روشنفکران در منظومه اندیشهای خود سعی در ترویج اندیشههایی دارند که منشاء آن مشخص و اهدافشان نیز روشن است
*ویژگیهای این نظام فکری
یک: چون جمهوری اسلامی ایران برای حل برخی مسائل دچار آسیب است پس دیگر تمام کارها و عملکردهای مثبتش به کار نیاید و هیچ کارآمدی در هیچ حوزهای نداشته و ندارد.
دو:چون جمهوری اسلامی در برخی مسائل مشکل دارد هر چه طرف مقابلش(آمریکاییها و غربیها) بگویند و عمل کنند درست است و تقریباً وحی مُنزَل است.
سه: عمل طرف مقابل جمهوری اسلامی (آمریکا و متحدان غربیاش) هر چه بوده و هست، درست است؛ هر چند برخلاف منافع ملی یا دینی، انسانی یا اخلاقی باشد و هیچ اعتراضی هم نمیکنند (مثلاً قتل و کشتار مردم غزه در هفته گذشته، ظلم و ستمهای آنان علیه سیاه پوستان در کشورهای خودشان و علیه مسلمانان در میانمار، افغانستان، ایران، عراق، سوریه و خیلی از این دست موضوعات که در طول تاریخ معاصر، امپریالیسم غرب در دنیا انجام داده است.)
چهار: در مسائل داخلی نیز تمام ناکارآمدیهای مختلف که بعضاً ناشی از بیتدبیری، فساد و سوء مدیریت مدیران غربگرا و اشرافی و غیرمتعهد و منفعتطلب میباشد را به پای تمام نظام و انقلاب و رهبری نوشته و هیچ گونه سهمی را در این ناکارآمدیها برای خود قائل نیستند.
پنج: تصویر فرضی این عده از غرب و متحدانش همواره روشن، سفید، ایده آل و از اسلام و ایران، سیاه و منفی است؛ بدون توجه به علل مشکلات و معضلات که قسمت عمده این مشکلات به علت دخالت کشورهای قدرتمند استعمارگر در کشورهای ضعیف بوده است.
نتیجه این که در منطق این نظام فکری، همواره ما نمیتوانیم، ما بدبخت ترینیم، ما عقبمانده ترینیم و... را زیاد میشود مشاهده کرد و همیشه عامل ناکارآمدیها را در دیگران جستجو میکنند و خودشان و همفکرانشان هیچ گونه مسئولیتی و نقشی در ناکارآمدیها نمی پذیرند، بلکه اگر دستاوردی را برایشان بشماری از آن خود میدانند.