهايت، مردم از جمهوري اسلامي نااميد شوند.»
ايشان در سخنراني ديگري با اشاره به مشكلات موجود در حوزههاي كارگري نظير اخراج كارگران، بيكاري، تعويقها و مشكلات معيشتي تأكيد كردند: « اين مشكلات با حرف حل نميشود بلكه اقدام و ابتكار ميطلبد. برخي ميگويند در شرايط تحريم و فشار، رونق توليد داخلي امكانپذير نيست، بدون شك تحريمهاي ظالمانه در بروز مشكلات تأثير داشته است اما تحريم و فشار، بدون ترديد نميتواند جلوي تلاش عمومي، سازمانيافته و برنامهريزي شده را براي رونق توليد داخلي بگيرد.»
معظم له در ادامه بيان ميكنند: «كليد حل مشكلات اقتصادي مردم و معضلات جامعه كارگري، نه در خارج بلكه در داخل و «تقويت و رونق توليد داخلي» است.»
مگر نه اينكه قانونگذار براي برخورد با مديران ناكارآمد ابزاري مانند سؤال از وزرا و رئيسجمهور و حتي استيضاح را در اختيار نمايندگان مردم قرار داده است، پس وجود چه عواملي باعث شده نمايندگان مجلس در شرايطي كه كشور در حوزههاي مختلف دچار ركود و ناتواني در سطح مديران است، اقدام مناسبي صورت نميدهند، هر چند توانمندي بسياري از منتخبان مجلس نيز در اين ميان مورد پرسش است. تنها به عنوان يك نمونه ميتوان به فقدان تحرك لازم مجلس درباره عملكرد عباس آخوندي در وزارت راه و شهرسازي اشاره كرد آن هم در حالي كه مركز پژوهشهای مجلس روز گذشته گزارش مهمي از عدم كارايي وي منتشر كرده است. مركز پژوهشهاي مجلس در گزارش ارزيابي عملكرد وزارت راه و شهرسازي از اينكه عباس آخوندي به هيچ يك از وظايف محوله خود عمل نكرده، ابراز تعجب ميكند آن هم در حالي كه ۲۰ تكليف اجرايي كه بر عهده اين وزارتخانه بوده همچنان روي زمين است يا در حوزه شهري نيز مي توان به عملکرد بحثبرانگيز محمدعلي نجفي اشاره کرد؛ عملکردي که صداي اعتراض چهرههاي وابسته به جريان غربباور داخلي را نيز بلند کرده است.
ناتواني در سطح شهرداري تهران و برخي از وزارتخانهها مانند وزارت شهرسازي نشان ميدهد آراي مردم بايد به دور از فضاي حزبي و سياسي باشد و آرايی که مبتني بر مؤلفههاي اسلامي و انقلابي به صندوقها ريخته نشده و نتيجه قطعي آن عدم کارايي مديران و حتي منتخبان ملت نيست.
سرمايهگذاري غرب روي ناكارآمدي مديران داخلي
بررسي موضعگيري و جهتگيري غربيها حداقل طي ماههاي اخير نيز نشان ميدهد نظام سلطه به ناكارآمدي مديران وابسته به يك جريان سياسي در داخل كشور دلخوش كرده است و تلاش ميكند با عمليات رواني ناتواني عناصر وابسته جريانهاي سياسي را به نظام نسبت دهد، مردم را از آينده نظام اسلامي نااميد و دلسرد کند و آنها را براي رويارويي با حاكميت اسلامي به اردوكشي خياباني بكشاند.
فارين افروز در گزارشي كه اخيراً منتشر كرده است، مينويسد: «قابل اتكاترين ابزارها براي مواجه شدن با تهديد ناشي از ايران، فشار آوردن به اين رژيم در داخل كشور است... آنهايي كه استدلال كردند با توافق هستهاي نيروهاي ميانهرو در ايران تقويت خواهند شد، بايد با واقعيتها و حقايق روبهرو شوند... بايد به كساني كه در ايران ارزشهاي مشتركي با امريكا دارند كمك كرد. واشنگتن بايد يك رژيم تحريمي عليه ناقضان حقوق بشر در ايران ايجاد كند. تحريمهاي مالي كه مؤثرترين ابزار براي محدود كردن تجارت ايران بوده، بايد بر مبناي حقوق بشري بر اين كشور اعمال شود.»
در ادامه اين مقاله به صراحت از ناكارآمدي مديران در كشور سخن به ميان آمده است و ضرورت سرمايه گذاري در اين بخش خواستار ميشود: «مشخصترين ابزارهاي جنگيدن عليه آن، به مخاطره انداختن انقلاب اسلامي در داخل كشور است. امريكا با بهرهگيري از ضعفهاي داخلي اين كشور (ايران) نه تنها ميتواند مانع سوءاستفادههاي منطقهاي آن شود بلكه ميتواند اميدوار به ايجاد وضعيتي شود كه بر مبناي آن يك دولت دموكراتيك بتواند سربرآورد. پس از سالها مذاكره با ايران، اكنون زمان يك سياست جسورانه به منظور اطمينان يافتن از حصول منافع و ارزشهاي غربي فرا رسيده است.»
ش.د9605244