چرا گیت استون اینقدر از امام خمینی خشمگین است؟

امام خمینی زنده است. این فقط یک شعار تبلیغاتی و ادعایی از روی احساس نیست. اگر شک دارید نگاهی به تحلیل اخیر اندیشکده آمریکایی گیت استون به قلم جولیو موتی(Giulio Meotti) نویسنده ایتالیایی بیندازید. در این تحلیل که به سه زبان انگلیسی، آلمانی و دانمارکی منتشر شده است، نویسنده با اشاره به خروج آمریکا از برجام و تلاش اروپا برای ادامه همکاری اقتصادی با ایران و حفظ توافق هسته ای، به سران اروپایی هشدار می دهد چشم خود را به روی جنگ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران علیه تمدن غرب باز کنند.

این تحلیل با حمایت از خروج آمریکا از توافق هسته ای، علت اصلی و ریشه آن را ایدئولوژی انقلاب اسلامی معرفی می کند و بر این تحلیل صحه می گذارد که فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی، بهانه ای بیشتر نیست. گیت استون ظهور امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی را آغاز جنگی فرهنگی میان اسلام و غرب معرفی می کند. جنگی تمام عیار که تنها در مرزهای ایران محدود نمانده و سایر کشورهای دنیا بخصوص منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را از خود متاثر کرد. از منظر این اندیشکده آمریکایی، فتوای حضرت امام خمینی مبنی بر مرتد بودن سلمان رشدی – نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی- نمونه ای موفق ترین حملات فرهنگی به تمدن غرب است. پس از این فتوای تاریخی بود که مسلمانان به نوشته های ضداسلامی حساسیت پیدا کرده و برخورد با مرتدان و هتاکان آغاز شد.

گیت استون در ادامه به آتش زدن پرچم آمریکا و شعار «مرگ بر آمریکا» که امروزه در منطقه غرب آسیا و حتی سراسر جهان امری رایج شده اشاره کرده و آن را متاثر از انقلاب اسلامی ایران و اندیشه سیاسی امام خمینی معرفی می کند. سپس به موضوع حجاب پرداخته و می نویسد حجاب پیش از انقلاب خمینی، امری فردی و غیرسیاسی بود اما خمینی چادر را «پرچم انقلاب» خواند و از آن روز در کشورهای منطقه –از تریکه گرفته تا تونس و الجزایر- زنان از حجاب به عنوان نمادی سیاسی استفاده کردند. نویسنده با عصبانیت ادامه می دهد، جمهوری اسلامی به این نیز اکتفا نکرده و رهبران و مقامات زن اروپایی که به ایران سفر می کنند، مجبور به پوشیدن حجاب هستند.

گیت استون، انقلاب اسلامی را عامل اشتیاق برای تشکیل دولت هایی بر مبنای شریعت و قوانین اسلامی معرفی می کند و با ادبیاتی کاملاً تحریف امیز به جایگاه شهادت در اندیشه امام خمینی پرداخته و ایشان را عامل گسترش این اشتیاق در منطقه می داند. هرچند ذهن مادی‏گرا و دنیازده نویسنده، قادر به درک ماهیت این مفهوم والای معنوی نیست و نمی تواند تفاوت مرگ و شهادت را درک کند. این اندیشکده ، «انقلاب خمینیست» (Khomeinist revolution) را انقلاب و تفکری می نامد که جنگی تمام عیار و فرهنگی را علیه غرب به راه انداخته و اروپا به عنوان گهواره و مهد تمدن غرب نمی تواند و نباید نسبت به آن بی تفاوت باشد.

اولین پیام تحلیل اندیشکده گیت استون، زنده بودن و اثرگذاری راه و تفکر امام خمینی(ره) است که اگر مانند هزاران هزار شخصیت سیاسی دیگر، تنها خاطره و نامی میرا از او باقی مانده بود، چه نیازی به این همه عصبانیت و خشم؟! این اندیشکده آمریکایی و مشابه آن حق دارند چنین از دست امام خمینی (ره) عصبانی باشند و بقول شهید بهشتی؛ به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!

دومین نکته که بسیار مهم و کلیدی است و تحلیل گیت استون نیز آن را تایید می کند، ماهیت تقابل انقلاب اسلامی و غرب است. ساده اندیشانه است اگر این تقابل را به مسائل اقتصادی، سیاسی و ژئوپلتیک تقلیل دهیم. این تقابل یک تقابل تمام عیار و تعیین کننده فرهنگی و ایدئولوژیک است. در واقع آنچه غرب از آن هراس دارد، توانایی و قدرت زاینده اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) بر پایه اسلام ناب است و نه غنی سازی فلان درصد و برد بهمان موشک.

سومین و آخرین نکته آنکه قدرت و اثرگذاری انقلاب اسلامی وابسته به میزان دوری یا نزدیکی به اندیشه و آرمان های امام خمینی(ره) است. آنان که امام را صرفاً روحانی محترم و دوست داشتنی ای معرفی می کنند که نقشش در جامعه در حد قاب عکسی در ادارات و جلسات باشد، آگاهانه یا ناآگاهانه در این جنگ فرهنگی در جبهه دشمن غرب قرار می گیرند. جبهه ای که خمینی زدایی از انقلاب و جمهوری اسلامی اصلی ترین هدف آن است.