موانع ذهنی و روانی، بخشی از چالشها و موانع پیش روی حمایت از کالای ایرانی است. شاید بتوان گفت که مهمترین مانع روانی برای حمایت از کالای ایرانی، جاافتادن این بحث در ناخودآگاه ایرانیان است که کالای ایرانی، فاقد کیفیت بوده و نامطلوب است. حال برای زدودن این تصویر در ذهنها باید با تبیین و روشنگری اهمیت موضوع را به باور افکار عمومی رساند.
در شماره گذشته به اهمیت و نویدبخشیهای مقام معظم رهبری درباره حمایت از تولید ملی و کالای ایرانی پرداخته شد. بخش سوم دیدگاه ایشان در این باره، به الزامات و بایستههای حمایت از کالای ایرانی اختصاص دارد که موضوع بحث حاضر است.
3- الزامات و بایستهها
بخش دیگر تأکیدهای مقام معظم رهبری برای حمایت از تولید و کالای ایرانی، به الزامات و بایستههایی است که باید در عمل مبنا قرارگرفته و رعایت شود. درواقع، در این بخش اقدامات عملی که میتواند به رونق تولید داخلی و حمایت از کالای ایرانی منجر شود، موردتوجه است. در این زمینه، ایشان بر چند محور تأکید دارند:
3-1. بازنگری در واردات
ازجمله مواردی که به منظور حمایت از تولید و کالای ایرانی موردتوجه مقام معظم رهبری است، پرهیز از وارادات بیرویه کالاهای خارجی، ممنوعیت واردات کالاهای با مشابه داخلی و هدفمندسازی واردات است. ایشان در زمینه واردات نیز بر چند نکته تأکید دارند:
3-1-1. مصرف کالای خارجی؛ یعنی بیاعتنایی به کار و تولید داخلی
«یکی از آفات موجود اجتماعی ما که ریشه آن، میراث دوران طاغوت و دوران ظلمانیِ گذشته است، همین است که افراد، دلبسته به تولیدات بیگانه باشند. یک وقت تولید داخلی نداشتیم؛ یک وقت تولید داخلی، تولید غیرقابل مصرفی بود؛ امروز اینجوری نیست؛ امروز تولیدات داخلی، تولیدات مرغوب و مطلوب است. در عین حال یک عدهای خوششان میآید که بگویند فلان نشان خارجی روی لباسشان هست یا روی وسیلهی خوراکیشان هست؛ این یک بیماری است؛ این بیماری را باید علاج کرد. این کار، توجه نکردن به این است که ما در این مملکت داریم زندگی میکنیم و از نعمتهای الهی بر این کشور داریم برخوردار میشویم. آن وقت پولی را که در این کشور به دست میآوریم، میریزیم توی جیب یک کارگر خارجی، به زیان یک کارگر داخلی. این معنایش این است که ما به نیاز داخل، به کارگر داخل که دارد زحمت میکشد و جنس تولید میکند، بیاعتنائی میکنیم، میرویم سراغ کارگر خارجی. این خیلی عادت بدی است.» [1]
3-1-2. حمایت از کالای ایرانی با جلوگیری از واردات بیرویه
«ما اگر اهمیت میدهیم به صنعت داخلی، بایستی سیاست تعدیل بازرگانی خودمان را در این زمینه حتماً تنظیم کنیم. یعنی واردات بیرویه قطعاً ضرر خواهد زد. دستگاههای سیاستگذار کشور و کسانی که سیاستهای اجرائی را تنظیم میکنند، به این نکته باید توجه کنند. فراوانی و ارزانی چیز خیلی خوبی است، اما از آن مهمتر و بهتر، رشد صنعت داخلی است؛ قوام گرفتن صنعت داخلی است. این درست نیست که ما به دلائل گوناگونی که غالباً هم دلائل واهی است، دروازه را به روی واردات باز کنیم. من بارها به مسئولین گفتم: اگر فلسفه ی شما، منطق شما برای افزایش واردات و تسهیل وارداتِ ساختههای صنعتی این است که میگویید کیفیت مصنوعات داخلی باید بالا برود، خب فشار را روی این بخش بگذارید. سیاستهایی وجود دارد که میشود وادار کرد، مجبور کرد تولیدکنندهی داخلی را به اینکه کیفیت را ارتقاء بدهد. بدترین گزینه برای بالا بردن کیفیت داخلی این است که ما راه را برای مصنوعات خارجی باز کنیم؛ این، بدترین گزینه است. گزینههای بهتری وجود دارد برای اینکه ما کیفیت را بالا ببریم.»[2]
3-1-3. دستگاههای دولتی مطلقاً از محصولات خارجی استفاده نکنند
هرچند خطاب مقام معظم رهبری دربارهی واردات متوجه همهی نهادها و افراد نقشآفرین در این عرصه است، اما ایشان دستگاههای دولتی را در این زمینه پیشگام میدانند: «قسمت عمدهای از تولیدات کشور، مصرف کنندهاش دستگاههای دولتی ما هستند. دستگاههای دولتی بایستی جزم و عزم داشته باشند بر این که جز تولیدات داخلی - در آن مواردی که تولید داخلی وجود دارد - هیچ چیز دیگر مصرف نکنند. یعنی واقعاً در محصولاتی که مشابه داخلی دارد، مطلقاً ممنوع بشوند که از خارج چیزی وارد نکنند.»[3]
3-1-4. بازنگری جدی در واردات
بخش مهم و اساسی توصیههای معظمله دربارهی واردات، بازنگری در واردات و هدفمندسازی آن است؛ بدین معنا که واردات صرفاً باید محدود به مواردی باشد که در داخل توان تولیدی وجود ندارد و در سایر مواردی که مشابه داخلی وجود دارد و یا امکان تولید در داخل کشور هست، از واردات اجتناب شود: «در زمینه ی سیاستهای واردات، یک بازنگری جدی بکنید؛ بخصوص در کالاهائی که ما مزیت تولیدی داریم؛ چه صنعتی، چه کشاورزی. از نگاه بخشی به واردات - که حالا هر بخش دولتی طبق نیازهای خودش دنبال واردات برود - حتماً پرهیز شود.»[4]
ایشان همچنین در این راستا تأکید دارند: «فروش کالای خارجی و مصرف کالای خارجی باید در جامعه بهعنوان یک ضدّارزش شناخته بشود، مگر آنجایی که مشابه داخلیاش نیست. آنجایی که مشابه داخلیاش نیست، خب بله، اشکالی ندارد؛ ما که دور خودمان حصار نکشیدهایم؛ ما با دنیا ارتباط داریم، تعامل داریم، میخریم، میفروشیم؛ ممکن است یک جاهایی هم باشد که تولید داخلی اصلاً بهصرفه نباشد -از این قبیل هم داریم مواردی را- [واردات] اشکالی ندارد. آنجایی که ما تولید داخلی داریم و میخواهیم داشته باشیم و کارگر ما مشغول آن کار است و ارزش افزوده ایجاد میکند، آنجا ما برویم این تولید داخلی را کنار بگذاریم، شبیه این را از خارج بیاوریم با قیمت گاهی چندبرابر و بهخاطر اینکه این نشان خارجی دارد، نشان فلان کارخانهی معروف فلان کشور اروپایی را دارد، این را مصرف بکنیم، این باید ضدّ ارزش شمرده بشود.»[5]
3-2. مبارزه با قاچاق و شبکههای مافیایی
قاچاق کالا از دیدگاه رهبری، از موانع رونق تولید داخلی «بلایی بزرگ و سمّ تولید داخلی» است. ایشان در این زمینه بر مبارزه جدی و حتی آتش زدن کالاهای قاچاق تأکید کردند: « [در موضوع] قاچاق، بنده به مسئولین گفتهام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی.»[6] معظمله بویژه بر مبارزه با شبکههای مافیایی تأکید دارند نه کسانی چون کولبرها:
«گاهی اوقات یک جنسی در داخل میتواند تولید بشود، [امّا] بعضیها که از واردات آن جنس سودهای کلانی میبرند میآیند جلوی این تولید داخلی را میگیرند؛ اگر شد با رشوه -آقا، این کارخانه را تعطیل کن یا نساز و این پول را بگیر- اگر زیر بار نرفت، با تهدید، با جنایت. کالاهایی را میشناسیم که توان داخلی تولید در آنها هست امّا وارد میشود بهخاطر اینکه یک عدّهای از واردات منتفعند و نمیگذارند در داخل تولید بشود. یک نفر آدم مبتکر میآید، سرمایهای هم دارد، فلان جنسی را که بسیار مصرفش در کشور زیاد است میخواهد تولید کند؛ میروند میگویند آقا! این را شما تولید نکن! ده میلیارد یا سی میلیارد بگیر تولید نکن؛ یا آنطرف زیر بار میرود و خودش را راحت میکند، یا اگر زیر بار نرفت، به او فشار میآورند و انواع و اقسام مشکلات را برایش درست میکنند، موانع قانوني سر راهش سبز ميکنند، يا بالاخره در نهايت جنايت ميکنند، به او ضربه ميزنند و طرف را پشيمان ميکنند. اينها چيزهاي مهمّي است، اينها چيزهاي امنيتي است، اينها چيزهاي سادهاي نيست، با اين چيزها نميشود ساده برخورد کرد.»[7]
3- 3. مخالفت با برندگرایی
برندگرایی چالش و مانعی برای رونق تولید داخلی است؛ زیرا یک روی افزایش و رونق واردات، افزایش میل به برندگرایی است. از اینرو، یکی از راههای حمایت از تولید ایرانی، مخالفت با برندگرایی و کنار گذاشتن آن است. درواقع، برندگرایی از آنجا که ارضای هوسهای شخصی، با هزینهی ضربه به منافع عمومی و کلان میباشد، به زیان حیات اقتصادی کشور است و باید کنار گذاشته شود. به عبارتی، کاهش میل به برندگرایی و کنار گذاشتن آن، یکی از راههایی که مصرفکنندگان میتوانند به رونق تولید داخلی کمک کنند. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند:
«مصرفکنندهی باانصاف، مصرفکنندهی باوجدان هم میتواند به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند - این حرفی که حالا مرتّب تکرار میکنند: بِرَند، بِرَند - دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است. بعضیها هستند حتّی حاضرند به نفع کارگر هم شعار بدهند، رگ گردن را هم درشت کنند و شعار بدهند، امّا در عمل به کارگر ایرانی لگد بزنند. لگد زدن به کارگر ایرانی این است که انسان جنس مصنوع این کارگر را مورد استفاده قرار ندهد و برود مشابه این را از خارج بگیرد؛ گاهی هم به قیمتهای گرانتر!»[8]
ایشان همچنین در تقبیح برندگرایی و ضررهای آن میفرمایند: «تولید داخلی احتیاج دارد به مصرف داخلی؛ این به عهدهی مردم است. مصرف خودمان را باید از تولیدات خودمان انتخاب کنیم. اینکه کسانی همهاش دنبال مارکها و برندهای خارجی و اسمهای خارجی باشند، خطاست؛ فرونشاندن یک هوس شخصی است، اما ضربهزدن به یک کار عمومی و اصلی است. مصرف داخلی، تولید داخلی را افزایش میدهد؛ تولید داخلی که افزایش پیدا کرد... بیکاری برطرف میشود. تولید که رونق بگیرد، یعنی تورم کم بشود، گرانی کم بشود، اشتغال افزایش پیدا کند؛ اینها همه به هم متصل است. یک سر این قضیه دست ما مردم است، که مصرف خودمان را چگونه انتخاب کنیم.»[9]
3-4. ثبات قوانین لازمه حمایت از کالای ایرانی
«یک مسئله مسئله ثبات در قوانین است که این به عهده مجلس است. مراقب باشند مدام قوانین مربوط به مسائل اقتصادی از جمله مسائل مربوط به کار را هرروز عوض و بدل نکنند که بشود آن کسانی که میخواهند برنامهریزی کنند، برنامهریزی کنند.»[10]
3-5. تعصب و احساس مسئولیّت مردمی لازمه حمایت از تولید داخلی
تعصب و احساس مسئولیت در کنار تولیدکنندگان، سرمایهگذاران(بخش خصوصی) و مصرفکنندگان(مردم)، رکن چهارمی برای تقویت تولید داخلی است و بلکه مکمل سایر ارکان است؛ زیرا چنانچه تعصب و تعهد عمومی به مصرف کالاهای ایرانی وجود داشته باشد، این مایهی دلگرمی و امیدواری تولیدکنندگان و سرمایهگذاران بوده و رونق و بهبود اقتصادی را به دنبال میآورد. از اینرو، مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند:
«شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیرایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما این طور کردید، بنده این طور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکی یکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما. پس ارادهی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، میتواند اثرگذار باشد.»[11]
3-6. فرهنگسازی لازمهی حمایت از کالای ایرانی
موانع ذهنی و روانی، بخشی از چالشها و موانع پیش روی حمایت از کالای ایرانی است. شاید بتوان گفت که مهمترین مانع روانی برای حمایت از کالای ایرانی، جاافتادن این بحث در ناخودآگاه ایرانیان است که کالای ایرانی، فاقد کیفیت بوده و نامطلوب است. حال برای زدودن این تصویر در ذهنها باید با تبیین و روشنگری و بیان اینکه مصرف کالاهای ایرانی هم به مصلحت کشور است و هم مانع نفوذ و خنثی کننده توطئه های دشمنان است از یک سو و تلاش برای معرفی کالاهای ایرانیِ مطلوب از سوی دیگر تلاش کرد. در این زمینه مقام معظم رهبری میفرمایند: «اگر بخواهیم مصرف تولیدات داخلی به معنای واقعی کلمه تحقّق پیدا کند، باید فرهنگ [مصرف] تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد؛ اگر بخواهیم مردم اسراف نکنند، بایستی این باور مردم بشود؛ این یعنی فرهنگ. فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهامبخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد.»[12]
3-7. تولید کالاهای معتبر بادوام، زیبا و فاخر
شاید بتوان گفت که مهمترین الزام برای حمایت از کالای ایرانی، تولید کالاهای ایرانی به صورتی است که قابل رقابت با نمونههای خارجی باشد و در یک کلام، پاسخگوی و برآورده کننده نیازها و انتظارات مصرفکنندگان باشد. در این صورت، از میزان تمایل به مصرف کالاهای خارجی و بیاعتمادی به کالاهای داخلی به میزان زیادی کاسته خواهد شد: «ما باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کننده ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعه کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیش نیازهائی دارد... ما باید همتمان را بر این قرار بدهیم؛ ایجاد محصول بادوام، زیبا و فاخر. این، یک کار کلان است.»[13]
منابع:
1- بیانات در دیدار مسئولان نظام، 16/04/1393
2- بیانات مقام معظم رهبری در بازدید از توانمندیهای صنعت خودروسازی، 9/1/89
3- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی، 13/7/90
4- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت، 06/06/1390
5- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگران، 09/02/1394
6- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 11/05/1395
7- بیانات در دیدار کارگران، 11/02/1395
8- بیانات در دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور، 09/02/1394
9- بیانات در اجتماع مردم اسفراین، 22/07/1391
10- بیانات در دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور، 09/02/1394
11- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشگاهیان سمنان، 18/8/85
12- بیانات در حرم مطهر رضوی، 01/01/1393
13- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور، 7/2/90